ترک های عادل چه کسانی هستند و چرا مهم اند
نوشته: هایک دمویان
رئیس موزه نسل کشی ارمنیان
ترجمه: ورژیک محمودی
http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/680-ترک-های-عادل-چه-کسانی-هستند-و-چرا-مهم-اند
دست کم در پنج سال اخیر، درباره ترک هایی که ارمنيان را در طی نسل کشی نجات داده اند سخنانی شنیده ایم. باید اعتراف کرد که جمله «ترک هایی که ارمنيان را نجات داده اند» در گوش ارمنيان ناآشنا می آید، اگر نگوییم که موجب خشم می شود. اما آیا این داستان ها حقیقت دارند؟ آری، حقیقت دارند.
با این حال دو مسئله وجود دارد، که هنگام سخن گفتن از این موضوع باید آن ها را در نظر داشت. مسئله اول مربوط به تقسیم بندی رویدادها است. معمولا هنگام جنگ ها، کشتارهای جمعی، و بلاهای طبیعی، انسان ها رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهند. وقتی از نسل کشی ارمنيان سخن میرود، اولین و مهم ترین توصیف آن این است که کشتار جمعی و از پیش برنامه ریزی شده ارمنيان، از سوی دولت عثمانی سازماندهی شده، و بی تردید نسل کشی است.
افزون بر این، در مورد نسل کشی ارمنيان اکثریت جمعیت مسلمان دولت عثمانی، به جنایات برنامه ریزی شده از سوی دولت بازتاب مثبتی داشت. آن ها این سیاست را عملیاتی در جهت امنیت مملکت می شمردند. همچنین فرصت خوبی می دانستند برای ثروتمند شدن از طریق غارت و غصب دارایی ارمنيان. برای مسلمانان افراطی امپراطوری عثمانی نیز فرصتی بود تا از طریق کشتن «کافران»، راه خود به بهشت را هموار کنند. شرکت توده های انبوه ترک، از جمله زنان و کودکان ترک و کرد، در جنایات علیه ساکنان مسیحی امپراطوری عثمانی را می توان به تبلیغات جنگی دولت ترک های جوان، بخصوص اعلام جهاد در اواخر نوامبر 1914، اندکی پس از ورود عثمانی به جنگ جهانی، نیز مربوط دانست. اعلام جهاد در منسجم کردن مسلمانان عثمانی برای کمک به کشتار برنامه ریزی شده ارمنيان و مسیحیان دیگر از سوی حکومت، تاثیری سرنوشت ساز داشت. شرکت انبوه ترکان در جنایات علیه ارمنيان، در اطلاعیه ای که از سوی دریادار ریچارد وب، کمیسار عالی استانبول، به کنفرانس صلح پاریس فرستاده شده به روشنی آمده است. (13 آوریل 1919).
«برای مجازات همه مجرمان جنایت علیه ارمنيان، ضروری است که همه ترک ها را بطور انبوه به مجازات برسانیم، از این رو، پیشنهاد من این است که هم در سطح ملی، با تجزیه «مرحوم» امپراطوری عثمانی، و هم در سطح انفرادی، با محاکمه مقامات عالی رتبه ای که در فهرست من جای دارند، و کسانی که سرنوشت آن ها می تواند برای دیگران سرمشق باشد، مجازات ها اعمال شود».
این بدین معناست که نمایندگان دول متفق پس از اتمام جنگ به ناممکن بودن مجازات همه ترک های شرکت کننده در این جنایات پی برده بودند.
مسئله دوم مربوط به توجه رو به افزایش به موضوع «ترک های عادل» و لزوم طبقه بندی موارد نجات است. اکنون در آستانه صدمین سالگرد نسل کشی ارمنيان، شاهد بررسی های گسترده درباره دو موضوع داغ در ترکیه و بیرون از مرزهای آن هستیم. موضوع نخست درباره آن ترک هایی است که ارمنيان را نجات داده اند، و دوم مربوط به اصطلاحاً «ارمنيان پنهان» است، یعنی کسانی که تا امروز در ترکیه زندگی می کنند. برای انجام تحقیقات بر روی این موضوع و جمع آوری مستندات، امکانات گسترده ای در اختیار قرار گرفته، و علاوه بر آن، در سال های اخیر چندین کنفرانس بین المللی درباره این موضوع برگزار شده است. متاسفم اگر برنامه های تدارک دیده و دورنماهای خوشبینانه برخی را بر هم می زنم، اما باید بگویم که با تمرکز بیشتر بر موارد نجات ارمنيان، که صحت آن ها را در بالا تائید کردم، با نه چندان دشواری، می توان دریافت که ما با یک استراتژی روشن برای منحرف کردن مسئله اصلی نسل کشی به سوی موضوعی فرعی سر و کار داریم. اگر چه این اقدامی در تائید یا نفی نسل کشی نیست، با این حال، غرض از این گونه تاکیدات در زمینه موضوع نسل کشی، در الویت و برتری قرار دادن این داستان ها است.
خنده دار خواهد بود اگر بگوییم که آری نسل کشی ارمنيان اتفاق افتاده، اما در حین این «وقایع دردناک» ترک هایی هم بوده اند که ارمنيان را نجات داده اند. هر گونه تلاش برای تغییر دادن روایت اصلی نسل کشی ارمنيان و هر گونه کمک مالی برای یاری رساندن به چنین اقدام هایی بی ثمر خواهد بود و تاثیری منفی بر آشتی دادن دو طرف خواهد گذاشت. آشتی واقعی تنها با پذیرش جنایات انجام شده و جبران خسارات ناشی از آن برقرار می شود.
این که چرا این رویدادها برای ارمنيان نیز مهم است، موضوع دیگری است. پیش از هر چیز همه داستان های مربوط به نجات جان ارمنيان از سوی ترک ها در حین نسل کشی، اگرچه چندان هم زیاد نیستند، به هر حال، باید با صدای بلند مطرح شوند، چون که سرپوش گذاشتن و یا خودداری از یادآوری آن ها از مظاهر انکار است. به عبارت دیگر، داستان های نجات ارمنيان از سوی ترک ها، بخش جدایی ناپذیر تاریخچه نسل کشی ارمنيان است. افزون بر این، این داستان ها مهم هستند، چون که تاییدی دوباره است بر این موضوع که این نسل کشی از سوی دولت عثمانی برنامه ریزی و اجرا شده است. آن مسلمانانی که ارمنيان را نجات می دادند بر خلاف سیاست دولت ترکیه عمل می کردند، و با پنهان کردن ارمنيان جان خود و دیگر افراد خانواده را به خطر می انداختند. واقعیت آشکاری است که طبق فرمان خاص ارتش ترکیه، هر مسلمانی که اقدام به پنهان کردن ارمنيان در خانه خود می کرد، در جلوی خانه اش به دار آویخته و خانه اش تماما به آتش کشیده می شد.
این یک نکته مهم مرتبط با موضوع است، چون هر گاه به داستان های نجات ارمنيان می پردازیم باید روشن کنیم که چه کس، در چه شرایطی و از دست چه کسی، قربانیان ارمنی را نجات داده است. واضح است که این پرسش ها در درجه دوم اهمیت قرار دارند. باید گفت، مواردی که زندگی ارمنيان را به خاطر سؤاستفاده از آن ها و یا تصاحب اموالشان نجات داده اند، نمی توان جزو موارد نجات به حساب آورد. درست مانند وقتی که ترک، کرد یا کسی از قومی دیگر، همه افراد یک خانواده ارمنی را نجات می داد تا با دختر زیبای آن ها ازدواج کند. این موارد تنها نجات فیزیکی به حساب می آیند و غالبا ارمنيان نجات یافته، از جمله کودکان، به اجبار تن به تغییر دین می دادند، در خانواده های جدیدشان ترک می شدند و هویت خود را از دست می دادند، و این چیزی است که بر اساس کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی سازمان ملل متحد، باز هم نسل کشی به حساب می آید.
به تعریف اصلی باز گردیم. نمونه نجات واقعی آن موردی است که یک فرد ترک یا تمام یک خانواده ترک، با مخالفت با برنامه دولتی نابودی ارمنيان، جان خود را به خطر انداخته و با پنهان کردن ارمنيان مانع از تبعید ایشان شده، یا آن ها را صادقانه از مرگ حتمی نجات داده است.
اما بقیه داستان ها، به خشونت ها و عملیات شرم آور نسل کشی مربوط است...
مأخذ: روزنامه آلیک، شماره 23 سپتامبر 2014