چهار لطبفه یا مثلاً لطبفه
1: چینی و آینه
یه بار چینیه میشینه جلوى آینه هرچى شکلت درمیاره تصویرش تو آینه تکون نمیخوره
بعد متوجه میشه آینه نیست، داداششه که روبروش نشسته
2: قیافه
یارو قیافشو از نمای دور ببینی یاد ارواح خبیثه میفتی !
بعد نوشته : نمیدانم کدامین مانع مرا از تو دور کرده ؟
آخه لامصب تو خود مانعی
اعتماد به نفس تو رو اگه کفتار داشت الان طاووس بود !
3: پسر خوش تیپ
97 ﺩﺭﺻﺪ پسرایﺧﻮﺷﺘﯿپ ﺩﻭﺳﺖ دختر ﻧﺪﺍﺭﻥ
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻦ ﭼﺮﺍ !؟
ﭼﻮﻥ ﻫﺮﮐﯽ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ پسره ﺑﺎ ﺍﯾﻦ تیپش 100 ﺗﺎ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﮑﺎﺭ
ﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻢ !
4: اون ور خیابون
یه نفر از یه رهگذر می پرسه
آقا اون ور خیابون کجاست
میگه اون ور خیابون اون وره
میگه همین الان از اون ور اومدم
گفتن این وره