Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9369

آیا نیستی قابل تعریف است ؟

$
0
0

آیا نیستی قابل تعریف است ؟

گارگین فتائی

 

داشتم در مورد نیستی فکر می کردم و اینکه آیا می توان آن را تعریف کرد یا نه که به این نتایج رسیدم

اگر بخواهیم وجود نیستی را ثابت کنیم و بگوئیم نیستی هست در واقع دچار تضاد شده ایم زیرا می خواهیم نیستی را به هستی بیاوریم یعنی وقتی می گوئیم نیستی وجود دارد یعنی نیستی را داخل در وجود و هستی آورده ایم در حالی که هستی و وجود درست نقطهء مقابل نیستی است .

اگر هم بگوئیم نیستی نیست آن وقت می شود منفی در منفی که تبدیل به مثبت می گردد زیرا وقتی می گوئیم نیستی نیست به معنی آن است که هستی هست .

در عالم واقع هم چیزی نیست و نابود نمی شود بلکه تغییر حالت داده و تبدیل به حالتی دیگر می شو مثلاً وقتی لیوانی می شکند آن لیوان نابود نمی شود بلکه تبدیل به خرده ها و تکه های کوچک تر می گردد .

پس به این نتیجه رسیدم که

عقل انسانی با منطق خود ،قادر نیست نیستی را تعریف کند  .

الز سوی دیگر با خود اندیشیدم اگر ما قادر به تعریف نیستی نیستیم پس واژهء نیستی چگونه وارد فکر ما و ادبیات انسانها شده است ؟

در اینجا بود که من در مورد مفهوم نیستی سر در گم  شدم .

شما در این مورد چه می اندیشید !؟

 

 

 

آقای محمد خطیبی مدیر وبلاگ فوتون....Photon در این باره پاسخ مبسوطی داد ه که خواندن آن برای خوانندگان می تواند جالب و مفید باشد لذا آن را داخل کادر آوردم

 

پاسخ آقای محمد خطیبی

مدیر وبلاگ فوتون....Photon

http://photon2.blogfa.com/

 

سلام دوست گرامي. ببخشيد كه من معمولا ميام

اين چيزا رو از نظر خودم جواب ميدم آخه من يه مدتي فلسفه غرب و فلسفه ي مسيحيت و فلسفه ي اسلام كار كردم. از طرفي رشته تحصيليم هم رياضي فيزيكه و معمولا در جواب به اين سوالا از پروسه ي رياضي استفاده مي كنيم.ببينيد گفته ميشه ما دو تعريف داريم. اولا ماهيت و ثانيا وجود.از طرفي ما دو مفهمو تعبير ميكنيم. اولا وجود و ثانيا عدم. عدم به ذات قابل تصوير نيست. مثلا ما نميتونيم بگيم كه بدي وجود داره. هر چيز كه هست توسط خدا آفريده شده و اگر بدي هم باشه پس خدا آفريده و رسيدن به اون شرط كماليه. اما صفاتي تعريف ميشن به نام صفات ثبوتيه كه به خدا نسبت داده نميشه و حاصل نقص انسانه. از اين جهت به واقع بدي وجود نداره بلكه بدي عدم وجود خوبيه!

ديگه چه چيز هايي هست؟ واضح تر بگم. ما در فيزيك گرما رو جنبش ذرات تعريف ميكنيم اما سرما چي؟ اصل سرما چيه؟ ما براي سرما تعريفي قايل نميشيم و ميگيم سرما عدم وجود گرماست يا تاريكي عدم وجود نوره. اما در جهان هستي عدم مطلق وجود نداره. يعنب فضاي بين سياره اي عدم نيست و اتفاقا قابل تصوره كه به اون ميگن انرژي سياه .فعلا گفته ميشه وجود همه ي انرژي ها و مواد بسته به تغيير اون انرژيه و همونه كه بيگ بنگ رو به وجود آورده و دايما در حال تبديل به ماده و انرژيه و انرژي هم به اون تبديل ميشه.جهان قابل درك ما فقط يك سوم انرژي سياهه كه هست ولي نه به صورت لمسي و احساسي قابل درك نيست!

پس چطور عدم قابل درك ميشه؟ شما اگر در رياضيات مبحث گراف رو خونده باشيد خواهيد ديد كه بعد از گراف ضابطه اي به نام شاخص اويلر تعريف ميشه و اين شاخص فضا رو ميسازه! و در رابطه از فضا هاي تك بعد و بي بعد تا بي نهايت بعد ادامه پيدا ميكنه! اما اين در مورد بحث رياضيات و انتزاع اونه .در مورد طبيعت مادي و ذهن انسان چه ميشه گفت؟ پاسخ مثبته.شما مفهومي رو به نام عدم ميسازيد وقتي ساختيد به اون مكان داديد و محدودش كرديد و هر تعريف مفهومي قابله دركه!

دوست عزيز اگر بخواهيد اين مفهوم رو ميتونم در قالب پستي بيشتر بازكنم .اگه مايل بوديد خبر بديد حتما تو وبلاگم مفهوم خود زايي ذهن و تكامل سير هاي موازي رو مينويسم. البته اين مطالب رو در كتابي كه دارم مينويسم كاملتر توضيح دادم.

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9369

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>