From The Prelude to the Lyrical Ballads
از مقدمه ای بر چکامه های عاشقانه
اثر ویلیام وودرزورث
William Wordsworth
ترجمه از گارگین فتائی
.
http://poetry.eserver.org/prelude.html
.
چنان طوفان سیاه بر فراز نوک کوه
جدا می سازد شعاع آفتاب را در دره و پس
آن سرمستی عظبیم نوع بشر
به عنوان زمینه یا اعتمادی از صمیم قلب در خمدت است
برای اشیاء و اشکال واحد از جایی که آنها ترسیم می شوند
برای احساس و نگرشی ژرف
ببش از قدرت و سرزندگی ذاتی
چند بار در میان آن خیابان های لبریز
من در میان شلوغی رفته و گفته ام
نسبت به خودم ، چهره هر شخصی
که از کنار من می گذرد یک راز است
پس من نگریسته ام ، نگاهم متوقف نشده است , رنجور
با فکر کردن در باره چه ، کجا ، چه وقت و چگونه
تا صورت ها در برابر چشمانم بیایند
در گام غیب نظیر پاورچین رفتن ها
همچنان بالای کوه یا ظاهر می شود در رویا
و یک بار در جنین وضعی سقری دور در ماورا
رسیدن به نشان مشترک , گمشده
در میان نمایش متحرک ، من متاثر شدم
به ناگهان با یک دیدگاه ( که نادر نیست)
از گدای کوری که با چهره ای استوار
ایستاد عصا به دست در برابر یک دیوار و نزدیک سینه اش
پوشیده از کاغذی مکتوب بود که توضیح می داد
داستانش را ، از کجا آمده و چه کسی بود
ذهنم به چشم انداز اطراف معطوف شد
چنانکه بر امکان آبها ، یک نوع آماده
این به نظر می رسد از دور ترین جایی است که می شناسیم
هم از خودمان و هم از کائنات
و در قالب آن مرد بی حرکت
صورت استوار و چشم های نامرئی ، من دیدم
تو گویی تذکری از جهان دیگر است