افعال عبارتی phrasal verbیا افعال دو جزئی two-word verb
این افعال دارای دو جزء هستند
فعل + حرف جزء Particle
بگذارید این مشکل را حل کنیم
Let's figure out this problem now.
او مشاور را فرا خواند
Ho called in a consultant.
حروف جزء Particlesشبیه حروف اضافه هستند اما کارکرد متفاوتی دارند
حروف اضافه معنی فعل را تغییر نمی دهند
قعل + حرف اضافه
او داخل اتاق را نگاه کرد
He looked into the room.
یعنی او بیرون از اتاق بود و داخل آن را نگاه کرد
حروف جزء غالباً معنی فعل را تغییر می دهند
فعل + حرف جزء
او به مشکل رسیدگی کرد
He looked into the problem.
یعنی او در مورد مشکل تحقیق کرد
یک فعل عبارتی یا دوجزئی معنی خاصی دارد که غالباً بسیار متفاوت از معنی اجزاء آن است
call in
استخدام کردن
اجازه بده کارشناسی برای کمک استخدام کنیم
Let's call in an expert to help.
figure out
یافتن
ما ناگزیریم مشکل را بیابیم
We had to figure out the problem.
find out
یافتن یا کشف کردن
ایا شما یافتید که مشکل چه بود؟
Did you find out what was wrong?
look into
تحقیق کردن
ما در باره فنگ شوئی تحقیق کردیم
We looked into feng shui.
Pick up
پیشرفت کردن
تجارت پیشرفت کرده است
Business has picked up.
نکته کاربردی
افعال دوجزئی ، غیر رسمی تر از افعال یک جزئی با معنی مشابه هستند . این افعال در محاورات روزمره بسیار رایجند و شما برای فهمیدن انگلیسی مورد تکلم ناگزیرید که معنی افعال عبارتی را یاد بگیرید
ما در حال نصب علایمی برای کسب و کارمان هستیم
We're putting up signs for our business.
(We're erecting signs for our business.)
توجه
همانند سایر افعال ، این افعال هم غالباً بیش از یک معنی دارند
لطفاً صدای رادیو را کم کن صدایش خیلی بلند است
Please turn down the radio. It's too loud.
بیل آن شغل را به دست نیاورد آنها تقاضای او را رد کردند
Bill didn't get the job. They turned down his application.
برخی از افعال عبارتی ، متعدی هستند یعنی دارای مفعولند
call off something
چیزی را کنسل کردن
بگزار ملاقات را لغو کنیم
Let's call off the meeting.
pick out something
چیزی را انتخاب کردن
بهترین صندلی را که دوست داری انتخاب کن
Pick out the chair you like best.
take away something
بردن چیزی
ظرفها را ببر
Take away the dishes.
think up something
چیزی را ابداع کردن
او پاسخ های خوبی ابداع کرد
He thought up good answers.
work out something
چیزی را حل کردن
او مشکل را حل کرد
He worked out the problem.
اکثر افعال متعدی ، افعال جدایی پذیر هستند . این بدین معنی است که مفعول های اسمی میتوانند
بعد از حرف جزء بیایند
آنها در ورودی را تکه تکه کردند
They tore down the entrance.
و یا بین فعل و حرف جزء بیایند
They tore the entrance down.
توجه
اگر مفعول مستقیم خود یک ضمیر است باید بین فعل و حرف جزء بیاید
من معنی کلمه را نفهمیدم بنابراین آن را در دیکشنری جستجو کردم
I didn't understand the word, so I looked it up
in the dictionary.
درست نیست بگوئیم
NOT:I looked up it
نکته کاربردی
وقتی یک مفعول اسمی بخشی از یک عبارت طولانی است معمولاً ً فعل را از حرف جزء آن جدا نمی کنیم
او تعدادی از تئوریهای پیچیدهء فنگ شوئی را امتحان کرد
Ho tried out the many complex theories of
fengshui.
درست نیست بگوئیم
Not: He tried the many complex tneories of
feng snui out.
برخی از افعال عبارتی هم لازم هستند . اینها فاقد مفعول بوده و همیشه غیر قابل تجزیه هستند
catch on
رایج و متداول شدن
فنگ شوئی در سراسر دنیا رایج شده است
Feng shui has caught on all over.
get ahead
ترقی و پیشرفت کردن
تینا در کار خود پیشرفت کمرده است
• Tina is getting ahead in her career.
show up
ظاهر شدن
سر و کله کسی پیدا شدن
مشاور به زودی پدیدار شد
سر و کله مشاور پیدا شد
The consultant showed up early.
sit down
take a seat
بگیر بشین
بگیر همینجا بشین
Sit down over there.
توجه
یک فعل دو جزئی لازم را از هم جدا ننویسید
درست نیست بگوئیم
Not: Sit oller tnere dovvn.
گروه کوچکی از افعال عبارتی یا دو جزئی متعدی هستند که حتماً باید از هم جدا نوشته شوند
A small group of transitive phrasal verbs must be separated.
keep something on
در نیاوردن ، بر نداشتن
کتت را در نیار
Keep your coat on.
درست نیست بگوئیم
Nor: Keep on your coat.
ask someone over
کسی را به خانه دعوت کردن
یان را به خانه دعوت کن
Ask Ian over.
درست نیست بگوئیم
Nor: Ask over Ian
برخی از افعال عبارتی متعدی ، جدائی ناپذیر هستند
این بدین معنی است که مفعول های اسمی و ضمیری بعد از حرف حزء می آیند و شما نمی توانید فعل را از حرف جزئش جدا کنید
من در کار با کریم برخورد کردم
I ran into Karim at work.
درست نیست بنویسیم یا بگوئیم
NOT:I ran Karim intoat work.
من با او سر کار برخورد کرد
I ran into him at work.
درست نیست بگوئیم
Nor: I ranhim into
به یاد داشته باشید کهافعال عبارتی که لازم هستند مفعول نمی گیرند
او دور بوده است و الان بر می گردد
He's been away and just got back.
آنها تسلیم نشدند و به زنگ زدن ادامه دادند
They don't give up. They keep calling.
همانند افعال دیگر ، برخی از افعال عبارتی نیز می توانند هم لازم و هم متعدی باشند که غالباً معنی آنها یکی است .
او دوباره مرا فراخواند
He called me back.
He called back.
توجه
برخی از افعال عبارتی بر حسب اینکه لازم یا متعدی باشند معانی کاملاً متفاوتی خواهند داشت
ما داستانی خلق کردیم
We made up a story. (invented)
ما به توافق رسیدیم
We made up. )ended a disagreement)
در برخی از افعال عبارتی متعدی برخی از حروف اضافه ترکیبی به کار می روند نظیر to, with, at, for.که به افعال سه جزئی three-word verbهم معروفند
come up with something
چیزی را اختراع یا ابداع کردن
او روشی را برای جلوگیری از آمدن نامه های تبلیغاتی ابداع نمودl.
She came up with a way to stop junk mai
drop out of something
رها کردن ترک کردنچیزی
من مدرسه را رها کرده و شغلی به دست اوردم
I dropped out of school and got a job.
keep up with something/someone
به تندی عبور کردن
او نمی توانست از روی ایمیلها به تندی عبور کند زیرا ایملهای بسیار زیادی برای خواندن وجود داشتند
He couldn't keep up with his email. There was
too much to read.