نق زدن رو با ناشکری یکی نگیرید
گارگین فتائی
.
بعضی وقتها هست که آدم ناشکر نیست و از اونچه که داره راضی و ممنون هست و البته خونواده خوب یا نسبتاً خوبی داره و شخصی هست پایبند اصول و اخلاق حالا به هر طریقی که خودش صلاح می دونه اما باز مسائلی براش مطرح میشه که باعث میشه از بعضی چیزها گلگی داشته باشه و اصطلاحاً نق بزنه.
ما نباید این گلگی و نق زدن ها رو حمل بر ناشکری بکنیم
در واقع هر چیزی جای خودش و زمان خودش رو می طلبه حتی اگه اون چیز با ارزش ترین چیز باشه باز باید در وقت و زمان خودش مطرح بشه.
فرض کنید فردی یا جوانی خواسته هایی داره و دوست داره اون خواسته ها یا اون افراد باهاش برخورد داشته باشند اما همون موقع که اون جوان حوصله نداره و پکره و به یه سری از خواسته هاش نرسیده افرادی میان به خیال خودشون به این آدم کمک کنند مثلا اونو می برن به یک مکان یا گرد همایی معنوی یا متعالی و یا علمی
خوب این مکان خوبه درست اما برای اون جوان اون موقع چیزی که مطرحه اون خواستشه در حالی که اون افراد اون جوان رو به جائی بردند که اصلا خواستش توش مطرح نیست خوب تبعا وقتی با واکنش منفی اون جوان مواجه میشند ناراحت میشند در حالی که عمل و مقصر اصلی خودشون هستند .
و یا وقتی مشکلی رو با کسی مطرح می کنی توی اون شرایط و لحظه که باید طرف رو دلداری بدی توی همون لحظه شروع می کنه به گرفتن ایراد و عیب و نصیحت و بدتر اعصاب طرف رو خوردتر می کنه .
مورد دیگری هم هست مثلا شما مشکل نان و خوراک نداری و خونواده خوبی هم داری اما تنها هستی و در محیطی هستی که هیچ دوستی نداری و اون مکان طوری نیست که بتونی به راحتی دوست پیدا کنی
و یا در موقعی که چند روز تعطیلیه اون فرد نتونسته جایی بره و تو خونه مونده و از کسلی و بی حوصلگی و یک نواختی گله و شکایت می کنه
من فکر نمی کنم اینها حمل بر ناشکری یا نسپاسی باشه بلکه فکر می کنم یه عده این مفاهیم رو با هم اشتباه گرفتند.
یه عده فکر می کنند که همین که آدم یه لقمه نونی در بیاره و بخوره و تنش سالم باشه و خونواده خوب داشته باشه همه چی تمومه.
در واقع توی فکرشون خطور نمی کنه که انسان نیازها و خواسته های دیگری هم داره که به هر علتی تحقق پیدا نکرده .
توی همین حالته که ور میدارن به طرف میگن "تو دردت چیه نونت که مهیاست وتوی سر پناهی زندگی می کنی با خونوادت هم هستی دیگه مرضت چیه بتمرگ سر جات زندگیتو بکن" .
اما غافل از اینکه بشر محدود پذیر نیست و قرار نیست که زندگی فقط همین چیزها باشه .
زندگی خیلی متنوع تر از اون چیزیه که این عده فکر می کنند شاید زندگی انقدر تنوعش زیاده که تو کله اینها جا نمی گیره و یا برعکس شاید ما خیلی متنوع تر از زندگی هستیم .