خیال یار
گارگین فتائی
.
خوش به حال آن کسی کو یار گیرد دست او
روز و شب در فکر یار است و شود سرمست او
خوش به حال آن که یارش می شود همراه او
دائماً در بند یار است و تنش پابست او
در قدم ها یار باشد همره و همگام او
هم وجود و هم عدم ، هم نست و هم هست او
در کنار ماه رویی گشت در اوج شکوه
نیست تحقیری ز بدخواهان دون و پست او
آرزوی یک چنین یاری بُوَد تنها خیال
همچنان تنها شود تا موعد وارست او
.پنج شنبه دوم فروردین 1397