دوران های پپیش از تاریخ
نویسنده : سیاوش
منبع : وبلاگ آموختن
دورانهای پيش از تاريخ بشر عبارتند از:
1- توحش 2- بربريت 3-تمدن
1-توحش
هريک از دورانهاي پيش از تاريخ خود به سه دوره يا سه مرحلهي پاييني، مياني و بالايي تقسبم ميشوند:
1- "مرحلهي پاييني: کودکي نژادِ انساني. بشر هنوز در زيستگاه نخستينياش، يعني جنگلهاي استوايي و نيمه استوايي زندهگي ميکرد و يا دستکم بخشي از زندهگي خود را بر روي درختان ميگذراند. اين شيوه به تنهايي امکان ادامهي حيات او را در رويارويي با جانوران درندهي بزرگ، توضيح ميدهد. ميوهها، دانهها و هستهها يا ريشهي گياهان، خوراک او بودند، پيدايش سخن گفتن، دستآورد بزرگ اين دوران به شمار ميرود. هيچ يک از مردماني که در چرخههاي تاريخي شناخته شدهاند، ديگر از آنِ اين چرخهي نخستيني نبودند. گرچه شايد اين چرخه هزاران1 سال به درازا کشيده باشد ولي ما هيچ گواه آشکاري از وجود آن در دست نداريم، گرچه اگر خاستگاه انسان از قلمرو حيواني را به پذيريم، پذيرفتن اين مرحلهي گذار ناگزير خواهد بود."
2- "مرحلهي مياني: اين مرحله با بهرهگيري از آبزيان (ماهي، خرچنگ، صدف، و ديگر جانوران دريايي) براي خوراک و با به کار بردن آتش، آغاز شد. اين دو يکديگر را کامل ميکنند زيرا خوراک ماهي تنها با بهرهگيري از آتش خوردنيتر ميشود2. اما اين خوراک تازه، انسان را از بند مرزهاي سرزميني رها ساخت. آنگاه انسان توانست با دنبال کردن رودها و کرانههاي دريا، حتا در همان حالت توحش، در بخش بزرگي از کرهي زمين پراکنده شود. ابزارهاي سنگي خشن ناپرداختهي روزگار سنگي نخستيني- به اصطلاح عصر پارينه سنگي1Paleolithic- که همهگي يا بيشتر از آن همين دوران بوده است و در سراسر همهي قارهها پراکندهاند، که خود گواهي بر کوچ گستردهي مردم آن روزگار ميباشد. سرزمينهاي تازهيي که مردم ميگرفتند، و نيز شوق پيوسته براي کشف، همراه با دستيابي انسان بر هنر افروختن آتش از راه مالش، يافتن مادههاي خوراکي نو مانند ريشهها و گردلهها يا غدههاي نشاستهدار که گهگاه در خاکستر داغ يا چالههاي پخت سلاحها، يعني چماق و نيزه، به خوراک روزانهشان افزوده ميشدند. مردم شکارچي، آن گونه که در کتابها نمايانده ميشود، يعني مردماني که تنها از راه شکار زندهگي خود را ميگذرانند، هرگز وجود نداشتهاند زيرا دستآورد شکار کمتر از آن بوده که چنين چيزي را شدني کند. از اينرو است که گمان ميرود به علت ناپايداري در زمينهي منابع مادههاي خوراکي، آدمخواري در اين مرحلهي زندگي آدمي آغاز و مدتهاي مديد ادامه يافته باشد. استرالياييها2 و بسياري از مردم پلينزيPolynesia، تا همين امروز در اين مرحلهي مياني توحش هستند."
3- "مرحلهي بالايي: اين مرحله با اختراع تيروکمان آغاز ميشود، که با استفاده از آن، جانوران شکاري خوراک روزمره و شکار يکي از کارهاي روزانه ميشود. کمان، کمند و تير، ابزارهاي بسيار پيچيدهيي هستند و اختراع آنها نياز به انباشتِ تجربهي درازهنگام و نيروي انديشهي ساخته و پرداخته دارد. در نتيجه همزمان با آن، آشنايي با شمار ديگري از اختراعها اتفاق ميافتد. اگر ما مردمي را که گرچه با تيروکمان آشنا هستند ولي هنوز با هنر سفالگري (نقطهيي که مورگان تاريخ گذار به بربريت ميداند) آشنايي ندارند را در خور همسنجي با پيشينيانشان بدانيم، مرحلهي نخستيني، آغاز يکجا نشيني در دهکدهها، گونهيي چيرهدستي در ساخت ابزارِ زندهگي را ميبينيم: ظرفها و ابزارهاي چوبي، بافندهگي با انگشت(بدون چرخ) با لياف ساقهي گياهان، سبد بافته شده از ساقهي گياهان يا بوريا، و ابزارهاي سنگي پرداخته(نوسنگي1Neolithic). همچنين در بيشتر موردها نيز با بهرهگيري از آتش و تبرسنگي، قايقهايي درون گود شده، ساخته، و در جاهايي نيز از الوار و تيرِ چوبي خانهسازي بهرهگيري شده است. همهي اين پيشرفتها را ميتوان براي نمونه در ميان سرخپوستان امريکاي شمال غربي ديد که گرچه با تيروکمان آشنا هستند ولي از سفالگري چيزي نميدانند. تيروکمان براي دوران توحش، همانند شمشير آهنين در دوران بربريت، و جنگ ابزار گرم براي دوران تمدن است، يعني جنگابزارها ميتوانند شناسانندهي دورانهاي گوناگون باشند1."
فردريک انگلس؛منشاء خانواده، مالکيت خصوصي و دولت؛ صص 31 -32-33 ترجمه خسرو پارسا، نشر ديگر 1386
1 - راماپتيکوس: ميموني که 12 ميليون سال پيش ميزيست و جزء نخستين ميمونهايي بود که از بالاي درختان پايين آمد و زندگي بر روي زمين را شروع کرد.
استرا لوپيتهکوس: نوعي ميمون استراليايي که 4 تا 3 ميليون سال پيش ميزيست و جزء نخستين ميمونهايي بود که از چوب و سنگ استفاده کردند.
2 - استفاده از مغز استخوان پخته شدهی حيوانات شکار شده که سرشار از پروتئين است، تاثير فوقالعاده مهمي در رشد مغز آنها به وجود آورد.
1 - دوره پارينهسنگي: اين دوره حدود دو ميليون و پانصد هزار سال تا 15 هزار سال پيش، كه اولين ابزار سنگي ساخته شد، شروع شد. زماني كه اولين انسان تازه روي زمين ظاهر گشته بود. در اين زمان آب و هوا به تدريج به حدي سرد شد كه سطح بيشتر قارههايي را كه امروز اروپا و آمريكاي شمالي ناميده ميشوند ورقههاي عظيم يخ پوشاندند. در اطراف اين ورقههاي يخي دشتهاي وسيع و سرسبزي وجود داشتند كه گلههاي بزرگ حيوانات ميتوانستند در آن زندگي كنند؛ اينجا آب و هوا كمي گرمتر بود. انسان براي تهيه خوراك اين حيوانات را شكار ميكرد و قطعات سنگ را براي ساختن ابزارها و سلاحهاي شكار ميتراشيدند.
2 – منظور انگلس آبورجينها- بوميان سياه پوست- استراليا است.
1 - دوره نوسنگي: دوره نوسنگي كه از 6 هزار سال پيش تا ... طول كشيد. در طي دوران نوسنگي، انسان با كشف اينكه چگونه زمين را كشت كند گام نويني به پيش گذاشت. تحقق اين امر به احتمال زياد و به ويژه در كشورهاي اردن، فلسطين، سوريه، عراق و ايران انجام گرفته است. شكارچياني كه در اين مناطق ميزيستند، دانه گياهاني را كه اجداد گندم و جو امروزي بودند در نزديكي محل سكونت خويش كاشتند و از آن مواظبت كردند تا اينكه روئيدند و براي درو آماده شدند. بزودي اولين كشاورزان گاو، خوك، گوسفند و بز را نيز اهلي كردند. كشاورزي به آهستگي از آسيا به اروپا و بقيه نقاط جهان گسترش يافت. ابزار تازهاي براي بريدن درختان قطور جنگلها و تبديل آن به مزرعه براي كشاورزان اختراع شد. اين ابزار يك تبرسنگي صيقل يافته بود كه اين دوره را عصر حجر جديد يا نوسنگي ناميدند. اين نام، مديون وجود آن تبرسنگي است.
1 - در طي مراحل هستي انسان، او نميدانست كه چگونه فلز را از سنگ جدا كند تا ابزار بسازد، بدين جهت اين وسايل از سنگ ساخته ميشدند. به همين دليل اين دوران را عصر حجر ناميده ميشود كه خود شامل سه دوره است:
1- پالئوليتيك يا عصر حجر قديم يا پارينهسنگي
2- مزوليتيك يا عصر حجر وسطي (مياني) يا ميانهسنگي
3- نئوليتيك يا عصر حجر جديد يا نوسنگي.
همه اين نامها از لغات يوناني مشتق شدهاند كه ليتوس به معناي سنگ، پالئو به معناي قديمي، مزو به معناي وسطي (مياني) و نئو به معناي جديد است.
دوره مزوليتيك: حدود 15 هزار سال تا 6 هزار سال پيش طول كشيد. حدود پانزده هزار سال پيش هنگامي كه آب و هوا گرم شد و ورقههاي يخ آب شدند دوره پارينهسنگي نيز پايان يافت. علفزارهاي وسيع و بسياري از جانوراني كه در اين مناطق زندگي ميكردند از ميان رفتند، و جاي آنها را جنگلهايي گرفت كه انواع تازهاي از حيوانات در آن زندگي ميكردند. انسان براي شكار اين حيوانات كمان را اختراع كرد و از تيرهايي استفاده ميكرد كه داراي نوك سنگي كوچك و تيزي بودند كه ميكروليت (ميكرو: بسيار كوچك، ليتوس: سنگ) نام دارد. انواع جديد ابزارهاي ساخته شده از سنگ آتشزنه (سنگ چخماق) و روشهاي جديد شكار مشخصترين وجوه دوران مزوليتيك است.