دین و خشونت و برداشت های متفاوت و تاثیر گذاری اجتماعی
.
http://www.alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2262-
افق-دین-و-خشونت-و-برداشت-های-متفاوت-و-تاثیر-گذاری-اجتماعی
.
آقای رئیس، حضار گرامی،
با سلام،
ضمن خوشامد گویی به حضرت جاثلیق آرام اول و هیئت همراه، آزادسازی شهر حلب را به تمامی این عزیزان و کلیه آزادمردان جهان بالاخص مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای تبریک عرض می کنم.
ازمنظر این حقیر، بزرگترین دستاورد اخلاقیات دینی در زندگی جمعی و مناسبات اجتماعی، تکوین شرایط بازدارندگی در مورد پدیده هایی همچون کفرگویی به مقدسات دینی، اهانت به مفاهیم انسانی، و تحقیر ارزش های ملی است و بزرگترین دستاورد عقلانیت در طول تاریخ بشر قانون است.
فقدان اخلاقیات و عقلانیت بستر مساعد برای خشونت سازمان یافته و انواع جنایات علیه بشر از قبیل نسل کشی، تروریسم، تبعیض و ترافیکینگ را مهیا می سازد.
یکی از کلاسیک ترین مثال های تاریخی در این خصوص، فضای بی قانونی گسترده در حکومت عثمانی و عدم وجود قوانین بین الملل بازدارنده است که نهایتا منجر به وقوع دست کم شش نسل کشی سیستماتیک علیه ارمنیان، یونانیان، آشوریان، کردها، ایزدی ها و علوی ها در امپراتوری عثمانی و جمهوری ترکیه ما بین سالهای 1915 الی 1939 گردید.
عدم وجود قوانین بین الملل بازدارنده بستر مناسب را برای نسل کشی های بعدی را نیز فراهم آورد از جمله نسل کشی یهودیان، کولی ها، لهستانی ها و چینی ها در خلال جنگ جهانی دوم. مثال دیگر استفاده از جنگ افزار اتمی علیه ژاپن توسط ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ جهانی دوم است. توهین گسترده در یک دوره تاریخی پنجاه ساله، شرایط را برای کشتار گسترده فلسطینیان در نوار غزه را به خوبی به وجود آورد.
استانداردهای دوگانه، که در واقع روشی نوین برای دور زدن قوانین بین الملل است، مهم ترین بستر حقوقی برای شکل گیری تروریسم مدرن است که در قالب گروه های تکفیری همانند داعش و جبهه النصره شکل گرفته و تحت لوای دین موجبات کشتار مردم عراق و سوریه، آشوریان و ارامنه مسیحی، شبعیان، ایزدی ها، علویان و حتی کردهای سنی را فراهم ساخته اند.
پس از پایان دوران جنگ سرد، به موازات روند برقراری «نظم نوین جهانی»، اشاعه ایدئولوژی خطرناک «پایان ایدئولوژی» و ترویج لیبرال دموکراسی به منزله ایدئولوژی غالب، ایده دیگری نیز بنام «برخورد تمدن ها» پا به عرصه مناسبات بین المللی گذاشت که وظیفه داشت تا مسائل لاینحل ملی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بجا مانده از دوران جنگ سرد را تحت الشعاع خود قرار دهد. مسائل ملی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که در گذشته، با بر چسب هایی نظیر «تحرکات چپ کمونیستی» از یک طرف و «جریانات راست بورژوایی» از سوی دیگر، همواره مورد سرکوب تبلیغاتی قرار گرفته و هیچگاه مشمول حل عادلانه نمی شدند، در شرایط جدید جهانی با جنگ جدیدی ملون به رنگ و لعاب ضددینی، مورد هجوم قرار گرفتند.
بدین سان تلاش می شد تا استقلال بوسنی هرزه گوین و حق تعیین سرنوشت کوزوو در میان هیاهوی تبلیغاتی «جنگ نوین صلیبی» به فراموشی سپرده شود.
تلاش می شد تا مسئله فلسطین از مبارزه آزادیبخش به «عملیات تروریستی مسلمانان علیه اسرائیل» تنزل یابد. حق تعیین سرنوشت ارمنیان قراباغ به عنوان «جنگ دینی میان مسیحی و مسلمان» قلمداد شده و تلاش می شد تا مبارزه این مردم در بن بست «جنگ دینی» محصور گردد. در مسئله آزادی ایرلند شمالی نیز زمینه هایی چینش شد تا ضدیت کاتولیک ها و پروتستان ها در محوریت موضوع قرار گیرد.
حال چرا ایران از چنین صحنه های خشن، پلید و کریه بین المللی و منطقه ای مبر است؟ ایران کشوری است که در آن حدود دو هزاز و پانصد سال پیش منشور کورش هخامنشی تدوین شده است و براساس آن به پیروان ادیان مختلف آزادی نیایش داده شده و در عین حال همبستگی آنان تضمین گردیده است1). ایران کشوری است که در آن به آموزه های قرآن، کتاب آسمانی مسلمین در مورد خاستگاه مشترک ادیان توحیدی و اصل عدم تفاوت ماهوی میان پیامبران الهی ارج فراوان نهاده شده است2). ایران کشوری است که مبانی اخلاقی و حکومتی علی ابن ابی طالب، از بزرگان اسلام در هزار و چهار صد سال پیش، که به عدل، انصا و تلرانس دینی مشهور است، را بخوبی فرا گرفته، بروز (update) کرده و در روش های مملکت داری به آن وفادار مانده است3). ایران کشوری است که در فرهنگ پرقدمت آن آموزه های اخلاقی غنی با عناصر پررنگ انسان دوستی به وفور یافت می شوند. در یکی از مشهورترین اشعار سعدی4)، در هفتصد و پنجاه سال پیش، یعنی زمانی که بسیاری از اقوام در جهل و بربریت می زیستند، اصول همزیستی ملت ها و نوع دوستی با زیباترین صنعت ادبی بیان شده اند.
ایران کشوری است که اصول دموکراسی را با سنت ها و اعتقادات ملی و دینی خود در آمیخته است. بیش از صد سال پیش بستر تعامل و گفتگوهای میان فرهنگی در قانون اساسی ایران تبیین شده و تاکنون حفظ و اجرا می شود. اقلیت های دینی ایران، ارمنیان، زرتشتیان، کلیمیان و آشوریان براساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، نه تنها در احوال شخصیه خود آزاد بوده و طبق موازین دینی خود در قبال آنها رفتار می کنند، بلکه نمایندگی های مجزا و مستقیم خود را در پارلمان کشور، یعنی مردمی ترین عرصه سیاسی کشور دارند.
بدینسان اخلاقیات و عقلانیت دینی، همواره دو باز وی قدرتمند برای ممانعت از خشونت و افراط گرایی بوده و خواهند بود.
در این خصوص مایلم سخنانم را با آموزه های دینی ام به پایان ببرم. در مفاهیم انجیلی آفریدگار «دوستدار عدالت» است و می خواهد به واسطه انسان های با تقوا و عاری از گناه، یعنی دارای عقلانیت و اخلاقیات والا، عدالت را بر ارض خاکی ساری و جاری سازد5).
1- در منشور کورش هخامنشی آمده است: «فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی که بسته شده بود را بگشایند. همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه های خود برگرداندم. خانه های ویران آنان را آباد کردم. همه ی مردم را به همبستگی فرا خواندم».
نک: http://shorehonar.mihanblog.com/extrapage/001
2- در آیه سوم سوره آل عمرانآمده است: «آن خدایی که قرآن را به راستی بر تو فرستاد که تصدیق کننده کتب آسمانی قبل از خود است و پیش از قرآن تورات و انجیل را فرستاد». در آیه 285 سوره بقره قرآن کریم نیز آمده است. «میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمی گذاریم...».
3- یکی از جالب ترین مبانی حکومتی علی ابن ابی طالب در نامه ای خطاب به مالک اشتر، فرمانروای مصر آمده است، که می گوید: «ای مالک، بدان که تو را به بلادی فرستاده ام که پیش از تو دولت ها دیده، برخی دادگر و برخی ستمگر. و مردم در کارهای تو به همان چشم می نگرند که تو در کارهای والیان پیش از خود می نگری و درباره تو همان گویند که تو درباره آنها می گویی... خدا هر جباری را خوار کند و هر خودکامه ای را پست و بی مقدار سازد... باید که محبوب ترین کارها در نزد تو،کارهایی باشد که با میانه روی سازگارتر بود و با عدالت دم سازتر و خشنودی رعیت را در پی داشته باشد زیرا خشم توده های مردم، خشنودی نزدیکان را زیر پای بسپرد و حال آنکه، خشم نزدیکان اگر توده های مردم از تو خشنود باشند، ناچیز گردد».
نک: http://www.parsine.com/fa/news/20095
4- قطعه شهر مشهور سعدی و ترجمه انگلیسی آن به این شرح است
http://ya-ho.persianblog.ir
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
5- مزامیر 12-2/58 (Psalam 58/2-12)