اصلی ترین مشکل مهاجرت های کنونی

اصلی ترین مشکل مهاجرت های کنونی

گارگین فتائی

مهاجرت از همان بدو تاریخ در بین انسانها رواج داشته و البته در دوران باستان به صوورت گروهی بوده .

مهاجرت ها می  تواند ناشی عوامل مختلفب یاشد .

1: مهاجرت به علت شرائط آب و هوایی

نظیر مهاجرت آریائیها از سیبری و نواحی شمالی دریاچه ارال به سمت جنوب آسیا که به علت دسته جمعی بودن ، مشکلات ناشی از مهاجرت های فردی در آن موقع کمتر احساس می شده است..

2: مهاجرت به علت خشک سالی

نظیر مهاجرت آفریقائیان از مناظق خشک به مناطق سرسیز.

3: مهاجرت به علت جنگ

نظیر مهاجرت اتباع کشورهای درگیر در جنگ جهانی دوم به ممالک مستعمره خود و یا مهاجرت از افغانساتان و عراق به نقاط دیگر جهان.

4: مهاجرت های اقتصادی

نظیر مهاجرت به علت بیکاری گسترده در کشور مبدا و گرانی و تورم و امکان یافتن راحت تر کار در کشور مقصد.

5: مهاجرت های اجتماعی

نظیر مهاجرت یک قوم یا ملت یا گروه یا پیروان یک مذهب خاص از کشور مبدا به علت اعمال فشارها و محدودیت ها بر آنها به سمت کشوری دیگر.

6: مهاجرت های عقیدتی

نظیر مهاجرت افرادی که از لحاظ ایدئولوژیکیا سیاسی مخالف قوای حاکم در کشور مبدا هستند ویا تحت فشار و مضیغه می باشند.

7: مهاجرت به خاطر موقعیت و امکانات بهتر

یعنی در کشور مقصد نسیت به کشور مبدا امکانات مالی و اقتصادی و صنعت و تکنولوژیکی بهتری هست که زندگی را راحت تر ساخته است .

8: مهاجرت به خاطر ادامه تحصیل

این مورد هم بیشتر شامل قشر تحصیل کرده و دانشجو و البته در جهت ادامه تحصیل در سطوح بالاتری از علم در ممالکی هست که دارای زیرساخت های قوی در این زمینه هستند.

روش های مختلفی برای مهاجرت وجود دارد و البته افراد زیادی هم منبع درآمدی در این زمینه برای خود درست کرده و به کاسبی می پردازند.

این مهاجرت ها هم می تواند مستقیما ازطریق  سفارت مربوطه پی گیری شود و یا از طریق شرکت ها و نمایندگیهای این کار که آنها هم به این سفارت خانه ها ارتباط دارند.

معمولا برای مهاجرت شرائط متعدد و مختلفی اعمال می شود و حتی در برخی از حیطه ها و نیزبرخی از کشورها این شرائط بسیار سنگین است

یه عنوان مثال برای ادامه تحصیل در دانشگاههای آمریکا و اقامت در کانادا باید مبالغ زیادی پول همراه خود داشته باشید تا دولتهای آنها مطمئن شوند شما از پس مخارج خود بر خواهید آمد.

از نیمه دوم قرن بیستم مهاجرت از نقاط مختلف جهان به اروپا و آمریکا و اقیانوسیه چندین برابر شده که علت آن امکانات بیشتر و امکان تحصیل در سطوح بالاتر و درآمد بهتر و دسترسی آسان تر به کار بوده است .

اما مهاجرت با همه نکات مثبتی که شاید داشته باشد دارای نکات منفی آزار دهنده ای نیز می باشد

1: دوری از وطن

شما وقتی اقدام به مهاجرت می کنی آن هم به ممالکی که سنخیت و تشابه فرهنگی با شما ندارند تبعا روز به روز از فرهنگ  خودت دور می افتی و چون سالها به آن فرهنگ و محیط خو گرفته بودی این دوری برای شما به صورت بغض و دلتنگی حتی تا پایان عمرتان باقی خواهد ماند.

روزهایی می ّید که شما حتی آرزوی خوردن یک بستنی سنتی و یا داد زدن مسافرکشها ، داد زدن میوه قروشیها در کوچه ها ، خوردن آبگوشت و کباب و نظایر اون رو می کنی و این در حالیه که اون صفا و صمیمیتی که در مملکت خودت حس می کردی در اونجا احساس نخواهی کرد.

گویی همه چیز زندگی مصنوعی است و مردم شاد نیستند اگر کف میزنند خیلی شل و گویی همه منگ هستند

2: شروع کردن از صفر

این مشکل دردناک ترین مشکل مهاجرت است  . البته اگر از سنین کم افراد از کشور خارج شوند این مشکل زیاد قابل حس نیست اما اگر افرادی با سن زیاد که در کشور مبدا خود دارای کار و مغازه و اسم و رسمی بودند و یا در حیطه های علمی و فرهنگی کار می کرده و معروف بودند و مقالات مختلفی در مجلات و روزنامه ها نوشتند و در زندگی اجتماعی و رفتن به سمینارها و تشکل ها فعال بوده اند ، با رفتن به مملکت مقصد واقعا احساس حقارت شدید می کنند زیرا احساس می کنند از آن همه موقعیت و شهرت به صفر و حتی زیر صفر رسیده اند که دوباره باید به کلاس زبان رفته و خیلی از امور اداری و غیره را از نوع باید  یاد بگیرند بدون اینکه یادآوری شود که انها در گذشته چه کسانی بوده اند

3: کبوتر با کوبتر باز با باز

در خارج از کشور مبدا معمولا اهالی هر کشوری سعی می کنند هم وطنان خود را پیدا کرده وبا آنها کار و تحصل کرده و رفت و امد داشته باشند چون زبان همدیگر را بهتر می فهمند .

اما مشکل اینجاست که در این مورد ، نوعی اجبار حاکم است یعنی چون افراد هم وطن در کشور مقصد کم هستند بنابراین همگی باید با هم بسازند با انواع رفتارها و اخلاقهای مختلف و این امر برای خیلیها مشکل ایجاد می کنند زیرا نمی توانند رفتار هم را تحمل کنند و مثل کشور مبدا هم زبان دیگری نیست تا پیش او بروند.