دلم هواتو کرده
گارگین فتائی
هیچی منو خوش حال نمی کنه
همیشه غمگینم
خنده رو لبهام نمیشینه
وجودم پر از درده
درد روح و جسم
درد دلتنگی
درد فراغ
درد دوری ناخواسته
تنها توئی
تویی که می تونی آرومم کنی
دیگه نمی تونم
به تمام مقدسات سوگند
تاب تحمل ندارم
می خوام صداتو بشنوم
حتی یه کلمه
می خوام نوشته ای از تو بخونم
حتی یک جمله
یه جورائی دلم شکسته
یه جورائی دلم تنگته
بد جوری دلم هواتو کرده
انگار زمین بدون تو نمی چرخه
انگار زمان بی تو پیش نمیره
می خوام از سر تا پا نگات کنم
از نگاه کردن به تو خسته نمیشم
اما تو نسیتی
نه عکست رو دیوارهای اتاقمه
و نه اثری از تو توی این نزدیکیهاست
تنها ورق و کاعذی دستمه
که به یاد تو چند کلمه ی می نویسم
شاید دلم آروم بگیره
بغض همه وجودمو گرفته
یاد اون وقتها می افتم
اون لحظات با هم بودن
اون لحظات دیگه بر نمی گردن
حتی اگه خودمو به آب و آتیش بزنم
حتی اگه صدها بار خودمو بکشم
اما چطوری می تونم
عشق تو رو تو دلم نابود کنم
لعنت به همهء دوریها
لعنت به این خداحافظی ناخواسته