چند مشکل
گارگین فتائی
نبود تسهیلات برای ازدواج
نیازی به گفتن نیست که چه از بعد روان شناختی و چه دینی تاکید بر ازدواج شده و ادیان هم بر این امر صحه گذاشته اند.
البته درسته که شرط اول در هر ازدواجی عشق متقابل و دوجانبه است و حتی خیلیها حاضرند تنها با همین عشق و با کمترین توقعات با هم بسازند اما واقعیت امر اینه که نمیشه نقش پول رو در ازدواج نادیده گرفت.
بالاخره این زوح تازه مزدوج باید جائی رو برای زندگی اجاره کنند و شکم خودشون رو سیر کنند و از عهده مخارج آب و برق و گاز و تلفن و اینترنت و غیره بر بیان.
از طرف دیگه اگه بچه ای وارد زندگیشون شد تبعا خرجوش بیشتر میشه .
بنابراین الان نمیشه تنها با شعار دادن ازدواج کرد .
از طرف دیگه در حال حاضر مخارج زندگی که ساده ترین نمونش پول پیش سرسام آور برای اجاره خونست انقدر بالا هست که خیلی از زوج ها نمی تونند بدون کمک نزدیکان خودشون از عهده اون بر بیان.
این در حالیه که چندین ساله که نهادهای مختلف دولتی و حکومتی بر امر ازدواج تاکید فراوان می کنند اما متاسفانه تسهیلات و امکاناتی که برای ازدواج در نظر گرفته میشه در حد هیچه.
نه تنها نهادهای مسئول بلکه تمامی بخش های دولتی و همچنین نهادهای مسئول اقلیتهای دینی هم باید تا حد امکان زمینه های لازم رو برای تداوم مالی یک ازدواج فراهم بیارند از در اختیار گذاشتن واحد های اجاره ای با میزان اجاره بهای کم گرفته تا تسهیلات مالی مختلف برای زوح های تازه مزدوج و فرزندان آنها در غیر این صورت ما همچنان شاهد افزایش تجردها و بالا رفتن سن ازدواج خواهیم بود.
2: فقر فرهنگی
متاسفانه حدود دو دهه است که ما در ایران و خیابونهای مختلف شهرها وبخصوص شهرهای بزرگ شاهد بی اخترامیها و تحقیرهای مردم به همدیگه تحت عناوین مختلفی هستیم.
از برخوردهای رانندگی و طعنه زدن ها در پیاده رو ها گرفته تا دعوا در صفها و چشم چرانیها در کوچه ها و یا چپ چپ نگاه کردنها و دعواها و تکه پرانیها به پسرها و دخترها و غیره.
تبعا ان نتیجه فقر فرهنگی است
فقر فرهنگی تنها مختص به محله های پائین شهر و یا مسافرکش های خطی و کارگران ساختمانی و یا حاشیه نشینها نیست بلکه این توهین ها و تحقیرها در محله های بالای شهر از سوی افرادی که ثروتمند هستند نیز نمایان است .
همچنین است این تحقبر ها و زخم زبانها و خرد کردن شخصیتها از سوی کارمندهای ادارات و اقشار تحصیل کرده جامعه.
بنابراین فقر فرهنگی ارتباط مستقیمی با فقر و ثروت مالی یا تحصیلات و موقعیت های شفغلی نداره بلکه این شرائط اجتماع و طرز نگرش اونه که در همه سطوح باید تغییر کنه.
3: یک نواختی جهانی
در ایران اکثرا از این می نالند که روزها یک نواخته و مثل هم داره می گذره اما واقعیت اینه که این یک نواختی گریبانگیر کل دنیا شده در اصل در آمریکا بیش از هر کشور دیگری این یک نواختی حساس میشه به نحوی که اگه شما در آمریکا بودید می گفتید بک نواختی ایران قابل مقایسه با یک نواختی اینجا نیست.
در واقع گویا انسان دست به هر کاری می زنه باز نمی تونه ایجاد تنوع کنه .
حتی وقتی چیزی یا حرفه ای ایجاد میشه بعد از گذشت زمانی اون هم تکراری و یک نواخت میشه.
نمونه بازرش خود اینترنت و کامپیوتره که اوائل چه آب و تاب و شور و شوقی پشتتش خوابیده بود اما موبایل و اینترنت و شبکه های اجتماعی هم بعد از گذشت مدت زمانی دیگه هیجانن قبل رو ندارن.
انسان باید دائما دنبال تنوع بگرده چرا که این تنوع ها بعد از مدتی تبدیل به یک نواختی میشند.
4: خاکستر شدن اثار تاریخی
هر وقت که توی اخبار مختلف می شنوم که داعش باز یه دست گل به اب داده انقدر از کشته شدن انسانها ناراحت نمیشم که از تخریب آثار تاریخی و باستانی.
شما حسابش رو بکنید یک تمدنی در هزاران سال قبل برپا شده و برای دوام اثار این تمدن تلاشهای چندین و چند ساله و زحمتهای فراوان و صرف هزینه های هنگفت نگاه داری و مرمت این آثار شده که آخر سر داعش بیاد اونها رو با خاک یکسان کنه!.
حالا فکرش رو بکنید ما برای آیندگان خودمون اثاری رو به جا بزاریم
از کجا معلوم در آینده گروه تندورئی مثل داعش نیان و زحمات چندین و چند ساله ما رو تبدیل به پودر و خاکستر کنند!
5: افراط گرائی
ما در گوشه و کناار دنیا شاهد رشد گروه های مذهبی افراطی در همه ادیان هستیم از یهودیان افراطی گرفته تا گروهای شیعه و سنی افراطی در اسلام و مسیحیان افراطی و بودائیان افراطی .
این در حالیه که دنیای امروز دنیای تک وجهی و تک محوری نیست که تنها بتوان یک نوع اندیشه را بر آن حاکم ساخت.
در واقع دنیای کنونی دنیای تکثرها و تنوع هاست.
مذهبیون افراطی در هر چیزی با هم اختلاف داشته باشند و همدیگر رو قبول نداشته باشند در این امر متفق هستند که هر کس مرام خود را تنها مرام حق و درست دانسته و روشها و آئین های دیگر را غلط یا شیطانی یا کفر و نادرست دانسته و در واقع نوعی انحصار طلبی برای خود قائل بوده و به انحاء مختلف دیگران رو سعی در بی علاقه کردن به فرهنگ و ائین خود و گرابش به خودشان دارند و این البته روش بدون خشونت اونهاست اما عمئدتاً این گروهها بر اثر طرز فکر و عقیده برتری طلبی که در ذهن اونها القا شده است این حق رو برای خودشون قائلند که با پیروان ادیان و مذاهب دیگر مقابله کرده و به گمان خودشون بساط کفر و شرک و شبطان را براندازند.
یک مسیحی باید همسایه و همکار مسلملن خودم رو تحمل کنم و فرد مسلمان هم بیاد اونو تحمل کنه.
یک یهودی باید یک عرب و. یک عرب هم بیاد یک یهودی رو تحمل کنه.
بودائیان و مسلمانان باید همدیگر رو تحمل کنند.
همچنین است اقوام مختلف مثل کردها و عربها و ترکها و افغانیها و آشوریها و ارمنیها و غیره همگی باید همدیگر رو تحمل کنند و این کاملا مغایر با افراطی گری است.
این افراطی گری از طرف مخالفان به مذهب و خدا و متافیزیک حتی شدیدتر از مذهبیون داره اعمال میشه و گویا جهان اون تعادل عقیدتی لازم برا ثبات و صلح پایدار رو داره از دست میده.
6: جواز خشونت
در جند سال اخیر متاسفانه در ایران شاهد اسید پاشیهای سهمگین از سوی افراد مختلف بخصوص نسبت به بانوان بوده ایم که دلائل مختلفی داشته که تعدادی از اونها شخصی بوده اما گویا در این اواخر اسیدپاشی تحت عنوان مبارزه با بد حجابی در جامعه و از جمله در اصفهان رواج یافته .
البته بد حجالی بحث خودش رو داره اما اگر قراره کسی مجری قانون باشه این نهاد اجرائی و دستگاه قضائی و انتظامی کشوره نه اینکه افرادی خودسر تحت عقائدی افراطی خود راساً اقدام به اجرای قانون کنند اون هم بر اساس حرفهای شخصی که آتش کینه و نفرت و تعصب رو به جای خاموش کردن ، شعله ور تر و نیرومند تر هم کرده است.
این اعمال علاوه بر اینکه باعث رعب و وحشت شده یک جو اختناق فراهم میاره باعث دوری مردم از دین هم میشه چرا که اونها مواجه با قرائت خشک و خشونت آمیز از دین می شوند