Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9359

تبریک تولد امام علی

$
0
0

 

 تبریک تولد امام علی

سهئ شنبه دواردهم جمادی الثانی مصادف است با روز ولادت اما علی  اما وال شعیعان و خلیفه چهارم سنیها

اما علی در نزد مسلمانها از احترام بسیار زیادی برخوردار است به نحوی که حتی به نام وی قسم یاد می کنند

ایشان هم مظهر قدرت و و هم مظهر علم و دانش است قدرتی توام با جوانمردی و دانشی توا با حکمتی عمیق

 

در مورد دانش وی تاوم با حمتی عمیق است همین بس که نظری بیافکنیم به کتاب نهج البلغه وی و چند نوشته از آن را بخوانیم

 

 

سخنان حکمت آمیز از نهج البلاغه

با نگاهی به متن و سخنان حکمت آمیز نهج البلاغه ، متوجه می شویم که این کتاب ، می تواند در مورد روان درمانی  ، سودمند بوده و سخنان قصار آن در علم الاخلاق ، اثری خوب بر انسان بگذارد . در این کتاب ، روش های درمان روحی هنگام مواجه شدن با ترس و مشکلات و سختیهای زندگی توضیح داده شده است

 در مسیحیت ، هفت گناه از میان گناهان گوناگون ، جزء گناهان کبیره ست که به آنها هفت گناه کبیره گویند که عبارتند از غرور ، طمع ، شهوت ، خشم ، شکم پرستی ، حسادت ، تنبلی که در نهج البلاغه در مورد تمامی این گناهان که در واقع نوعی ضعف اخلاقی است ، سخنان حکمت آمیز وجود داشته و حالت های گوناگون آنها نشان داده شده است . علاوه بر این گناهان در مورد اخلاقیات نیکو نیز سخنان قصاری در نهج البلاغه آمده است که در زیر تعدادی از این سخنان حکمت آمیز آورده شده است

 

 

 

 

 

حکمت ۱۲آئین دوست یابی

وَ قَالَ [عليه السلام] أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ .

و درود خدا بر او ، فرمود : ناتوان ترين مردم ،   كسى است كه در دوست يابى ناتوان است ، و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد.

 

 

 

حكمت ۳۳اعتدال در بخشش و حسابرسى

وَ قَالَ [عليه السلام] كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً .

و درود خدا بر او ، فرمود : بخشنده باش اما زياده روى نكن ، در زندگى حسابگر باش اما سخت گير مباش.

 

 

 

حكمت ۴۶ارزش پشيمانى و زشتى غرور زدگی

وَ قَالَ [عليه السلام] سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ .

 

دورد خدا بر او ، فرمود : گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به خود پسندى وا دارد.

 

 

 

حكمت ۷۰روانشناسى جاهل

وَ قَالَ [عليه السلام] لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً

و درود خدا بر او ، فرمود : نادان را يا تُندرو و يا كُند رو مى بيني.

 

 

 

حكمت ۸۳روش برخورد با چاپلوسان

وَ قَالَ [عليه السلام] لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِى الثَّنَاءِ عَلَيْهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا فِى نَفْسِكَ

و درود خدا بر او ، : (به شخصى كه در ستايش امام افراط كرد ، و آنچه در دل داشت نگفت).

فرمود : من كمتر از آنم كه بر زبان آوردى ، و برتر از آنم كه در دل داري.

 

 

 

حكمت ۹۱راه درمان روان

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكَمِ .

 

و درود خدا بر او ، فرمود : همانا اين دل ها همانند بدن ها افسرده مى شوند ، پس براى شادابى دل ها ، سخنان زيباى حكمت آميز را بجوييد.

 

 حكمت  ۱۴۲دوستى ها و خردمندى

وَ قَالَ [عليه السلام] التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ .

درود خدا بر او ، فرمود : دوستى كردن نيمى از خردمندى است.

 

 

حكمت ۱۴۳غمها و پيرى زودرس

وَ قَالَ [عليه السلام] الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ .

درود خدا بر او ، فرمود : اندوه خوردن ، نيمى از پيرى است.

 

 حكمت ۱۴۸نقش سخن در شناخت انسان

وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ .

و درود خدا بر او، فرمود : انسان زير زبان خود پنهان است

 

 حكمت ۱۴۹ضرورت خود شناسی

وَ قَالَ [عليه السلام] هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ .

 

و درود خدا بر او ، فرمود : نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست.

 

حكمت ۱۷۵راه درمان ترس

وَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ .

و درود خدا بر او ، فرمود : هنگامى كه از چيزى مى ترسى ، خود را در آن بيفكن ، زيرا گاهى ترسيدن از چيزي، از خود آن سخت تر است.

 

 

 

حكمت  ۱۷۹لجاجت و سْستى اراده

وَ قَالَ [عليه السلام] اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْيَ .

و درود خدا بر او فرمود : لجاجت تدبير را سْست مى كند.

 

 حكمت ۲۱۳تحمل مشكلات و خشنودى

وَ قَالَ [عليه السلام] أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً .

و درود خدا بر او، فرمود : چشم را از سختيِ خوار و خاشاك و رنج ها فروبند تا همواره خشنود باشی

 

 

 

حكمت ۲۱۸حسادت ، آفت دوستى

وَ قَالَ [عليه السلام] حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ .

و درود خدا بر او ، فرمود : حسادت بر دوست، از آفات دوستى

 

 

 

حكمت ۲۵۵تندخويى و جنون

وَ قَالَ [عليه السلام] الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ .

و درود خدا بر او، فرمود: تندخويى بى مرود نوعى ديوانگى است ، زيرا كه تندخو پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد پس ديوانگى او پايدار است.

 

 

 

حكمت ۲۶۸اعتدال در دوستى ها و دشمنى ها

وَ قَالَ [عليه السلام] أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا .

و درود خدا بر او ، فرمود: در دوستى با دوست مدارا كن، شايد روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نيز مدارا كن ، زيرا شايد روزى دوست تو گردد.

 

 حكمت ۲۸۲غرور ، آفت پندپذيرى

وَ قَالَ [عليه السلام] بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ .

و درود خدا بر او ، فرمود: ميان شما و پندپذيرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.

 

حكمت ۲۹۳دوستى با احمق ، هرگز!

وَ قَالَ [عليه السلام] لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ .

و درود خدا بر او ، فرمود: همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت را زيبا جلوه داده ، دوست دارد تو همانند او باشي.

 

 

 

حكمت  ۳۵۱اميدوارى در سختى ها

وَ قَالَ [عليه السلام] عِنْدَ تَنَاهِى الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ يَكُونُ الرَّخَاءُ .

و درود خدا بر او ، فرمود: چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.

 

 

در مورد جوانمردی وی  در عین قدرت می توان از طریق این شعر به بهترین نحوی پی برد

.

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را دان مطهر از دغل

در غزا بر پهلوانی دست یافت

زود شمشیری بر آورد و شتافت

او خدو انداخت در روی علی

افتخار هر نبی و هر ولی

آن خدو زد بر رخی که روی ماه

سجده آرد پیش او در سجده‌گاه

در زمان انداخت شمشیر آن علی

کرد او اندر غزااش کاهلی

گشت حیران آن مبارز زین عمل

وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل

گفت بر من تیغ تیز افراشتی

از چه افکندی مرا بگذاشتی

آن چه دیدی بهتر از پیکار من

تا شدی تو سست در اشکار من

آن چه دیدی که چنین خشمت نشست

تا چنان برقی نمود و باز جست

آن چه دیدی که مرا زان عکس دید

در دل و جان شعله‌ای آمد پدید

آن چه دیدی برتر از کون و مکان

که به از جان بود و بخشیدیم جان

در شجاعت شیر ربانیستی

در مروت خود کی داند کیستی

در مروت ابر موسیی بتیه

کآمد از وی خوان و نان بی‌شبیه

ابرها گندم دهد کان را بجهد

پخته و شیرین کند مردم چو شهد

ابر موسی پر رحمت بر گشاد

پخته و شیرین بی زحمت بداد

از برای پخته‌خواران کرم

رحمتش افراخت در عالم علم

تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا

کم نشد یک روز زان اهل رجا

تا هم ایشان از خسیسی خاستند

گندنا و تره و خس خواستند

امت احمد که هستید از کرام

تا قیات هست باقی آن طعام

چون ابیت عند ربی فاش شد

یطعم و یسقی کنایت ز آش شد

هیچ بی‌تاویل این را در پذیر

تا در آید در گلو چون شهد و شیر

زانک تاویلست وا داد عطا

چونک بیند آن حقیقت را خطا

آن خطا دیدن ز ضعف عقل اوست

عقل کل مغزست و عقل جزو پوست

خویش را تاویل کن نه اخبار را

مغز را بدگوی نه گلزار را

ای علی که جمله عقل و دیده‌ای

شمه‌ای واگو از آنچ دیده‌ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد

آب علمت خاک ما را پاک کرد

بازگو دانم که این اسرار هوست

زانک بی شمشیر کشتن کار اوست

صانع بی آلت و بی جارحه

واهب این هدیه‌های رابحه

صد هزاران می چشاند هوش را

که خبر نبود دو چشم و گوش را

باز گو ای باز عرش خوش‌شکار

تا چه دیدی این زمان از کردگار

چشم تو ادراک غیب آموخته

چشمهای حاضران بر دوخته

آن یکی ماهی همی‌بیند عیان

وان وان یکی سه ماه می‌بیند بهم

این سه کس بنشسته یک موضع نعم

چشم ر سه باز و گوش هر سه تیز

در تو آویزان و از من در گریز

سحر عین است این عجب لطف خفیست

بر تو نقش گرگ و بر من یوسفیست

عالم ار هجده هزارست و فزون

هر نظر را نیست این هجده زبون

راز بگشا ای علی مرتضی

ای پس سؤ القضا حسن القضا

یا تو واگو آنچ عقلت یافتست

یا بگویم آنچ برمن تافتست

از تو بر من تافت چون داری نهان

می‌فشانی نور چون مه بی زبان

لیک اگر در گفت آید قرص ماه

شب روان را زودتر آرد به راه

از غلط ایمن شوند و از ذهول

بانگ مه غالب شود بر بانگ غول

ماه بی گفتن چو باشد رهنما

چون بگوید شد ضیا اندر ضیا

چون تو بابی آن مدینهٔ علم را

چون شعاعی آفتاب حلم را

باز باش ای باب بر جویای باب

تا رسد از تو قشور اندر لباب

باز باش ای باب رحمت تا ابد

بارگاه ما له کفوا احد

هر هوا و ذره‌ای خود منظریست

نا گشاده کی گود کانجا دریست

تا بنگشاید دری را دیدبان

در درون هرگز نجنبد این گمان

چون گشاده شد دری حیران شود

مرغ اومید و طمع پران شود

غافلی ناگه به ویران گنج یافت

سوی هر ویران از آن پس می‌شتافت

تا ز درویشی نیابی تو گهر

کی گهر جویی ز درویشی دگر

سالها گر ظن دود با پای خویش

نگذرد ز اشکاف بینیهای خویش

تا ببینی نایدت از غیب بو

غیر بینی هیچ می‌بینی بگو

.

همچنین اشعار و کتاب های زیادی در مورد وی و شخصیتش نوشته شده

با وجود اینه ورزش زور خانه ای کشور یک ورزش باستانی است که ریشه در ایران باستان قبل از اسلام دارد ولی به خاطر همین فتوت و جوانمردی علی  در اصل شخصیت وی  با شخصت رستم و بزرگان شاهنامه  که اسطوره فتوت بودند در هم آمیخته است

.

زاد روز امام علی

اما م ماول شیعیان

مظهر جوانمردی 

بر همگان خجسته باد

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9359

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>