روانشناسي حيوانات
دکتر رضا بهمنش
http://drbehmanesh.blogfa.com/post-38.aspx
حرفهاي كه روانشناسان حيوانات، به آن اشتغال دارند، امروزه بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته است. هر چند كه اين گرايش روانشناسي، رشتهاي نوپاست و از شاخههاي روانشناسي مدرن به شمار ميرود؛ اما، در همين اندك زماني كه پا به عرصه وجود نهاده است، خدمات بسيار ارزندهاي را ارائه كرده، بسيار مورد توجه پژوهشگران و علاقهمندان به حيوانات قرار گرفته است. اين امر، به ويژه در كشورهاي پيشرفته، با استقبال شاياني مواجه شده است.
امروزه به دليل ارتباط نزديك، عميق و بيش از پيش انسان با حيوانات، غرايز و نيازهاي اساسي حيوانات در اين همزيستي، به ويژه در مناطق شهري و در آپارتمانهاي كوچك با توجه به تنگناها، محدوديتها، اجبارها و استرسهاي خاص اين نوع زندگاني، ناديده گرفته ميشود و نداشتن شناخت صحيح انسان از حيوانات و ناديده گرفتن نيازهاي طبيعي و فطري آنان، به بروز مشكلات جسماني، اختلالات و ناهنجاريهاي رفتاري در حيوانات منجر شده است. در چنين شرايطي، روانشناس حيوانات، به ياري انسان و حيوان ميشتابد و شناخت صحيحي از حيوانات در اختيار انسان قرار ميدهد و ميكوشد تا به مدد تخصص و تجربه خود، مشكلات اين ارتباط را حل و فصل كند.
روانشناس حيوانات، در حقيقت نقش مترجمي را ايفا ميكند كه با آگاهي از زبان فطرت حيوانات و به مدد تسلط به زبان انسان، در برقراري تفاهم و همزيستي سالم ميان انسان و حيوان يار و ياور آنهاست.
روانشناسان، شناخت جامعي از حيوانات دارند و به مدد اين شناخت جامع خود قادرند، ضمن برطرف كردن مشكلات در زمينه تعليم و تربيت صحيح حيوانات، صاحبان حيوانات خانگي را در زدودن عادات نادرست، تعبير درست رفتار حيوانات، پيشگيري از بروز هر گونه سوءتفاهم، مراقبت صحيح از حيوانات، بررسي اختلالات رفتاري، بهداشت روح و در مواردي براي بهداشت جسماني حيوانات نيز خدمات شاياني ارائه دهند.
تمامي جانوران، نوعي درك و شعور خدادادي، كه از آن به غريزه تعبير ميشود، دارا هستند و بر اساس همين غرايز و نيازهاي خود، رفتار ميكنند. اين امر كه موجودات زنده نيازهايي داشته باشند و بكوشند تا نيازهاي خود را برطرف كنند، موضوعي كاملاً طبيعي و بديهي است. نياز به اطمينان، امنيت، سرپناه، گرما، غذا، نوشيدني، خواب، ارضاي نيازهاي جنسي، توليد نسل و نيازهايي از اين دست، در نهاد هر موجود زندهاي به وديعه نهاده شده است. حيوانات از جهت بعد عريزي، كوچكترين تفاوتي با انسانها ندارند. تفاوت ميان انسان و حيوان تنها به شيوه برطرف كردن اين نيازها مربوط ميشود. غريزه در جانوران به عنوان نوعي شعور خدادادي، بسيار قوي عمل ميكند و آنان را در جهت زنده ماندن و حفظ نسل ياري ميكند، اما ما انسانها بر اساس درك و شعور بالا و خرد و دانش خود، در بعضي شرايط ميتوانيم غرايز خود را ناديده بگيريم و يا آنها را تعديل كنيم؛ براي مثال، ميتوانيم از يك يا چند وعده غذايي صرف نظر كنيم، ميتوانيم در مواردي از خواب خود چشم بپوشيم، ميتوانيم آگاهانه خشم و ساير اميال نفساني خود را كنترل كنيم و در اين راه، اختيار و حق انتخاب داريم. بنابراين ميان ما، قانون، اخلاق و مسئوليت در برابر خداوند برقرار است. اما حيوانات، به دليل نداشتن اين شعور، تنها در راستاي ارضاي غرايز خود حركت ميكنند و هر گونه مانعي پيش رويشان، به بروز اختلالات رفتاري و روحي در آنها ميانجامد.
واقعيت اين است كه ماهيت و طبيعت حيوانات را نميتوان از آنها جدا كرد. همزيستي انسان و حيوان، به دليل شناخت نادرست انسان از همين طبيعت و ماهيت حيوانات، ميتواند به سرعت به بروز سوءتفاهمها و در نتيجه اختلالات رفتاري در حيوان منجر شود؛ براي مثال، جاي شگفتي ندارد اگر يك موش كيسهاي، كه حيواني شبروست، هر بار كه كودكمان قصد ميكند با او بازي كند، او را گاز بگيرد. اين يكي از بارزترين مثالهاي سوءتفاهم و نداشتن درك متقابل حيوان و انسان است. اين كار موش كيسهاي دليل اختلال رفتاري نيست؛ اما اين امر در درازمدت، ممكن است به اختلال رفتاري در او بيانجامد. علت اين واكنش تهاجمي حيوان، كاملاً واضح و مشخص است: كودك ما روزها سر حال و بيدار است و براي بازي كردن به سراغ موش كيسهاي ميرود و او را با شيطنت از خواب بيدار ميكند. اين در حالي است كه موش كيسهاي، حيواني شبروست و روزها ميخوابد. هنگامي كه كودك ما او را بيدار ميكند، موش، اين كار او را رفتاري مزاحم تلقي كرده، درصدد رفع اين مزاحمت، از خود واكنش نشان ميدهد. در اين حالت، نياز كودك ما در آن موقع از روز، براي بازي و سرگرمي با موش خود ارضا نميشود؛ چرا كه نياز موش كيسهاي در آن لحظه خواب است. در اين مثال، نيازهاي منطقي انسان و حيوان با هم برخورد ميكنند. نيازهايي كه كاملاً ضد هم هستند و به هيچ وجه با هم مطابقت ندارند.
علاوه بر اين واقعيت، با وجود نقش غير قابل انكار تعليم و تربيت در راستاي كاهش سوءتفاهمها، برطرف كردن كامل و بينقص نيازهاي مختلف حيوانات نيز هميشه به آساني ممكن خواهد بود.
در روانشناسي حيوانات، هر حيواني، حتي يك موش يا يك حشره، حق برخورداري از يك زندگاني خوب و دلپذير را دارد، از اينرو، روانشناسي حيوانات، در درجه نخست، به بيان نيازهاي حيوانات ميپردازد و مشكلات رفتاري حيوانات را بررسي ميكند تا سوء تفاهمهاي ميان انسانها و حيوانات برطرف شود و هر دو در كنار هم و از با هم بودن، لذت ببرند.