اطلاعاتی چند رد مورد زبان ارمنی
دکتر ماریا آیوازیان
منبع : فصل نامه پیمان – شماره 22 – زمستان 1381
بازنویسی و خلاصه نویسی و نمودار پایانی از گارگین فتائی
از لحاظ زبان شناسی زبان ارمنی چزو خانواده زبانهای هند و اروپایی است . در گذشته جایگاه زبان ارمنی نامشخص بود . به گفته روبرت آفوکس بزرگ ترین اشتباه دانشمندان این بود که برای تعیین جایگاه زبان ارمنی در خانواده زبان ها فقط به مجموعه واژگان این زبان استناد می کردند . راهی که آسان ولی گمراه کننده بود .نظریه رایج آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از زبان های ایرانی است زیرا واژه های فراوان ایرانی دارد .
نظریه ایرانی بودن زبان ارمنی در سه ربع اول سده نوزدهم در اروپا حاکم بود و دانشمندان زیادی این نظریه را در تالیفات خود آورده اند از جمله راسموس راسک Rasmos Rask در 1818 آگوست شلایخر August shleicher در 1850 فرانس بوپ Franz Bopp در 1857 و فردردیک مولر Fredrich Muller
هاینریش هوبشمان ( 1908 – 1848) Haninrich Hubschmann زبان شناس معروف آلمانی در مقالهء « موقعیت زبان ارمنی در میان زبان های هند و اروپایی » که در سال 1877 منتشر شد این نظریه را تغییر داد . وی با کسب تبحر در رشته های مختلف زبان شناسی شرقی در دانشگاههای گوناگون ، امکان آن را یافته بود که به نظریه ایرانی بودن زبان ارمنی به دیدهء تردید و انتقاد بنگرد . وی با جمع آوری بسیاری از نظریه هی زبان شناسان متقدم و برشمردن خطاهای آنها این سوال را مطرح ساخت که آیا زبان ارمنی را می توان یک زبان ایرانی نامید ؟ آنان که بر شباهت های واژگان انگشت می نهادند نیاندیشیده بودند که امکان دارد این شبه=اهت ها بر اثر وام گیری واژگان صورت گرفته باشد .
هوبشمان با قرار دادن ویژگیهای بنیادی نظام های آوایی زبان های ایرانی و ارمنی در جدول ها توانست روشن کند که واژهء مورد نظر ، ارمنی اصیل یا واژهء ایرانی است .
نتیجه گیری نهایی از این قرار بود که زبان ارمنی یک گویش ایرانی نیست بلکه شاخهء مستقلی از گروه زبان های هند و اروپایی است به عبارت دیگر زبان ارمنی نیز مانند زبان های ایرانی شاخه ای متمایز از یک زبان مادر است و امروزه این نظریه را همهء دانشمندانی که در رشته زبان شناسی تطبیقی پژوهش می کنند پذیرفته اند .
زبان ارمنی در ادوار مختلف تحت تاثیر زبان های گوناگون قرار گرفته است . زبان ارمنی را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد
الف : دوره گفتاری که دوره قبل از ابداع الفبای ارمنی است یعنی از قدیمی ترین ایام تا سال 404 میلادی
ب: دوره نوشتاری که دوره بعد از ابداع الفبای ارمنی است
از دوره گفتاری اطلاعات زیادی در دست نیست اما دوره نوشتاری به سه دوره اصلی تقسیم می شود
1: دوره باستان یا گرابار Grabar
2: دوره میانه یا کیلیکیه
3: دوره معاصر یا آشخارهابار Ashkharhabar
دوره معاصر و زبان ادبی جدید خود به دو بخش تقسمی می شود
زبان ادبی شرقی
زبان ادبی غربی
دوره های زبان ارمنی
1: دوره باستان یا گرابار
( سده های پنجم تا یازدهم میلادی )
این دوره به سه دوره فرعی تقسیم می شود
الف : دوره ارمنی متاخر از گرابار کلاسیک
( نیمه اول سده پنجم )
در این دوره گونه های گفتاری و نوشتاری یکی است و گرایشی به سبک آشوری ( سریانی ) در زبان پدید آمده است که دلیل آن تماس نزدیک بین روحانیون آشوری و ارمنی ، ترجمه بعضی از متون آشوری به ارمنی ، نزدیکی روابط فرهنگی و مذهبی و اعزام روحانیون برای تحصیلات عالیه به آن سرزمین بوده است . از آثار این دوره می توان به تاریخ ارمنستان موسی خورنی و تاریخ ارمنستان قازار پارتِسی اشاره کرد .
ب: دوره بعد از ارمنی باستان
( سده های ششم تا هفتم )
در این دوره گونه ادبی از گونه نوشتاری فاصله بیشتری می گیرد که علت آن تاثیر پذیری از سبک و مکتب ادبی یونانی و تضعیف تاثیر زبان نوشتاری بر گفتاری است
ج: دوره پیش از ارمنی میانه
( سده های هشتم یا یازدهم میلادی )
در این دوره فاصله بین زبان گفتاری و نوشتاری زیاد می شود و نویسندگان سعی بر این دارند که از زبان گفتاری دورتر و به زبان نوشتاری نزدیک تر شوند . در این دوره به علت استیلاعی اعراب بر ارمنستان در سده های هفتم تا نهم میلادی در ارمنستان ، واژه های عربی وارد زبان ارمنی شد ولی در آثار نویسندگان ، گرایش به کاربرد واژه های یونانی و سبک ادبی یونانی هنوز وجود دارد
2: دوره میانه
( سده های دوازدهم تا شانزدهم میلادی )
در این دوره زبان گفتاری همپایه زبان ادبی می شود و زبان پایه زبان منطقه کیلیکیه است . زبان دوره میانه در مکاتبات رسمی و زبان ادبی یا گرابار در کتابت و نوشته های دینی و فلسفی به کار می رفته است
ویژگیهای زبان دوره میانه
الف : وجود واژه های فراوان عربی و ترکی و اروپایی
ب: زبانی آمیخته با زبانهای باستانی استگ
ج: به علت مهاجرت ارمنیان به کشورهای همسایه و اروپایی گویش های حدیدی در آن به وجود آمده است .
دوره میانه به دو دوره فرعی تقسیم می شود
الف: دوره میانه کیلیکیه
( از سده دوازدهم تا چهاردهم میلادی )
که در آن ادبیات در هر دو زبان گرابار و میانه تحول خاصی یافته است
ب: دوره گرایش به آشخارهابار
( از سدن پانزدهم تا هفدهم میلادی )
که در آن گرابار به مرور به زبان مرده ای تبدیل شده ، زبان میانه تحول یافته و به دوره جدید نزدیک تر شده است . در این دوره واژه های فراوانی از زبانهای فارسی و ترکی به زبان ارمنی وارد شده و زبان ارمنی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می شود .
3: دوره جدید
) از سده هفدهم تا دوره معاصر )
زبان این دوره معروف به آشخارهابرا و زبان ادبی آن هم زبان ادبی آشخارهابرا است و زبان گرابار منحصر به کتب دینی و مراسم مذهبی است
دوره جدید خود به سه دوره فرعی تقسیم می شود
الف : دوره ابتدایی
( از اوائل سده هفدهم تا نیمه سده نوزدهم )
که شامل زبان ادبی ، زبان شهری و گونه های آن است در این دوره هماهنگی در زبان ادبی دیده می شود و نقش ادبی زبان گرابار کاملاً از بین رفته است .
ب: دوره دو شاخه بودن زبان ارمنی جدید
زبان ارمنی در این دوره به دو شاخه تبدیل می شود
ارمنی شرقی یا آرِوِلاهایِرِن Arevelahayerenکه مورد تکلم در روسیه و ارمنستان شرقی و ایران و قفقاز است
زبان ارمنی غربی یا آرِومداهایرن Arevmudahayeren که مورد تکلم در ارمنستان غربی و سوریه و لبنان و ممالک عربی خاورمیانه و غرب اروپا و قاره آمریکاست
که ویژگی آن تسلط زبان ارمنی جدید بر قدیم یا گرابار است
ویژگیهای زبان معاصر
1: زبان ارمنی شرقی خیلی زودتر از زبان ارمنی غربی از گرابار دور شد
2: ربان ارمنی ادبی جدید به سرعت در میان تمام اقشار جامعه نفوذ کرد
3: گونه های ادبی جدیدی بوجود آمدند
4: زبان ادبی یک دست شد
5: نقش گفتاری زبان بیشتر شد
6: وام گیری زبانی کاهش یافته و از معادل گزینی ارمنی برای واژه ها استفاده شد
ج: دوره تحول ارمنی به ارمنی معاصر
در این دوره زبان ادبی ارمنی شرقی پایه زبان رسمی کشور جمهوری ارمنستان شوروی شد
در این دوره به علت قرار گرفتن ارمنستان در اتحاد شوروی ، زبان ارمنی به شدت تحت تاثیر زبان روسی قرار گرفت .
مساله مهم دیگر در این دوره تغییر رسم الخط ارمنی است
مبدع زبان ارمنی مسروپ ماشتوس در قرن پنجم میلادی است . با اینکه خط ارمنی در مراحل اولیه کاملاً آوانگار بود لیکن به مرور زمان و با تحول زبان ارمنی ، تا حدودی زبان آوانگار خود را از دست داد. این امر باعث گردید که در سال 1920 زبان شناسان ارمنی با پیروی از شعار « همه چیز باید نو شود » به منظور آسان سازی املای ارمنی به فکر تغییر املایی این زبان و انطباق خط با تلفظ بیافتند .
برای تغییر رسم الخط ارمنی در ابتدا آزمایش هایی کاملاً عجولانه و بدون برنامه ریزی صورت گرفت که این امر کار را دشوارتر ساخت و مشکلات فراوانی بوجود آورد و سبب شد که زبان شناسان در سال های بعد مطالعات بیشتری در این زمینه انجام دهند ولی باز هم ارمنیان مقیمی تعدادی از کشورهای دیگر رسم الخط نوین را نپذیرفتند و اکنون زبان ادبی ارمنی با دو رسم الخط و املای متفاوت قدیم و جدید نوشته می شود و در حال حاضر بررسی این امر در ارمنستان ادامه دارد .
زبان ادبی ارمنی معمول در ایران شبیه زبان ادبی ارمنستان است با این تفاوت که در ارمنستان رسم الخط جدید و در ایران رسم الخط قدیم به کار می رود .
نمودار دوره های زبان ارمنی
1: دوره باستان یا گرابار
( سده های پنجم تا یازدهم میلادی )
الف : دوره ارمنی متاخر از گرابار کلاسیک
( نیمه اول سده پنجم )
ب: دوره بعد از ارمنی باستان
( سده های ششم تا هفتم )
ج: دوره پیش از ارمنی میانه
( سده های هشتم یا یازدهم میلادی )
2: دوره میانه
( سده های دوازدهم تا شانزدهم میلادی )
الف: دوره میانه کیلیکیه
( از سده دوازدهم تا چهاردهم میلادی )
ب: دوره گرایش به آشخارهابار
( از سدن پانزدهم تا هفدهم میلادی )
3: دوره جدید
( از سده هفدهم تا دوره معاصر )
ا لف : دوره ابتدایی
( از اوائل سده هفدهم تا نیمه سده نوزدهم )
ب: دوره دو شاخه بودن زبان ارمنی جدید
ج: دوره تحول ارمنی به ارمنی معاصر