مساله دوقلوها
وراثت و محیط
ترجمه از گارگین فتائی
.
مارک و جرالد دوقلوهای همسان هستند . درست مثل تصویر آینه یکدیگر و همچنین از لحاظ تعدادی از شباهت ها در سبک زندگی با هم سهیمند . مارک یک مامور آتش نشانی بود و جرالد هم همین طور . مارک هرگز ازدواج نکرده بود و جرالد هم همین طور . مارک شکار ، ماهی گیری و فیلمهای قدیمی را دوست داشت و جرالد هم همین طور.
این شباهت ها در دوقلوهای همسان ممکن نیست غیرعادی باشد مگر اینکه مارک و جرالد وقتی پنج روز سن داشتند ازهم جدا شده باشند . آنها در موقعیتها و خانواده های مختلف بزرگ شدند .
مردم و همچنین دانشمندان شیفتهء دوقلوها هستند . دوقلوهای همسان در برخی از ژن ها با هم سهیمند . بنابراین آنها تحقیقاتی را برای امکان مطالعهء تاثیر خصوصیات وراثتی بر سلامت و شخصیت را پیشنهاد می کنند .
ولیکن وقتی دوقلوهای همسان با هم رشد می کنند محیط اجتماعی یکسانی را هم تجربه می کنند . محققین چگونه می توانند این عوامل محیطی را از عوامل ژنتیکی جدا کنند ؟ بوسیله مطالعه دوقلوهای همسانی که از بدو تولد از هم جدا زندگی کرده اند .
دوقلوهای با کودکیهای کاملاً متفاوت به محققین امکان مطالعه مسائل کهنسالی را می دهند . کدام یک بر زندگیمان تاثیر بیشتری دارد وراثت ( ژنهائی که ما از والدینمان دریافت می کنیم ) یا محیط ( تاثیرات اجتماعی بر کودکیمان ) ؟ به عبارت دیگر طبیعت یا محیط ؟ .
برخی از همانندیهای تکان دهنده در این مطالعات پدیدار گشتند . یک جفت شگفت آور برادران اسپرینگر و لوئیز هستند که فوراً بعد از تولد توسط خانواده هایی به فرزندخواندگی پذیرفته شدند .خانواده اسپرینگر اسم فرزند خوانده پسر خود را جیم نهادند و همین طور خانواده لوئیز . وفتی این دو جیم برای اولین بار در سن بلوغ با هم ملاقات کردند آنها شباهت های حیرت أوری بین خود کشف کردند .جیم لوئیز به عنوان کشیک یک پمپ بنزین و افسر پلیس کار می کرد و جیم اسپرینگر هم همین طور .هر دو دارای سگ بودند .لوئیز اسم سگش را توی گذاشته بود و اسپرینگر هم همین طور . باور کنید یا نه لوئیز با زنی به نام لیندا ازدواج کرده بود و اسپرینگر هم همین طور.
آیا این ژنها هستند که واقعاً اسم ، همسر ، شغل و حتی حیوانات خانگیمان را تعیین می کنند؟ زندگی سایر دوقلوها اشاره بر این دارد که مساله وراثت یا محیط حتی پیچیده تر هم هست .
برای مثال دوقلوهای همسان تامارا رابی Tamara Rabiو آدریانا اسکات Adriana Scott در مکزیک و از بدو تولد جدا از هم بودند . هر دو دختر توسط دو خانواده متفاوت نیویورگی به فرزند خواندگی پذیرفته شدند . تامارا در شهر در یک خانواده یهودی بزرگ شد اما آدریانا در یک خانواده کاتولیک در حومه شهر . تا سن بیست سالگی که آنها با هم ملاقات کرده و درباره همدیگر آموختند از هم خبر نداشتند . شباهت ها حیرت آور بود . جدا از خال روشن مادرزادی بالای ابروی راست تامارا و این حقیقت که آدریاانا موهایش را روشن تر رنگ می کرد ، دخترها دقیقاً مثل هم به نظر می رسیدند و حتی مثل هم حرف می زدند و کابوسهای شبیه هم از زمان کودکی دیده بودند .
تفاوتهای دیگری ورای ویژگیهای فیزیکی هم وجود داشتند ولیکن تامارا عاشق غذای چینی است اما آدریانا نه و مهمتر اینکه تامارا شخصی بسیار خوش مشرب است اما آدریانا این طور نیست . او علیرغم مشخصه وراثتیش بسیار خجالتی است و اگر چه هر دو دختر به عنوان تنها فرزند خانواده بزرگ شدند اما آدریانا بعد از اولین ملاقات بیشتر مایل به شناختن خواهرش بود ( ولیکن هم اکنون آنها همدیگر را یک موهبت می دانند ) .
خصوصیات وراثتی ما به طور کامل زندگیمان را کنترل نمی کنند . محیط های اطرافمان هم همین طور . زندگی دوقلوهایی که از بدو تولد جدا از هم زندگی کرده اند اشاره بر این دارد که ما در باره نقش پیچیده این دو عمال قدرتمند در شکل دادن به زندگی بشری چیزهای زیادی را باید یاد بگیریم .