Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9359

امشاسپندان در تاریخ اساطیری ایران

$
0
0

امشاسپندان در تاریخ اساطیری ایران[1]

فصلنامه پیمان،شماره 28-1383

.

http://hoosk.net/fa/subjects-archive/armenia/item/556

.

 

 

واژه اسطوره

اسطوره کلمه ای معرب است که از واژه یونانی هیستوریا[2] به معنی ‹‹جست وجو، آگاهی و داستان›› گرفته شده است.[3] برای بیان مفهوم اسطوره در زبان های اروپایی از بازمانده واژه یونانی میتوس[4] به معنی ‹‹شرح، خبر و قصه›› استفاده شده است.

 

 تعریف اسطوره

ارائه تعریف کاملی از اسطوره، که در برگیرنده همه مفاهیم آن باشد، کار آسانی نیست. اسطوره را باید داستان و سرگذشتی ‹‹مینوی››[5] دانست که معمولا ً اصل آن معلوم نیست و شرح عمل، عقیده، نهاد یا پدیده ای طبیعی است به صورت فراسویی، که دست کم بخشی از آن از سنت ها و روایت ها گرفته شده و با آیین ها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد. در اسطوره وقایعی از دوران اولیه نقل می شود. به عبارت دیگر، سخن از این است که چگونه هر چیزی پدید می آید و به هستی خود ادامه می دهد. شخصیت های اسطوره موجودات مافوق طبیعی اند و همواره هاله ای از تقدس، قهرمانی ها و ویژگی های مثبت آنان را فرا گرفته است.

 

 منابع اساطیر ایران

برای دستیابی به اسطوره های ایران، نخست باید منابع مورد استفاده را معرفی کرد. این منابع را می توان به صورت ذیل دسته بندی کرد:

الف) منابع هندی: به دلیل فرهنگ مشترکی که از دوران مهاجرت آریاییان به بعد میان هند و ایران وجود داشته است، آثار هندی باستان در بسیاری از موارد منبع مناسبی برای شناخت اساطیر ایران به شمار می آیند. این منابع عبارت اند از:

1. وداها، قدیم ترین اثر هندی به زبان سنسکریت، که خود چهار کتاب را شامل می شود: ریگ ودا، یاجور ودا، سامه ودا، اثروه ودا.

 

2. اوپانیشادها، مجموعه جدیدتر ودایی که شامل متونی دعایی است.

3. مهابهاراتا، که مربوط به خدایان دوران متأخرتر است.

4. پورانا، که داستان های باستانی را در بر دارد.

ب) منابع اوستایی: کتاب اوستا، که زبان آن جزو زبان های دوره باستانی ایران است و مدت ها سینه به سینه نقل می شده، در دوره ساسانی، با تکیه بر آگاهی های همه موبدان و با خطی که در دوره ساسانی بر مبنای خط پهلوی اختراع شده بود،تدوین یافته است. اوستای ساسانی شامل 21 نَسک (کتاب) بوده است که خود مختصرتر از اوستای دوره باستانی است. اوستای موجود در حدود یک چهارم اوستای دوره ساسانی و شامل پنج کتاب است:1. یسن ها؛2. ویسپرد؛3. یشت ها؛4. وندیداد یا ویدیوداد؛5. خرده اوستا.

 

نیرنگستان و هیربدستان وبخش های پراکنده دیگری نیز جزو منابع اوستایی به شمار می آیند.

ج) منابع مانوی: منابع مانوی شامل نوشته های مانی و پیروان اوست. اسطوره های متعلق به سه دوره آفرینش از دیدگاه آیین مانوی و خدایان و دیوان مانوی در این منابع آمده است. کهن ترین آثار مانوی در سده های سوم و چهارم میلادی تدوین یافته اند و آثار متأخر آن به سده های هفتم و هشتم میلادی تعلق دارند. این اسطوره ها در مواردی به شناخت نکاتی درباره اساطیر ایرانی کمک می کنند.

د) منابع پهلوی: گرچه تدوین و تألیف اغلب این منابع در حدود سده سوم هجری/ نهم میلادی به بعد انجام یافته است، سنت آنها متعلق به دوره ساسانی است و حتی این آثار روایت های بسیار قدیم تری را نیز بازگو می کنند. از میان این منابع به چند اثر اشاره می کنیم:1. دینکرد؛2.بُندَهش؛3. گزیده های زادِس­پَرَم؛4. روایات پهلوی.

هـ) منابع عربی و فارسی: منابع عربی و تاریخ های نوشته شده به زبان عربی در سده های نخستین پس از اسلام و همچنین نوشته هایی که از این دوران به زبان فارسی موجودند و همگی بر اساس خداینامه[6] یا روایت های کتبی و شفاهی تدوین یافته اند، مطالب باارزش و قابل استفاده ای درباره روایت ها و سنت های باستانی، به خصوص در دوره ساسانی، به دست می دهند.

و) نگاره ها: نگاره های بازمانده از دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی، بر دیواره ها و روی مهرها و سکه ها و ظرف ها، که تصویر هایی از ایزدان و قهرمانان گذشته را منعکس می کنند، با تفسیرهایی که در مورد آنها می شود، می توانند راهگشای مطالب اسطوره ای باشند.

ز) نوشته های مورخان غیرایرانی: نوشته های تاریخ نویسانی چون هرودت، کتزیاس و پلوتارک، و همچنین منابع ارمنی و منابع سریانی نیز می توانند در مواردی در شناخت اسطوره های ایرانی مفید باشند.

 

 پیش درآمدی بر اساطیر ایران

مهاجرت تاریخساز آریاییان از آسیانه میانه به سوی سرزمین ایران کنونی، در حدود دوهزار سال پیش از میلاد انجام گرفته است. پس از مهاجرت، آریاییان که اصطلاحاً آنها را هندواروپاییان می نامند، در سرزمین های مختلفی پخش شدند: گروهی از دالان قفقاز راهی غرب و سرزمین هایی شدند که امروزه مجموعه آنها را اروپا می نامیم و گروهی دیگر در مناطق وسیعی از آسیا سکنا گزیدند. دسته اخیر، که هندوایرانی نامیده می شوند، خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی راهی هند شدند و گروهی دیگر فلات ایران را برای سکونت انتخاب کردند؛ ولی مشترکات نژادی و فرهنگی میان این دو گروه هرگز گسسته نشد.

گروه دوم در فلاتی سکونت گزیدند، که بعدها به نام خود ایشان، ایران نامیده شد. اینان از احتمالاً فرهنگ و اساطیر و آیین های بومیان این سرزمین تأثیر بسیار گرفتند. سپس در حدود 1200 تا 1000 پ م زردشت ظهور کرد. پیش از آمدن آیین زردشت، ایزدانی در اندیشه های مردمان این سرزمین ستایش می شدند؛ خدایانی که به دوران همزیستی مردم ایران و هند، و به عبارت دیگر به دوران هند و ایرانی تعلق داشتند. این ایزدان در زیر لوای اعتقادات زردشتی قرار می گیرند و همگی در متن های دینی، آفریدهٔ ‹‹مزدا›› معرفی می شوند. مزدا که به معنی خردمند و فرزانه است و سپس لقب اهوره، به معنی سرور در آغاز نام او قرار می گیرد، احتمالاً خود یکی از مجموعه ایزدان پیشین بوده که زردشت مقام بالاترین ایزد را برای او قایل شده و ایزدان دیگر را، با سلسله مراتبی، تحت سلطه او دانسته است.

 

برخی از محققان[7] وظیفه ایزدان هندوایرانی را با طبقات سه گانه جامعه هندواروپایی تطبیق داده اند. این طبقات سه گانه عبارت بودند از فرمانروایان و روحانیان، ارتشتاران (نظامیان و جنگجویان)، کشاورزان و پیشه وران و دست ورزان.

این مطلب در مجموعه ایزدان ایرانی به طور واضح دیده نمی شود، ولی در گروه بندی ایزدان هندی کاملاً مشخص است.

 

 اساطیر ایران

ویژگی عمدة اساطیر ایرانی ثنویت است. این موضوع در تاریخ دوازده هزارساله اساطیری ایران به خوبی نمایان است.

آفرینش، بنا بر باورهای ایران باستان، در محدوده دوازده هزار سال اساطیری انجام می گیرد. این دوازده هزار سال به چهار دوره سه هزارساله تقسیم می شود. در دوران نخستین، عالم، مینوی و دوران های بعد مینوی و گیتی ای[8] است.

در سه هزارسال اول، که جهان مینوی است و هنوز نه مکان هست و زمان، و جهان فارغ از ماده و حرکت است، از دو ‹‹هستی›› سخن به میان می آید: یکی، جهان متعلق به اورمزد که پر از نور، زندگی، دانایی، زیبایی، خوشبویی، شادی و تندرستی است و مجموعه ای است از هر آنچه ذهن می تواند راجع به دنیای خوبی بیندیشد. دوم، جهان بدی متعلق به اهریمن، که تاریک است و زشت و مظهر نابودی و بدبویی و بیماری و غم، و مجموعه ای است از هر چه ذهن می تواند راجع به دنیای بدی بیندیشد. که در اینجا معرفی جهان نیکی، به اختصار می آید.

 

امشاسپندان[9]

اورمزد نخست امشاسپندان را می آفریند. امشاسپندان جلوه های اورمزد به شمار می آیند و هر کدام از آنها دشمن مستقیمی در میان دیوان دارند. امشاسپندان عبارت اند از:

 

 سپندمینو

 به معنی روح فزونی بخش و مقدس، نماد اصلی اهوره مزدا و روح و اندیشه او به شمار می آید.

 

بهمن

 به معنی اندیشه نیک است که در طرف راست اهوره مزدا می نشیند و تقریباً نقش مشاور او را دارد. وی موکل و پشتیبان حیوانات سودمند در جهان است، با انسان و اندیشهٔ نیک انسان نیزارتباط دارد، چون مظهر خرد آفریدگار است. بهمن اندیشه نیک را به ذهن آدمیان می برد و ایشان را به سوی آفریدگار رهبری می کند، زیرا از طریق اندیشه نیک است که به شناخت دین می توان رسید. این امشاسپند مذکر است.

اردیبهشت، به معنی بهترین اشه یا ارته (راستی) است که زیباترین امشاسپندان و نمادی است از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در این جهان. گندمِ بسامان رشد کرده، سخن درست گفته شده، آیین خوب برگزار شده و مفاهیمی از این نوع، نشانه ای از اردیبهشت دارند. نماینده این جهانی او آتش است. این امشاسپند نیز مذکر است.

شهریور، به معنی شهریاری و سلطنت مطلوب است. او مظهر توانایی، شکوه، سیطره و قدرت آفریدگار است. او پشتیبان فلزات است و فلزات نماد زمینی او هستند. اوست که در پایان جهان همهٔ مردمان را با جاری کردن فلز گداخته ای خواهد آزمود. این امشاسپند نیز مذکر است.

 

 

اسپندارمد یا اسفندارمد

به معنی اخلاص و بردباری مقدس است. سپندارمد با نمادی زنانه، دختر اورمزد به شمار می آید و در انجمن آسمانی در دست چپ او می نشیند. او چون ایزدبانوی زمین است، به چهارپایان چراگاه می بخشد. زمانی که پارسایان در روی زمین، که نماد این جهانی اوست، به کشت و کار و پرورش چهارپایان می پردازند یا هنگامی که فرزند پارسایی زاده می شود، او شادمان می گردد و وقتی مردان و زنان بد و دزدان بر روی زمین راه می روند، آزرده می شود. همان گونه که زمین همهٔ بارها را تحمل می کند، او نیز مظهری از تحمل و بردباری است.

خرداد، به معنی تمامیت، کمیت و کمال است و مظهری است از نجات برای افراد بشر. او آب را حمایت می کند و در این جهان، شادابی گیاهان مظهر اوست. این امشاسپند مونث است.

امرداد، که به معنی بی مرگی، و تجلی دیگری از رستگاری و جاودانی است، با گیاه و با پژمرده نشدن آن ارتباط دارد. این امشاسپند مونث است. خرداد و امرداد در متن ها معمولاً با هم ذکر می شوند و نمایندهٔ رویش و زندگی هستند.

 [1] این نوشتار گزیده ای است از کتابِ تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار، انتشارات سمت، تهران 137ش؛ با سپاس از خانم آنوشیک ملکی برای تهیهٔ این گزیده ـ پیمان.

 

 

[2] Historia

[3] بازماندهٔ این واژه در زبان انگلیسی story است که به معنی ‹‹داستان و حکایت›› است و در زبان فرانسه« histoireتاریخ و حکایت›› معنی می دهد.

[4] Mytos

[5] آسمانی، روحانی، مربوط به فراسوی جهان مادی، غیرملموس و آن جهانی

 [6] خداینامه مجموعهٔ روایت های اساطیری و تاریخی موجود در دورهٔ ساسانی است که بر اساس منابع کتبی و شفاهی آن دوران تدوین شده بود. اصل پهلوی و ترجمه های خداینامه از میان رفته است

 [7] دومزیل، دانشمند اسطوره شناس و پیروان مکتب او.

 

[8] مادی، جسمانی، ملموس، این جهانی.

 [9] یا اَمَهرَسپندان، یعنی جاودانان مقدس.

یکشنبه, 25 بهمن 1394 13:49 

 نوشته شده توسط موسسه ترجمه و تحقیق هور

 

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9359

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>