سریالهای ایرانی و روحیهء شاد
گارگین فتائی
گویا در این اواخر تعدادی از کارگردانهای به نام و تهیه کننده ها وهنرپیشه ها حرف یک عده که میگند فیلمها ایرانی در این اواخر اکثراً سیاه نمائی می کنند چندان به مذاقشان خوش نیامده است.
البته تبعاً کسی که با صرف هزینه های فراوان و البته با نگاه به جشنواره های خارجی و همچنین جلب تماشاچی داخلی فیلم می سازد تبعا انتظار بهره برداری مادی و معنوی از فیلمش را دارد.
از سوی دیگر کسانی که مدام به فیلم سازان و کارگزدانهای حرفه ای ما ایراد می گیرند نظیر صدا و سیما خود اقدام به نمایش سریالهائی می کنند که محتوای و درونمایه آن اکثرا حزن آمیز و توام با غم و غصه است.
سریالهای ایرانی البته شاید در ایران طرفداران زیادی نداشته باشد اما برای ایرانیان خارج نشین بسیار پر طرفدار است چرا که با همه معایب خود دارای نکات مثبتی از قبیل نشان دادن معرفت و مهربانی و نیکوئی آن هم بدون توقع و نظایر آن وده و همواره چیزی را به آدم یاد می دهد مخصوصاً اگر دارای موضوعاتی جذاب پ بوده و هنرپیشه های خوبی در آن ایفای نقش کرده باشند.
چرا که در خارج خیلیها هستند که هنوز به فرهنگ و زبان انجا کاملا انس نگرفته اند و اینکه سریالهای آنجا بیشتر درونمایه های تجاری داشته و در نهایت به منظور ایجاد اشتیاق در خرید و مصرف در تماشاچی ساخته می شوند و یا پر از تماهی پلیسی و قتل و جنایت است . از طرف دیگر سریالهائی هم هستند که چیزی جز خیانت نشان نمی دهند و این گونه مسائل مبتذل و سطح پائین را بزرگ نمائی کرده و برای آن یک داستان چند صد قسمتی می سازند .سریالهای ترکی هم بهتر از اینها نیست آنها هم دستمایه اکثرشان حسادت و انتقام یه خاطر یک دختر است که تماشاچی را تا مدتها حتی بیش از یکسال در کنار تلویزیون می نشاند.
اما سریالها و فیلمهای ایرانی با همه این خوبیها متاسفانه در این اواخر با دست مایه های غمناک و محزون و نشان دادن گرفتاریها و درد سرهای جامعه در اصل می توانند روحیه ای منفی و غمگین بر روی تماشاچی بگزارند ، در اصل مردم همگی به وجود مشکلاتی که در این سریالها مطرح می شود آگاهند نظیر اینکه شخصی چک کشیده و از عهده پرداختش بر نیامده و در زندان است و خانواده اش مشکلات زیادی دارند و یا کسانی که یک عده از طریق سایتهای اینترنتی از شهرت اجتماعی آنها سوء استفاده می کنند و یا مشکل اجاره خانه و بیرون انداختن مستاجر توسط مالک و نظایر آن.
مردم برای زندگی و ادامهء آن نیاز به روحیه ای شاد دارند اگرقرار باشد با نگاه کردن یک سریال تلویزیونی بدتر روحیه آنها خراب شود و اصطلاحاً زیر صفر برود که این سریالها از این بابت کاری انجام نداده اند هیچ بلکه از لحاظ معنوی به ضرر مردم هم عمل کرده اند.
شخصی که از صبح تا شب در محل کار خود با هزار نوع آدم سر و کله زده و برای مخارج خود و خانواده اش متوسل به سختیهای مختلفی می شود تبعا وقتی به منزل می اید دلش می خواهد درکنار این همه مصیبت و مشکلات و گرفتاریها لا افل در منزل خودش روحیه ای شاد در کنار خانواده اش برقرار شود و با توجه به اینکه اکثر مردم ایران اوقات فراغت خود را پشت تلویزیون می گذرانند تبعا تلویریون این نیاز را از این طریق نمی تواند برآورده سازد که هیچ حتی ممکن است باعث افزایش ناراحتی ها و بحث و جدل ها در خانواده ها هم بشود.
البته منظور من این نیست که الزاما اکثر سریالها تبدیل به سریالهای طنز شود چون تجربه نشان داده که در این صورت هم این گونه برنامه ها به بی نمکی و بی مزگی کشیده می شوند منظورم این است که برنامه های مختلفی که جنبه غمناک نداشته باشد و به تماشاچی کمی روحیه بدهد تهیه شود که او بتواند فردای آن شب با روحبه ای خوب و نه روحیه درب و داغون سر کار و یا مدرسه و دانشگاهش برود برود