کارن خانلری در گفتگو با نوآوران: فرهنگ مردم آرتساخ با باکو متفاوت است
.
.
جمهوری آرتساخ یا قرهباغ از کشورهای مستقل با فرهنگی منحصر به فرد در جنوب قفقاز است، این کشور حدود 30 کلیومتر با ایران مرز مشترک دارد، دارای جاذبههای طبیعی و گردشگری خاصی است، اما آنچه بر جذابیت این منطقه اضافه میکند، فرهنگ باستانی مردم ارامنه ساکن است. منطقه آرتساخ یکی از غنیترین مناطق سرزمین ارمنستان از نظر وجود بناها و اماکن مذهبی است. در بخشهای مرکزی و مناطق دیگر در طی سدههای میانه بدون وقفه در زمینههای تعلیم، تحصیل، نگارش و انتشار ادبیات مذهبی و زبان و فرهنگ ارمنی بسیار فعال بودهاند و به این خاطر این منطقه مکان فضاهای هنری و تاریخی زیاد است. دراینباره با دکتر کارن خانلری، تاریخدان و نماینده ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی گفتوگویی مکتوب انجام دادیم که در پی میخوانید:
آقای دکتر ایرانیان و ارامنه علقههای فرهنگی مشترکی دارند و به جرئت میتوان گفت که از نظر فرهنگی جزئی از همدیگرند، چرا؟ ریشههای همبستگی تاریخی و فرهنگی ایرانیان و ارامنه در کجاست؟
ملت ارمنی از خانواده آریایی هستند که بنا به شواهد و مدارک تاریخی درحدود پانزده قرن پیش از میلاد مسیح از مناطق آسیای مرکزی به دامنههای سلسلهجبال قفقاز آمدند. مردم ایران و ارمنستان بیش از 4 هزار سال است که با هم همسایه هستند و طبعا توانستهاند تبادلات فرهنگی و اجتماعی مشترکی داشته باشند. هیچ قوم و ملتی به اندازه ارمنیان به ایرانیان نزدیک نیست. اولین مآخذی که درباره روابط ایران و ارمنستان مشاهده شده است سنگ نبشته بیستون میباشد. گزنفون مطالبی پیرامون روابط حسنه تیگران یرواندونی پادشاه ارمنستان با کوروش بزرگ ارائه کرده است. در دربار هخامنشیان، ارمنیان از امتیازات جداگانهای برخوردار بودند. از سوی دیگر در دوران مدرن ارامنه بر موسیقی، هنر نقاشی و نیز تئاتر ایرانیان تاثیر زیادی داشته اند و از این طریق این دو ملت به همدیگر پیروند خوردهاند. به طور کلی ریشههای عمیق روابط تاریخی، فرهنگی و رفتاری چنان در عمق جان دو ملت ریشه دوانیده که فقط میتوان آن را به یک روح در دو تن تشبیه کرد.
با توجه به اینکه ایرانیان و ارامنه از یک گروه زبانی (هندواروپایی) هستند، آیا میتوان این شباهت را در ادبیات قومی دو مردم هم جستوجو کرد؟
بله، زبان ارمنی یکی از شاخههای مستقل زبان هند و اروپایی است که با زبان فارسی روابط خویشاوندی نزدیک دارد، به روزگار اشکانیان، ایرانیان و ارمنیان به راحتی زبان یکدیگر را درک میکردند. داستانها و افسانههای ایرانی و ارمنی شباهت بسیار به هم دارند و از یکدیگر متاثر گردیدهاند. پژوهشگرانی که به مطالعه زبان ارمنی پرداختهاند و با تعداد بیشماری از واژههای پارسی در زبان ارمنی برخورد کردهاند.
به چند نمونه از مشترکان فرهنگی ارامنه و ایرانیان اشاره میفرمایید؟
مثلا از جشنهای مشترک ایرانیان و ارمنیان جشن آتش افروزی است که ایرانیان آن را جشن سده، و ارامنه دیارندآراج مینامند. این جشن از جشنهای خاص اقوام آریایی است که از دیرباز به ما رسیده است. در این روز شمع یا فانوس را از بوتههای کلیسا روشن کرده به خانه میبرند و هر خانواده در حیاط خانه خود بوتههایی قرار میدهد، با شعلهای که از کلیسا آوردهاند بوتهها را آتش میزنند و سپس از روی آتش میپرند. یکی از کهنترین جشنهای مشترک اقوام آریایی جشن ناواسارد یا نوسرد است، در این جشن هم جشن پادشاهان، درباریان و تمامی طبقات شرکت میکردند و مراسم جشن از شکوه و جلال خاصی برخوردار بود. در جشن ناواسارد مسابقات ورزشی مانند: اسب دوانی، ارابه رانی و دویدن ترتیب داده میشد، شعرا سرودههای خود را میخواندند و نوازندگان آهنگهایی را که ساخته بودند، مینواختند.
جشنهای مشترک ایرانیان و ارمنیان جشن تیرگان یا آب پاشی است که در ارمنی به آن وارتاوار می گویند.جشن تیرگان یا وارتاوار در فصل تابستان برگزار میشود و در این جشن ارامنه به یکدیگر آب می پاشند، کبوتر پرانی میکنند. به نظر میرسد که جشن آب پاشی از جشنهای خاص اقوام آریایی است.
جناب خانلری ایرانیان همیشه حس توام با دوستی با ارامنه داخل داشته اند، و همیشه به نیکی یاد میکنند، حتما هموطنانی که به ایروان سفر میکنند، متوجه رفتار توام با محبت ارامنه با ایرانیان شدند، چرا اینگونه است؟
ارامنه در میان ایرانیان از یک جایگاه ویژه برخوردارند و تأثیرات آنها در هنرهای مختلف مانند معماری و موسیقی و آداب و رسوم اجتماعی کاملاً ملموس است و مردم ایران از ارامنه خاطرات خوبی دارند، همین نگاه متقابلاً از طرف ارامنه نسبت به ایران و ایرانیان وجود دارد. ایران چه زمانی که ارمنستان جزیی از خاک ایران بود و چه زمانی که این دو کشور در دو مرز جغرافیایی مجزا تجلی پیدا کردند و در کنار همدیگر زندگی میکنند، همواره از استقلال و از هویت قوم ارمنی دفاع کرده و قومیت این قوم را محترم شمرده و به بقای آن کمک کرده است؛ برخلاف خیلی از قدرتها یا کشورهای دیگر که در پارهای از موارد تاریخی تلاش کردند که قومیت ارمنی را تحت فشار قرار بدهند و ترکیب جمعیتی آن را عوض و سرزمینهایی که متعلق به آنها بوده را به نوعی تصرف کنند