نقد فیلم همه چیز برای فروش
جمع آوری از گارگین فتائی
.
کارگردان
امیر ثقفی
تهیهکننده
علی اکبر ثقفی
نویسنده
امیر ثقفی
بازیگران
صابر ابر
محمود نظرعلیان
مزدک میرعابدینی
مریلا زارعی
ساعد سهیلی
موسیقی
کارن همایونفر
فیلمبرداری
علیمحمد قاسمی
تدوین
مستانه مهاجر
تاریخهای انتشار
۱۳۹۱
(اکران عمومی ۱۳۹۳/۱۱/۲۳)
مدت زمان
۹۰دقیقه
کشور
ایران
زبان
فارسی
همه چیز برای فروش فیلمی به کارگردانی و نویسندگی امیر ثقفی ساختهٔ سال ۱۳۹۱است.
داستان
فیلم داستان برادر سربازی است که چشمش در اثر پرتاب نارنجک در استادیوم، آسیب دیده و برادرش برای تامین هزینه عمل او تعدادی چک بی محل خریده و تلاش می کند چک ها را نقد کند. درطول ماجرا، برادر با افرادی نگون بخت تر از خود روبه رو می شود و در درگیری با این افراد آسیب های جدی میبیند و حتی به او تجاوز می شود و در آخر، برای تامین هزینه عمل، قتلی را بر گردن می گیرد که کار او نیست.
اکبر ( صابر اَبر ) مرد جوانی است که سرپرستی خانواده را برعهده دارد و قصد دارد تا برادر کوچکترش که سرباز است را در کارگاهی که در آن مشغول به کار است ، سر کار بیاورد اما وقوع یک حادثه برای برادر کوچکترش باعث می شود که مخارج سنگینی برای درمان وی روی دست اکبر بماند. به همین منظور وی تصمیم می گیرد که چک های مرده را برای افراد زنده کند تا بتواند هزینه درمان برادرش را فراهم کند
نقد و بررسی فیلم همه چیز برای فروش
منتقد: میثم کریمی
کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟
صابر اَبَر که معرف حضورتان است. در کنار وی مریلا زارعی حضور بسیار کوتاهی در فیلم دارد و ساعد سهیلی هم که با « گشت ارشاد » به شهرت رسید دیگر بازیگر فیلم است. جواد عزتی و حبیب رضایی را هم می توانید در فیلم پیدا کنید.
کارگردان کیست ؟
امیرحسین ثقفی : « همه چیز برای فروش » دومین ساخته امیرحسین ثقفی پس از « مردي كه اسب شد » می باشد. ثقفی پیش از این به عنوان دستیار کارگردان در فیلم « فوتبالیستها » حضور داشته است.
نظر عوامل فیلم ؟
صابر اَبَر : اگر صد بار دیگر این نقش به من پیشنهاد شود، باز هم آن را جان و دل بازی میکنم. آدمهای فیلمهای ثقفی، دنیایشان معمولی نیست.
امیر حسین ثقفی درباره خشونت فیلم : خشونت تنها فیزیکی نیست، دروغ گفتن، تهمت زدن، جلوی یک امر طبیعی را سد کردن و .... هم خشونت است. من در این فیلم سعی کردم از خشونت فیزیکی به خشونت دیگری برسم. سینما برای من یک فرم است. من وامدار سینمای اروپای شرقی هستم، من تحصیلات آکادمیک در سینما ندارم و خودآموز سینما هستم، من در سینمای روسیه و اروپای شرقی نامیرایی را دیدم.
حاشیه فیلم؟
فیلم توسط بنیاد سینمایی فارابی به بازار جشنواره کن در فرانسه فرستاده شد و در آنجا نیز با استقبال خوبی مواجه شد.
نام فیلم ابتدا قرار بود « پدر و پسر » باشد.
نکات مثبت فیلم ؟
فضای وسترنی فیلم جالب توجه است. نماهای باز از مکان های متروکه یا بیابان، رنگ و لعاب خوبی به « همه چیز برای فروش » داده است.
صابر اَبَر تلاش قابل تحسینی برای فرو رفتن در نقش یک شَرخر داشته است هرچند که وی خیلی مناسب نقشی که به وی سپرده اند نیست.
فیلمبرداری فیلم قابل تحسین است و چند نمای بسیار زیبای لانگ شات را از علی محمد قاسمی شاهد هستیم.
نکات منفی فیلم ؟
درسته که فضای فیلم وسترنی و مردانه است اما نگاه ثقفی به داستان بیش از حد تیره و تار است. واقعا نیازی نبوده که داستان تا این حد سیاه باشد.
شاید این ایراد چندان بر فیلم وارد نباشد اما انتخاب صابر اَبَر برای شَرخر بودن مناسب نبوده است. هرچند در سینمای کنونی ایران اصلا نمی توانید کسی را بیابید که چنین نقشهایی را بازی کند!
متاسفانه در این فیلم هم شخصیت اصلی داستان به یکباره متحول می شود!
پایان بندی و گره افکنی ضعیف فیلم واقعا « همه چیز برای فروش » را به اثری نامنسجم تبدیل کرده است. گره افکنی فیلم که صورت میگیرد این حس به مخاطب منتقل می شود که کل مدت زمان فیلم را سرکار بوده!
حرف آخر :
« همه چیز برای فروش » فیلمِ مطبوع کارگردانش یعنی امیر حسین ثقفی هست و از بابت فرم روایت اثر قابل قبولی است چراکه در قاب بندی سینمایی ارائه شده اما معضل فیلمنامه گریبانگیر این اثر هم شده و پایان بندی شتاب زده و گره افکنی بی منطق، از یکدست شدن فیلم جلوگیری کرده.
همه چیز برای فروش» داستان انسانهایی است که برای نجات یکدیگر ایثار میکنند و سرنوشتشان ناخواسته محکوم به عدل است. این فیلم در هشتمین جشن انجمن منتقدان سینمای ایران توانست جایزه بهترین موسیقی متن، دیپلم افتخار بهترین کارگردانی و تندیس و لوح سپاس بهترین چهره پردازی را دریافت کند و نامزد دریافت جایزه بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین مهندسی صدا و بهترین فیلم برداری در این جشن شود. «همه چیز برای فروش» دومین فیلم امیرحسین ثقفی پس از «مرگ کسب و کار من است» در بخش فوروم نوزدهمین جشنواره بین المللی سینمای نو کرواسی و جشنواره فیلم کن به نمایش درآمده است. پخش فیلم «همه چیز برای فروش» بر عهده ی هدایت فیلم است.
فیلم «همه چیز برای فروش» در بخش سودای سیمرغ سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت وموفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس، دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن و دیپلم افتخار بهترین چهره پردازی شد.
امیرحسین ثقفی درباره فیلمنامه فیلم «همه چیز برای فروش» گفت:
"این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است، سربازی در آذربایجان. براساس همین پیشامد که در فیلم اتفاق افتاد، چشمش را از دست داد اما ما باید از بُعد سینمایی به این داستان نگاه کنیم که آدم قصهی ما چه مسیری را باید برود."
پوستر فیلم «همه چیز برای فروش»:
پوستر این فیلم توسط حمید رضا اسحاقی طراحی شده است.
نگاهی به فیلم همه چیز برای فروش
نیلوفر شاندیز
امیر ثقفی فیلم دومش را با همان حال و هوای فیلم اول «مرگ کسب وکار من است » میسازد. پیرنگ «همه چیز برای فروش» هیچ چیز عجیب و غریبی نیست. اکبر برادر بزرگتر امیر است، او سالها کارگری کرده تا بتواند برای برادرش شرایط خوبی را فراهم کند. اکنون امیر سرباز است و پنجاه روز مانده تا سربازیاش تمام شود. اکبر با تلاش فراوان سعی میکند کاری برای برادرش دست و پا کند، کاری که بهتر از کارگری باشد. جایی که به نظر میآید کار جور شده است، امیر سر پُست سربازی در استادیوم فوتبال، دچار حادثهای میشود و چشمش آسیب جدی میبیند. از اینجا به بعد تلاش های اکبر است برای به دست آوردن پول از راه شر خری.
مسلما پیشرفت امیر ثقفی را در فیلم دومش در مقام کارگردان میبینیم اما «همه چیز برای فروش» بر خلاف فیلم اول ثقفی داستان فرعیهای کمتری دارد و کاملا سرراست سراغ قصهی اصلی میرود .شاید به همین دلیل نقصهای فیلمنامه دیده میشود و شخصیت پردازیِ نصفه و نیمه به چشم میآید. با این حال همین که امسال این فیلم جز فیلمهایی بود که چیزی به عنوان فیلمنامه داشت، هر چند با نقص و کمبود، باعث خوشحالی است. اکبر برای به دست آوردن پول جراحی برادرش دست به هر کاری میزند اما شاید به نظرتان بیاید که چرا سربازی در حین پُست آن هم در استادیوم ، حادثه برایش پیش میآید و هیچ کمک نقدیای از جایی دریافت نمیکند؟ یا چرا الفت ( دوست اکبر ) ناگهان غیبش میزند و اکبر تمام بار داستان را به دوش میکشد؟ یا اگر الفت نمیرفت، اکبر هم مجبور نبود کشتن الفت را به گردن بگیرد. از یک جایی به بعد دیدن صاحبان چک تکراری میشود و نه قصه ای برایشان در نظر گرفته شده و نه شخصیتشان چیز منحصر به فردی است. فیلم بدون حضور آنها می توانست یک فیلم پنجاه دقیقه ای باشد.
نقطهی قوت فیلم فیلمبرداری آن است که نه یک سرو گردن، یک تمام قد از سینمای ایران جلوتر است. نمای آغازین فیلم مثل یک نقاشی متحرک میماند. قاب بندیهای جان فوردی فیلم حال و هوای وسترن به آن داده است گرچه نه اسبی وجود دارد و نه جان وینی، اما فضاهای بیابانی و خارج از شهرِ آن همان حس را منتقل میکند.
قهرمان که نه، قهرمان منفی فیلم نه باهوش است، نه قدرت دارد. فقط و فقط پر از کینه و انگیزه است. نه مثل قهرمان دهه 40 ـ قیصر ـ اهل عمل آنچنانی است، نه مثل قهرمان دهه 50 ـ هامون ـ سرکش. او قهرمان دهه 60 است؛ سرد و پر از بغض و شاید بیرحم. صابر ابر این بار نقشی متفاوت از چیزهایی که از او دیده ایم ارائه میدهد، ملموس تر و تاثیرگذارتر. اما مسلما نقشهای فرعی فیلم را نمیتوان نادیده گرفت. از بین آنها مریلا زارعی، جواد عزتی و به خصوص حبیب رضایی با اینکه هر کدام در سه یا چهار پلان بیشتر دیده نمیشوند، نشان دادند که کیفیت با ارزش تر از کمیت است.
در نهایت اینکه فضا سازی ماهرانهی محیطی خشن و کثیف، همراه با عناصر ناتورالیستی از خیابانها که یادآور سینمای خیابانی دههی 50 و به قول دوستی، سینمای فریدون گله و نادری است، در عین حال شبیه فیلم های نئورئالیستی یا شاید زاغه نشینی فیلم های لاتینی است. این ها نشان میدهد امیر ثقفی از کسانی تاثیر گرفته است و در عین حال جهان بینی شخصی خودش را هم دارد. باعث خوشحالی است که او سینما را میشناسد. در هر دو فیلم او الگوهای ژانری رعایت میشود و ریتم معنا پیدا میکند. با یک رویکرد کلی به هر دو اثرِ او، به خصوص «همه چیز برای فروش» باید در انتظار آثار بعدی او ماند، چون حاصل همکاری پدرِتهیه کننده و پسر ِفیلمساز این بار خوب از کار در آمده است.
منابع
«همه چیز برای فروش». سوره سینما. بازبینیشده در ۳۰اوت ۲۰۱
۳.
«لیست کامل عوامل فیلم همه چیز برای فروش». سوره سینما. بازبینیشده در ۳۰اوت ۲۰۱۳.