هر کس خودش است
گارگین فتائی
.
ما ممکن است ا به شخصیتی برجسته بسیار علاقه داشته باشیم و این علاقه آنقدر زیاد باشد که نتوانیم نقاط ضعف او را ببینیم و همچنین همواره از وی انتظار کارهای عالی و خوب و سطح بالا داشته باشیم
اما واقعیت چیز دیگری است
ممکن است ما عاشق یک شاعر یا نویسنده و یا هنرپیشه و کارگردانی خاص به خاطر نوع اثارش باشیم ولی به یک دفعه وی اثری بیافریند که به مذاق ما خوش نیاید . این بدین معنی نیست که آن اثر متعلق به وی نیست و یا بگوییم که این شخص دیگر از چشمم افتاده چرا که اثر وی منطبق با معیارهای من نبوده است .
هر کسی خودش است با حق انتخاب و دیدگاه های خودش و الزامی ندارد مطابق خواست و میل دیگران رفتار کند.
معیارهای برجسته بودن یک اثر به هیچ عنوان شخصی نیست مثلا کتاب پیرمرد و دریای همینگوی را ممکن است شما بخوانید و بعد با خود بگویید خوب این که یک پیرمرد است که می رود به دریا و ماهی می گیرد مگر این کتاب چه دارد که جایزه نوبل ادبی گرفته است ؟ اما پاسخ این است که این شما نبودید که تصمیم بگیرید به آن جایزه بدهید یا نه بلکه مجموعه ای از دواران و متخصصین بوده اند .
از سوی دیگر در ایران رسم است که معمولا شخصیت های برجسته را بسیار بالا برده در حدی که اگر کسی نقاط ضعف و نکته منفی از وی بگوید چنان بر او پرخاش و حمله می کنیم که فرصت یک تحقیق و نظر بی طرفانه و جامع را در مورد یک شخص معروف از وی می گیریم چنانکه چنین حملاتی بر احمد شاملو که نظرات متفاوتی نسبت به برخی از شعرا داشت به شدت صورت گرفت.
در غرب ادبا و علما و افراد برجسته مورد احترام هستند ولی به همان اندازه هم مورد نقد قرار می گیرند و کسی هم ناراحت نمی شود مثلا شکسپیر و البرکامو هر دو نویسندگان بزرگ هستند اما هر دو رفتارهای منفی هم داشتند که مورد انتقاد منتقدین قرار گرفته و از دید آنها پنهان نمانده است .
در ایران متسافنه میل به مثبت نگری صرف بر اشخاص برجسته باعث شده که ما چشم خود را بر نکات دیگر وجنبه های منفی آنها ببندیم مثلا مدام از وحشی بافقی میگوییم و ویژگیهای بارز وی ، غزلیات شورانگیز وی و مکتب وی که موسوم است به واسوخت اما همواره از هجویات و هزلیاتی که بافقی در دیوانش نسبت به شعرای همزمان خود به کار برده و پر از فحش و الفاظ رکیک است را نادیده می گیرم و یا سعدی را همواره استاد سخن و ادب می خوانیم ولی کتاب هزلیات و خبیثات وی را نادیده می گیرم و همچنین است موارد دیگر.
بنابراین اگر یک شخصیت برجسته اثری می آفریند که باب میل ما نیست دلیل بر بی ارزش بودن آن نیست هر چقدر هم که از نظر ما مبتدل یا بی ارزش باشد و همچنین هیچ گاه نباید یک شخصیت برجسته را آنقدر بالا ببریم که شخصیت وی در حد تقدس بشود به گونه ای که امکان انتقاد از وی به کلی بسته شود