Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all 9359 articles
Browse latest View live

نقد فیلم چهارشنبه

$
0
0

 

نقد فیلم چهارشنبه

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

کارگردان

سروش محمدزاده

تهیه‌کننده

یوسف وجدان‌دوست

نویسنده

پیمان ناجی

سروش محمدزاده

بازیگران

شهاب حسینی

آرمان درویش

نسیم ادبی

هستی مهدوی

امیرحسین شام بیاتی

الهام حاج فتحعلی

فیلم‌برداری

مرتضی غفوری

تدوین

سروش محمدزاده

اسماعیل ترک‌زاد

توزیع‌کننده

هنر و تجربه

تاریخ‌های انتشار

 ۲۴اسفند ۱۳۹۴

مدت زمان

 ۸۷دقیقه

کشور

ایران

زبان

فارسی

 

چهارشنبه فیلمی به کارگردانی سروش محمدزاده، نویسندگی سروش محمدزاده و پیمان ناجی و تهیه‌کنندگی یوسف وجدان‌دوست محصول سال ۱۳۹۴است.

این فیلم از تاریخ ۲۴اسفند ۱۳۹۴در سینماهای ایران اکران شده است.

برنده تندیس بهترین کارگردانی از بخش هنروتجربه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۹۴)

 

خلاصه داستان

شاید هیچكدام نمی‌دانستند اتفاقى می‌افتد كه چهارشنبه را برایشان روزى متفاوت می‌كند.

دو سال قبل در مراسم نامزدی اکرم پدر او طی یک درگیری، توسط یکی از اقوام نزدیک داماد کشته می‌شود و مدتی بعد از آن هم قاتل به اعدام محکوم می‌شود. امروز ، روزی است که پس از مدتها انتظار حکم اعدام او تایید شده و اکرم به همراه خانواده اش یعنی خواهر و دو برادرش بایستی برای تایید درخواست قصاصشان به دادسرا بروند اما گویا مشکلی پیش آمده است که اکرم و خواهرش طیبه را مردد کرده است. آنها موضوع را به سلیم هم می‌گویند اما ترجیح می‌دهند برادر کوچکتر طاهر چیزی از قضیه نداند ، سلیم به او می گوید که بهتر است رضایت بدهند و بجای اعدام تقاضای دیه کنند ولی طاهر بر می آشوبد و اعلام می کند به هیچ وجه رضایت نمی دهد...

چهارشنبه درباره ی یك خانواده ی چهارنفری شامل دو خواهر و دو برادر است. دو برادر بر سر رضایت دادن یا قصاص قاتل پدرشان با یكدیگر درگیری دارند و هر یك تلاش می كند دیگری را به درستی عقیده ی خود قانع كند. اما توافق به این سادگی ها امكان پذیر نیست؛ حتی اگر دو خواهر وارد ماجرا بشوند. اصلاً همین بردن ماجرا به بستر خانواده و درگیر كردن عواطف خانوادگی بین خواهران و برادران است كه باعث می شود مشكل حل نشدنی به نظر نرسد.

 

 

نقد و بررسی فیلم چهارشنبه ساخته سروش محمدزاده / به همراه گفتگو با فیلمساز

 

نقد فیلم چهارشنبه (سروش محمدزاده)

مهرزاد دانش / فیلم

اختلاف چند خواهر و برادر بر سر بخشیدن قاتل پدر خانواده و یا اعدام او، گره اصلی ماجرا است. اما هر گره، معطوف به علتی است. چرا باید برادر کوچک خانواده این قدر سرتق و مصر باشد که الا و لابد اعدام باید انجام گیرد؟ فیلم پاسخی برای این پرسش ندارد. به جایش برادر کوچک را راهی کوچه و خیابان می‌کند تا سهم‌الارث برادرش را بابت دیه تهیه کند. اما این راهی شدن هم منطق مشخصی ندارد. به غیر از گره میانی فیلم (روشن شدن وضعیت بارداری خواهر کوچک) که تا حدی حال‌وهوای فیلم را عوض می‌کند و گره اولیه را گسترش و شدت می‌بخشد، مابقی فیلم عبارت است از رفتن برادر کوچک‌تر نزد آدم‌های گوناگون برای تأمین پول و غرولندهای برادر بزرگ‌تر پای تلفن و نق و ناله‌های دو خواهر نشسته در خانه. این روند، فیلمی را که می‌توانست به دلیل موضوع پرالتهابش، بسیار پویا باشد، عملاً در مداری از تکرار و ایستایی قرار داده است.

بله... بازی‌ها خوب است، دو گره فیلم خوب به هم ربط داده شده است، ولی وقتی داستان پر و پیمان نباشد، این عناصر هم چندان یاری‌گر نیستند. پایان فیلم هم ای کاش به جای ورود به خانه‌ی همسایه در پی حضور عروس و داماد در آن، با باقی ماندن در‌‌ همان خانه‌ی شخصیت‌های اصلی داستان شکل می‌گرفت و نهایتاً صدای شادی و پایکوبی همسایه از بیرون به داخل خانه سرایت می‌کرد تا تقابل بهت‌زدگی ساکنان این خانه با سرور همسایه‌ی کناری، به شکل هنرمندانه‌تری نمود پیدا کند.

 

 ****

سحر عصر آزاد / اعتماد

«چهارشنبه» نخستين فيلم سروش محمدزاده است كه به موضوع قصاص و درگيري يك خانواده براي راضي كردن برادر كوچك‌شان براي گرفتن پول ديه و بخشش قاتل پدر مي‌پردازد؛ موضوعي كه در سينماي ايران به خصوص در سال‌هاي اخير تازگي ندارد و تنها يك زاويه ديد جديد مي‌تواند آن را احيا كند.

با اين رويكرد فيلم از گره كليشه‌اي درگيري ميان خانواده قاتل و مقتول براي گرفتن رضايت گذر كرده و به درگيري چند خواهر و برادر براي راضي كردن برادر كوچك‌شان مي‌پردازد تا از خون پدر بگذرد و سطح جديدي از روابط را وارد قصه و فيلم كرده است.

اما در همين مسير، فيلم رفت و برگشت‌هاي تكراري و غيردراماتيكي دارد كه باعث درجا زدن درام در يك موقعيت و ساكن شدن اين قصه ملتهب مي‌شود.

به خصوص حجم زياد ديالوگ‌هاي فيلم كه به نوعي قرار است اطلاعات را مرور كرده و علامت سوالي براي مخاطب باقي نگذارد، به دام تكرار افتاده و جان اصلي درام را مي‌گيرد. بازي بازيگران حرفه‌اي فيلم همچون شهاب حسيني از نقاط قوت اين فيلم تجربي محسوب مي‌شود.

 

****

 

گفت‌وگو با سروش محمدزاده کارگردان فیلم «چهارشنبه»

«چهارشنبه» واقعیت زندگی امروز مردم است

صبا شادور

 این اثر نخستين تجربه کارگردانی فیلم بلند سروش محمدزاده است. او پیش از این ساخت هفت فیلم مستند و تدوین بیست‌ودو مستند و همچنین تدوین پنج فیلم ویدیویی را برعهده داشته است.

محمدزاده معتقد است که سینما از دل واقعیت‌های جامعه می‌آید و فیلم «چهارشنبه» هم واقعیت زندگی مردم است.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: آنها نمی‌دانستند اتفاقی می‌افتد که چهارشنبه را برایشان روزی متفاوت خواهد کرد....

آقای محمدزاده داستانی که برای فیلم خود «چهارشنبه» انتخاب کرده‌اید، داستانی است که امروزه در واقعیت و در جامعه امروزی هم شاهد آن هستیم، چه طور شد که این داستان را تبدیل به فیلم کردید؟ با توجه به حساسیت‌هایی که درباره موضوع قصاص در جامعه وجود دارد؟

 امروزه سینما این قابلیت را دارد که فیلم‌ها را با توجه به نزدیک بودن به اتفاقات جامعه نشان دهد. «چهارشنبه» بارها باعث می‌شود تا مخاطب خود را در جایگاه یک خانواده و آدم‌ها قرار دهد. موضوع اصلی این داستان این است که پدر یک خانواده در مراسم عروسی به قتل می‌رسد و بعد از دو سال که حکم قاتل آمده، بین سه تا از فرزندان و یکی از  فرزندان اختلاف پیش می‌آید و آن یک نفر که کاراکتر اصلی است در مقابل سایر اعضا می‌ایستد و اصرار دارد که حرف خودش را به کرسی بنشاند و به همین خاطر مشکلات زیادی برایش پیش می‌آید.

فیلم با عروسی شروع می‌شود و با نمایی از ورود عروس و داماد به پایان می‌رسد. این آغاز و پایان قرار است تلخی داستان فیلم را بگیرد؟

 به‌هرحال ما شاهد داستانی تلخ هستیم در طول فیلم؛ اما این‌که یک داستان را چه طور روایت کنیم و به یک نقطه منطقی برسانیم تا مخاطب هم خسته نشود، واقعا در سینما مهم است. ریتم مسأله جدی است؛ چون می‌دانم مخاطب امروز حوصله وقت تلف کردن در سینما را ندارد. اما رسیدن به یک ریتم مناسب خیلی سخت است و سال‌ها زمان می‌برد. از فیلمنامه شروع می‌شود و باید ریتم را رعایت کنی تا برسی به عناصر فیلم و کنار هم درست بچینی؛ درنهایت در تدوین نتیجه کار مشخص می‌شود. در تدوین همه چیز لبه تیغ است؛ چون ریتم ذهنی خودم ریتم تندی است مدام این نگرانی را داشتم که این ریتم تند آسیب به دریافت مخاطب نزند. امروز که به فیلم نگاه می‌کنم، می‌بینم باید از فیلم فاصله بگیرم. من اعتقاد دارم نفس کشیدن در سالن سینما مفهومی ندارد چون مخاطب آمده فیلم ببیند و کار دیگری ندارد.

رنگ فیلم عمداً رنگ سردی انتخاب شده که غم و فضای حاکم بر داستان را به مخاطب نشان دهد؛ ولی فکر نمی‌کنید این مخاطب را خسته می‌کند؟

 بعد اتمام فیلم می‌توان گزینه‌های دوم و سوم گذاشت ولی در حین تولید نه. از ابتدا مدیر فیلمبرداری پیشنهاد داد و من قبول کردم و نتیجه‌اش را هم دارم می‌بینم.

این فیلم با سرمایه مستقلی ساخته شده است؟

 شهاب حسینی سرمایه‌گذار معنوی فیلم هستند. ایشان به خاطر بازی خود دستمزدی دریافت نکردند و قبل از همکاری با من و این فیلم هم سرکار عادل یراقی بودند و در فیلم ایشان بازی کردند. چون دوست دارند که به نسل تازه‌کار هم کمک کنند. خیلی به جوان‌ها کمک می‌کنند. اگر بخواهیم دستمزد آقای حسینی را پرداخت کنیم به یک بودجه هنگفت نیاز داریم و ایشان به همه لطف دارند.

فیلم را با پروانه ساخت ویدیویی ساختید؟

 بله؛ فیلم پروانه ساخت ویدیویی دارد و به همین دلیل هم فیلم را به هنر و تجربه ارایه کردیم؛ چون «چهارشنبه» یک فیلم کلاسیک قصه‌گو است و روایت ساده و روانی دارد و با چیزی که از هنر و تجربه انتظار می‌رود، همخوانی ندارد. خوشبختانه «چهارشنبه» در این بخش پذیرفته شد. من نمی‌دانم چه ویژگی در فیلم ما دیدند که انتخابش کردند؛ چون فیلم ما مدل تجربی یا ضدقصه ندارد. بازیگر چهره‌ای هم جز شهاب حسینی نداریم اما فیلم از فضای سینمای بدنه و تجاری هم دور است. قصه تلخی دارد و این تلخی البته به معنای سیاه بودن نیست. خوشحالم که در جشنواره فیلم فجر و در بخش هنر و تجربه حضور داریم.

 

جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی "چهارشنبه"به کارگردانی سروش محمدزاده

 

جلسه نقد و بررسی فیلم «چهارشنبه» ساخته سروش محمدزاده (شنبه ۱۱اردیبهشت ماه) با حضور کارگردان، یوسف وجدان دوست تهیه‌کننده، محسن غلامی طراح صحنه، امیرحسین شام بیاتی و نیما راد بازیگران این فیلم و با اجرای محمدرضا مقدسیان به عنوان منتقد برنامه در پردیس سینمایی پرشین مهرشهر کرج برگزار شد.

پس از نمایش فیلم و در ابتدا مقدسیان با اشاره به این‌که اولین باری است که نشست نقد و بررسی فیلم‌های گروه هنروتجربه در کرج برگزار می‌شود و این باعث خوشحالی است، گفت:«امیدواریم که باز هم از این قبیل جلسات و نقد فیلم‌های هنر و تجربه در این شهر باشد و موجب بیشتر شدن رونق سینمای هنروتجربه و جذب مخاطب شود».

در ادامه سروش محمدزاده از برگزاری این جلسه ابراز رضایت کرد اما روز و ساعت انتخاب شده را نامناسب دانست :«خیلی خوشحالم که برای اولین بار در این سینما برای جلسه پرسش و پاسخ فیلمم حضور دارم، ولی فکر می‌کنم اگر این جلسه در ساعت و روز بهتری برگزار می‌شد، علاقه‌مندان بیشتری می‌توانستند حضور داشته باشند».

پس از آن محسن غلامی طراح صحنه در پاسخ به پرسش مقدسیان در مورد طراحی صحنه و لوکیشن‌های فیلم چهارشنبه توضیح داد: «صحنه‌های این فیلم یک خانواده ایرانی که دغدغه قصاص دارند را تشریح می‌کند. فضاسازی فیلم برای ما خیلی مهم بود که هم بتواند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند و هم تکراری نباشد. ما برای رسیدن به فرم طراحی صحنه با کارگردان و تهیه‌کننده فیلم هم‌فکری می‌کردیم و بیشتر لوکیشن‌ها به گونه‌ای انتخاب می‌شد که واقعی به نظر برسد. چالش‌های زیادی در این راه داشتیم که با هم‌فکری یکدیگر مرتفع شدند . حال این‌که چقدر توانسته‌ایم در این راه موفق باشیم بستگی به نظر مخاطبان دارد.

 

هنر >سینمای ایران

  سروش محمدزاده کارگردان فیلم «چهارشنبه» از انتخاب یکی از بازیگران جوان فیلم به پیشنهاد شهاب حسینی صحبت کرد و درباره موضوع فیلمش توضیح داد.

سروش محمدزاده کارگردان «چهارشنبه» در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه این فیلم در بخش «هنر و تجربه» سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، گفت: «چهارشنبه» اولین تجربه من در ساخت فیلم بلند است که داستانی خانوادگی دارد. اعضای یک خانواده طی چند روز دچار بحرانی می شوند و باید ظرف مدت کوتاهی در مورد موضوع مهمی که برای آنها پیش آمده است، تصمیم گیری کنند و همین مساله سبب می شود تا اعضای خانواده روبروی هم قرار گیرند.

وی درباره انتخاب نام این فیلم توضیح داد: با توجه به بحرانی که برای خانواده مورد نظر رخ داده است، اعضای این خانواده تنها تا روز چهارشنبه زمان دارند تا تصمیم لازم را برای بحران پیش آمده اتخاذ کنند. از آنجا که روز چهارشنبه برای خانواده داستان ما از اهمیت بسیاری برخوردار است، تصمیم گرفتم نام این فیلم را «چهارشنبه» بگذارم.

این کارگردان جوان با اشاره به بازیگران حاضر در این فیلم، بیان کرد: بازیگرانی که در این فیلم بازی کرده اند از جمله هنرمندان خوب سینمای ایران به شمار می روند که از حضور آنها در این فیلم بسیار خوشحال هستم. می توان گفت شانس قرار گرفتن این بازیگران کنار یکدیگر، پیش از اینکه حاصل انتخاب ما باشد، حاصل خوش شانسی ما در فیلم «چهارشنبه» بود.

وی تاکید کرد: زمانی که فیلمبرداری این کار را آغاز کردیم، به دلیل تعدد پروژه های بازیگران مورد نظر، به سختی می توانستیم حضور بازیگران را در این فیلم داشته باشیم. به خصوص شهاب حسینی که تازه به ایران بازگشته بود و زمان بسیار کمی تا شروع فیلمبرداری سریال «شهرزاد» داشت، اما این بازیگر با ما همکاری های لازم را انجام داد و در همان فرصت کم در فیلم «چهارشنبه» بازی کرد. بعد از توافق با شهاب حسینی، ترکیب بازیگران و انتخاب دیگر عوامل فیلم نیز به راحتی صورت گرفت.

محمدزاده گفت: نسیم ادبی هم از جمله بازیگران شناخته شده در حوزه تئاتر است که یکی از بهترین بازی های خود را در این فیلم انجام داده است. آرمان درویش نیز برای اولین بار جلوی دوربین رفته است که این بازیگر توسط شهاب حسینی به ما معرفی شد. با توجه به اینکه سینمای ایران نیازمند معرفی چهره های تازه است، تصمیم گرفتیم تا در کنار بازیگران شناخته شده سینمای ایران از چهره های جدیدی در این فیلم استفاده کنیم.

وی با اشاره به زمان فیلمبرداری «چهارشنبه» بیان کرد: این فیلم سینمایی آذر ماه ۹۳و با سرمایه کاملا شخصی ساخته شده است. فیلمبرداری این فیلم در ۲۰روز انجام شد، البته این را هم باید بگویم که این اثر بیش از ۲۴لوکیشن و بیش از ۲۰بازیگر به غیر از بازیگران اصلی داشت. بسیاری از صحنه های فیلم خیابانی فیلمبرداری شد که البته با همکاری عوامل فیلم به خوبی از پس این کار برآمدیم.

این کارگردان سینما توضیح داد: با توجه به اینکه این کار اولین پروژه بلند من به عنوان کارگردان و یوسف وجدان دوست به عنوان تهیه کننده است، پروانه ساخت و نمایش «چهارشنبه» به صورت ویدیویی صادر شده است. این فیلم را از ابتدا با هدف نمایش در گروه «هنر و تجربه» جلوی دوربین بردیم، البته آن زمان نمی دانستیم که آثاری با پروانه نمایش ویدیویی می توانند در بخش «هنر و تجربه» جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد و خوشحالم که با اضافه شدن این قاعده ما نیز فرصت حضور در این دوره از جشنواره فیلم فجر را داشتیم.

وی تاکید کرد: «چهارشنبه» فیلمی سر راست و با روایت کلاسیک و قصه گو است که در آن بازیگران چهره حضور دارند، به همین دلیل فکر می کردیم که ممکن است در بخش «هنر و تجربه» قرار نگیرد، اما خوشبختانه نگاه دوستان در بخش «هنر و تجربه» این بود که با ایجاد تنوع در این بخش، تنها سراغ فیلم های هنری و تجربی به معنای خاص خود نروند و فیلم های قصه گو را نیز در این گروه راه دهند تا مخاطبان بیشتری به این بخش جذب شود.

 

چهارشنبه سروش محمد زاده از نظر منتقدان چگونه فیلمی است ؟

محسن بیگ آقا در سایت ماهنامه فیلم نوشت:

˜گاهی در سینما فیلم ساز از رئالیسم عبور می كند و چنان دنیایش را واقعی به تصویر می كشد كه به مرز ناتورالیسم می رسد. چهارشنبه در چنین فضایی سیر می كند. از فضای وهم آلود درگیری در مراسم عروسی كه می گذریم، وارد دنیایی می شویم كه شخصیت ها در آن گرفتارند و مثل رمان های ناتورالیستی دست وپازدن شان جز فرو رفتن در باتلاق كمكی به آن ها نمی كند. رنگ های یك نواخت فیلم هم به این تیرگی فضا كمك می كند تا هماهنگی در فضای فیلم به اوج خود برسد.

حوادث فیلم پس از باز شدن گره اولیه كه شخصیت ها سعی در پنهان كردنش دارند، به سرعت شكل می گیرد و تماشاگر را ملتهب نگه می دارد. در پایان هم فیلم ساز تلاش می كند همه ی حوادث را به هم پیوند بزند و چیزی را در این بین جا نگذارد. قصه ی محوری فیلم موضوع رضایت دادن و رضایت گرفتن در ماجرای دیه است، اما دنیایی كه فیلم ساز به تصویر می كشد، در چهارشنبه به كلی متفاوت از دنیای فیلم های مشابه در سینمای ایران مانند دهلیز (بهروز شعیبی) است. شاید مهم ترین ویژگی چهارشنبه نگاه تلخی است كه ویژه ی نسل جوان فیلم سازان سینمای ایران است.

یكی از دلایل جذابیت چهارشنبه تحرك زیاد شخصیت ها و رفت وبرگشت هایی است كه در لوكیشن های مختلف فیلم رخ می دهد و سبب كشمكش دراماتیك می شود. شخصیت ها مدام بین مكان های تكراری فیلم مانند خانه ی ویلایی قدیمی، محل های كار برادر كوچك تر كه به عنوان پیك موتوری طی روز و كارگر سوپرماركت در عصرها كار می كند، و تعمیرگاه محل كار داماد خانواده، در حال تلاطم هستند. فضای بیرونی فیلم به محل كار برادر بزرگ تر برمی گردد كه با وانت كار می كند و در خیابان های تهران بار جابه جا می كند. جابه جایی های متعدد شخصیت ها بین مكان های مختلف، به فیلم ریتم می دهد و به تنش فضا می افزاید.

یكی از نكاتی كه سبب شده درام فیلم خوب جفت وجور شود و قابل باور به نظر برسد، سنتی بودن خانواده ی مركزی در فیلم است. در دنیای فاقد اخلاق امروزی، حادثه های اخلاقی در قصه فقط قادر به تكان دادن خانواده های سنتی هستند. وگرنه چنان نگاهی به حوادث، در برخی فیلم های این سال های سینمای ایران البته نمی توانست ویرانگر و اساساً درام یك فیلم باشد.

چهارشنبه از جمله فیلم هایی است که نشان می دهد با یک قصه ی یک خطی هم می توان فیلمی جذاب ساخت و این که درام و بازی با لحظه ها، از خود قصه مهم تر است. بازی شهاب حسینی و آرمان درویش در نقش دو برادر فیلم، با درگیری ها، سوء تفاهم ها و مشکلات خاص شان، از محورهای دراماتیک فیلم است. پشت سر آن ها، دو خواهر فیلم با بازی هستی مهدوی و نسیم ادبی نقش تلطیف کننده ی قصه و مشکل بزرگ سر راه خانواده را دارند.

 

شهاب حسینی - "چهارشنبه"وارد شبکه نمایش خانگی شد

فیلم «چهارشنبه» به کارگردانی سروش محمدزاده که در حال حاضر روی پرده  سینماها در گروه هنروتجربه است، همراه پشت صحنه‌ای ۳۰دقیقه‌ای از امروز  وارد (دوشنبه ۲۴آبان ماه) شبکه نمایش خانگی شده است.

  به گزارش فیلم‌نت نیوز، فیلم سینمایی «چهارشنبه» ساخته سروش محمدزاده که به  مدت هشت ماه روی پرده سینماهای گروه هنروتجربه بوده است همزمان با اکران وارد شبکه نمایش خانگی شده است.

این فیلم بر اساس قراردادی که با شرکت تصویرگستر پاسارگاد (پخش‌کننده فیلم) دارد باید پس از شش ماه وارد شبکه نمایش خانگی می‌شد، اما به دلیل اینکه جزو فیلم‌های پرفروش گروه هنروتجربه بوده، دو ماه بیشتر روی پرده مانده و عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی تا امروز به تعویق افتاده است.

"

چیزهایی که باید در مورد فیلم "چهارشنبه"بدانید:

اول از همه اینکه چرا انقدر شخصیت ها بیچاره بودند؟ چرا باید انقدر همه چیز تار و تیره  باشد؟ اینکه بخواهید مسائل "روز"جامعه را به تصویر بکشید یا اینکه از دور به زندگی "فیلم  شدنی"طبقه ی زیر متوسط نگاه کنید ایرادی ندارد اما چرا آنقدر بدون هدف؟ آی کارگردان  های تازه! با یک خانه ی نقلی اجاره کردن و چهار تا بازیگر از این طرف آن طرف پیدا کردن و یک گره ی داستانی که بیشتر شبه گره است تا هر چیز دیگری، نمی توانید فیلمی مفهومی و عمیق بسازید.

طاهر شاید یکی از تنها شخصیت هایی بود که عملا از آن نفرت داشتم. وقتی دم از غیرت می زد (آیا واقعا می زد؟) ولی تا دهانش را باز می کرد فحش بود که بار خواهران بی پناهش می کرد، دوست داشتم همانجا پشت لپ تاپ داد بزنم "دهنت رو ببند مردک!". طاهر حتی ضد قهرمان هم نبود. ما از گذشته ی طاهر چیزی نمی دانیم. نمی دانیم چرا انقدر دارد کله شقی می کند. درست است که می خواهد خون پدرش پایمال نشود اما تنها دردش همین است؟ آیا فقط همین است؟؟؟ طاهر یکی از منفورترین کاراکترهایی بود که این اواخر در فیلم های ایرانی دیدم.

زن ها...این زنهای معصوم بی دفاع ایرانی. طیبه که معلوم بود حتی شاید از سلیم هم بزرگتر است عملا کاری در فیلم انجام نمی دهد. جز اینکه یادش نرود بدون چادر دو قدم راه را تا دم درب خانه برود و وقتی هم که بعد از تهدید های تو خالی طاهر در را پشت سرش می بندد، نگاهی مثلا دردناک به دوردست بکند. خدا وکیلی، چند بار دیدیم که طیبه درب را پشت این و آن می بندد و سپس به اکرم یا به دوردست یا به آینده یا به هر چیز دیگری در فرای دوربین نگاه می کند؟ طیبه، زنی است که هیچ کاری انجام نمی دهد. با اینکه سنش از برادر احمقش بیشتر است، اما در برابرش می شود مورچه. هر کس در دنیای واقعی بود، وقتی برادر کوچکترش اینقدر احمق بازی در می آورد و هر چی از دهانش در می آمد به او می گفت، حداقلش دمپایی اش را به سمتش پرت می کرد!!! یا اینکه چیزی در سینه اش می کوفت. اما طیبه ی قصه ی ما فقط زار می زند و ما هم نمی دانیم در گذشته اش چه سختی های دیده، پس فقط نظاره اش می کنیم و حتی ذره ای دلمان به حالش نمی سوزد. تا کی باید زن هایی را ببینیم که کارشان نگه داشتن حرمت ها، ساکت کردن بقیه و فرو خوردن غم و غصه ی خودشان است؟؟

از بازیگرها که نگویم که همه چیز واضح است. بازیگر نقش طاهر که سعی می کند با انداختن صدا در گلویش، ادای مرد های غیورو یا ادای یکی دیگر از بازیگرهایی که اینروزها روی دور افتاده را در بیاورد. اما جز فریادهای زدن های بی مورد و گره انداختن در ابروهایش، چیزی از او نمی بینیم. نامزد بی مصرف اکرم، بازیگری که نقشش را بازی می کند، رسما نمی تواند یک جمله را کامل به زبان بیاورد. انگار خودش هنوز باورش نشده که دارد فیلم بازی می کند. حتی از تله فیلم های شبکه های استانی هم بدتر بازی می کند. چند بازیگری که آشنا هستند به چشمانمان هم مثل همیشه اند. شهاب مثل سایر فیلم هایی است که در این ژانر بازی کرده. نه چیزی بیشتر نه چیزی کمتر. مثل همیشه خوب اما نه آنقدری که دهانت را باز بگذارد.

از داستان فیلم نگویم که بهتر است. آخر داستان که الکی پیچ و تاب می خورد و رسما فقط طاهر را می بینیم که از شمال تا جنوب تهران را موتورسواری می کند، داستان هیچ چیزی ندارد. یک گره ای آن آخر می افتد که یک دفعه برطرف می شود، از آن طرف، گره ی اصلی داستان خودش کار خودش را می سازد. به اینگونه رفع کردن گره ها می گویند deux ex machina، مخصوص نویسنده هایی است که خودشان را درگیر هزارتوی داستانشان می کنند و سپس آخر داستان می مانند حیران که چطور از این ماز بیرون بیایند. راه حلش یک حلال آبکی است که منطقی هم باشد و ما هم بگوییم حتما می تواند اینطوری بشود و داستان تمام بشود و ما هم برویم خانه مان.

آهای کارگردان هایی که فکر می کنید می توانید یک شبه اصغر فرهادی شوید. ولله نمی توانید. نمی توان یک شبه فرهادی شد. فکر نکنید کاری که فرهادی می کند راحت است. شب می خواهد صبح بلند می شود و کل فیلمنامه در ذهنش است. اینطوری نیست که چهار تا بازیگر را بیندازد در یک خانه ی سی متری و بگوید انقدر همدیگر را بزنید و گریه کنید تا جانتان در آید! واقعا اینطور نیست، قسم می خورم که اینطور نیست. کمی فکر کنید، جستجو کنید، تحقیق کنید، بعد فیلم بسازید!

شهاب عزیز...شهابی که این همه سال پشتیبانی ات را کرده ایم؛ اینکه می خواهی زیر بال کارگردان های تازه را بگیری خیلی جوانمردانه است؛ مطمئنا همه ازت ممنون اند و کسی کمتر از این از تو انتظار ندارد. شهابی که حتی در چنین فیلمی بی سر و ته و تاریک و بی هدف، باز هم از جان مایه می گذاری. حمایت خوب است اما بد نیست که به جا باشد. نه از هر فیلم نامه ای و نه از هر کارگردانی که فکر کرده داستان اجتماعی نوشتن مثل آب خوردن است. نمی دانم شاید هم هست. اما شهاب عزیز، کم کار کن اما گزیده کار کن. دوستدار تو، طرفدارت.

فیلم چهارشنبه به کارگردانی سروش محمدزاده روایت خانواده ای را بیان می کند که اعضای آن درگیر قصاص یا بخشش قاتل پدر خود هستند که قرار است روز چهارشنبه پای چوبه دار برود. این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در بخش هنر و تجربه اکران شد.

شهاب حسینی که در این فیلم نقش برادر بزرگتر خانواده را ایفاء می کند توانست با حضورش بر جذابیت و اهمیت این فیلم بیفزاید. اما در این میان بازی آرمان درویش و پیام اینالویی نیز مورد توجه منتقدان قرار گرفت و شهاب حسینی از آن ها به ویژه آرمان درویش به عنوان ستاره های آینده سینما یاد کرده است. آرمان درویش که با پیشنهاد شهاب حسینی برای نقش طاهر انتخاب شده است به گفته حسینی دارای سابقه دوستی با وی است که در زمینه فیلم کارهای تحقیقاتی انجام داده است و به پیشنهاد شهاب  این کار را قبول کرده است نه آن که خود پیشنهاد بدهد.

عوامل فیلم قبل از شروع فیلم در جمع خبرنگاران حضور پیدا کردند و به سوالات آن ها پاسخ دادند. شهاب حسینی با خوشحالی از حضور در جمع مردم رشت بیان داشت: شهرستان رشت از نظر توجه به فرهنگ و هنر و بویژه ادبیات یکی از پایگاه های فرهنگی این سرزمین محسوب می شود. وی درباره حضور خود در این فیلم اول سروش محمدزاده بیان داشت: من  برای حضور در این فیلم کار را ملاک قرار دادم، من سناریو را  به عنوان یک تکنسین نگاه نمی کنم، اگر بعد از خواندن سناریو احساس کردم که نمی توان به تماشای فیلم نشست حتی با پیشنهادهای هنگفت نیز از حضور در آن سرباز زده ام و خودم را از مخاطب جدا نمی دانم.

 

این هنرپیشه شاخص سینمای ایران همچنین ابراز داشت: سینمای ایران بعد از نوسان دهه هشتاد در دهه نود دچار پیشرفت شده است و این مسئولیت ما را بالاتر می برد، وقتی می بینیم که کارگردان جوان فیلم ابدو یک روز چنین فیلم تحسین انگیزی را می سازد باید نیز امیدوار باشیم و سینمای هنر و تجربه نیز نیاز به حمایت های بیشتری دارد. وی افزود: موضوع فیلم چهارشنبه نیز بخش هایی است که در سطح جامعه مشاهده می کنیم و باید گفته بشود.

شهاب حسینی وی در مورد این که با توجه به مضامین اولین فیلم بلند خود« ساکن طبقه وسط» و حضور در چنین فیلمی به معنای این است که وی در حال تغییر و تفاوت در خود است بیان داشت: این میل به تغییر  به نوعی این انگیزه پیشرفت است و آدم را از روزمرگی و تکرار نجات می دهد.  وی خاطرنشان کرد: در زندگی هر آدمی تحولاتی می تواند اتفاق بیفتد که پیرو همان  تغییرات حرکت می کند، وقتی فیلمی مثل ساکن طبقه وسط را کارگردانی می کنم همان نگاه کلی فیلم را دارم انجام می دهم اما برای بازی در فیلم چهارشنبه ریتم فیلم و عوامل برای موضوعی در جامعه حرکت می کند.

در این نشست خبری سروش محمدزاده کارگردان فیلم نیز بعد از معرفی فیلم چهارشنبه به عنوان یک فیلم  با هزینه  شخصی و ساخت آن در بیست روز درباره نام این فیلم گفت: از آنجایی که اتفاق قصاص قرار است روز چهارشنبه صورت بگیرد  و همه برای این روز درگیرند این نام را انتخاب کردیم. وی افزود به عنوان کوچکترین عضو سازنده این فیلم بسیار مفتخرم که در کنار گروه این فیلم حرفه ای باشم.

یوسف وجدان دوست تهیه کننده این فیلم نیز در این نشست بیان داشت: این فیلم با هزینه شخصی و بدون حمایت خاصی انجام شد و خوشبخانه نظر مثبت تماشاگران، منتقدان و حتی مسئولان را در پی داشت. وی در انتها گفت: هدف اصلی ما برای حضور در این شهر با توجه به مضمون فیلم اتفاقی است که امیدواریم امشب به آن برسیم!

چرا اثر امیدوارکننده‌ای است؟: بر خلاف دو مورد قبلی، اجرای بسیار جمع و جوری دارد.چهارشنبه شرایط تولید بسیار دشواری داشته و همین که عوامل فیلم توانسته‌اند این پروژه را به شکلی آبرومند به سرانجام برسانند نشان‌دهنده اراده و علاقه‌ای است که کلید حل بسیاری از مشکلات است. اولین فیلم محمدزاده، نمونه‌ای از «نهضت سینمای ارزان» است که قرار نیست از غر زدن‌های همیشگی سوءاستفاده کند. نکته کلیدی همین است: محمدزاده بدون نق زدن‌های معمول در مورد کمترین امکانات، تمام تلاش خود را به خرج داده تا با همین امکانات محدود بهترین نتیجه ممکن را به دست بیاورد و این، اتفاق بسیار شوق‌برانگیزی است. فیلم همچنین ماجراهای مربوط به قصاص را این بار از دید خانواده قصاص‌کننده نشان می‌دهد و همین باعث ایجاد موقعیت‌هایی می‌شود که نمونه‌هایش را کمتر در سینمای ایران به یاد می‌آوریم. تا جایی که به یاد داریم، بخش قابل توجهی از فیلم‌های مربوط به قصاص از دید خانواده فرد قصاص‌شونده روایت می‌شدند. ایجاد این پیچش در زاویه دید در چهارشنبه باعث می‌شود تا فیلم نگاه تازه‌ای به مسئله قصاص پیدا کند؛ نگاهی که با توجه به ارتباط داستانی میان دو خانواده جذاب‌تر هم می‌شود. فیلم همچنین به اندازه کافی دارای پیچ‌ها و گره‌های داستانی است تا تماشاگر را علی‌رغم تمام کمبودهای روایی تا انتها روی صندلی حفظ کنند.

چه نکاتی به فیلم ضربه می‌زنند؟: کمیت فیلمنامه بدجوری می‌لنگد. شخصیت‌ها در بسیاری از موارد بدون دلیل منطقی حرف نمی‌زنند و سکوت خود را تا جایی ادامه می‌دهند که فیلم از نظر زمانی به حد و اندازه‌های یک فیلم بلند نزدیک شود. ضمن این که بسیاری از رفتارهای شخصیت‌ها توجیه منطقی ندارد: به آنها گفته می‌شود که باید چه کاری انجام دهند اما آنها سر بزنگاه مدام دارند مسیر عکس را طی می‌کنند و در پاسخ به تحیر شخصیت‌های دیگر استرس و غافلگیری را بهانه قرار می‌دهند و گاه خیلی راحت می‌گویند: «نمی‌دانم». درست است که در زندگی واقعی چنین مواردی برای همه ما پیش آمده، اما اصول درام‌پردازی در سینما بر اصول زندگی واقعی اولویت دارد (همان‌طور که در زندگی واقعی این «حوادث» هستند که بسیاری از اتفاقات را رقم می‌زنند اما در یک فیلم سینمایی ذره‌ای استفاده بیش از حد از عنصر تصادف خودش را به وضوح نشان خواهد داد مگر این که جهان‌بینی فیلم به شکل منسجمی در مورد نقش تصادف در زندگی بشر باشد). از این گذشته، انتخاب اشتباه بازیگران در برخی از نقش‌ها به یکدستی فیلم ضربه زده است.

.

منابع

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87_(%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85)

http://www.madomeh.com/site/news/news/5186.htm

http://www.7cinema.ir/Pages/News-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87_%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85_%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%87_%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87_-4046.aspx

http://www.aecinema.ir/movie/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87/

http://www.mehrnews.com/news/3031605/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%A8-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

http://damadam.ir/%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%88-gameno/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C/title/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/id/1720706

 

http://shahabhoseini-fan.blogfa.com/tag/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87


مقایسه و قابل Comparison/Contrast چبیست و چرا مهم است

$
0
0

مقایسه  و قابل Comparison/Contrastچبیست و چرا مهم است

ترجمه گارگین فتائی

.

مقایسه  چیزی است که شما به طور خودکار انجام می دهید  شما به طور روزانه چیزهایی مثل همسایگیها ، مدارس و مکانهای تعطیل را مقایسه می کنید   وقتی شما دو چیز را با هم مقایسه می کنید شما از  "نشانه های  مقایسه  points of comparison  "استفاده می کنید وقتی که شما موضوعات انشا را در نظر می گیرید شما در جستجوی نشانه های  مقایسه  نیز خواهید بود به عنوان  مثال اگر شما می خواهید موضوعی در باره زندگی مجرد و زندگی متاهل بنویسید  شما در صدد جستجوی نشانه های  مقایسه  نظیر ازادی ، زمان ، پول  و مصاحبت بر می آئید

وقتی شما دو چیز را با هم مقایسه می کنید شما هم تفاوتها و هم تشابهات آن را پیدا می کنید ( کلمه مقایسه کردن به معنی پیدا کردن تفاوتها و تشابهات است در حالی که تقابل تنها به معنی پیدا کردن تفاوتهاست ) تعدادی از انشاهای مقیسه و تقابل تنها تفاوتها را ارائه می دهند اما شما ممکن است تمرکز بر تشابهات را ترجیح دهید .

سازماندبندی یک انشای مقایسه و تقابل

خواه شما تصمیم به نوشتن در باره تفاوتها بکنید خواه  تشابهات شما ناگزیر به انتخاب  بین دو الگو  از سازماندهی  خواهید بود "نکته به نکته point-by-point"یا پهلو به پهلو side-by-side"

دو خط بیرونی نمونه  که ازمقایسه زندگی مجرد با زندگی متاهل پیروی می کند

 

سازماندهی نکته به نکته

پاراگراف مقدمه و اظهار اصلی

در پاراگراف بدنه اول

نکته مقایسه ای اول

زندگی مجرد

زندگی متاهل

در پاراگراف بدنه دوم

 

نکته مقایسه ای دوم

زندگی مجرد

زندگی متاهل

 

در پاراگراف بدنه سوم

نکته مقایسه ای سوم

زندگی مجرد

زندگی متاهل

پاراگراف نتجه

 

سازماندهی  پهلو به پهلو

پراگراف مقدمه و اظهار اصلی

در پاراگراف بدنه اول

زندگی مجرد

نکته مقایسه ای یک

نکته مقایسه ای دو

نکته مقایسه ای سه

در پاراگراف بدنه دوم

زندگی متاهل

نکته مقایسه ای یک

نکته مقایسه ای دو

نکته مقایسه ای سه

پاراگراف نتیجه نتیجه

 

الگوهای سازماندهی

سازماندهی نکته به نکته Point-by-point organizationبیشتر از سازماندهی پهلو به پهلو side-by-sideبه کار می رود زیرا به خواننده کمک می کند تا بر نکات مقایسه  تمرکز کند  . نکته به نکته مخصوصاً برای نوشته هایی که مقدار زیادی اطلاعات را در برمی گیرد به کار می رود ولی پهلو به پهلو دراماتیک تر است و بنابراین برای بحث برای تغییر فرازمانی یا برای تقابل بیان یک واقعیت همان گونه که واقعاً هستند به کار می رود . برای مثال برای عقائید ایده آلیستی افراد جوان در مورد ازدواج با واقعیت زندگی زناشویی شما می توانید اولین پاراگراف بدنه در مورد  فانتزی ازدواج به عنوان نامزدی با دوام   که در آن  همسر به طور متناوب هدایایی از گل و جواهرات را دریافت می کند بنویسید اما پارگارف دوم می تواند در مورد واقعیت های غیر رمانتیک از چند ماه اول ازدواج باشد وقتی که زوجها ناگزیرند در مورد پرداخت صورت حسابها ، تمیز کردن کف اتاق و بیرون بردن زباله تصمیم  بگیرند .

وقتی شما موضوعی را انتخاب می کنید هردو روش را در نظر بگیرید ( برای مقایسه آنها برون خطهای مختصر از هر کدام  بسازید ) و سپس الگویی را انتخب کنید  که  برای انشای شما موثرترین خواهد بود .

 

ترکیب شتابهات و تفاوتهادر یک انشای مقیسه و تقابل

تعادادی از این انشاها تنها تفاوتها یا تشابهات را بیان می کنند و برخی هم هر دو را .اگر شما تصمیم به بحث در مورد هر دو بگیرید جنبه ای را که شما می خواهید بر آن تاکید کنید ( هم تشابه و هم تقابل ) از قبل قرار دهید برای مثال اگر شما تصمیم به  تاکید بر روی تفاوتها دارید شما می تواند تشابهات را در مقدمه قبل از تمرکز بر تفاوتها در پاراگراف بدنه  ذکر  کنید و یا اینکه پاراگراف بدنه در مورد تشابهات  را قبل از بحث در مورد تفاوتها دریک یا بیش از یک پاراگرف بدنه در بر بگیرد

 

مراحل نگارش

از زمانی که شما موضوعی را انتخاب کردید پیروی از مراحل پیش نگارش به شما در جمع آوری  اطلاعات و سازماندهی موثر آنها کمک خواهد کرد .

ماری دانش آموزی از فرانسه تصمیم به نوشته تفاوتها در زندگی مردها و زنها در فرهنگش داشت زیرا او چند زن متاهل را می شناخت که دارای شغل و فرزند هستند و نتیجه گرفته بود که زنگی آنها از شوهرانشان مشکل تر است او پیش نگارش خود را به ترتیب زیر نوشت

 

 

مراحل ماری

دو موضوعی را که شما برنامه مقایسه آن را دارید یادداشت نموده و  فهرستی برای هر یک  تهیه کنید و سپس برای دومی یک فهرست موازی ایجاد کنید

ماری ابتدا فهرستی در باره مردها نوشت سپس فهرست موازی در باره زنها ایجاد نمود

 

مردها

تمایل به کار در بیرون خانه  ساعات بیشتری  از کار در خانه

 

زنها

تمایل به کار در خانه تقریباً به اندازه یا حتی بیشتر از کار در بیرون خانه

 

مرحله دوم

در این مرحله شما نیاز به محدود کردن موضوع و قلم زدن بر آیتمهایی که مناسب در کانون توجه موضوعتان نیستند می باشید  سپس یک جمله اظهار اصلی بنویسید

 

ماری تصمسم گرفت که بر روی کار مردان و زنان تمرکز کند بنابراین او نکات در مورد اوقات فراغت را قلم زد سپس او  پیش نویس جمله اظهار اصلی را آماده کرد .

 

 

Today in France, when married couples both work outside the home, the lives of the husband and wife differ.

مرحله سوم

به نکات مقایسه ای فهرست خودتان نگاه کرده و آنها را با کلیک علامت درست چک کنید اگر می توانید در  مورد آنها باد همکلاسی و معلمتان بحث کنید سپس پرسشها و پاسخهایی برای  توسعه هر یک بنویسید

 

ماری در مورد سه نکته از مقایسه تصمیم گرفت که پرسشهای مورد توجه  بنویسد  سپس به هر یک پاسخ داد

 

1: چه مقدار وقت مردها و زنها صرف کار در بیرون و درون خانه می کنند

پاسخ: مردها تمایل  به کار در بیرون خانه ساعات بیشتری از کار در درون خانه دارند

زنها مایل به کار در خانه به اندازه یا بیشتر از کار در بیرون خانه دارند

 

 

2: چه نوع از کار را مردان وزنان در بیرون و درون خانه انجام می دهند

پاسخ: مردها مایل به شغلهای مدیریتی هستند

زنها مایل به گرفتن مشاغل سطح پائین نظیر منشیها و کارکنان خدمات غذایی هستند

مردها مایل به انتخاب  و اختیار در وظایف خانه داری که انجام خواهند داد هستند

زنها وظایف خانه داری را که  انجام خواهند داد انتخاب نمی کنند

 

 

پاداش مردان و زنان برای کاری که آنها دردرون و بیرون منزل می کنند چگونه است؟

مردان مایل به گرفتن ارتقای بیشتر و دستمزد بیشتر هستند

زنها حتی وقتی که  اندازه مردها تحصیل می کنند به آنها ارتقای شغلی کمتر و دستمزد پائیتری داده می شود

مردها برای کارشان در خانه پاداش می گیرند زیرا از آنها توقع نمی رود

زنها برای کار در خانه پاداش دریافت نمی کنند زیرا کار خانگی از آنها انتاظار می رود

 

مرحله چهارم

دو الگوی مورد نظر را در نظر گرفته و یکی را انتخاب کنید یک برون خط ساخته و هر پرسش مورد توجه را به عنوان نکته مقایسه ای به کار ببرید

 

 

کانون توجه انشا

در مقدمه انشای مقایسه و تقابل شما در باره  چهار نوع مقدمه یاد گرفتید

پیش زمینه : background

اظهار کلی  general statement

حکایت anecdote

تعریف definition

 

 

در یک انشای مقایسه و تقابل شما می توانید از نوع دیگری از مقدمه هم استفاده کنید و آن عبارت است از "تغییر موضع turnabout"برای مثال شما می توانید در مورد تشابهات در مقدمه نوشته و سپس  از آن برگشته و  در بدنه بر تفاوتها تمرکز کنید . علاوه بر این مقدمه می تواند شامل بیش از یک استراتژی باشد برای مثال شما در پارگارف مقدماتی می توانید با یک اظهار کلی در مورد ازدواج شروع کنید سپس در مورد آن ازدواج در فرهنگی خاص برخی اطلاعات پیش زمینه ارائه دهید و سرانجام یک اظهار اصلی در مورد تفاوتها در رسوم ازدواج بین دو نسل در آن فرهنگ ارائه دهید .

 

 

1: استراتژی برای نوشتن مقدمه

به انشای خود نگاه کنید اگر شما قبلاً مقدمه ای ننوشته اید تعیین کنید که از چه استراتزی استفاده کرده اید از خودتان بپرسید که ایا استراتژی دیگری ممکن است بهتر کار کند ؟ و اگر شما مقدمه ای ننوشته اید در این صورت یکی از استراتزی های مورد بحث را انتخاب کنید و اکنون مقدمه خود را بنویسید .

 

مفهوم  کنترل کنندهcontrolling ideaدر اظهار اصلییا بیان برنهاد thesis statement

شما ممکن است توجه داشته باشید که مفاهیم کنترل کننده برای انشاهای مقایسه و تقابل می تواند از طریق آمدن بعد از یک اسم ، یک عبارت اسمی یا سوالات دبیلو اچ به عنوان مقدمه در نظر گرفته شود

 

 

In + That-Clauses

Muslim and Christian weddings differ inthat

 Muslim ceremonies are held in a mosque or a homewhile Christian weddings are usually held in a church~

In Terms Of + Noun(s), Noun-Phrase(s), or Wh-Noun Clause(s)

Muslim and Christian weddings differ in terms oflocation) NOUN(

Muslim and Christian weddings differ in terms of

NOUN PHRASE NOUN PHRASE

the selection of the marriage partner

 and

the location of the ceremony!

Muslim and Christian marriages differ

in terms of how they are arranged I

and1where the ceremony is heldl

 

وقتی شما دو یا سه نشانه ئمقایسه را بعد از  inیا in terms ofمعرفی می کنید در این صورت شما باید از ساختار موازی درست correct parallel structureاستفاده کنید

 

بدون موازی

در ژاپن عروسیهای مسیحی با عروسی های شینتویی از لحاظ مکان مراسم  ، تشریفات مراسم و اینکه عروس و داماد لباس غربی به جای کیمونو می پوشند   مفتاوت است

In Japan, Christian weddings differ from traditional Shinto weddings in terms of the location of the ceremony, the presiding official, and the bride and groom wear Western clothing instead of kimonos.

 

 

 

مکان تشریفات  location of the ceremonyو تشریفات مراسم  presiding officialعبارت های اسمی هستند اما اینکه عروس و داماد لباس غربی به جای کیمونو می پوشند  bride and groom wear Western clothing instead of kimonos. جمله واره است  .

برای تصحیح ساختار موازی ، جمله واره باید تبدیل به یک عبارت اسمی شود

 

در ژاپن عروسیهای مسیحی با عروسی های شینتویی از لحاظ مکان مراسم  ، تشریفات مراسم و پوشیدن لباس از سوی عروس و داماد مفتاوت است

 

 

In Japan, Christian weddings differ from traditional Shinto weddings in terms of the location of the ceremony, the presiding official, and the clothing worn by the bride and groom.

 

 

 

مفهوم کنترل کننده در اظهار اصلی

اظهار اصلی خود را مرور کنید اگر نشانه های   مقایسه ای points of comparisonدراظهار اصلی خودتان ندارید سعی کنید  از inیا in terms ofبرای افزودن به آن استفاده کنید و آن را چک کنید تا مطمئن شوید درست است .

 

 

توسعه متعادل در یک انشای مقایسه و تعادل 

Balanced development in the comparison/contrast essay.

 

آیا انشای شما دو رخداد ، دو وضعیت ، دو رسم یا دو  عقیده را با هم مقایسه می کند؟ اگر چنین است باید دو امر مورد نظر به صورت متعادل توسعه یافته باشند   . بنابراین هنگام بازنویسی انشای مقایسه و تقابل شما باید مطمئن شوید که همهء قسمتهای صفحهء شما به طور برابر و خوب توسعه یافته است

 

نکات بیشتری در مورد همجنسی cohesion

ارتباطات واضح همانند هر نوع انشای دیگری در انشای مقایسه و تقابل کاملاً مهم هستند . به ارتباطات اظهار  اصلی و پاراگراف های  بدنه  و داخل پاراگراف های بدنه نگاه کنید .

 

همجنسی بین اظهار اصلی و جملات موضوعی پارگرافهای بدنه

 

شما قبلاً روشهای متنوع پیوند دادن اظهار اصلی با جملات موضوعی پارگرافهای بدنه را یاد گرفتید . شما می توانید علایم حمایتی   pointssupportingدر اظهار اصلیتان را نام گزاری کرده و مطمئن شوید که علائم حمایتی به همان گونه ای ظاهر می شوند که در اظهار اصلی پدیدار شده اند همچنین از کلمات  تکراری ، اشکال کلمه ، مترادفها و یا واسطه ها  استفاده کنید

 

در این جا دو روش برای پیوند دادن اظهار اصلی با جمله موضوعی پاراگراف بدنه وجود دارد

1: آغازگرهای مشابه در جملات Similar sentence beginnings.

از عبارات حرف اضافه یا فاعل و فعلهای مشابه در آغاز جمله موضوعی برای پیوند به جمله موضوعی دیگر استفاده کنید

 

اظهار اصلی

زندگی خانوادگی خانواده های دوشغله در تلویزیون با زندگی خانوادگی خانواده های دوشغله در زندگی واقعی از لحاظ روش اعضاء خانواده در برقراری ارتباط با همدیگر ، مراقبت از بچه ها و مدیریت وظایف خانگی متفاوت است .

 

 

Family life in two-career television families differs from actual family life in two-career families in terms of the way family members communicate with one another, care for children, and manage household duties.

 

 

 

 

جملات موضوعی

 

In situation comedies and similar programs, family members in two-career families have a lot of time to talk to each other, but in real life, working parents and theirchildren are too busy to interact.

On TV, men are shown caring for children as often as women, but in real life, mothers care for children more often than fathers.

On the air, dual-career couples seldom argue about or even appear to do housework, but in real life, getting housework done is a big problem for dual-career couples, and they often disagree about who should do the chores.

 

 

 

در کمدیهای موقعیتی  situation comedies andو برنامه های  مشابه اعضاء خانواده ها در  خانواده های دو شغلی زمان زیادی برای صحبت با یکدیگر دارند اما در زندگی واقعی والدین شاغل و بچه هایشان برای برقراری ارتباط بسیار گرفتارند .

در تلویزیون نشان داده می شود که مردان غالباً به اندازه زنها  از بچه ها مراقبت می کنند اما در زندگی واقعی مادرها غالباً  بیش از پدرها از بچه ها مراقبت می کنند .

بر روی ایر یا برنامه زنده،  زوج  دو شغله به ندرت در باره یا حتی طرح انجام تکلیف خانگی  بحث می کنند اما در زندگی واقعی انجام تکابیف خانه یک مشکل بزرگ برای زوجهای دوشغله است و آنها غالباً در این مورد که چه کسی باید آنها را انجام دهد با هم توافق ندارند  .

 

 

 

 

2: حروف ربط وابسته Correlative conjunctions

از حروف ربط وابسته "نه تنها .... بلکه همچنین not only . . . but also"برای پیوند جملات موضوعی پاراگراف های بدنه به همدیگر استفاده کنید

 

اظهار اصلی

افراد مجرد و متاهل زندگیهای بسیار متفاوتی در  توانئیشان  از لحاظ اقتصادی ، یافتن  هم صحبت و طرح برای آینده دارند

THESIS: Married and single people lead very different lives in terms of their ability to live economically, to find companionship, and to plan for the future.

 

جملات موضوعی

افراد متاهل می توانند هزینه های اساسی را سهیم شده و پول پیس انداز کنند در حالی که مجردین  ناگزیرند هزینه ها را خود بر عهیده گیرند

افراد متاهل تقیرباً هر زمان که بخواهند دارای هم صحبت هستند در حالی که افراد مجرد برای داشتن یک هم صحبت باید تلاش کنند

متاهلین نه تنها از لحظا اقتصادی و اجتماعی بهتر از مجردین  هستند بلکه متاهلین با قطعیت بیشتری می توانند با آینده  رو به رو شوند .

TOPIC SENTENCES:

Married people can share basic expenses and save money, while single people have to manage household expenses on their own.

 Married people have companionship almost any time they want it, whereas single people have to make an effort to find company.

Not only are married people better off economically and socially than single people, but married people can also face the future with greater certainty.

 

همجنس داخال پاراگراف بدنه

Cohesion within body paragraphs.

 

همان  گونه که اظهار اصلی و جملات موضوعی  پاراگراف های بدنه باید به هم متصل شوند  جملات داخال هر پارگارف بدنه نیز باید به هم وصل شوند تمام استراتژیهایی که شما  قبلاً در مورد  همجنسها یاد گرفته اید شامل  تکرار ، اشکال فعل ، مترادف  و واسطه ها  داخل پاراگرافهای بدنه پیوند ایجاد می کنند .

در اینجا استراتژی های دیگری هستند که شما می توانید از آنها استفاده کنید

 

کلمات ارتباطی related words

کلماتی هستند که در همان متن نظیر خانواده ، پدر یا پسر  به اتفاق هم جنس پاراگرافی به کار  میروند.

ضمایر یا ضمایر صفتی ملکی نظیر he, him, himself, they, them, and themselvesبه اتفاق  همجنس

کلمات نشانه  و کلمات کمیت pointing words and quantity words

کلمات نشانه نظیر this and theseو کلمات کمیت نظیر one, some, several, many, and mostهم به عنوان صفت و هم به عنوان ضمیر برای ایجاد  پیوند بین اسمهایی که قبل تر در متن از آنها یاد شده است .

 

حروف ربط

حروف رباط همپایه و وابسته Coordinating, subordinating, and correlative conjunctionsمفاهیم را از طریق نشان دادن روابط منطقی بین کلمات و عبارات در یک پاراگزاف به هم ربط می دهند .

 

بیانات  زمانی time expressions

قیدها و عبارات حرف اضافه نظیر  since 7940 or during the summerبه خواننده ها برای درک ارتباطات زمانی در یک پاراگراف کمک می کنند .

 

 

مرور

بررسی

1: اظهار اصلی و جملات موضوعی پاراگراف های بدنه و

2: جملات داخل پاراگراف های بدنه برای همجنسی

 را چک کنید

مطمئن باشید که ازابزار هم جنس cohesive devicesنظیر  کلمات تکراری repeated words,، کلمات مرتبط related words، اشکال  فعل word forms، مترادف ها synonyms،  واسطه ها  transitions، آغازگر های مشابه جملات similar sentence beginnings، ضمایر و صفات ملکی pronouns and possessive adjectivesکلمات نشانه pointing wordsو کلمات کمیت quantity words,، حروف ربط و بیانات زمانی برای ایجاد ارتباط استفاده کرده اید اگر شما می توانید  همجنسها را در انشای خود توسعه دهید  همین حالا آن را انجام دهید .

 

همجنس دیدگاه

Consistent point of view.

 

وقتی شما می نویسید ، باید یک دیدگاه  انتخاب کنید  و این دیدگاه به نوع فاعلی که شما  در اکثر جملات در پاراگراف یا انشایتان  به کار می برید ارجاع دارد  شما می توانید از ضمیر اول شخص یا دوم شخص یا سوم شخص استفاده کنید

 

 

First Person: (singular) I and (plural) we

Second Person: (singular or plural) you

Third Person: (singular) he, she, and it, and (plural) they

 

برای نوشتن یک انشای همجنس cohesive essayشما باید از دیدگاه  خود مداوماً  در سراسر متن استفاده کنید . این بدین معنی است که شما تنها وقتی که نیاز  باشد  باید دیدگاه را تغییر دهید 

 

... Japan ... marriage ... fathers they ... sons ... they they ...

young people few (young people) those (young people) women ... a few (women) number (of available men) ... young men young people... lack (of parental approval) ...

 

توجه داشته باشید که همه فاعل ها سوم شخص هستند (Japan, marriage, fathers, sons).سوم شخص متداول ترین دیدگاه درنگارش است . وقتی شما درباره مردم می نویسید سوم شخص جمع راحت ترین دیدگاه برای استفاده است زیرا شما ناگزیر به انتخاب بین ضمایر مذکر و مونث و طولانی کردن متن به این خاطر نیستید

 

نکته

در حالی که برخی از مردم می گویند که ضمیر اول شخص مفرد باید در انشا منع شود در اکثر انواع نگارش این امر قابل قبول است و متناوباً برای دیدگاه های شخصی به کار می رود برای مثال

 

 

وقتی من بزرگ شدم  تعدادی از  نوجوانان به محض فارغ التحصیلی از دبیرستان ازدواج کردند.  من فکر می کنم که این خیلی زود است برای مثال من وقتی بیست و دو سالم بود ازدواج کردم  و من معتقدم که اوایل دهه بیست زندگی سنین خوبی برای ازدواج هستند

 

Where I grew up, many teenagers marry as soon as they graduate from high school. I think this is too early. For example, I got married when I was twentytwo, and I believe that the early twenties are a good age to marry.

 

دیدگاهی که سبب بیشترین مشکلات در نگارش می شود به کار گیری ضمیر دوم شخص مفرد است  زیرا نویسندگان  نادانسته به سمت شما تغییر جهت داده و انشای خود را کمتر همجنس می سازند 

رسانه ها می توانند بر مردم در تغییر عقائد بادوامشان موثر باشند برای نمونه برنامه های تلویزیونی و  فیلمهای آمریکایی که مردم سراسر جهان به آن دسترسی دارند اغلب زوجهای بدون ازدواج  را نشان می دهد اما در اجتماعات سنتی با دوستی قبل از ازدواج  مجاز نیست . بعد اینکه شما تعاداد زیادی از فیلمها و شوهای آمریکایی را تماشا کرده اید آنگاه مایل به سوال کردن در مورد اعتقادات سنتی می شوید .

 

The media can influence people to change their long-held beliefs. For example, U.S.-made TV programs and movies, which people around the world have access to, often show couples flirting, but in traditional societies, flirting people is not allowed. After yett have watched a number of U.S. TV shows or movies, they yett tend to question traditional beliefs.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کلمات و ساختار آنها

 علائم تشابه  

Vocabulary and Structures That Signal Similarity

حروف ربط همپایه

coordinating conjunctions

and (can be used with adverbs such as a/so)

 

حروف ربط وابسته

subordinating conjunctions

as

just as

 

حروف ربط همبسته

correlative conjunctions

both ... and

neither ... nor

 

 

واسطه ها

transitions

likewise

Similarly

Also

in the same way

 

سایر اجزاء سخن

other parts of speech

alike, similar(adj.)

as well, so, the same, too (adv.)

similarity (n.)

like (prep.)

 

 

 

برای خودداری از تکرار در انشای مقایسه ای  از مترادف ها و افعال کمکی استفاده کنید

1: به جای تکرار همان کلمه  ، عبارت یا جمله واره از مترادف ها یا عبارات مترادف استفاده کنید

در اکوادور ، وادلین تعمیدی godparents   عروس و داماد در مراسم ازدواج مشارکت می کنند به همان نحو در بولیوی والدین تعمیدی عروس و داماد در مراسم سهیم می شوند

 

In Ecuador, the godparents of the bride and groom participate in the wedding ceremony. Similarly, in Bolivia, the godparents of the bride and groom take part in the wedding ceremony.

 

 

2: به جای به کارگبری عبارتهای فعلی طولانی  و تکراری repeating long verb phrasesاز افعال کمکی استفاده کنید

 

در اکوادور والدین تعمیدی عروس و داماد در عروسی چنانکه در بولیوی شرکت می کنند

In Ecuador, the godparents of the bride and groom participate in the wedding ceremony, just as godparents do in Bolivia.

 

3: همرا با  andاز افعال کمکی در کنار قیدها استفاده کنید

در اکوادور ، والدین تعمیدی عروس و داماد در مراسم عروسی مشارکت نموده و  والدین تعمیدی همان کار را در بولیوی انجام می دهند

In Ecuador, the godparents of the bride and groom participate in the wedding ceremony, and godparents do the same in Bolivia.

 

در اکوادور ، والدین تعمیدی  عروس و داماد درمراسم عروسی شرکت نموده و  وادلبین تعمیدی در بولیوی نیز همین کار را نجام می دهند

In Ecuador, the godparents of the bride and groom participate in the wedding ceremony, and godparents do in Bolivia a/so/as well/too.

 

 

در اکوادور ، والدین تعمیدی عروس و داماد در مراسم ازدواج مشارکت نموده و چنین است والدین تعمیدی در بولیوی

In Ecuador, the godparents of the bride and groom participate in the wedding ceremony, and so do godparents in Bolivia.

 

 

 

 

 

کلمات و ساختار آنها

علائم تقابل

 

حروف ربط همپایه

coordinating conjunctions

but

 

حروف ربط وابسته

subordinating conjunctions

while

whereas

 

واسطه ها

Transitions

However

in contrast

by comparison

on the other hand

 

سایر اجزاء سخن

other parts of speech

differ (v.)

difference (n.)

different (adj.)

unlike (prep.)

لوون هفتوان بار دیگر «بازی یالتا» را با تغییر یک بازیگر اجرا می‌ کند

$
0
0

لوون هفتوان بار دیگر «بازی یالتا» را با تغییر یک بازیگر اجرا می‌ کند

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/2236

-لوون-هفتوان-بار-دیگر-«بازی-یالتا»-را-با-تغییر-یک-بازیگر-اجرا-می‌-کند

.

نمایش «بازی یالتا» به طراحی و کارگردانی لوون هفتوان از ۵دی ماه در تماشاخانه باران روی صحنه می‌ رود.

بنابر گفته آلبرت بیگ جانی، تهیه کننده نمایش "بازی یالتا"، لوون هفتوان بازیگر و کارگردان تئاتر که با بازی در فیلم سینمایی «پرویز» برای مخاطبان ایرانی شناخته شد است به زودی این نمایش را برای بار دوم در تماشاخانه باران روی صحنه خواهد برد. وی همچنین از همکاری با روشنک گرامی و وحید رهبانی در این نمایش خبر داد.

روشنک گرامی که با بازی در فیلم سینمایی «قاعده تصادف» معرفی شد به زودی در نمایش «بازی یالتا» که پیشتر در سالن «کنش معاصر» اجرا شده بود با وحید رهبانی همبازی خواهد شد. این نقش در اجرای پیشین بر عهده شادی کرم رودی بود.

نمایش «بازی یالتا» نوشته برایان فریل نویسنده شناخته شده ایرلندی توسط لوون هفتوان بازیگر ایرانی مقیم کانادا که سال‌ های دور در روسیه و کانادا به فعالیت تئاتری مشغول بود در تماشاخانه باران از ۵دی ماه روی صحنه خواهد رفت.

مانی منادی زاده از دیگر بازیگران این اثر نمایشی است و طراحی لباس این نمایش بر عهده مقدی شامیریان است.

مهرنوش حسینی نیز دستیارکارگردان نمایش بازی یالتا می باشد. مانی منادی‌زاده موسیقی، آبس خلقی طراح نور، سارا حدادی مدیر روابط عمومی از دیگر عوامل اجرایی این اثرند.

نمایش «بازی یالتا» به طراحی و کارگردانی لوون هفتوان از ۵دی ماه در تماشاخانه باران واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی روی صحنه خواهد رفت.

 

 

 

دیدار معارفه نایب اسقف و جانشین پیشوای مذهبی ارامنه اصفهان و جنوب ایران با شهردار کل و امام جمعه اصف

$
0
0

دیدار معارفه نایب اسقف و جانشین پیشوای مذهبی ارامنه اصفهان و جنوب ایران با شهردار کل و امام جمعه اصفهان

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/2234-

دیدار-معارفه-نایب-اسقف-و-جانشین-پیشوای-مذهبی-

ارامنه-اصفهان-و-جنوب-ایران-با-شهردار-کل-و-امام-جمعه-اصفهان

.

سه شنبه، دوم آذر ماه، هیئتی متشکل از رؤسای مجمع نمایندگان، شورای خلیفه گری و هیئت مذهبی ارامنه اصفهان و جنوب ایران به رهبری نایب اسقف و جانشین پیشوای مذهبی ارامنه اصفهان و جنوب ایران سیپان کـِچـِجیان، که به تازگی به سمت خود منسوب شده، جهت آشنایی با شهردار کل اصفهان دکتر جمالی نژاد دیدار و گفتگو کردند.

در طی این جلسه، طرفین بر ادامه همکاری های موجود ميان شهرداری و خلیفه گری ارامنه در زمینه های شهرسازی، ارتقای سطح کیفی محله ارمنی نشین جلفا، رشد صنعت گردشگری در منطقه جلفا و دیگر زمینه های فعالیت شهرداری تأکید شد. شهردار کل با معرفی
اجمالی برنامه های شهرداری اصفهان و با بیان اینکه همزیستی مسالمت آمیز پیروان همه مذاهب و اقوام ساکن در اصفهان، که شهری تاریخی و با قدمت چندهزارساله می باشد، مثال زدنی است، آمادگی این واحد را برای گسترش بیش از پیش همکاری ها با کشور ارمنستان و شهر ایروان، که خواهر خوانده اصفهان می باشد، اعلام داشت
.

دکتر جمالی نژاد حفظ صلح و آرامش در کشور ایران به عنوان جزیره ی امن در منطقه را حاصل تعامل و همیاری همه شهروندان ایران دانست.

روحانی ارشد سیپان کـِچـِجیان با قدردانی از فعالیت های ثمربخش شهرداری برای حفظ زیبایی و ارتقاء همه جانبه شهر اصفهان، اطمینان داد که خلیفه گری و جامعه ی ارامنه در راه تحقق برنامه های شهرداری آنچه در توان دارند دریغ نخواهند کرد.

صبح همان روز، هیئت خلیفه گری با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد نيز دیدار داشت، که در طی آن بر استحکام روابط میان پیروان ادیان توحیدی تأکید شد و تصریح گردید که آنچه ایران را از دیگر کشورهای جهان متمایز می سازد توجه به حقوق اقلیت های مذهبی و قومی و دید یکسان مسئولین حکومتی نسبت به همه اقشار و جوامع ایرانی است.

 

 

 

 

 

جاثليق آرام اول رهبر کلیسای ارمنی حوزه سیلیسی در تهران

$
0
0

جاثليق آرام اول رهبر کلیسای ارمنی حوزه سیلیسی در تهران

   .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2250-

جاثليق-آرام-اول-رهبر-کلیسای-ارمنی-حوزه-سیلیسی-در-تهران

.

روز سه شنبه 23 آذر عالیجناب جاثلیق آرام اول رهبر کلیسای ارمنی حوزه سیلیسی (کیلیکیا) و هیئت همراه برای بازدید رسمی وارد تهران شدند. ایشان در فرودگاه بین المللی امام خمینی از سوی دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و حجت الاسلام محمد مهدی تسخیری رئیس مرکز بین المللی گفتگوی بین الادیان و مقامات کلیسایی و اجتماعی جامعه ارامنه ایران مورد استقبال قرار گرفته و پس از دیدار و گفتگو با حضار پیشواز کننده برای شرکت در هفتمین دور گفتگوی دینی اسلام و کلیسای ارمنی با موضوع « نقش عقلانیت و اخلاق دینی در جلوگیری از خشونت و افراط گرایی» به محل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با حضور آیت الله محمد علی تسخیری مشاور ویژه مقام معظم رهبری در حوزه جهان اسلام، اسقف سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران و شمال ایران، اسقف گریگور چیفتچیان خلیفه ارامنه تبریز و پدر روحانی سیپان کچجیان خلیفه ارامنه اصفهان و جنوب و نمایندگان مذهبی و اجتماعی اقلیت های دینی کشور رفتند.

ایشان پس از ایراد سخنرانی در این نشست عازم کلیسای سرکیس مقدس تهران شده و مورد استقبال ارامنه حاضر در محوطه کلیسا قرار گرفتند. عصر همان روز ایشان در بخش پایانی اولین جلسه شانزدهمین شورای خلیفه گری ارامنه تهران حضور یافته و با مسئولین مختلف این شورا آشنا شدند.

لازم به ذکر است که آقای ژیرایر رئیسیان نماینده ارمنی در مجلس سوریه و خانم نورا بایراکداریان استاد حقوق بین الملل دانشگاه لبنان و رئیس هیئت روابط بین کلیساها جزو همراهان جاثلیق آرام اول بوده و در نشست دیروز سخنرانی نمودند.

طی حدود یک هفته ای که آرام اول در تهران خواهند بود با مقامات بلند پایه دولتی و نهاد های اجتماعی ارامنه کشور دیدار و گفتگو نموده و همچنين در مراسم بیستمین سال انتخاب خود به رهبری کلیسای ارمنی حوزه سیلیسی شركت خواهند نمود.

در بیاناتی که ایشان برای مستقبلین در فرودگاه ایراد نمودند تأکید كردند: «....ما ارامنه همواره در ایران جامعه متشکلی بوده و در طی تاریخ در بالندگی این کشور مبارک فعالانه شرکت داشته ایم».

ايشان همچنين متذكر شدند كه گفتمان مابین حوزه کلیسای سیلیسی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی جمهوری اسلامی ایران در تهران و آنتیلیاس لبنان سابقه پانزده ساله دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                       

 

 

شب آرشیتکت وارتان در خانه گفتمان شهر و معماری

$
0
0

 

شب آرشیتکت وارتان در خانه گفتمان شهر و معماری

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/2233-

شب-آرشیتکت-وارتان-در-خانه-گفتمان-شهر-و-معماری

.

خانه گفتمان شهر و معماری طی ساعات 16:30 تا 19:30 جمعه شب 12 آذر 1395 - 2 دسامبر 2016 میزبان بزرگداشت یکصد و بیستمین سالگرد تولد وارتان هوانسیان خواهد بود.

خانه گفتمان شهر و معماری بنایی از معماری وارتان هوانسیان معمار پرآوازهء ابتدای قرن است که با خریداری و مرمت توسط شرکت عمران و بهسازی شهری - وزارت راه و شهرسازی و با مشارکت 12 موءسسه، تشکل، و سازمان مردم نهاد بستری را برای رویدادهای فرهنگی در حوزه شهر و معماری فراهم نموده است.

این خانه طی دو سال اخیر میزبان رویدادهای متنوعی بوده است؛ "شب آرشیتکت وارتان"نخستین رویداد این خانه است که با همت و مشارکت پیوستهء تشکل های دوازده گانهء موءسس این خانه، با حمایت تشکل های همراه، و با حمایت و همراهی وزارت راه و شهرسازی برنامه ریزی و تمهید شده است.

در این برنامه ضمن آنکه نمایشگاهی از آثار معماری وارتان هوانسیان در معرض بازدید عموم خواهد بود، کتاب معماری وارتان هوانسیان و تمبر یادبود آرشیتکت وارتان جهت فروش عرضه می شود.

 

همچنین سخن حمیدرضا ناصرنصیر با موضوع "خانه ای از وارتان برای شهر و معماری"، نمایش فیلم "آرشیتکت وارتان"ساختهء خسرو سالاریان، سخنرانی بیژن شافعی با موضوع "مدرنیزم وارتان"، و اجرای زندهء موسیقی از دیگر اجزاء این برنامه خواهد بود

 

 

 

 

طرح شکایت جاثلیق آرام اول علیه ترکیه در دادگاه اروپایی حقوق بشر

$
0
0

طرح شکایت جاثلیق آرام اول علیه ترکیه در دادگاه اروپایی حقوق بشر

   .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2249-

افق-طرح-شکایت-جاثلیق-آرام-اول-علیه-ترکیه-در-دادگاه-اروپایی-حقوق-بشر

,.

جاثلیق آرام اول رهبر دینی حوزه ارامنه سیلیسی اعلام کرد پس از خودداری سیستم قضایی ترکیه از بررسی درخواست ارائه شده، موضوع مربوط به بازگرداندن اراضی متعلق به حوزه جاثلیقی ارامنه سیلیسی را در دادگاه اروپایی حقوق بشر پیگیری خواهد رد.

لازم بذکر است، جاثلیق آرام اول در آستانه یکصدمین سالگرد نسل کشی ارامنه با ارائه دادخواست به مراجع قضایی ترکیه خواستار بازگرداندن اراضی متعلق به حوزه جاثلیقی ارامنه سیلیسی شد.

رهبر حوزه دینی ارامنه سیلیسی تاکید کرد، زمان آن فرا رسیده است تا ارمنستان و دیاسپورا به همراه کلیه سازمان های ارمنی جهان از ابزارهای حقوقی برای پیگیری مطالبات خود بهره گیرند.

جاثلیق آرام اول رهبر دینی حوزه ارامنه سیلیسی نخستین مقام ارمنی است که خواستار پیگیری حقوقی مطالبات ارامنه از ترکیه شده و ارامنه جهان و همچنین دولت ارمنستان را به پیروی از این روش فراخوانده است.

دادخواست ارامنه علیه ترکیه در شرایط بسیار پیچیده ژئوپلتیکی که یکی از محورهای اصلی آن ترکیه است در دادگاه اروپایی حقوق بشر بررسی خواهد شد. معاون نخست وزیر ترکیه اخیرا اعلام کرد، ترکیه در سخت ترین وضعیت موجود از زمان جنگ جهانی اول تاکنون قرار دارد. ترکیه در حال حاضر مشکلات فراوانی با اروپا دارد و از سوی دیگر پس از مدتی وقفه همکاری های خود با روسیه را از سر گرفته است.

مسئله ارمنی شاید سرنوشت سازترین مشکل پیش روی ترکیه نباشد اما بی تردید از اهمیت محوری برای این کشور برخوردار است. چند ماه پیش دادگاه اروپایی حقوق بشر با صدور رای به نفع دوغو پرینچک که از سوی دولت سوئیس بدلیل انکار نسل کشی ارامنه محکوم شده بود، در ظاهر به سود ترکیه اقدام کرد. در واقع دادگاه اروپایی حقوق بشر در رای صادره خود با تائید وقوع نسل کشی ارامنه، انکار آن را خلاف اصل آزادی بیان تشخیص داد.

اکنون باید دید دادگاه اروپایی حقوق بشر در موضوع مطالبات ارامنه چه موضعی اتخاذ خواهد کرد. آیا ارامنه به حقوق پایمال شده خود دست خواهند یافت؟

بی تردید در شرایط پیچیده ژئوپلتیکی مسئله ارمنی بار دیگر در برابر ترکیه قد علم کرده است و باید دید آنکارا چه رویکردی در قبال آن اتخاذ خواهد کرد.

ترکیه یک بار پیش از این نیز در تابستان سال 2015 و در هنگام بررسی موضوع نسل کشی ارامنه در بوندستاگ (مجلس آلمان) در چنین وضعیتی قرار گرفت.

جاثلیق آرام اول رهبر دینی حوزه ارامنه سیلیسی در سال های 2011 و 2013 میلادی در نامه هایی جداگانه خطاب به رجب طیب اردوغان که در آن زمان سمت نخست وزیری ترکیه را بر عهده داشت، خواستار بازگرداندن اراضی و املاک متعلق به حوزه جاثلیقی ارامنه سیلیسی شد، اما درخواست های او بدون پاسخ ماند. در اقدام بعدی موضوع در دادگاه قانون اساسی ترکیه مطرح شد اما این دادگاه نیز از رسیدگی به دادخواست ارائه شده خودداری کرد.

وکیل پرونده شکایت حوزه جاثلیقی ارامنه علیه ترکیه در دادگاه اروپایی حقوق بشر روز چهارشنبه در گفتگو با خبرنگاران در بروکسل اعلام کرد بررسی و صدور رای نهایی درباره این پرونده ممکن است چند سال به طول بیانجامد.

وی تاکید کرد: "دادگاه اروپایی حقوق بشر سالانه به دهها هزار پرونده و شکایت رسیدگی می کند. با توجه به کثرت شکایت های مطرح شده در دادگاه اروپایی حقوق بشر انتظار می رود بررسی و صدور رای نهایی درباره این پرونده 4 الی 5 سال به طول بیانجامد."

وی همچنین افزود: "ما یک صد سال در انتظار برقراری عدالت بوده ایم و می توانیم چهار یا پنج سال دیگر نیز در انتظار بمانیم."

حوزه دینی ارامنه سیلیسی که مقر جاثلیق ارامنه می باشد در قرن دهم میلادی از ارمنستان به کلیکیه منتقل و پس از انتقال به چند مکان در نهایت در سال 1295 میلادی در شهر سیس (کوزان کنونی) مستقر شد. این حوزه دینی تا سال 1921 میلادی به فعالیت خود ادامه داد. در دوران امپراطوری عثمانی حوزه دینی ارامنه سیلیسی به عنوان کلیسایی مستقل به فعالیت پرداخت. در طی نسل کشی ارامنه در سال های 1915 الی 1923 میلادی جمعیت ارمنی منطقه سیس قتل عام و مجبور به کوچ اجباری شده و دارایی ها و املاک کلیسا نیز مصادره شد.

مطالبات این حوزه دینی از دولت ترکیه مجموعه کلیسای جامع متعلق به این حوزه دینی شامل کلیسای مادر، مقر جاثلیق و املاک و دارایی های متعلق به آن واقع در منطقه تاریخی سیس (کوزان کنونی) در جنوب ترکیه است.

 

 

 

 

نمایشگاه عکس‌ های آرمان استپانیان در گالری افرند

$
0
0

 

نمایشگاه عکس‌ های آرمان استپانیان در گالری افرند

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/2235-

نمایشگاه-عکس‌-های-آرمان-استپانیان-در-گالری-افرند

.

عکس آنلاین - آغاز به کار نمایشگاه عکس های مجموعه "آرامستان"آرمان استپانیان با نمایش تعداد ۱۵عکس رنگی در ابعاد ۳۰×۴۰سانتی‌ متر هفته پیش کلید خورد که در قاب نخست این نمایشگاه به بخشی از متنی که در فصلنامه "هاندس" (ارمنی زبان - جنگ هنر و ادبیات) انتشار یافته اختصاص یافته است. در این متن آرمان آستپانیان در مورد انگیزه های ثبت این مجموعه می گوید: روزی سر مزار پدرم در قبرستان ارامنه، عکس‌ هایی که روی سنگ قبرها بودند توجهم را جلب کرد. با خودم فکر کردم، موقعی که این افراد برای رفتن پیش عکاس باشی آماده می‌ شدند، به چه فکر می‌ کردند؟ با چه شور و شوقی لباس‌ های خود را پوشیده‌ اند؟ زمانی که روبروی دوربین عکاسی به آن خیره شده‌ اند، آیا فکرش را می‌ کردند که روزی همان عکس بر سنگ قبرشان نقش خواهد بست؟

و با همین این افکار آرمان شروع به عکاسی از سنگ قبرها می‌ کند. به تک تک آنها المان‌ های زنده مثل یک دسته گل یا یک ساعت جیبی، یک تکه از قلاب‌ بافی ظریف، یک عکس دیگر اضافه می‌ کند تا به آنها معنا و مفهومی متفاوت بخشد و بدین ترتیب مخاطب را بیشتر به فکر وا دارد.

به عبارتی استپانیان تعبیر و تفسیر خود را از عکس سنگ قبر به آن می‌ افزاید. این عکس‌ ها با استفاده از نور طبیعی آفتاب (خورشید) عکاسی شده‌ اند و از فیلتر فقط جهت ملایم کردن سایه‌ های تند استفاده شده است.

گشایش این نمایشگاه انفرادی عکس در ساعت 16 روز جمعه ۱۲آذر ماه با حضور جمعی از هنرمندان و علاقمندان به عکاسی در گالری افرند صورت گرفت.

بازدید از این نمایشگاه تا روز جمعه ۲۶آذر ماه ۹۵از ساعت ۱۶تا ۲۰ادامه دارد.

گالری روزهای شنبه تعطیل است

 

 

                       

 

.

 

 

 

 

 


چگونه انسان های غارنشین موفق به کشف آتش شدند؟

$
0
0

چگونه انسان های غارنشین موفق به کشف آتش شدند؟

.

https://youc.ir/how-were-people-caveman-discovered-fire/

.

زغال ها و ذرات سوخته استخوان های پیدا شده در غارها نشان می دهند که اجداد غارنشین ما در صدها هزار سال قبل، از آتش استفاده می کردند. همچنین سنگ هایی یافت شده که از نحوه قرار گرفتن آنها، می توان حدس زد که نقش بخاری داشته اند.

اما چگونه انسان درست کردن آتش را یاد گرفت؟

بهترین فرضیه ای که می توان ارائه داد این است که احتمالاً انسان های نخستین چگونگی استفاده از آتش را پیش از آنکه بتواند آن را ایجاد کنند، می دانستند. رعد و برق ممکن بود که گاهی باعث آتش گرفتن درختان پوسیده جنگل ها شده و آنها را سوزانده باشد. بدین ترتیب انسان ابتدا آتش را کشف کرد و پس از کشف آتش، سال ها آن را در اطراف محل زندگی اش بر افروخته نگه داشت. می دانیم که انسان های غارنشین و مردمان باستان رسم داشتند که آتش مخصوصی را همیشه زنده (روشن) نگه دارند، زیرا روشن نگه داشتن آتش کاری بس ساده تر از بر افروختن مجدد آن بود.

زمانی که انسان های غارنشین از روی سنگ ها عبور می کردند، هنگام برخورد یک سنگ به سنگ دیگر، متوجه جرقه حاصل از برخورد آنها شدند. این موضوع شاید هزاران سال پیش از آنکه انسان پی به چگونگی ایجاد آتش ببرد، اتفاق افتاده باشد. با این حال راز برخورد سنگ ها به یکدیگر و ایجاد جرقه و آتش بواسطه آن، چیزی بود که در گذشته تنها راهبان و کشیشان آن را نزد خود نگه می داشتند.

انسان های بدوی که در عصر حاضر وجود دارند نیز آتش را مانند انسان های اولیه ایجاد می کنند. در آلاسکا هنوز برخی از قبایل سرخ پوست، از به هم مالیدن سنگ ها آتش درست می کنند. در هندوستان و چین نیز قبایلی وجود دارند که برای تهیه آتش تکه هایی از سفال را به درخت بامبو می سایند. اسکیموها یک تکه کوارتز را به آهن مالش می دهند و بالاخره سرخ پوستان مناطق شمالی آمریکا از به هم مالیدن دو تکه چوب آتش درست می کنند.

ایجاد و استفاده از آتش، شاید اولین گام در راه تمدن بشر باشد. دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد با کشف آتش، گامی بزرگ در جهت پیشرفت تمدن برداشته شد. پختن، غذای انسان را مطبوع تر کرد و با دودی کردن مواد غذایی، می توانست مدت ها از فاسد شدن آن جلوگیری نماید. نوک ابزارها و سلاح های ساخته ی دست بشر، با حرارت و قرار گرفتن روی آتش، سخت و با دوام تر می شد. روشنی آتش در محل زندگی انسان، او را از خطر حمله جانوران وحشی دور نگه می داشت و همچنین آتش او را در برابر سرما حفظ می کرد و بنابراین می توانست به راحتی در نواحی سردسیر زندگی کند.

 

کشف شهر زیر زمینی متعلق به دوران صفویه ساخته شده از سوی ارامنه ساکن منطقه شهرستان تیران و کرون

$
0
0

کشف شهر زیر زمینی متعلق به دوران صفویه ساخته شده از سوی ارامنه ساکن منطقه شهرستان تیران و کرون

.

http://www.vank.ir/fa/2012-08-07-06-23-26/1536-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D9%84%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86.html

.

علی رحمانی در کارگروه توسعه گردشگری شهرستان تیران و کرون گفت که شهر زیر زمینی مزبور در بخش کرون کشف شده و در سطح ملی کم نظیر است که با ویژگی ها و ظرفیت های خاص و منحصر به فرد مورد اقبال گردشگران و مسافران قرار می گیرد.این شهر زیر زمینی متعلق به دوران صفویه است که از سوی ارامنه ساکن منطقه ساخته شده باشد.خصوصیات و ابعاد تاریخی و فرهنگی این اثر که درکاوش های گروهی از باستان شناسان در منطقه تیران و کرون کشف شده است هم اکنون در دست بررسی بیشتر است.

ولی فریدون اللهیاری مدیرکل میراث فرهنگی استان گفت: سازه‌های زیرزمینی قبلاً وجود داشته و مردم منطقه برای زندگی از آن بهره‌برداری می‌کردند.سازه‌های زیرزمینی قبلاً موجود بوده و بومیان آن منطقه از آن به‌عنوان محلی برای اسکان و زندگی استفاده می‌کردند که می‌تواند به‌عنوان ظرفیت زیستگاه اجتماعی قدیمی را داشته باشد.شهرستان تیران و کرون در 45 کیلومتری غرب اصفهان قرار دارد.

 

 

 

 

پابلو سارازاتPablo de Sarasate

$
0
0

پابلو سارازاتPablo de Sarasate

ترجمه و گزینش متن از گارگین فتائی

 

.

 

پابلو سارازت با نام کامل "پابلو مارتین میلوتون د سارازات ای  نواسامکوئس Pablo Martín Melitón de Sarasate y Navascués "  ویولونیست  اسپانیایی و آهنگساز دوره رمانتیک  در دهم مارس 1844 در پامپلونای اسپانیا متولد و در  بیستم سبتامبر 1908 در بیاریتس فرانسه  در سن شصت و چهار سالگی درگذشت .

او پسر "آرتیلری بانداستر artillery bandmaster"بود وی شروع به مطالعه ویولون با پدرش از سن پنج سالگی نموده وبعداً از یک معلم محلی تعلیم گرفت  . به زودی استعداد موسیقیش آشکار شد و او در سن هشت سالگی  در اولین کنسرتش   در "آکارونا A Coruña"ظاهر شد .

این اجرا یک اجرای موفقیت آمیز بود و توجه یک ارباب ثروتمند در کمک مالی وی برای  تحصیل تحت نظر   "مانوئل رودریگز سائز Manuel Rodríguez Saez"در مادرید که محبوبیت ملکه الیزابت دوم را به دست آورده بود جلب نمود . بعداً که قابلیت هایش توسعه یافت وی برای تحصیل تحت نظر "ژان دلفین آلارد Jean-Delphin Alard"در سن دوازده سالگی به کنسرواتوار پاریس فرستاده شد . در سن هفده سالگی سارازات  در مسابقه  "پریرمیر پریکس Premier Prix"شرکت نموده و اولین  جایزه خود را به عنوان بالاترین افتخار کنسرواتوار  از آن خود کرد.

سارازات که عموماً  از زمان کودکی موسیقی اجرا کرده بود نخستین کنسرتو ویولونش را در سال 1860 در پاریس و سال بعد در لندن  اجرا نموده علاوه بر این او در چندین نقطه جهان در اروپا  ، شمال آمریکا و آمریکای جنوبی  موسیقی اجرا کرد . راز برتری هنریش اصلاً به خاطر اصالت تن صدای موسیقیش  بود که عاری از هر گونه  گرایش به سمت موسقی سنتیمانتال یا راپسودیک بود و همچنین استادی موثر و شگفت انگیز در اجرای موسیقی که او را خبره می ساخت   . در کارهای اولیهاش  سارازات در اصل اپرا فانتزیهایی  اجرا کرد که برحسته ترین آنها اپرا فانتزی کارمن بود و همچنین قطعات گوناگون دیگری که ساخته بود .

نفوذ   آثار سارازت در کارهای سایر هم عصرانش قابل  مشاهده است برای نمونه نفوذ موسیقی اسپانیایی می تواند در یک چنین کارهای برجسته ای نظیر سمفونی اسپانیول ادوارد لالو Édouard Lalo's Symphonie Espagnole  شنیده شود که به سارازات اهدا شد .  اپرای کارمن ژرژ بیزه و  مقدمه و روندو کاپریکسیوزوی کامیل سن سانس Camille Saint-Saëns' Introduction and Rondo Capricciosoصراحتاً برای سارازت  نوشته شده و به او تقدیم شدند .

خود آثار سارازات در اصل قطعات طرح ریزی شده برای به نمایش گذاردن تکنیک های فردیش را نشان می دهند . شاید  از معروف ترین کارهایش "زیکونروایزن Zigeunerweisen"در 1878 باشد که کاری برای ویولون و ارکتسر است . قطعه معروف دیگرش فانتزی کارمن در 1833 است که آن هم برای ویولون و ارکستر بوده  و در آن تمهائی ازاپرای کارمن ژرژ بیزه به کار می رود  احتمالاً پر اجراترین کارهایش دو مجموعه از رقص های اسپانیایی است  که شامل  قطعات مختصری است که برای دل نوازی گوش های شنوندگان  و نشان دادن استعداد اجراییش طرح ریزی شده اند می باشد .

او مقدمات تعداد دیگری از آهنگسازان  در کار برای ویولون را فراهم ساخت و مجموعه ای از واریاسیونهایی را به نام "پوتوپوریس potpourris"ساخت که مقتبس از اپراهای آشنا برای شنودندگان بود مانند فانتزیش بر روی  La forza del destino  اپوس 1 "سوونیرهای افوست Souvenirs of Faust"یا واریاسیونهایش بر روی تمهائی   از Die Zauberflöte..

در بروکس او با "برثه مارکس Berthe Marx"ملاقات کرد که با او به عنوان سولیست مسافرت نموده و  همراه وی در تورهای اروپائی ، مکزیک ، ایالات متحده  و  اجرای حدود ششصد کنسرت  بود . او همچنین رقصای اسپانیایی سارازات برای پیانو Sarasate's Spanish dances for the piano  را در سال 1904 ترتیب داد او تعداد کمی از آثارش را ضبط می نمود .

سارازت در بیاریتس فرانسه در سال 1908 بر اثر برانشیت مزمن درگذشت . او ویولون خود راکه  توسط "آنتونیو استرادیواری  Antonio Stradivari"در 1724 سلخته شده بود برای موزه موسیقی Musée de la Musiqueبه ارث گگذاشت . مسابقه بین المللی ویولون نوازی پابلو سارازات The Pablo Sarasate International Violin Competitionدر پامپلونا یعنی محل زادگاهش برگزار می شود .

تعدادی از آثار موسیقی به پابلو سارازت تقدیم شده اند از جمله

 کنسرتو ویولون هنریک ویناوسکی شماره 2

Henryk Wieniawski's Violin Concerto No. 2,

سمفونی اسپانیول ادوارد لالو

Édouard Lalo's Symphonie Espagnole

 کنسرتو ویولون شماره 3 و  مقدمه و روندو کاپریکسیزوی کامیل سن سانس

Camille Saint-Saëns' Violin Concerto No. 3 and his Introduction and Rondo capriccioso

فانتزی اسکاتلندی ماکس بروخ

Max Bruch's Scottish Fantasy

و سوئیت پیبروخ آلکساندر مکنزی

 Alexander Mackenzie's Pibroch Suite

همچنین Potstock's Souvenir de Sarasate.از ویلیامن اچ کهتحت تاثیر سارازات است .

.

آثار وی

 

— Fantasia capriccio Violin and piano

— Los pájaros de Chile Violin and piano

— Souvenir de Faust Violin and piano

1 Fantasy on La forza del destino Violin and piano

2 Homenaje a Rossini Violin and piano

3 La dame blanche de Boieldieu Violin and orchestra

4 Réverie Violin and piano

5 Fantasy on Roméo et Juliette Violin and piano

6 Caprice on Mireille Violin and piano

7 Confidences Violin and piano

8 Souvenir de Domont Violin and piano

9 Les Adieux Violin and piano

10 Sérénade Andalouse Violin and piano

11 Le sommeil Violin and piano

12 Moscovienne Violin and piano

13 New Fantasy on Faust Violin and orchestra

14 Fantasy on Der Freischütz Violin and orchestra

15 Mosaíque de Zampa Violin and piano

16 Gavota on Mignon Violin and piano

17 Priére at Berceuse Violin and piano

18 Airs espagnols Violin and piano

19 Fantasy on Martha Violin and piano

20 Zigeunerweisen Violin and orchestra

21 Malagueña y Habanera Violin and piano

22 Romanza andaluza y jota navarra Violin and piano

23 Playera y zapateado Violin and piano

24 Capricho vasco Violin and piano

25 Fantasy on Carmen Violin and orchestra

26 Vito y habanera Violin and piano

27 Jota aragonesa Violin and piano

28 Serenata andaluza Violin and piano

29 El canto del ruiseñor Violin and orchestra

30 Bolero Violin and piano

31 Balada Violin and piano

32 Muñeira Violin and orchestra

33 Navarra Violin and orchestra

34 Airs Écossais Violin and orchestra

35 Fantasía en sapo Reina Violin and piano

36 Jota de San Fermín Violin and piano

37 Zortzico Adiós montañas mías Violin and piano

38 Viva Sevilla! Violin and orchestra

39 Zortzico de Iparraguirre Violin and piano

40 Introduction et fandango varié Violin and piano

41 Introduction et caprice-jota Violin and orchestra

42 Zortzico Miramar Violin and orchestra

43 Introduction et tarantelle Violin and orchestra

44 La chase Violin and orchestra

45 Nocturno — Serenata Violin and orchestra

46 Gondoliéra Veneziana Violin and piano

47 Melodía rumana Violin and piano

48 L'Esprit Follet Violin and orchestra

49 Canciones rusas Violin and orchestra

50 Jota de Pamplona Violin and orchestra

51 Fantasy on Don Giovanni Violin and piano

52 Jota de Pablo Violin and orchestra

53 La Rève Violin and piano

54 Fantasy on The Magic Flute Violin and orchestra

 

لینک های دانلود آثار این آهنگساز

https://songx.pk/pablo-de-sarasate-zapateado.html

 

http://mp3stune.org/mp3/itzhak-perlman-sarasate

 

 

.

منابع

1. ^ Singer & Adler 1912, p. 357.

2 ^ Zdenko Silvela,A New History Of Violin Playing 2001:199.

3. ^ Originally published in Burgess' The Devil's Mode (Random House, 1989). Reprinted 2009 in The Improbable Adventures of Sherlock Holmes, ed. John Joseph Adams (San Francisco: Night Shade Books [ISBN 978-1-61523-551-3, ISBN 978-1-59780-160-7])

4. ^ Catalogue of Works

نقد فیلم داره صبح میشه

$
0
0

نقد فیلم داره صبح میشه

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

 

قبل از اینکه در باره این فیلم مطلبی ارائه بشه   فکر کردم نظر خودم رو هم در باره این فیلم بگم

راستش من دو بار این فبلم رو تماشا کردم و علیرغم اینکه کارگرادنش میگه این فیلم دیالوگ محور و پیچیده است و باید هر کلمه اش رو شنید من  با وجود اینکه به دقت نگاش کردم و هر کلمش رو گوش دادم باز هیچی ازش نفهمیدم شاید هم  این فیلم عاالیه این منم که خنگم و مخاطب خاص مد نظر کارگردان این فیلم هم احتمالاً کره زمینی نیست به احتمال زیاد فضایی و کرات دیگر اومده چون زمینیها چیزی از این فیلم دستگیرشون نشد .

هر کاری کردم تا بتونم بفهمم موضوع داستانش اساساً چی هست و این فیلم چی می خواد بگه چیزی متوجه نشدم

خوب   فیلمی که با  هزینه ساخته میشه و براش زحمت کشیده میشه وقتی کسی نتونه معنی اونو بفهمه به چه دردی می خوره نتیجش این میشه که الان هست یعنی الان در خیلی از سینماهای ایران مردم هنوز نصف فیلم رو ندیده   سالن رو ترک می کنند  .

کارگاردان خوش حاله از این که این فیلشم در سینمای هنر و تجربه به نمایش گذاشته شده در واقع الان در سینمای  ایران دور دور فیلمهای جشنواره ای است و کارگردان ، فیلمش رو نه برای تماشای عموم بلکه به منظور بردن جایزه در جشنواره و نه برای همگان بلکه برای مخاطب خاص می سازد و این یعنی اهمیت ندادئن به مردم و به علایق اونها  و گرفتن ژست های روشن فکری اون هم بدون مطالعه و تعمق و ژرف اندیشی کافی در مورد این گونه از ژانرها و فیلمها .

نتیجه این فیلم این شده که اونو هم طراز  فیلم ماهی و گربه در ایران بدونند  که علیرغم اینکه کارگردان خوش حاله از اینکه فبلمش رو هم طراز اون دونستند به جرات می تونم بگم ماهی و گربه بدترین و مزخرف ترین فیلمی بود که  در طول تاریخ سینمای ایران ساخته شده و بدترین فیلمی که من تا کنون تماشا کرده ام

حالا قبل از ارائه مطلب در باره فبلم" داره صبح میشه" بد نیست نظرات  خواننده ها در باره این فیلم رو هم بخونید

 

آرمان

خسته کننده

خیلی بد بود . اصلا فیلم نبود . نمایش مضحک مسخره

 

ali nori 

نمیدونم دلیل این همه فیلم های آرام و بی تحرک تو سینمای ایران چیه البته این ژانر فیلم ها خیلی هم خوبن اما متاسفانه سینمای ایران دیگه شورش درآورده و اصلا داره از یاد می بره که هیجان و تحرک از مهمترین دلایل جذابیت سینماست.

 

صبا

بازی مصنوعی و غیر قابل قبول بازیگران فیلم بیشتر تو ذوق میزد مخصوصن رویا نونهالی و مهدی احمدی که افتضاح بودند ....بقیه بازیگران از اینها بدتر .... دیگه وقتی کارگردانش این باشه مشخصه بازیگرانش هم چه جوری خواهند بود. یه فیلم پوچ بی محتوا که 2دقیقه اش را هم نمیشه تحمل کرد.

 

صبا

به معنی واقعی مزخرف بود این فیلم. افتضاح.... چرند و چرت و پرت. یه فیلم سردرگم بی سر و ته .... واقعا هدفشون از ساخت این مزخرفات چیه؟ دقیقن چی رو میخوان به خورد مردم بدهند؟!!! خیلی ضعیف بود . فاجعه

 

 

شیوه

فقط سکانس جدیکار و کریمی خوب دراومده بود که اونام به لحاظ سنی به هم نمی اومدن و اصلا بهشون نمی خورد پدربزرگ و مادربزرگ دختر به اون بزرگی باشن.

 

 

شقایق

یک فیلم تکراری و کلیشه ای ........ فکر می کنم خانم جبلی با نفوذ همسرشون آقای خلعتبری این فیلمو تونسته بودن بسازن وگرنه هیچ چیز خارق العاده ای نداشت.

 

 

رامک

سطح بازیهای این فیلم با هم خیلی تفاوت داشت. مثلا فریبا جدیکار و بابک کریمی عالی بودن در عوض رعنا آزادی ور و مهدی احمدی فاجععععععععععععه

 

مهرگل

خیلی لذت بردم از تماشاش. خیلییییییی.

آهو: فکر می کنم یه دوست قدیمی بود. رابطه شون عاشقانه نبود. شاید حتی برادرش بود.

 

 

آهو

یکی از زیباترین فیلم های گروه هنر و تجربه بود به نظر من. داستانها خیلی قشنگ به موازات هم پیش رفتن و خیلی زیبا به هم رسیدن. فقط فیلم بعضی جاها نکات مبهم داشت. من نفهمیدم ایرج شهزادی عاشقِ بیتا بود یا دوست معمولیش بود یا بردارش!!! اگر کسی فهمیده به من بگه. مرسی

 

شیدا

دوست نداشتم این فیلم رو. تکرار و کلیشه درش موج میزد. فقط بازی نونهالی خوب بود.

 

صبا

نظر شیوا تایید میشه. رسما کپی برداری از اون فیلم بود.

 

شیوا

یکی از این داستانها که رسما "برف روی شیروانی داغ"محمدهادی کریمی بود. اون دوتای دیگه را خدا میداند از کدام فیلم کپی کرده اند...

امیر حسین آرمان دقیقا در سینمای ایران به دنبال چه چیزیست؟ بازی رعنا آزادی ور در مقابل مهدی احمدی و کلا دو کاراکتر این عزیزان هم اصلا در نیامده بود.

در مجموع فیلم جالبی نبود.

 

لیلا

روایتی زیبا و در عین حال کلیشه ای از عشق.

برای یک فیلمساز اول خوب بود

 

فرانه

به خاطر سانسهای بد هنر و تجربه هنوز موفق به دیدن این فیلم نشده ام.

 

خاتونه

فیلم متوسطی که میتونست بهتر هم باشه. بازیها بی نظیر بودند.

 

مرجان

داستان تودرتو و جذاب، فيلمنامه قوي و بازي هاي درخشان بازيگران در مجموع داره صبح مي شه را به فيلمي خوش ساخت و متفاوت بدل كرده است. بي صبرانه به انتظار ديدن كار بعدي خانم يلدا جبلي خواهيم نشست.

 

سهام

خیلی فیلم خوبی بود. رویا نونهالی همیشه میدرخشه ... لذت بردم واقعا فقط کاش سانس فیلمهای گروه هنر و تجربه بیشتر و بهتر بود

 

 

کارگردان

یلدا جبلی

تهیه‌کننده

علی لدنی

فردین خلعتبری

نویسنده

سمیه تاجیک

 یلدا جبلی

بازیگران

رویا نونهالی

رعنا آزادی‌ور

مهدی احمدی

بابک کریمی

ایرج شهزادی

امیر حسین آرمان

الهه حصاری

فریبا جدیکار

 ارنواز صفری

 گیلدا حمیدی

 حمیرا نونهالی

موسیقی

فردین خلعتبری

فیلم‌برداری

محمد گرجیان

تدوین

یلدا جبلی

توزیع‌کننده

هنر و تجربه

تاریخ‌های انتشار

 ۴مهر ۱۳۹۴

مدت زمان

 ۸۷دقیقه

کشور

ایران

زبان

فارسی

داره صبح می‌شه فیلمی است که برای اولین بار در بخش هنر و تجربه سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.در این فیلم رویا نونهالی و مهدی احمدی و رعنا آزادی ور و بابک کریمی و ایرج شهزادی و.. به ایفای نقش پرداختند.

 

این فیلم در تاریخ ۴مهر ۱۳۹۴در سینماهای ایران اکران شده است.

 

داستان فیلم

قصه چهار خانواده با راز های در هم تنیده‌شان را در یک شب تا صبح روایت می کند، قصه عشق و بحران رابطه، قصه راز هایی که سالها مدفون شده و امشب وقت دوباره عیان شدنش است.

گلی و سامان یک شب قبل از جشن ازدواجشان، مهمانی دوستانه برگزار می‌کنند، اواخر مهمانی در جمعی صمیمی‌تر بازی را شروع می‌کنند، که این بازی و شوخی گلی و سامان را درگیر موضوعی می‌کند و همین بهانه‌ای می‌شود برای ورود به قصه خانواده‌هایی دیگر در همان شب...

 

زاویه دی

یلدا جبلی: فیلم «داره صبح میشه » روایتگر چهار اثر موازی و در عین حال در هم تنیده است که یک شبه با هم به روی کاغذ نیامد. این قصه ها در امتداد هم هستند و در جاهایی به هم گره می خورند. فیلمنامه کاملاً دیالوگ محوراست و جاذبه ی فیلم هم به ارتباط و دیالو گهای میان شخصیتهاست. این فیلم نیازمند مخاطب با حوصله و با هوش است که با قصه همراه شود. از اینکه این فیلم در بخش هنر و تجربه پذیرفته شد، احساس خوشایندی دارم. این فیلم احساسات و عواطف از یادرفته در سینما را برای مردم یادآوری می کند.

رویا نونهالی: این فیلم به تماشاگر با حوصله نیاز دارد که در دنیای امروز بسیار کم اند. آدم هایی که دنبال کارهای ویژه بروند. « داره صبح میشه » فیلمی است که مخاطب خاص دارد؛ اما در کنار آن مخاطب عام را هم جذب می کند. هر کس این فیلم را ببیند از این پس فیلم های جبلی را دنبال خواهد کرد.

 

باید بدانید

شعار فیلم: «هر وقت چیزی را داری و باز دلت برایش بتپد، آن عشق است. »

شاخصه: «داره صبح می شه» یکی از فیلم هایی است که تمام مخاطبان را جذب می کند. بازی های متفاوت وقصه ی فیلم که در مورد قضاوت، تصمیم و عشق است که در این روزها کمرنگ شده است.

الهه حصاری

 

سی و سومین جشنواره فیلم فجر

بهترین فیلم بخش هنر و تجربه یلدا جبلی نامزدشده

 

معرفی کارگردان

یلدا جبلی فارغ التحصیل سینما ( گرایش تدوین ) از دانشگاه هنر سال ۱۳۸۴است. او تاکنون چند تله فیلم از جمله تله فیلم «یک فنجان چای گرم-۱۳۸۷» را برای شبکه یک ۱۳۸۷و تله فیلم «این جاده دو طرفه است- ۱۳۹۰»  را برای شبکه چهار کارگردانی و نویسندگی کردهاست.

جبلی هم چنین تدوین تعدادی سریال و فیلم سینمایی را در کارنامه دارد که از میان آن ها می توان به سریال اولین شب آرامش، عشق گمشده، سریال تبریز در مه و فیلم سینمایی بشارت به شهروند هزاره سوم اشاره کرد.

او هم چنین کارگردانی و نویسندگی و تدوین چند مستند و فیلم کوتاه رانظیر مستند داستانی «یک جای خالی- ۱۳۸۶» انجام داده است.

جبلی در زمینه ساخت فیلم کوتاه هم تجربه دارد و از میان کارهای او  می توان از فیلمهای کوتاه نیلوفر خاوری (۱۳۸۰) -،تولد پسرم (۱۳۸۱) ،به پرده نارنجی دست نزن (منتخب جشنواره فجر- ۱۳۸۳) نام برد.

 

یادداشت کارگردان

یک ـ داره صبح می‌شه ثمره تلاش عاشقانه گروهی دوست داشتنی در روزهای سرد زمستان نود و دو است. فیلمی که با تجربه اندک من و روی شانه مهربان کسانی ساخته شد که شرافت و معرفتشان به اندازه هنرشان قد کشیده است.

دوـ به خاطر تجربه‌های بسیاری که این فیلم برایم داشت و رفاقت‌های ناب، قدردان و شکرگزارم. شاید در مقابل چشم اندازم از مسیر پیش رو، قصه‌هایی که درگیرشان هستم و یا نگاه جدی من به سینما و توقع از خودم و شرایط حرفه‌ای که برای این سینما آرزویش را دارم، داره صبح می‌شه، گام بلندی نباشد ولی قطعا به واسطه تجربه اول بودنش، جای ویژه‌ای برای من خواهد داشت و امیدوارم با همه نقاط ضعف و قوتش به دل بنشیند.

سه ـ قطعا آن‌هایی از دیدن این فیلم لذت بیشتری خواهند برد که، لحظه‌ای از آن را از دست ندهند.

 

یلدا جبلی: «داره صبح میشه»ساختاری غیر متعارف دارد/ حتی یک دیالوگ فیلمم را از دست ندهید!

یلدا جبلی*

سینماپرس: یلدا جبلی فیلمساز جوان سینمای ایران گفت: مراحل فنی فیلم سینمایی «داره صبح میشه» مدتی است که تمام شده و ما فرم حضور در سی و سومین جشنواره فیلم فجر را پر کرده ایم و امیدواریم که با توجه به ساختار غیر متعارفی که این فیلم دارد بتواند مورد توجه هیأت انتخاب قرار بگیرد.

 

 

وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: «داره صبح میشه» اولین فیلم بلند سینمایی من است. این فیلم ویژگی های خاص زیادی داشت و به همین دلیل مرحله مونتاژ ما بسیار طولانی شد.

وی ادامه داد: «داره صبح میشه» چهار اپیزود دارد و کل داستان فیلم در یک شب تا صبح می‌گذرد و هر اپیزود فیلم روایتگر یک داستان اجتماعی مستقل است و حضور یک شخصیت ثابت این چهار اپیزود را به هم مربوط کرده است که البته در نهایت همه شخصیت ها و داستان ها به یکدیگر ارتباط پیدا می کنند.

این فیلمساز جوان در ادامه این گفتگو اظهار داشت: این فیلم روایتی عاشقانه دارد و من مطمئن هستم که در صورت حضور در جشنواره می تواند با استقبال زیادی از سوی مخاطبان روبرو شود البته از آنجا که هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر هیچگاه قابل پیش بینی نیست  و گاهاً روی فیلم های تجربه گرا تمرکز کرده و در برخی از مواقع دنبال یک دیدگاه کلاسیک است نمی دانم که در مواجهه با «داره صبح میشه» چه عکس العملی خواهد داشت و تنها منتظر اعلام نتایج از سوی دبیرخانه سی و سومین جشنواره فیلم فجر هستم.

جبلی با تأکید بر اینکه در ابتدا مایل بوده فیلم تدوین خطی داشته باشد و داستان ها به صورت موازی روایت نشود گفت: ما در ابتدا با ۴قصه کوتاه روبرو بودیم که می شد آن ها را به صورت ۴فیلم کوتاه ساخت اما بعدها با کمک سمیه تاجیک که یکی از فیلمنامه نویسان این کار است سعی کردیم که داستان ها را به یکدیگر مرتبط کنیم اما باز هم می خواستیم که هر داستان پخته و تمام شود و سپس به دنبال روایت داستان بعدی برویم اما در نهایت با مشورت های بسیار به این نتیجه رسیدیم که بهتر است داستان ها را خرد کرده و در دل هم آن ها را روایت کنیم و به همین دلیل تدوین کار را نیز به صورت موازی انجام دادیم.

این کارگردان سپس خاطر نشان کرد فیلم «داره صبح میشه» فیلمی به شدت دیالوگ محور است به نوعی که اگر مخاطب حتی یکی از دیالوگ های فیلم را متوجه نشود شاید نتواند با فیلم هیچگونه ارتباطی برقرار نماید ما در این فیلم از بازیگران بسیار خوب و توانمندی همچون: رویا نونهالی، مهدی احمدی، بابک کریمی، امیرحسین آرمان، رعنا آزادی‌ ور، الهه حصاری، ایرج شهزادی، فریبا جدیکار، گیلدا حمیدی و... استفاده کرده ایم و من از حاصل این کار بسیار راضی هستم.

 

گزارش نشست نقد و بررسی فیلم داره صبح میشه ساخته یلدا جبلی

کارگردان فیلم سینمایی داره صبح میشه گفت: ایده فیلم «داره صبح میشه» چهار قصه کوتاه بود که در من رشد کرد و به مرحله ای رسید که باید ساخته می شد اما نمی دانستم باید آن را به صورت کوتاه یا بلند بسازم تا این که با سمیه تاجیک سراغ قصه ای اپیزودیک رفتیم .

به گزارش مد و مه، نشست فیلم سینمایی «داره صبح میشه» با حضور یلدا جبلی؛ کارگردان، رعنا آزادی ور؛ ایرج شهزادی، مهدی احمدی، ارنواز صفری، امیرحسین آرمان، الهه حصاری، هیلدا حمیدی؛ بازیگران و مصطفی محمودی به عنوان منتقد برگزار شد.

جبلی در آخرین نشست چهارمین روز از جشنواره ادامه داد: مشارکت گروهی شریف موجب شد فیلم سینمایی «داره صبح میشه» به سرانجام برسد.

وی درباره نگارش دیالوگ های شاعرانه برای چند اپیزود فیلم توضیح داد: بیشترین دیالوگ های شاعرانه را در اپیزود پدربزرگ و بیتا داریم. این دیالوگ ها در شخصیت های گلی و سامان کمتر اما در بخش رعنا هم رعایت شده است.

کارگردان «داره صبح میشه» در پاسخ به انتقادی درباره شباهت این فیلم به ماهی و گربه تصریح کرد: تا پیش از اتمام این اثر سینمایی هنوز ماهی و گربه را ندیده بودم اما به هر حال از حضور این اثر سینمایی در گروه هنر و تجربه خوشحالم.

در ادامه این نشست مهدی احمدی در پاسخ به مصطفی محمودی درباره گزیده کاری اش گفت: واقعیت این است ک من زیاد کار می کنم. شاید فیلم هایی که بازی می کنم دیده نمی شوند.

وی یادآور شد: قصه ها خیلی خوب کنار هم چیده شده اند و فیلم ریتم خوبی دارد؛ خوشحالم که توانستم حضور داشته باشم اگر ضعفی در بازی من هست ببخشید.

رعنا آزادی ور هم با بیان این که اولین بار است این فیلم را می بیند تصریح کرد: این نوع سینما به سلیقه من بسیار نزدیک است و از نتیجه کار بسیار راضی هستم.

ایرج شهزادی گفت: من بازیگر نیستم و قرار نیست پا در کفش بازیگران کرده باشم. قصه را دوست دارم و روایت این اثر سینمایی بیشتر وصف حال است تا توصیف شخصیت ها.

وی اظهار کرد: آدم های سردرگم در جامعه زیاد هستند و این افراد. پای تصمیمات خود نمی ایستند و این مهم و شکاف نسلی موجود در فیلم به وضوح به تصویر کشیده شده است.

هیلدا حمیدی یکی از بازیگران فیلم گفت: خوشحالم که سهم کوچکی در این فیلم داشتم و از این تجربه لذت بردم.

الهه حصاری هم در این نشست گفت: به عنوان عضو کوچک گروه خیلی خوشحالم و باعث افتخارم بود که در این فیلم بازی کردم و اگر آقای خلعتبری نبود شاید این پروژه به ثمر نمی رسید.

فردین خلعتبری هم که در میان جمعیت نشسته بود گفت: موسیقی را برای این چهار قصه از هم جدا نمی دیدم و سعی کردم برای طرح کلی داستان موسیقی بنویسم؛ گاهی به اصرار کارگردان از ساز سه تار استفاده کردم و از این پیشنهاد خوشحالم.

وی ادامه داد: کم ترین بخش سرمایه را من گذاشتم و همه دوستان تلاش کردند که این فیلم ساخته شود.

در ادامه ارنواز صفری گفت: من تجربه بازی کوتاهی در ماهی و گربه داشتم؛ کاراکتر آوا آدمی است که تکلیفش با هیچ چیز مشخص نیست و می خواهد دنیایش را از جهانی که در آن هست جدا کند.

امیرحسین آرمان هم با اشاره به علاقه اش برای تماشای فیلم گفت: بارها سراغ فیلم را گرفتم تا نتیجه را ببینم چون همه قصه ها معمولی هستند اما این فیلم اپیزودیک است و به نظرم ریتم به درستی درآمده و ضرباهنگ درست است.

ایرج شهزادی گفت: من بازیگر نیستم و قرار نیست پا در کفش بازیگران کرده باشم. قصه را دوست دارم و روایت این اثر سینمایی بیشتر وصف حال است تا توصیف شخصیت ها.

وی اظهار کرد: آدم های سردرگم در جامعه زیاد هستند و این افراد. پای تصمیمات خود نمی ایستند و این مهم و شکاف نسلی موجود در فیلم به وضوح به تصویر کشیده شده است.

هیلدا حمیدی یکی از بازیگران فیلم گفت: خوشحالم که سهم کوچکی در این فیلم داشتم و از این تجربه لذت بردم.

الهه حصاری هم در این نشست گفت: به عنوان عضو کوچک گروه خیلی خوشحالم و باعث افتخارم بود که در این فیلم بازی کردم و اگر آقای خلعتبری نبود شاید این پروژه به ثمر نمی رسید.

فردین خلعتبری هم که در میان جمعیت نشسته بود گفت: موسیقی را برای این چهار قصه از هم جدا نمی دیدم و سعی کردم برای طرح کلی داستان موسیقی بنویسم؛ گاهی به اصرار کارگردان از ساز سه تار استفاده کردم و از این پیشنهاد خوشحالم.

وی ادامه داد: کم ترین بخش سرمایه را من گذاشتم و همه دوستان تلاش کردند که این فیلم ساخته شود.

در ادامه ارنواز صفری گفت: من تجربه بازی کوتاهی در ماهی و گربه داشتم؛ کاراکتر آوا آدمی است که تکلیفش با هیچ چیز مشخص نیست و می خواهد دنیایش را از جهانی که در آن هست جدا کند.

امیرحسین آرمان هم با اشاره به علاقه اش برای تماشای فیلم گفت: بارها سراغ فیلم را گرفتم تا نتیجه را ببینم چون همه قصه ها معمولی هستند اما این فیلم اپیزودیک است و به نظرم ریتم به درستی درآمده و ضرباهنگ درست است.

 

 

گفتگوی مهر با یلدا جبلی

مخاطب فیلم من انتخابگر است

در میان خیل کارگردانهای جوانی که در جشنواره امسال حضورداشتند، زنان نیز درقیاس با گذشته سهم پر رنگ تری داشتند. یلدا جبلی یکی از همین فیلمسازان زن جوان است که که با فیلم «داره صبح میشه» در بخش هنر و تجربه سی و سومین جشنواره فجر حضور داشت او از اینکه مخاطب انتخابگر اثرش را می‌بیند راضی است و می‌گوید تدوین برایش از کارگردانی مهم‌تر است.

 

یلدا جبلی پیش از این چند فیلم تلویزیونی کارگردانی کرده است که آنها هم با فضایی اجتماعی همراه بوده اند. وی بیشتر از کارگردانی به تدوین مشغول است و به گفته خودش بیشتر عاشق این حوزه از سینماست تا کارگردانی.

جبلی در اولین فیلم سینمایی خود به سراغ ساختاری اپیزودیک رفته است که این فضای اپیزودیک را به صورت موازی تدوین کرده است. «داره صبح میشه» قصه چهار خانواده را در یک شب تا صبح مطرح می کند که این چهار خانواده هر کدام رازی دارند که این راز با خانواده دیگری پیوند می خورد.

در ابتدای این فیلم دیده می شود که سامان و گلی قبل از ازدواج خود جشنی گرفته اند و دوستان خود را دعوت کرده اند. در قصه ای دیگر بیتا با بازی رویا نونهالی را می بینیم که همسر استاد سرشناسی است که همان شب از دنیا رفته است و بیتا احساس می کند که همزمان با مرگ او  قسمتی از هویتش رفته است. همچنین رعنا آزادی ور و بابک کریمی هر کدام اپیزودهای دیگر این قصه را تشکیل می دهند.

یلدا جبلی در نشستی با خرنگار مهر درباره فیلم خود که در بخش «هنر و تجربه» سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، بیان کرد که تدوین را مثل کارگردانی نوعی خلق می داند و اینکه سر میز مونتاژ هم به نوعی ممکن است با یک زایش دوباره ای مواجه شوید و کارگردانی دومی سر میز مونتاژ رخ می دهد. همچنین کار با کارگردانانی که اعتماد می کنند و کار را به تدوینگر می سپارند و اجازه می دهند که زایش سر میز مونتاژ رخ دهد بسیار لذتبخش است.

 

بخش نخست این گفتگو را می‌خوانید:

* از اینکه فیلم شما در گروه «هنر و تجربه» جشنواره فجر به نمایش درآمد، راضی هستید؟

- من برخلاف بسیاری که ناراحت شدند اتفاقا خیلی خوشحال شدم که فیلمم دراین گروه انتخاب شد چون پیش از این، فیلم «ماهی و گربه» را در این گروه دیده بودم و اینکه مخاطب به راحتی و بدون اینکه صدای اضافه ای بشنود، می آید و این فیلم دو ساعته را در سالن می بیند بسیار خوشحال کننده است. درحالیکه اگر «ماهی و گربه» در حالت عادی به اکران می رسید به خاطر جمعیت زیادی که سالن را ترک می کردند، روزهای دوم و سوم اکران دیگر مخاطبی نداشت.

چندی پیش نیز فیلم «من از سپیده صبح بیزارم» را تماشا کردم و حتی از برخورد و واکنش های مخاطبان که بسیار محترمانه بود تعجب کردم. من از این بایت برای انتخاب فیلمم خوشحال هستم که بعد از جشنواره نیز اکران آن با مشکلی مواجه نخواهد شد و نیازی ندارد دغدغه اکران داشته باشیم.

در مجموع «هنر و تجربه» اتفاق بسیار خوبی است البته این سخنی کلیشه ای است اما واقعیت دارد البته هنوز آسیب هایی هم دارد و خودشان هم نگران هستند و این گروه نباید بابی برای اکران فیلم هایی شود که روی دست مانده اند بلکه باید برای تجربه های جدید باشد. من خودم نمی دانم که در تجربه «داره صبح میشه» موفق می‌شوم یا نه اما امیدوارم با موفقیت همراه شود.

 

*به اعتقاد شما انتخاب بازیگر در این فیلم ها از الگوی خاصی پیروی می کند مثلا باید از نابازیگران استفاده کرد؟ 

- من اصلا چنین نظری ندارم که فیلم هایی که با این مضمون و در حوزه تجربی ساخته می شود باید به سراغ بازیگران آماتور برود. بالاخره این ساختار یا جواب می دهد و یا نمی دهد اما بهتر است که با عوامل حرفه ای باشد.

 

*پس در نهایت این گروه بندی را به نفع فیلم خود می دانید.

- ببینید من مطمئن هستم حتی کسی هم که به جشنواره فیلم فجر می آید تا فیلم مرا ببیند آن را انتخاب می کند و به خاطر بازیگر و یا مسایل دیگر نمی آید و این باعث می شود که تکلیف شما با مخاطب مشخص تر باشد و این حس خوبی است که بدانید مخاطب شما انتخابگر است و به دنبال خوراکی جدی است. به طور مثال فیلم های داستانی اصغر فرهادی یک خوراک جدی هستند و خیلی خوب است که سینما همیشه اینگونه باشد و خوب است که در کنار اینها فیلم های دیگری هم باشند که متفاوت نگاه می کنند و مخاطب فارغ از جریان کلیشه ها فیلم هایی از نوع دیگر می بیند. این حرکت نوعی جسارت هم به فیلمسازان می دهد و من می بینم که بسیاری با اطمینان بیشتری حرکت می کنند.

 

*خود شما چطور، قرار است در همین مسیر حرکت کنید و فیلم های بعدی خود را هم در این حال و هوا بسازید؟

- «داره صبح میشه» ژانر کاری مرا مشخص نمی کند چون به هرحال من سینمای اجتماعی را دوست دارم و علاقمندم که در سینمای اجتماعی کار کنم. البته این فیلم چندان فضای هنری پیچیده ای ندارد با این حال قصه من می طلبید که به همین شکل ساخته شود و قصه بعدی شاید اصلا کاملا متفاوت باشد به طور مثال فیلمی اتفاق محور و پر از کنش باشد و یا اصلا فیلمی بدون اتفاق.

 

*الان به فیلم بعدی هم فکر می کنید؟

- هم اکنون چند سیناپس دارم و یک قصه هم هست که تقریبا شکل گرفته است و فضای متفاوتی با این فیلم دارد. در واقع برخلاف «داره صبح میشه» که اکثرا در فضای داخلی می گذرد و دیالوگ‌محور است این قصه فضایی متفاوت دارد و به یک معضل اجتماعی می پردازد.

 

 *شما هم تدوین هم کارگردانی را تجربه کرده اید آیا در ادامه این مسیر قرار است راه کارگردانی را ادامه دهید؟

- برای من تدوین از هر کاری جذاب تر است اگرچه که وقتی شما وارد کارگردانی می شوید این معمول است که کارگردانان با احتیاط بیشتری به سراغ شما می آیند چون خیلی دوست ندارند شخص دیگری حتی در عنوان تدوینگر یا فیلمبردار با کارگردانی شریک شود. به هرحال آنچه که من بیمارگونه دوستش دارم تدوین است و اصلا به مثابه یک کار به آن نگاه نمی کنم.

 

*در کدامیک بیشتر احساس مولف بودن می کنید چون خود من فکر می کنم در کارگردانی این حس تالیف بیشتر است.

 

- فکر می کنم در تدوین هم شما با مجموعه ای از راش ها طرف هستید و سر میز مونتاژ هم به نوعی ممکن است با یک زایش دوباره ای مواجه شوید چون فیلم هایی بوده اند که با مونتاژ دگرگون شده اند و اتفاقا کارگردانی دومی سر میز مونتاژ رخ می دهد. همچنین کار با کارگردانانی که اعتماد می کنند و کار را به شما می سپارند و اجازه می دهند که زایش سر میز مونتاژ رخ دهد بسیار لذتبخش است. خود من اگر عاشق تدوین نبودم فیلمم را تدوین نمی کردم و به شخص دیگری می سپردم یعنی ایده دیگری را از کار دریغ نمی کردم. با این حال در این کار ماجرای خلق کردن برای من جذاب است و این زمانی است که احساس کنم بتوانم زایش دوباره ای در کار داشته باشم درباره کارگردانی هم باید فیلمنامه ای باشد که خودم آن را نوشته باشم و البته آرزویم این است که روزی فیلمنامه ای به من برسد و ان را آنقدر دوست داشت باشم که بدون اینکه بخواهم آن را تغییر دهم کار کنم. البته منظورم از فیلمنامه خوب، اثری است که با دغدغه های من متناسب باشد وگرنه فیلمنامه های خوب بسیار وجود دارند.

 

*پس تدوین را کنار نخواهید گذاشت؟

 

- خیر من تدوین را به خاطر کارگردانی کنار نمی گذارم. مگر اینکه جبر من را به این طرف ببرد که آن را کنار بگذارم. چندی است که برای یک سریال از من خواسته اند که تدوین را بر عهده بگیرم و من به دلیل کارگردانی کارم نتوانستم آن را قبول کنم و اگر صرفا تدوینگر بودم آن را می پذیرفتم اما وقتی کارگردان هستی و دیگران تو را با این عنوان هم می شناسند انتخاب های تو محدود می شود.

فیلمسازی حرفه ای است که در بهترین حالت هر دو یا سه سال بتوانید یک فیلم بسازید. من دوست دارم در فاصله ای که فیلم نمی سازم تجربه های یادگیری ام از مسیر تدوین باشد چون بسیاری از فیلمسازان در بازه زمانی که فیلم نمی سازند به کارهای دیگری مثل ساخت سریال و یا تبلیغات مشغول می شوند.

 

*همکاری دو نفره شما و سیمه تاجیک در نگارش «داره صبح میشه» چگونه محقق شد؟

- از ابتدا که کار را با هم شروع کردیم، من سیناپس ها را تعریف می کردم و سمیه تاجیک دیالوگ ها و فیلمنامه را می نوشت و بعد در بخش بازنویسی نهایی و درآوردن دیالوگ ها چفت و بست آنها بر عهده من بود. من از ابتدا به این قائل بودم که این چهار اپیزود به طور کامل به هم مرتبط باشند و نه اینکه فقط ارتباطی تماتیک داشته باشند و حالا تنها قصه بچه هاست که نسل آخری هستند که نوع ارتباطشان با سه اپیزود دیگر متفاوت است.

در هر یک از این قصه ها شخصیتی هست که به شخصیت قصه دیگر مرتبط می شود و مخاطب این کار باید باهوش و با حوصله باشد و نه اینکه فکر کند که قرار است فیلمی ببیند که در آن عده ای فقط دیالوگ هایی بیان کرده اند.

 

*مخاطب این اثر کسی نیست که تنها برای سرگرمی آمده باشد و باید سعی کند متوجه پیچیدگی های داستانی باشد.

- بله مخاطب باید کلمه به کلمه این اثر را بشنود تا ارتباط چهار اپیزود را دریابد و کسی هم نمی تواند بگوید این ارتباط درنیامده است چون این حرف مثل این است که شخصی بگوید نقشه «ماهی و گربه» درنیامده است. درواقع نکات جزیی وجود دارد که یک نفر ممکن است بار اول همه را متوجه شود و شخصی بار دوم، با این حال همچنان که گفتم مخاطب این کار باید با حوصله باشد، کسانی هم که تاکنون کار را در کنار من دیده اند متوجه این ارتباط و داستان ها می شدند.

 با این حال من نخواستم تنها دیالوگ های زیبا و خوبی را مطرح کنم بلکه این دیالوگ ها ارتباطاتی را به هم وصل می کند. من گاهی فکر می کنم شاید قطعه ای از این داستان درنیامده باشد اما باز می بینم نه بالاخره در جایی توضیحی وجود دارد.

.

منابع

http://www.fajrfilmfestival.com/?p=cntpage&txtid=3306

2↑ http://www.salamcinama.ir/movie/212/داره-صبح-می-شه

http://www.fajrfilmfestival.com/files/UserFiles/files/booltin/No.4%20Low.pdf

http://www.fajrfilmfestival.com/?p=shownews&nwdid=1903

صفحه فیلم در سایت سوره

صفحه فیلم در سایت سلام سینما

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D8%B5%D8%A8%D8%AD_%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87

http://www.aecinema.ir/movie/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%87/

 

http://cinemapress.ir/news/58175/%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7-%D8%AC%D8%A8%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%84%D9%88%DA%AF

http://www.madomeh.com/site/news/news/1378.htm

 

 

شب یلدا

$
0
0

شب یلدا

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

 هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.

 

یلدا

 

 .....

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

 این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود

...

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد ......

دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود ؟

 گله ها را بگذار !

ناله هارا بس كن

روزگارگوش ندارد كه تو هي شِكوه كني

زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگِ تو را ...

 

فرصتي نيست كه صرف گله وناله شود!

تابجنبيم تمام است تمام !

مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت ...

ياهمين سال جديد !

بازكم مانده به عيد !!

اين شتاب عمراست ...

من وتو باورمان نيست كه نیست

 

 

 

 

 

 

 

 

خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگربار بسوی شمال شرقی باز می‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه‌روز خورشید اندکی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد.

از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معکوس شده و دوباره بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگشتن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد به طوری که آن را گرامی ‌و فرخنده می‌داشتند

در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.

بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی ‌دینی دادند. در آیین میتـرا (و بعدها با نام کیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌کنند.

 

به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار ـ خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند، سخت گرامی ‌و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.

هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می‌کوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در شبه تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌کنند و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می‌شود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌کند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.

امروزه می‌توان تولد خورشید را آنگونه که پیشینیان ما به نظاره می‌نشسته‌اند، تماشا کرد. در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می‌شده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که این بنا بگونه‌ای طراحی و ساخته شده است که می‌توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است که تولد خورشید بگونه‌ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می‌شود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیکی روستای رباط سفید، نیز داراست که البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می‌شود. هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید در چارتاقی نیاسر ه با حضور دوستداران باستان‌ستاره‌شناسی ایرانی و دیگر علاقه‌مندان، در شهر نیاسر کاشان برگزار می‌‌شود.

 

حافظ در شب یلد

شب یلدا

معمولاً در شب یلدا رسم بر این است که صاحب‌خانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل می‌دهد. سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، این جمله را می‌گوید و تفعلی به گنجینه حافظ می‌زند: «ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری...» یا هر چیزی شبیه به این. این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلداست که امروزه با فن‌آوری روز نیز به‌روز شده. به طوری که در بعضی خانواده‌ها به جای کتاب حافظ، از فال‌نامه، نرم‌افزار تفعل مجازی در رایانه، پایگاه‌های اینترنتی ویژه فال، نرم‌افزارهای ویژه تلفن همراه، سامانه پیام کوتاه یا پیامک و... برای انجام این رسم استفاده می‌کنند که سرگرمی ‌خوبی برای خانواده‌ها در این شب بلند سال است.

 

  پبشینهٔ جشن یلدا

 

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می‌کردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است. این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. نور، روز و روشنایی خورشید،  نشانه‌هایی از آفریدگار بود، در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه‌هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می‌برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه‌تر نشانه‌ای از غلبهٔ تاریکی.

 

یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است (زیرا برخی معتقدند که مسیح در این شب به دنیا آمد). ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» می‎‎پنداشتند و به همین علت این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه پایکوبی می‌کردند. آن گاه خوانی الوان می‌گستردند و « میزد» نثار می‌کردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، همچون خوراک مقدس و آیینی ویژه‌ای که آن را « میزد» می‌نامیدند، بر سفره جشن می‌نهادند.

  باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون (ثروتمند افسانه ای)، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه‌ها می‌آید و به مردم هیزم می‌دهد، و این هیزم‌ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می‌شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می‌ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می‌کردند.

 

 

 

 

جشن یلدا در ایران امروز

جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی ‌هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

 

 

 

 شب یلدا

یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می‌شود. یلدا در افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می‌شود.  ماه دلداده مهر است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و مهر روزها بر می‌آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می‌ماند و روز فرا می‌رسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری می‌اندیشد و ستاره ای را اجیر می‌کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می‌کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می‌دهد. ماه به استقبال مهر می‌رود و راز دل می‌گوید و دلبری می‌کند و مهر را از رفتن باز می‌دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می‌کنند و عاشقی پیشه می‌کنند و مهر دیر بر می‌آید و این شب، «یلدا» نام می‌گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می‌رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه و طولانی است که همانا شب یلداست.

در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، «خور ماه» (خورشید ماه) نیز می‌گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین‌های بسیاری در آن برگزار می‌شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می‌یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می‌شود خورشید از نو زاده می‌شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می‌کند و خرمی‌ جهان را فرا می‌گیرد.

 

 فلسفهء خوراکیهای شب یلدا

آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.

 

 

میزد

سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.

 

 

بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستان های كهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل می كردند. در شب یلدا، بزرگترها با كودكان هم بازی می شدند،"پر یا پوچ"دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است كه در شب چله در مناطق مختلف استان مركزی با مشاركت همه اعضای خانواده رواج داشت.

ایرانیان شب یلدا را جشن می‌گرفتند و شادمانه پایكوبی می‌كردند. آنگاه خوانی الوان می‌گستردند و «میزد» نثار می‌كردند.

«میزد» نذری یا ولیمه‌ای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند

 

 

 

 هندوانه

هندوانه به ‌عنوان نمادی كروی كه برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب می‌شود، به ‌عنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار می‌گیرد.

در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع ژیرامون و شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.

هندوانه؛ یکی از ارکان سفره شب یلدا، میوه هندوانه است که همیشه به شیوه های جذابی تزیین می شود، اما چرا هندوانه؟

هندوانه یادآور گرمای تابستان و حرارت است. باور بر این است، اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورید در سراسر زمستان طولانی، سرما و بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد و این باور، با خواص هندوانه که سرشار از ویتامین های A و B و C می باشد مطابقت دارد.

 

*ارزش تغذیه ای هندوانه: 90 درصد بافت هندوانه از آب تشکیل شده است، در نتیجه برای رفع عطش بسیار مفید است. به علت فراوانی آب در این محصول، برای جلوگیری و دفع سنگ کلیه، خوردن آن بسیار توصیه شده است. هندوانه منبع غنی از بتاکاروتن و لیکوپن است که این مواد از آنتی اکسیدان های طبیعی هستند و همانطور که اثبات شده است آنتی اکسیدانها ترکیباتی هستند که از بروز سرطان ها در انسان جلوگیری می کنند، پس این باور که با خوردن هندوانه بیماری کمتر به سراغ ما می آید در وجود این آنتی اکسیدانها نهفته است.

هندوانه از بروز آسیب های پوستی در اثر نور جلوگیری می کند. موجب دفع بیشتر و سریع مواد زاید از بدن می شود و به شادابی و طراوت پوست می انجامد. درصد کمی قند دارد و میزان کالری آن بسیار پایین است، اما نکته مهم در این جاست که همیشه هندوانه را به عنوان میان وعده مصرف کنید، نه به همراه غذا زیرا در هضم و جذب اختلال ایجاد می کند.

 خوردن هندوانه در شب یلدا نیز مانند خوردن انار، نوعی جادوی سرایتی است. زیرا هندوانه نیز مانند انار، به خاطر دانه های فراوانی که دارد، مظهر باروری و زایندگی است.

میوه ی جادویی هندوانه به خاطر تخمه های فراوان و شکل مدورش، مظهر باروری و زایندگی است.

 

 

 

 

انار

انار؛ این میوه در سفره شب یلدا نماد شادی و زایش است. انار میوه ای است که از قدیم از آن به عنوان میوه ای خون ساز یاد می شد. به افرادی که رنگی مهتابی و از نظر جثه رنجور بودند، توصیه می شد که آب انار بنوشند. امروزه اثبات شده انار سرشار از ویتامین ث است که سبب تقویت سیستم ایمنی بدن و تصفیه کننده خون و سرشار از آهن است، در نتیجه موجب افزایش انرژی و خون سازی در بدن فرد می شود و تصفیه خون مانند زندگی یا زایش دوباره انسان است، به همین علت انار را نماد زایش و شادی می دانند.

 

برای پیدا کردن ریشه های جادویی شب یلدا باید در این مراسم به عناصری که با باروری و برکت ارتباط دارند توجه کرد. یکی از این عناصر خوردن انار و هندوانه در شب یلدا است. اولین سئوالی که مطرح می شود این است که چرا در شب یلدا انار می خورند؟ انار سمبول چه چیزی است؟ اصلا تولد حضرت میترا چه ربطی به خوردن انار دارد؟ برای پاسخ به این سئوال باید توجه کنیم که میوه ی انار به خاطر دانه های زیادی که دارد، مظهر باروری و زایندگی است. بنابراین خوردن انار نوعی جادوی سرایتی است تا از این راه، نیروی باروری و زایندگی از انار به آدم منتقل شود. در عصر جادو، بومیان ایران معتقد بودند که روح باروری و برکت در درختان گوناگون منجمله درخت انار زندگی می کند. این روح درختی، بعدها، یعنی در سپیده دم عصر مذهب، به صورت آناهیتا، ایزد بانوی باروری و برکت، از زمین به آسمان رفت. از آن پس، مردم برای باروری و برکت به درگاه ایزد آناهیتا ندبه و زاری می کردند و با التماس از این ایزد آسمانی، طلب نعمت و فراوانی می نمودند. اما در عصر جادو، این روح درختی هنوز در دانه های انار خانه داشت و آدمی می توانست، بدون ندبه و زاری به درگاه ایزدان آسمانی، دانه های انار را ببلعد و از این راه، نیروی باروری و زایندگی را از آن روح درختی به خود انتقال دهد. آئین جادویی خوردن انار در شب یلدا، بازمانده ی سنت های قدیمی بومیان نیمه وحشی ایران در عصر جادو ست. بومیانی که به نیروی جادو و بدون زاری های خوار کننده ی عصر مذهب، می خواستند طبیعت را مقهور اراده ی تابناک و زمینی خود کنند.

 

 

 

خوردن انار نوعی جادوی سرایتی برای انتقال نیروی باروری و برکت از درخت به انسان است.

شکل میوه ی انار، گرد و به شکل پستان دختران نو رسیده است و این خود نشانه ی دیگری از ارتباط این روح درختی با زن و زنانگی در عصر جادو می باشد. می دانیم که در دوره ی پدر سالاری، زنان از آن مقام والایی که در عصر جادو داشتند به زیر کشیده شدند و غرایز آنان به خصوص نیروی باروری و زاینئگی آنان و هماغوشی های آزادانه ی آنان، به عنوان امیال نفسانی و وسوسه های شیطانی فرو کوفته گردید. اما میوه ی انار که به شکل پستان زنان است، به عنوان مظهر باروری و زایندگی در مراسم شب یلدا به جا مانده است و مردم بی آن که خود بدانند هزاران سال است که این تندیسه ی زنانه را گرامی می دارند.

 

  آجیل

آجیل؛ آجیل شب یلدا شامل پسته، بادام، گردو، فندق و در بعضی مناطق کشور از میوه های خشک نیز به عنوان آجیل شب یلدا استفاده می شود. آجیل به عنوان سالم ترین تنقلات شناخته شده و دارای فیبر بالاست که در درمان یبوست، چاقی، انواع سرطان ها از جمله سرطان معده و روده بسیار مؤثر است. آجیل دارای انواع ویتامینهای گروه E و B، روی، کلسیم، فسفر و پتاسیم، منیزیوم، ویتامین A و پروتئین است که وجود این مواد در بدن موجب افزایش تراکم استخوان و جلوگیری از ریزش مو و چین و چروک پوست، درمان افسردگی، افزایش قدرت بینایی و رفع خستگی و گرفتگی عضلات می شود.

اما باید توجه کرد با اینکه چربی موجود در آجیل از نوع مضر نیست، اما دارای کالری بالایی است و برای جلوگیری از افزایش وزن در خوردن آن باید اعتدال رعایت شود.

در شب یلدا، مردم به غیر از انار و هندوانه، آجیل نیز می خورند. می دانیم که آجیل بیشتر از تخمه ی هندوانه درست شده است. و تخمه ی هندوانه نیز مانند خود هندوانه، مظهر باروری و زایندگی است. بنابراین، خوردن آجیل، نیز مانند خوردن هندوانه، نوعی جادوی سرایتی است تا به وسیله ی آن نیروی باروری و زایندگی از تخمه ی هندوانه به آدمی منتقل شود. خوردن آجیل نه تنها در شب یلداف بلکه در آئین های نوروزی و بسیاری از جشن های دیگر ایرانی نیز دیده می شود و در همه ی آن ها همین کارکرد جادویی را دارد. امروزه، کارکرد جادویی انار و هندوانه و آجیل فراموش شده است و این مراسم به صورت سنت های فولکلوریک در آمده است. گرچه بوته ی هندوانه در اصل بومی قاره ی آفریقاست و از آن جا وارد ایران شده است، اما این بوته همراه با درختچه ی انار که بومی ایران است، نقش مهمی در آئین های باروری و زایندگی فرهنگ ایران بازی می کند.

.

منابع

http://vaghayeostan.com/news.asp?772

http://www.tabnak.ir/fa/news/137238

 

http://www.entekhab.ir/fa/news/47908/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D8%A8-%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7

http://www.cloob.com/timeline/article_813892_3177

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

http://www.irinn.ir/news/4681/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D9%88-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%B4%D8%A8-%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7

 

 

 

 

 

 

 

 

فال من در شب یلدا

$
0
0

فال من در شب یلدا

 

سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند

همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند

دی گله‌ای ز طره‌اش کردم و از سر فسوس

گفت که این سیاه کج گوش به من نمی‌کند

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او

زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند

پیش کمان ابرویش لابه همی‌کنم ولی

گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کن

با همه عطف (عطر) دامنت آیدم از صبا عجب

کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی‌کند

چون ز نسیم می‌شود زلف بنفشه پرشکن

وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی‌کند

دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود

جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند

ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد

کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند

دستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابر

بی مدد سرشک من در عدن نمی‌کند

کشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند

تیغ سزاست هر که را درد سخن نمی‌کند

 

.

معنی فال

تصمیم به کاری گرفته ای

در انجامش شک نکن

و دل به خدا بسپار

برای کاری که می خواهی بکنی

همت داشته باش

اگر ناامید باشی موفق نمی شوی

اگر امید به خدا داشته باشی

غم به دلت راه پیدا نمی کند

زبان ارمنی و اهمیت آن

$
0
0

زبان ارمنی و اهمیت آن

گارون سرکیسیان

hooys-farsi-227-3

دوهفته نامه "هویس"شماره ۲۲۷

۱۲  آبان  1395

.

http://farsi.hooys.com/?p=3034

.

زبان ارمنی امروزی دارای دو گونه ی ارمنی شرقی و ارمنی غربی و حدود شصت گویش است. وجود گونه ی شرقی و غربی در زبان ارمنی به آن سبب است که بخش‌های شرقی و غربی ارمنستان چندین سده زیر سلطه حکومت‌های گوناگون قرار داشته و مردم آن با زندگی در محیط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متفاوت راه جداگانه‌ای در پیشبرد زبان و فرهنگ ملی خود پیش گرفته‌اند.

زبان ارمنی ویژگی‏هایی دارد که می‏توان آن ها را به‌صورت زیر دسته‌بندی کرد‏:

۱ـ زبانی است منشعب از زبان اصلی هند و اروپایی، که مانند گروه زبان‏های ایرانی، یونانی، ژرمن و غیره از شاخه‏های آن زبان است، با این تفاوت که تنها زبان شاخه خود است و از سوی دیگر هیچ زبان دیگری از آن منشعب نشده است. این زبان که از هزاران سال پیش از میلاد از زبان اصلی هند و اروپایی جدا شده بود، دوران باستان و سده‏های میانه را بی‌گزند در نوردید و با اندکی دگرگونی به سده ۲۱ رسید. با پژوهش در زبان ارمنی می‌توان پژوهش‌های ژرف‌تری درباره کیفیت و ماهیت زبان‌های باستانی و حتی زبان اصلی هند و اروپایی انجام داد، چرا که پیوندی مستقیم با زبان اصلی هند و اروپایی داشته و یکراست از آن جدا شده است.

۲ـ زبانی است که از نظر نوشتاری قدمت بسیار دارد. همین قدمت موجب شده است که ارزش تاریخی نیز داشته باشد. قدیمی‌ترین نوشته‌هایی که به این زبان برجای مانده متعلق به سده ۵م. است و به دو دسته تألیف و ترجمه تقسیم می‏شود. برخی از تألیفات مهم سده ۵م. عبارت اند از:

«زندگی مسروپ ماشتوتس» نوشته کوریون، شاگرد ماشتوتس، که درباره شرح حال استادش مسروپ ماشتوتس نوشته است.

 «تاریخ ارمنیان» نوشته آگاتانگغوس، که به رویدادهای مربوط به سقوط سلسله اشکانیان ایران و روی کار آمدن اردشیر ساسانی می‏پردازد و بخش اصلی آن داستان جانفشانی‌های گریگور قدیس و گسترش دین مسیحیت در ارمنستان است. این نخستین کتاب تاریخی ارمنی است.

 «تاریخ ارمنیان» نوشته پاوستوس بوزند، که رویدادهای سده ۴م. ارمنستان و ایران را در روزگار شاپور دوم ساسانی شرح می‏دهد.

 «تاریخ ارمنیان» نوشته غازار پاربتسی، که ادامه تاریخ پاوستوس است و درباره رویدادهای ارمنستان از سال ۳۸۷م. تا ۴۸۵م. سخن می‏گوید و روابط ایران ساسانی و ارمنستان اشکانی در دوران پادشاهی شاپور سوم، بهرام چهارم، یزدگرد اول، بهرام گور، یزدگرد دوم، پیروز و بلاش را می‏نگارد.

«در رد فرقه‏ها» نوشته یزنیک کقباتسی، شاگرد ماشتوتس، که اثری دینی ـ فلسفی است و به توصیف و ابطال فرقه‏های مذهبی آن روزگار می‏پردازد.

 «تاریخ وارتان و جنگ ارمنیان» اثر یِغیشه و «تاریخ ارمنیان» اثر مُوسِس خورِناتسی نیز از آثار برجسته تاریخ‌نگاری سده ۵م. است.

دسته دوم نوشته‏هایی که به دست ما رسیده، ترجمه‏هایی است که از آثار اندیشوران دیگر ملل به زبان ارمنی انجام شده است. نخستین اثری که به ارمنی ترجمه شد کتاب مقدس بود که به ‌دست مسروپ ماشتوس و شاگردانش، و با کمک ساهاک کاتولیکوس، رهبر دینی ارمنیان، انجام گرفت. ترجمه آثار ارزشمند یونانی و سریانی و غیره، نه تنها بر غنای زبان ارمنی افزود بلکه موجب نجات برخی آثار مهم شد که اصل آن اکنون از بین رفته است.

از جمله نوشته‏های ارزشمندی که تنها ترجمه ارمنی آن‏ها به دست ما رسیده آثار فیلون اسکندریه‏ای است. تعداد هشت جلد از پانزده جلد نوشته‏های او فقط از طریق ترجمه ارمنی محفوظ مانده است.

 همچنین آثاری از اوسبیوس سزاریایی (درگذشت: ۳۳۹م.)، ایرنائوس لوگدونی (درگذشت: ۲۰۳م.)، ایسیکوس اورشلیمی (درگذشت: ۴۵۰م.) و بسیاری دیگر، تنها به لطف ترجمه ارمنی آن باقی مانده است.

 از این رو زبان ارمنی همواره در کانون توجه زبان شناسان، تاریخ‌دانان و ادیبان جای داشته و اکنون نیز پژوهشگران برای تحقیق در این زمینه‌ها به این زبان روی می‏آورند.

۳ـ زبانی است که بار سیاسی سنگینی بر دوش کشیده است. ارمنیان در طول تاریخ چندهزارساله خود، بیش از دو هزار سال فاقد حکومتی ملی و مستقل بوده‏اند و بی‌گمان زبان ارمنی نیز از مراقبت‏ها و حمایت‏های دولتی محروم بوده است. در همین دوره‌های فاقد دولت و پادشاه بود که زبان ارمنی وظیفه رهبری و متحد ساختن آن‏ها را به عهده گرفت. سلطه اقوام بیگانه بر ارمنستان مهر و نشان خود را بر این زبان بر جای گذاشته و آن را تبدیل به منبعی گران بها برای پژوهش در تاریخ سیاسی و اجتماعی آن‌ها کرده است.

۴ـ زبانی است دارای مجموعه غنی آواها. از همین روی توانسته است تلفظ‏های دشوار دیگر زبان‌ها را به درستی ضبط کند و نگاه دارد. همچنین دارای آواهایی است که در هیچ یک از زبان‏های هند و اروپایی یافت نمی‏شود. در زبان ارمنی می‏توان واژه‏هایی بسیار کهن از زبان‏های پارتی و پارسی میانه یافت که در اثر تماس ارمنیان با ایرانیان، وارد زبان ارمنی شده و با تلفظ درست خود تا امروز باقی مانده است. از این رو زبان ارمنی را می‏توان پشتوانه معتبری برای واژه گزینی و بازسازی واژه‏های گمشده پارسی شمرد. نکته دیگری که چنین چیزی را ممکن می‏سازد سازگاری زبان ارمنی با زبان فارسی است. زبان ارمنی مانند فارسی، زبانی است پیوندی، و واژگان آن از راه پیوند با یکدیگر، یا پیوند با وندها (پیشوند و پسوند) ساخته می‏شوند، در حالی که زبان عربی زبانی است اشتقاقی و واژگان آن از راه ریشه‏گیری و اشتقاق افزایش می‏یابند.

۵ـ زبانی است با نظام آوایی خاص خود. هر نشانه ی آن نماینده ی یک آوا است و هر آوا را تنها با یک نشانه می‏توان نمایش داد. هم مصوت‏ها و هم مصمت‏ها دارای نشانه هستند و نوشته می‏شوند. این ویژگی زبان ارمنی را از زبان‏های فارسی و عربی دور و به زبان یونانی نزدیک می‏کند. از طرفی کاربرد حروف مرکب آن نیز بسیار نادر است در حالی که در زبان‏های معتبر اروپایی این ضعف بسیار چشمگیر است. مثلاً در انگلیسی برای نمایش صدای «ش» از دو حرف sh و برای نمایش «چ» از دو حرف ch استفاده می‏شود. به دیگر سخن، تا اندازه‌ی زیادی، از اصل «یک نشانه برای یک آوا، و یک آوا برای یک نشانه» پیروی می‏کند.

نظر به این که زبان ارمنی از دیرباز مورد پژوهش ادیبان و کارشناسان قرار گرفته است مراکز پژوهشی و آموزشی این زبان نیز قدمتی بسیار دارند.

از سده ۵م. به این سو مراکز بسیاری برای آموزش این زبان به وجود آمده که تأثیری ژرف در گسترش و تکامل زبان ارمنی داشته‏اند. برخی از مراکز آموزشی و پژوهشی زبان ارمنی که در سده‏های اخیر تأسیس شده‏اند عبارت اند از

 «انجمن مخیتاریان» که مقر آن در جزیره سنت لازار در نزدیکی ونیز ایتالیا است و در سال ۱۷۰۱م. تأسیس شده است،

 «مدرسه عالی لازاریان» در مسکو (۱۸۲۷م.)،

«مدرسه نرسیسیان» در تفلیس گرجستان (۱۸۲۴م.)،

«مدرسه عالی گئورگیان» وابسته به مرکز دینی ارمنیان جهان در شهر اجمیادزین (۱۸۷۴م.)،

«ماتناداران» یا مرکز آثار خطی کهن در شهر ایروان و غیره.

هم اکنون کرسی زبان و ادبیات ارمنی در دانشگاه‏های معتبر اروپایی و آمریکایی بر قرار است و از مراکز مهم آموزش زبان ارمنی و رشته ارمنی‌شناسی است. در ایران نیز کلیسای «آمناپرکیچ» اصفهان (وانک) یکی از قدیمی‏ترین مراکز زبان و فرهنگ ارمنی است. هم اکنون در دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی تهران نیز رشته زبان و ادبیات ارمنی در مقطع تحصیلی لیسانس دایر است.

 

 

 

 

  منابع:

ـ هراند پتروسیان، واژه نامه زبان ارمنی، هایاستان، ایروان، ۱۹۸۷ (به ارمنی)

ـ روبرت فوکس، هاینریش هوبشمان، ترجمه ماریا آیوازیان، پیمان، شماره ۳و۴، ۱۳۷۶

ـ گارون سارکسیان، پیدایش الفبای ارمنی، همشهری، ۱۱تیر ۱۳۸۱

ـ کارو (گارون) سارکسیان، زبان ارمنی تاریخچه و اهمیت آن، جامعه مدنی، اسفند ۱۳۷۹

ـ لئون ترپتروسیان، ترجمه‏های کهن ارمنی، سووتاکان گروق، ایروان، ۱۹۸۴ (به ارمنی)

ـ گارنیک آساتوریان، بازسازی واژه‌های فارسی، پیمان، ش۵و ۶، ۱۳۷۶٫

 

 

 


دروغ های مهاجرت؛ یا چرا پدر آرشیل گُورکی در مه گم شد؟

$
0
0

دروغ های مهاجرت؛ یا چرا پدر آرشیل گُورکی در مه گم شد؟

کامران سپهران

 

منبع: مجله‌ی حرفه هنرمند، شماره‌ی ۵۰

۱- آیسخولوس، مجموعه آثار، ترجمه‌ی عبداله کوثری، نشر نی، ۱۳۹۰، ص ۳-۴۴۲

دوهفته نامه "هویس"شماره 222

۳شهریور 1395

.

 

http://farsi.hooys.com/?p=2978

.

 

پناهجویان معمولاً دروغ می‌گویند. مسئولان رسیدگی به وضعیت‌شان هم غالباً اصل را کتمان حقیقت می‌گیرند. بازی این دو بازی راست و دروغ است. پناهجو تمام تلاشش را می‌کند تا شایسته‌ی نامزد پناهندگی شود. در این جاست که پای فریب باز می‌شود. چون بسیاری از اوقات او فکر می‌کند که داستان زندگی‌اش به اندازه‌ی کافی متقاعدکننده نیست و به فریبندگی بیشتری نیاز است. این حکایت پناهندگی در عصر مدرن و معضلات اخلاقی خاص آن نیست. در تراژدی پناهجویان آشیل که دیر زمانی کهن‌ترین تراژدی برجا مانده قلمداد می‌شد، دانائوس و پنجاه دخترش از مصر فراری می‌شوند و به آرگوس پناه می‌آورند. حال قدم گذاشته در خاک آرگوس و در تقلای پذیرش پناهجویی ، دانائوس به دخترانش چنین نصیحت می‌کند:

آن‌گه به رسم پناهجویان شاخه‌ها به دست چپ بر گیرید.

و مردان آرگوس را چنان که درخور نوآمدگان است پاسخ بگویید.

کلام‌تان چنان باشد که اشک از دیدگان برآرد و دل‌ها را به یاری انگیزد.

نه گستاخی در کلام‌تان، نه عشوه و طنازی در نگاه‌تان.

که شما بیگانگان این دیارید و پناهجویان زارید.۱

تعلیمات دانائوس را پناهنده‌ی مدرن بعد از گذشت دو هزاره و اندی سال، همچنان آویزه‌ی گوش دارد و می‌کوشد حکایتی سوزناک و دل‌انگیز سر هم سازد. اما دستکاری حقیقت تنها در میان سفرکردگان از نوع پناهنده، با توجیه اخلاقی فراوان آن رواج ندارد. عجیب آن است که افسانه‌بافی حضوری پررنگ در هر نوع کوچ و ترک زادبوم دارد. در ابعاد بزرگ آن داستان‌سرایی‌ها پیرامون مهاجرت‌های قومی‌می‌توان یاد کرد نظیر نظریه‌ی مهاجرت آریایی‌ها که آزمایشات ژنتیک نظر به ابطالش دارد یا مهاجرت قوم یهود که شلومو ساند در تحقیقات پرسروصدای اخیر خود، شبهه‌ای جدی می‌افکند در این حکایت مکررکه یهودیان به‌زور از موطن خویش رانده شدند و در عوض بدیل «مهاجرت در جست‌وجوی امکانات زیستی بیشتر» را مطرح می‌کند یا تردید در این‌که آیا کسانی که آن مهاجرت معروف را انجام دادند، اساساً اجداد یهودیان سرگردان یا همان دیاسپورای معروف هستند؟

اما مهاجرت‌های فردی هم داستان‌سرایی‌های خاص خود را دارد که به سبب حضور عنصر فردیت چه بسا جذاب‌تر از حکایت مهاجرت‌های بزرگ است. مثلاً سیمای آرشیل گورکی  (1948-1904)، این مهاجر ارمنی-ترکیه ای ساکن آمریکا را در نظر آوریم. سوای نقش تأثیرگذار او در هنر نقاشی آمریکا در مقام پیونددهنده‌ی سورئالیسم دهه‌ی ۱۹۳۰و اکسپرسیونیسم انتزاعی دهه‌ی ۱۹۵۰، او یک دروغ گوی دوست‌داشتنی است. از همان ابتدای فعالیت هنری‌اش در آمریکا منکر تبار ارمنی-ترکیه‌ای خود می‌شود، انگار به گفته‌ی آن هالندر در سرچشمه‌های خود چیزی سمی‌و شرم‌آلود می‌دید که با کار هنری‌اش منافات داشت.

او که متولد وان ترکیه بود و از قتل‌عام ارامنه در ۱۹۱۹جان به در برده و به ایروان ارمنستان رفته بود، در آمریکا دو روایت برای تبار خود ارائه می‌داد: یا خود را روس معرفی می‌کرد و پسرعموی ماکسیم گورکی، و یا قفقازی و پرنسی گرجی. و البته گویا قیافه‌ی روس‌هایی که در آمریکا با او ملاقات کرده‌اند دیدنی بوده است که می‌دیدند آقا یک کلمه هم روسی بلد نیست و نمی‌داند که ماکسیم گورکیِ نویسنده نام خانوادگی اصلی‌اش گورکی نبوده است. و قیافه‌شان لابد دیدنی‌تر هم می‌شد اگر می‌فهمیدند، خود آرشیل هم نام خانوادگی اصلی‌اش گورکی نیست. جالب‌تر از همه این‌که همسرش هم مدت‌ها بعد از مرگش می‌فهمد که او ارمنی بوده است.

از دیگر دروغ‌های او این‌که منکر وجود پدرش بوده است. می‌گفته که در کودکی او را دیده که در صبحگاهانی برای همیشه در مه ناپدید شده است. اما حقیقت این است که پدرش سال‌ها قبل از او به آمریکا مهاجرت کرده بود و حتی پس از این‌که گورکی به آمریکا می‌رود برای مدتی پیش او زندگی می‌کند. اما پس از این‌که از پدرش جدا می‌شود، دیگر خبری از او نمی‌گیرد و برای دیگران هم داستان مه صبحگاهی را تعریف می‌کند که بسیار زیباتر از واقعیت امر است: پدر در سال ۱۹۴۷سر از بیمارستان درمی‌آورد، از غذا خوردن سر باز میزند و در نتیجه از گرسنگی می‌میرد. سی سال قبل‌تر هم مادر گورکی بر اثر گرسنگی، این بار ناشی از قحطی ارمنستان مرده بود. دروغ‌های گورکی صرفاً به ایل و تبارش منحصر نمی‌شود. فرضاً در مورد تحصیلاتش هم گزافه‌گویی‌هایی نظیر تحصیل در مدرسه‌ی طراحی معروف رودآیلند و یا فارغ‌التحصیلی‌اش از دانشگاه براون کرده است.

یا از اریک فون اشتروهایم (۱۹۵۷-۱۸۸۵) یاد کنیم، کارگردان شهیر سینمای صامت و بازیگری که سیمایش با آن عینک تک‌چشمی در نقش افسر اشرافی فیلم توهم بزرگ رنوار همیشه در یادها زنده است. فون اشتروهایم البته فون نبود اشتروهایم خالی بود. پسر کلاه‌فروش یهودی در اتریش که اجازه‌ی خدمت در ارتش امپراتوری اتریش را پیدا نمی‌کند، اما در مهاجرت به آمریکا خود را اشراف‌زاده‌ای با سابقه‌ی نظامی‌جا می‌زند و موفق هم هست، تا پس از مرگش که حقیقت آشکار می‌شود. آرتور لنینگ، زندگی‌نامه‌نویس او، می‌گوید که اشتروهایم در طول زندگی روایت‌های مختلفی از گذشته‌اش نقل می‌کند. در ۱۹۱۹به مصاحبه‌گر خود می‌گوید:

پدرم کنت بود و مادرم قبل ازدواج با او بارونس و ندیمه‌ی امپراتور الیزابت.

پس شما کنت هستید؟

– (اشتروهایم با فروتنی) چیزی شبیه «کنت قبل از این»، عناوین در اتریش دو زار هم نمی‌ارزد. در هر حال من مدت‌هاست که شهروند آمریکا هستم به چنین زلم‌زیمبوهایی نیاز ندارم.

که حتی شهروند آمریکا بودنش هم در این زمان کذب است، چون در ۱۹۲۶شهروند آمریکا می‌شود. به هر حال بعدتر پدرش را به افسر عالی‌رتبه تغییر سمت می‌دهد، هر چند مادرش همچنان ندیمه‌ی ملکه باقی می‌ماند. در جایی دیگر پدرش کارگزار دولت می‌شود و در جایی دیگر فرمانده‌ی نظامی ‌و به هر تقدیر، هر تغییری هم صورت گیرد، او در رده‌های بالای شغلی و خانوادگی باقی می‌ماند.

همچون مورد گورکی که دروغ‌ها به گذشته‌ی خانوادگی‌اش ختم نشد، اشتروهایم هم لاف‌های بسیاری زد از جمله دستیاری گریفیث به هنگام کارگردانی تولد یک ملت و بازی در آن، در حالی که اساساً به هنگام ساخت فیلم حضور نداشته است. لنینگ چنین سرجمعی از زندگی او به دست می‌دهد:

«اشتروهایم علی‌رغم اخلاص هنری، مظهر دروغ گویی بود. زندگی‌نامه‌ی خودنوشته‌اش، مصاحبه‌هایش، گفته‌هایش به زندگی‌نامه‌نویسان آشکار می‌کند که این رئالیست اعظم پرده‌ی سینما در زندگی شخصی خود را اسیر واقعیت نمی‌ساخت. حقیقت به‌ندرت مزاحم خاطرات او می‌شد، حتی در سال‌های پایانی عمرش که علی‌القاعده دغدغه‌ای نداشت -یا شاید هم دغدغه‌ی بیشتری داشت».

گورکی و اشتروهایم هر دو جلای وطن کرده، در کشور میزبان زمینه را مهیا می‌بینند تا گذشته‌ی خویش را مطابق میل خود دستکاری کنند. اما چرا ترجیح می‌دهند به جای اخلاص و صداقت درباره‌ی خویشتن به داستان‌سرایی‌های جذاب بپردازند؟ افسانه‌بافی‌های پناهجو توجیه‌پذیر هستند: فریب‌هایی در شرایط اضطراری، فریب‌هایی موقتی برای زندگی بهتر و یا رهایی از شرایطی مهلک. اما در شرایط عادی چرا مهاجرین هنرمند ما، پروژه‌ی دروغ‌های به‌مرور متناقض را انتخاب کردند؟

بحثی در فلسفه‌ی خویشتن است که آدمی‌را رویاروی دو قطب روایت‌گرایی و مقطع‌گرایی می‌بیند. در قطب روایت‌گرایی آدمی ‌برای خود در درازنای زمان قائل به پیوستگی و انسجام تام و کامل است. در تصور فردی که به قطب روایت‌گرایی متمایل است، تجربه‌ی گذشته‌ی دور او از خود در آینده‌ی دور او تداوم و حضور دارد. اما فرد مقطع‌گرا فاقد چنین چشم‌اندازی از خود است یا چنین برداشتی ندارد (یا بسیار کم‌رنگ است) که تجربه‌ی گذشته‌ی دور او از خود در آینده‌ی دور نیز پابرجاست. به عبارت ساده‌تر برداشتی قطعه‌وار از خویشتن دارد و انسجام کمی‌میان بخش‌های مختلف زندگی خود می‌بیند. به این ترتیب برای روایت‌گرا بودن باید گرایش به این داشت که زندگی را همچون داستانی متداوم دید. و در مقطع‌گرایی از چنین گرایشی کم‌تر اثری هست. می‌دانیم که کلاً روایت در دهه‌های اخیر جایگاه خطیری در حوزه‌های مختلف علوم انسانی و حتی پزشکی پیدا کرده است. نگاه کلی چنین است که تجربه‌ی زیستی آدمی‌همچون روایت یا داستان است. طبعاً در تقابل روایت‌گرایی و مقطع‌گرایی، این اولی است که دست بالا را پیدا می‌کند.چنان‌که در نزد بعضی همچون چارلز تیلور فیلسوف، روایت شرط بنیادی شناخت فرد از خویشتن است. به همین نحو، این روایت‌گرایی است که فرضاً واجد شاخصه‌ی اخلاقی حس مسئولیت‌پذیری شناخته می‌شود. در نگاه ساده، روایت‌گرا مسئولیت نتایج اعمال خود را می‌پذیرد ولی مقطع‌گرا که می‌پندارد عملی اتفاق افتاد و بعد عمل دیگری اتفاق افتاد، فردی غیرمسئول می‌شود.

در سال ۲۰۰۴، گیلین استراوسن فیلسوف، مقاله‌ای بسیار بحث‌انگیز تحت عنوان «علیه روایت‌گری» منتشر ساخت که در آن فضایل زندگی مقطع‌گرا را برمی‌شمرد و شائبه‌هایی نظیر عدم مسئولیت‌پذیری را رد می‌کرد. چون مثلاً احساس تعهد و ادای وظیفه چیزی مربوط به تجربه‌ی حال و هم‌اکنون است و در نتیجه مقطع‌گرا همان احساس وظیفه‌ی روایت‌گرا را دارد و نه کم‌تر. او افرادی نظیر مونتنی، لارنس استرن، کالریج، استندال، ویرجینیا وولف، بورخس، فرناندو پسوا، آیریس مرداک، امیلی دیکینسون را مقطع‌گرا خواند. و در طیف روایت‌گرا افلاطون، اگوستین، هایدگر، داستایفسکی، گراهام گرین و اولین وو را معرفی کرد.

اما مهم برای ما شاید این ویژگی است که استراوسن برای فرد روایت‌گرا برمی‌شمرد: «فرد روایتی به هنگام اندیشه درباره‌ی زندگی خود، ناخودآگاه گرایش به ابداع، گونه‌ای داستان‌پردازی- دروغ‌بافی، افسانه‌بافی، تجدیدنظرطلبی- دارد.» روایت‌گرا در پیوندی که میان کنش‌های زندگی خود برقرار می‌سازد، دست به حذف بعضی جزئیات و پررنگ ساختن جزئیاتی دیگر می‌زند تا روایتی هرچه بیش‌تر سامان‌یافته و اقناعکننده برای خود و دیگران ارائه دهد. حال آن که مقطع‌گرا که بیشتر در حال زندگی می‌کند، اساساً دغدغه‌ی تمی اصلی یا طرح داستانی اقناع‌کننده برای زندگی خود ندارد

می‌توان گفت که مهاجرین غالباً به قطب روایت‌گرا گرایش دارند. این آینده‌نگری و حرکت برای تبلور توانایی‌ها یا خواسته‌هایی که فرد از خود در نظر دارد، مگر چیزی غیر از روایت است؟ تنها کافی است این گزاره‌ی مکرر را به یاد آوریم که:«مهاجرت می‌کنیم تا آینده‌ی بهتری را برای فرزندمان رقم زنیم». به بیان دیگر، یکی از مهم‌ترین توجیهات زندگی آدمی یعنی آوردن فرزند (گذشته‌ی دور) در مهاجرت است که به ثمر خواهد نشست (آینده‌ی دور). اگر قطب روایت‌گرا در مهاجرین چیرگی داشته باشد، خصیصه‌ی تجدیدنظر‌طلبی در خاطرات گذشته و افسانه‌سرایی در باب آن هم، در میان این گروه بروز بیشتری خواهد داشت.

آرشیل گورکی و اریک فون اشتروهایم هم روایت‌گرانی بودند با خصیصه‌ی قوی داستان‌پردازی. برای گورکی در تصویر منسجمی‌که از خود در نظر داشت، تبار ارمنی- ترکیه‌ای خطای شخصیت‌پردازی بود که طرح داستانی را سست می‌کرد. سیمای اشرافی‌منش اشتروهایم هم با پیشینه‌ی طبقاتی واقعی‌اش جور درنمی‌آمد. پس هر دو به‌حق، این نقایص روایی را حذف کردند و حکایت‌های قانع‌کننده‌ای برای خود و دیگران را جایگزین ساختند.

این دو دروغگوی در بسیاری موارد شرمسار، هیچ شباهتی به لوسین فروید نقاش (۱۹۲۲-۲۰۱۱) نداشتند که در کودکی به همراه خانواده‌اش از آلمان به انگلیس مهاجرت کرد و رک‌گویی و صداقت را سیلی‌وار توی صورت اطرافیانش می‌زد. فروید که گذشته‌ی دوری نداشت که آن را دستکاری کند، در مدرسه هم‌کلاسی‌هایش را به باد کتک می‌گرفت چون زبان انگلیسی آن‌ها را نمی‌فهمید. در نظر بیاوریم آلمانی افتضاح اشتروهایم علی‌الظاهر اشرافی‌منش جلوی بیلی وایلدر متحیر و روسی‌ندانی گورکی مدعی روس بودن را جلوی جماعت روس. فروید که فرزندان بسیاری به این جهان آورد و پدری غالباً غایب بود به یکی از پسرانش که از دست او به خاطر غیبت همیشگی عصبانی شده بود و بعداً عذرخواهی کرده بود که رفتار تندش باعث تشویش خاطر پدر شده است، چنین پاسخ می‌دهد: «البته لطف داری که این حرف را می‌زنی ولی قضیه این جوری نیست. چیزی به نام اراده‌ی آزاد وجود ندارد. آدم‌ها کاری را باید بکنند که باید بکنند» آدم‌ها کاری را باید بکنند که باید بکنند؟ آن هم در جواب پسری نادم. جداً یک مقطع‌گرای تمام و کمال. البته لابد نه از آن نوعش که گیلین استراوسن بپسندد.

 

 

 

 

 

 

 

وزارت امور خارجه: هموطنان تا اطلاع ثانوی از سفرهای غیرضروری به ترکیه بپرهیزند

$
0
0

 

وزارت امور خارجه: هموطنان تا اطلاع ثانوی از سفرهای غیرضروری به ترکیه بپرهیزند

.

http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2264

-وزارت-امور-خارجه-هموطنان-تا-اطلاع-ثانوی-از-سفرهای-غیرضروری-به-ترکیه-بپرهیزند

.

 به گزارش ایرنا، وزارت امور خارجه به دنبال تهدیدات امنیتی در ترکیه اعلام کرد: نظر به شرایط خاص در کشور ترکیه طی روزهای اخیر، به کلیه هموطنانی که قصد مسافرت به این کشور را دارند، توصیه اکید می گردد تا اطلاع ثانوی، از انجام مسافرت های غیر ضروری به این کشور اجتناب کنند.

سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا هم دوشنبه شب به دنبال ترور سفیر فدراسیون روسیه در آنکارا با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که فعالیت سرکنسولگری ایران در استانبول، ترابوزان و ارزروم روز سه شنبه تعطیل است.

در اطلاعیه سفارت آمده است: ارائه کلیه خدمات کنسولی در سرکنسولگری های جمهوری اسلامی ایران در استانبول، ترابوزان و ارزروم از روز سه شنبه مورخ 30 آذرماه 1395 تعطیل خواهد بود و از هموطنان گرامی درخواست می شود از مراجعه به این اماکن خودداری کنند.

آندره گنادی اوویچ کارلوف سفیر فدراسیون روسیه در ترکیه دوشنبه شب از سوی یک مامور نیروی ضربتی پلیس در نمایشگاه هنرهای معاصر در آنکارا ترور شد و جان خود را از دست داد.

نمایندگی های سیاسی برخی کشورها از جمله روسیه و جمهوری اسلامی ایران در ترکیه در چند روز گذشته به دنبال آزادسازی حلب شاهد تظاهرات گروه های افراطی بوده است.

 

 

مراسم گرامیداشت یاد واروژان هاخباندیان موسیقی دان و آهنگساز

$
0
0

مراسم گرامیداشت یاد واروژان هاخباندیان موسیقی دان و آهنگساز

.

http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/2259-

مراسم-گرامیداشت-یاد-واروژان-هاخباندیان-موسیقی-دان-و-آهنگساز

.

 

مراسم گرامیداشت یاد واروژان هاخباندیان موسیقی دان و آهنگساز به مناسبت هشتادمین زادروزش جمعی از دوستداران و علاقمندان به هنر با حضور در خانه این هنرمند و بردن گل بر سر مزار وی و گرامی داشت یاد دیگر هنرمندان ارامنه برگزار شد.

 

ابتدای مراسم علاقمندان حاضر در برنامه، ابتدا از خانه ای که ایشان در آن اقامت داشتند بازدید و سپس از استودیو پاپ دیدن کردند. در بخش بعدی این گرامی داشت، علاقمندان با حضور در بوراستان خاوران (آرامستان) و با حضور خانواده ایشان با اهدای گل در کنار آرامگاه واروژان یادش را گرامی داشته و در ادامه بر سر مزار بزرگان عرصه هنر خفته در این دیار؛ همچون ساموئل خاچیکیان (کارگردان) آرمان هوسپیان (بازیگر، کارگردان و تهیه کننده سینما) لوریک میناسیان (هنرپیشه) و ... همچنین بنای یادبود شهدای ارامنه حضور پیدا کردند. ویگن داوودی از صدابردان پیشگام و از دوستان نزدیک آقای واروژان اعلام کرد: تمامی پارتیتورهای واروژان جمع آوری و در کشور ارمنستان اجرا مجدد شده و به زودی در قالب یک DVD به بازار عرضه و در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت و سردیسی از این هنرمند فقید تهیه که در آینده ای نزدیک در کنار مزار ایشان نصب خواهد شد.حمید ناصحی، منتقد و رونامه نگار موسیقی نیز اظهار داشت: از ابتدای سال 1395 کار اجرای برای تدوین کتاب "واروژان فقید"با مصاحبه با خانواده، موسیقدان های برجسته و اهالی هنر آغاز و بزرگانی همچون؛ آرمیک دشچی زاده، روبرت نقلی، ناصر چشم آذر، لوریس چکناواریان، احمد پژمان، اردلان سرافراز، پری زنگنه و ... انجام شده و در کنار آن در حال جمع آوری یادداشت ها، پارتیتورها و ... از ایشان هستیم تا به همراه مقالات پژوهشگران و صاحب نظران عرصه موسیقی و عکس های منتشر نشده از ایشان هستیم تا در کتاب مذکور گنجانده شود. برنامه "هشتادمین زادروز واروژان"به همت تارنمای سفرنویس و همکاری شورای خلیفه گری ارامنه برگزار شد.

 

 

 

دین و خشونت و برداشت های متفاوت و تاثیر گذاری اجتماعی

$
0
0

دین و خشونت و برداشت های متفاوت و تاثیر گذاری اجتماعی 

.

http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2262-

افق-دین-و-خشونت-و-برداشت-های-متفاوت-و-تاثیر-گذاری-اجتماعی

.

آقای رئیس، حضار گرامی،

با سلام،

ضمن خوشامد گویی به حضرت جاثلیق آرام اول و هیئت همراه، آزادسازی شهر حلب را به تمامی این عزیزان و کلیه آزادمردان جهان بالاخص مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای تبریک عرض می کنم.

ازمنظر این حقیر، بزرگترین دستاورد اخلاقیات دینی در زندگی جمعی و مناسبات اجتماعی، تکوین شرایط بازدارندگی در مورد پدیده هایی همچون کفرگویی به مقدسات دینی، اهانت به مفاهیم انسانی، و تحقیر ارزش های ملی است و بزرگترین دستاورد عقلانیت در طول تاریخ بشر قانون است.

فقدان اخلاقیات و عقلانیت بستر مساعد برای خشونت سازمان یافته و انواع جنایات علیه بشر از قبیل نسل کشی، تروریسم، تبعیض و ترافیکینگ را مهیا می سازد.

یکی از کلاسیک ترین مثال های تاریخی در این خصوص، فضای بی قانونی گسترده در حکومت عثمانی و عدم وجود قوانین بین الملل بازدارنده است که نهایتا منجر به وقوع دست کم شش نسل کشی سیستماتیک علیه ارمنیان، یونانیان،‌ آشوریان،‌ کردها، ایزدی ها و علوی ها در امپراتوری عثمانی و جمهوری ترکیه ما بین سالهای 1915 الی 1939 گردید.

عدم وجود قوانین بین الملل بازدارنده بستر مناسب را برای نسل کشی های بعدی را نیز فراهم آورد از جمله نسل کشی یهودیان، کولی ها، لهستانی ها و چینی ها در خلال جنگ جهانی دوم. مثال دیگر استفاده از جنگ افزار اتمی علیه ژاپن توسط ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ جهانی دوم است. توهین گسترده در یک دوره تاریخی پنجاه ساله، شرایط را برای کشتار گسترده فلسطینیان در نوار غزه را به خوبی به وجود آورد.

استانداردهای دوگانه، که در واقع روشی نوین برای دور زدن قوانین بین الملل است، مهم ترین بستر حقوقی برای شکل گیری تروریسم مدرن است که در قالب گروه های تکفیری همانند داعش و جبهه النصره شکل گرفته و تحت لوای دین موجبات کشتار مردم عراق و سوریه، آشوریان و ارامنه مسیحی، شبعیان،‌ ایزدی ها،‌ علویان و حتی کردهای سنی را فراهم ساخته اند.

پس از پایان دوران جنگ سرد، به موازات روند برقراری «نظم نوین جهانی»، اشاعه ایدئولوژی خطرناک «پایان ایدئولوژی» و ترویج لیبرال دموکراسی به منزله ایدئولوژی غالب، ایده دیگری نیز بنام «برخورد تمدن ها» پا به عرصه مناسبات بین المللی گذاشت که وظیفه داشت تا مسائل لاینحل ملی، اجتماعی،‌ اقتصادی و فرهنگی بجا مانده از دوران جنگ سرد را تحت الشعاع خود قرار دهد. مسائل ملی، اجتماعی،‌ اقتصادی و فرهنگی که در گذشته، با بر چسب هایی نظیر «تحرکات چپ کمونیستی» از یک طرف و «جریانات راست بورژوایی» از سوی دیگر، همواره مورد سرکوب تبلیغاتی قرار گرفته و هیچگاه مشمول حل عادلانه نمی شدند، در شرایط جدید جهانی با جنگ جدیدی ملون به رنگ و لعاب ضددینی، مورد هجوم قرار گرفتند.

بدین سان تلاش می شد تا استقلال بوسنی هرزه گوین و حق تعیین سرنوشت کوزوو در میان هیاهوی تبلیغاتی «جنگ نوین صلیبی» به فراموشی سپرده شود.

تلاش می شد تا مسئله فلسطین از مبارزه آزادیبخش به «عملیات تروریستی مسلمانان علیه اسرائیل» تنزل یابد. حق تعیین سرنوشت ارمنیان قراباغ به عنوان «جنگ دینی میان مسیحی و مسلمان» قلمداد شده و تلاش می شد تا مبارزه این مردم در بن بست «جنگ دینی» محصور گردد. در مسئله آزادی ایرلند شمالی نیز زمینه هایی چینش شد تا ضدیت کاتولیک ها و پروتستان ها در محوریت موضوع قرار گیرد.

حال چرا ایران از چنین صحنه های خشن، پلید و کریه بین المللی و منطقه ای مبر است؟ ایران کشوری است که در آن حدود دو هزاز و پانصد سال پیش منشور کورش هخامنشی تدوین شده است و براساس آن به پیروان ادیان مختلف آزادی نیایش داده شده و در عین حال همبستگی آنان تضمین گردیده است1). ایران کشوری است که در آن به آموزه های قرآن، کتاب آسمانی مسلمین در مورد خاستگاه مشترک ادیان توحیدی و اصل عدم تفاوت ماهوی میان پیامبران الهی ارج فراوان نهاده شده است2). ایران کشوری است که مبانی اخلاقی و حکومتی علی ابن ابی طالب، از بزرگان اسلام در هزار و چهار صد سال پیش، که به عدل، انصا و تلرانس دینی مشهور است، را بخوبی فرا گرفته،‌ بروز (update) کرده و در روش های مملکت داری به آن وفادار مانده است3). ایران کشوری است که در فرهنگ پرقدمت آن آموزه های اخلاقی غنی با عناصر پررنگ انسان دوستی به وفور یافت می شوند. در یکی از مشهورترین اشعار سعدی4)، در هفتصد و پنجاه سال پیش، یعنی زمانی که بسیاری از اقوام در جهل و بربریت می زیستند، اصول همزیستی ملت ها و نوع دوستی با زیباترین صنعت ادبی بیان شده اند.

ایران کشوری است که اصول دموکراسی را با سنت ها و اعتقادات ملی و دینی خود در آمیخته است. بیش از صد سال پیش بستر تعامل و گفتگوهای میان فرهنگی در قانون اساسی ایران تبیین شده و تاکنون حفظ و اجرا می شود. اقلیت های دینی ایران، ارمنیان، زرتشتیان، کلیمیان و آشوریان براساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، نه تنها در احوال شخصیه خود آزاد بوده و طبق موازین دینی خود در قبال آنها رفتار می کنند، بلکه نمایندگی های مجزا و مستقیم خود را در پارلمان کشور، یعنی مردمی ترین عرصه سیاسی کشور دارند.

بدینسان اخلاقیات و عقلانیت دینی، همواره دو باز وی قدرتمند برای ممانعت از خشونت و افراط گرایی بوده و خواهند بود.

در این خصوص مایلم سخنانم را با آموزه های دینی ام به پایان ببرم. در مفاهیم انجیلی آفریدگار «دوستدار عدالت» است و می خواهد به واسطه انسان های با تقوا و عاری از گناه، یعنی دارای عقلانیت و اخلاقیات والا، عدالت را بر ارض خاکی ساری و جاری سازد5).

1- در منشور کورش هخامنشی آمده است: «فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی که بسته شده بود را بگشایند. همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه های خود برگرداندم. خانه های ویران آنان را آباد کردم. همه ی مردم را به همبستگی فرا خواندم».

نک: http://shorehonar.mihanblog.com/extrapage/001

2- در آیه سوم سوره آل عمرانآمده است: «آن خدایی که قرآن را به راستی بر تو فرستاد که تصدیق کننده کتب آسمانی قبل از خود است و پیش از قرآن تورات و انجیل را فرستاد». در آیه 285 سوره بقره قرآن کریم نیز آمده است. «میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمی گذاریم...».

3- یکی از جالب ترین مبانی حکومتی علی ابن ابی طالب در نامه ای خطاب به مالک اشتر، فرمانروای مصر آمده است، که می گوید: «ای مالک، بدان که تو را به بلادی فرستاده ام که پیش از تو دولت ها دیده، برخی دادگر و برخی ستمگر. و مردم در کارهای تو به همان چشم می نگرند که تو در کارهای والیان پیش از خود می نگری و درباره تو همان گویند که تو درباره آنها می گویی... خدا هر جباری را خوار کند و هر خودکامه ای را پست و بی مقدار سازد... باید که محبوب ترین کارها در نزد تو،‌کارهایی باشد که با میانه روی سازگارتر بود و با عدالت دم سازتر و خشنودی رعیت را در پی داشته باشد زیرا خشم توده های مردم، خشنودی نزدیکان را زیر پای بسپرد و حال آنکه، خشم نزدیکان اگر توده های مردم از تو خشنود باشند، ناچیز گردد».

نک: http://www.parsine.com/fa/news/20095

4- قطعه شهر مشهور سعدی و ترجمه انگلیسی آن به این شرح است

http://ya-ho.persianblog.ir

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی

5- مزامیر 12-2/58 (Psalam 58/2-12)

 

 

 

 

جاثلیق آرام اول پس از پایان سفر خود به ایران به آنتیلیاس بازگشت

$
0
0

 

جاثلیق آرام اول پس از پایان سفر خود به ایران به آنتیلیاس بازگشت

.

http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/2265-

جاثلیق-آرام-اول-پس-از-پایان-سفر-خود-به-ایران-به-آنتیلیاس-بازگشت

.

جاثلیق آرام اول، پیشوای مذهبی ارامنه حوزه سیلیسی صبح دیروز پس از اتمام سفر خود به ایران، ایران را به مقصد لبنان ترک گفت.

جاثلیق (کاتوقیکوس) آرام اول طی این سفر 10 روزه که به منظور شرکت در هفتمین دور گفتگوهای اسلام و کلیسای ارمنی به ایران آمده بود دیدارهایی هم با مسوولین جمهوری اسلامی و همچنین جامعه ارامنه داشت.

این سفر هشتمین حضور رهبر مذهبی ارامنه حوزه سیلیسی به ایران را رقم زد.

رهبر ارامنه حوزه سیلیسی جهان، طی دیداری با رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: عقلانیت موجب می‌ شود تا میان اسلام و مسیحیت پُلی از تفاهم و همکاری به وجود آید و ما بدان اهتمام ویژه‌ ای داریم؛ از این رو پیشنهاد می‌ کنم گفت‌ و گویی با موضوعیت "نقش عقلانیت در اسلام و مسیحیت"برگزار شود.

وی همچنین با اشاره به دیدگاه اسلام و مسیحیت بر اعمال تروریستی و جریان‌ های تکفیری بر اهمیت گفت‌ و گوی بینادینی در جهان امروزی تأکید کرد و گفت: انتظار ما این است تا با انجام گفت‌ و گوهای دینی اسلام و کلیسای ارمنی حوزه سیلیسی و اندیشیدن عمیق‌ تر همراه با عقلانیت و اخلاق دینی، بتوانیم بر خشونت غلبه کنیم.

خاطر نشان می کند که جاثلیق آرام کشیشیان یک روز قبل از ترک کشورمان با حضور در تحریریه روزنامه آلیک با مسوولین و خبرنگاران این روزنامه دیدار کرد.

 

 

 

Viewing all 9359 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>