ناتو، پیمانی که تاریخ مصرفش مدتهاست به سر رسیده
منبع original.antiwar.com
.
http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1452-
افق-ناتو،-پیمانی-که-تاریخ-مصرفش-مدتهاست-به-سر-رسیده
.
روس ها و ترک ها اکنون، به استثنای وقفه هایی، قریب به ۵۰۰سال است که گلوی همدیگر را می فشارند. هنوز هم دورنمایی برای پایان دشمنی و رقابتشان در منطقه به چشم نمی خورد و دیر یا زود دوباره به جنگ با یکدیگر خواهند پرداخت. منافع داشتن ترکیه در ناتو عموما تخیلی است...
ماده ۵پیمان آتلانتیک شمالی مقرر می دارد که "حمله نظامی"به یکی از اعضای ناتو به عنوان "حمله به همه اعضای پیمان تلقی خواهد شد"و تمام اعضا باید برای احیا و حفظ امنیت منطقه آتلانتیک شمالی متحدا اقدام کنند. آنچه مشخص نیست، اینست که اگر یک عضو ناتو خود دست به "حمله نظامی"علیه یک کشور غیر عضو بزند، چه روی خواهد داد؟ یعنی همان سناریویی که سه شنبه گذشته، هنگامی که جنگنده های اف-١۶ترکیه بمب افکن سوخوی- ٢۴روسی را در نزدیکی مرز سوریه سرنگون کردند، اتفاق افتاد.
طبعا، در این مورد که هواپیمای روسی در حریم فضایی ترکیه بوده یا نبوده طرفین ادعاهای متعارضی دارند. اما، حتی اگر چنین هم بوده، یعنی هواپیمای روسی وارد حریم فضایی ترکیه شده، هیچکس این ادعا را نمی پذیرد که قصد "حمله"داشته است. لکن، رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه با اصرار براینکه جنگ روس ها علیه شورشیان سوریه است، که پاره ای از آنها تصادفا ترکمن هستند - و لذا "برادران و خواهران ما می باشند" - که الزاما به خلافت اسلامی وابسته نیستند، عملا چنین موضعی را اتخاذ کرده است.
حال، هرگاه روسها دست به عمل متقابل به مثل بزنند و ترکیه به ماده ۵پیمان ناتو استناد کند، اعضای دیگر پیمان ناگهان خود را درگیر جنگ غیرمنتظره ای خواهند دید که کاملا ثمره بلند پروازی های خودشان است. زیراکه ترکیه اصلا نمی بایستی به عضویت ناتو پذیرفته شود. هم عضویت ترکیه و هم موجودیت خود پیمان مدتهاست تاریخ مصرفشان به پایان رسیده و هر اهمیت و ارزشی که قبلا ممکن بود داشته باشند، اکنون دیگر از میان رفته است، به دلایل زیر:
اولا، ترکیه نه در منطقه آتلانتیک شمالی قرار دارد، نه در بخشی از آن و نه در هیچ جایی نزدیک به آتلانتیک شمالی. تصور کنید اتاق بازرگانی فیلادلفیا بخواهد شهری را درایالتی دوردست در حوزه ثبتی خود بگنجاند. چیزی شبیه آن.
ثانیا، ترکیه وجوه مشترک بسیار اندکی با سایر اعضای ناتو و یا با "غرب"به طور کلی دارد. رهبر آن، اردوغان، یک اسلام گرای مستبد است که دولتش مخالفانش را سرکوب می کند، حتی اشاره به کشتار برنامه ریزی شده یک میلیون و نیم نفر شهروند ارمنی در صد سال پیش توسط اسلافش را جرم تلقی می کند و فقط هنگامی که به پوششی برای سرکوب کردهای ترکیه (و عراق و سوریه) نیاز دارد به حمایت ظاهری از اقدامات ناتو بر می خیزد.
ثالثا، درحالی که ۴۵سال جنگ سرد میان روسها و ایالات متحده ویا کشورهای اروپای غربی عضو ناتو الزاما به معنای ادامه خصومت و دشمنی در آینده نمی تواند باشد، روس ها و ترک ها اکنون، به استثنای وقفه هایی، قریب به ۵٠٠ سال است که گلوی همدیگر را می فشارند. هنوز هم دورنمایی برای پایان دشمنی و رقابتشان در منطقه به چشم نمی خورد و دیر یا زود دوباره به جنگ با یکدیگر خواهند پرداخت. منافع داشتن ترکیه در ناتو عموما تخیلی است. درحدی هم که این منافع واقعی باشند ارزش به جنگ رفتن به استناد "ماده پنج"را ندارند. اگر رهبران سیاسی امریکا واقعا علاقمند به صلح باشند، از پیمان ناتو خارج خواهند شد، ویا اینکه برای اخراج ترکیه از آن اقدام خواهند کرد. اما، آیا رهبران سیاسی ایالات متحده واقعا به صلح علاقمندند؟ ببینیم و تعریف کنیم.
____________________________
* توماس کناپ مدیر و تحلیلگر ارشد در مرکز ویلیام للوید گریسون برای ژورنالیسم مدافع آزادیخواهی است. این مقاله با اجازه مرکز یادشده در تارنمای ضدجنگ Original.antiwar.com بازچاپ شده است.