سم پاشی فکری ، سیزده به در یک جشن ملی یا عزای عمومی !؟
گارگین فتائی
.
داشتم توی اینترنت در بین وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی دنبال یک مطلب در مورد سیزده به در و روز طبیعت می گشتم که باز دیدم جو، یک عده را بد جوری گرفته و از همین مساله هم مثل هر مساله یا روز دیگری در جهت خرد کردن اعصاب مردم و کاربران و به کرسی نشاندن حرف و عقائد متعصبانه خودشان آن هم بر هر نحو ممکن استفاده می کنند.
تا مساله سیزده به در پیش می اید باز خروارها فحش و توهین و ابراز نفرت شدید نثار استر یعنی همان ملکه یهودی در دربار هخامنشی و کلا قوم یهود می شود و گویا این نفرت و انزجار تمامی ندارد و نسل اندر نسل باید یهودیها بشنوند که اجدادشان قاتل و جانی بودند و خیل عظیم ایرانیها را در عرض مدت کوتاهی قتل عام کردند!
جالب است که در این مساله هم ملی گرایان افراطی و هم گروه های دینی افراطی هم عقیده می شوند و جالبتر اینکه پانترکیستها که معلوم نیست این وسط چه گیرشان می اید در مخالفت با استر و ساختن داستانهائی که سیزده به در را به این مساله وصل می کند دست پیش می گیرند تا پس نیوفتند.
در کتاب استر که از بخشهای تورات یا کتاب مقدس هست آمده که در زمان خشارایشا در ایران وزیری بود به نام هامان که از یهودیها نفرت داشت و برای همین دلیل از هر وسیله ای برای حذف آنها از صحنه زندگی استفاده می کرد برای همین توطئه ای علیه آنها و مخصوصا مردخای که عموی استر بود ترتیب داده و مردخای با کمک استر توانست این توطئه را برملا ساخته و یهودیاها توانستند انتقام از مخالفین و دشمنان خود بپرادزند.
و اما مخالفین این داستان این جریان را این گونه تعبیر می کنند که هامان یک وزیر بسیار با درایت پارسی !!!! بوده و چون یهودیها و مردخای که عموی استر بوده و در دربار ایران نفوذ داشت با کارها ی نیک وی مخالف بودند برای همین مردخای با استر توطئه می کنند تا هامان را از طریق خشایارشا از میان برداشته و کلا هر کسی را که مخالف قوم یهود بود در طی مدت کوتاهی قتل عام کنند پانصد هزار نفر !!!!!!!!!!!!!از ایرانیان را کشتند و جشن ایرانی کشی راه انداخته به همین منظور رقص و پایکوبی نمودند .
موضوع تنها به اینجا ختم نمی شود و جریان را تا حدی پیش می برند که می گویند روزه پوریم و جشن پوریم به خاطر قتل عام ایرانیهاست که در بین یهودیها برگزار می شود و چون این جشن نزدیک سیزده به دراست بنابراین سیزده به در جشن نیست بلکه یادگار آن زمان است که ایرانیها به یاد آن زمان از خانه های خود به طبیعت پناه می برند.
بر این طرز فکر ابلهانه ایراداتی قابل ذکر الست
1: در بین کتاب های کتاب مقدس همگی این کتابها دارای چندین نمونه در طومارهای بحر المیت بوده و در واقع سندیت آنها به اثبات رسیده اما در مورد کتاب استر نمونه ای یافت نشده و این کتاب ضعیف ترین سندیت مادی را دارد این به معنی این نیست که پیروان کتاب مقدس آن را الهام خدا ندانند زیرا برای ایمانداران سندیت زمینی ملاک نیست بلکه به خاطر زسیدن به یک نتیجه در برابر یک باور بی پایه و اساس است .
خوب کتابی که سندیت آن ضعیف است چکونه اینها با این شدت و حدت به آن ، آن هم برای بیان و اثبات یک واقعه تاریخی استناد می کنند !؟
2: کتاب استر تنها در عهد عتیق آمده و در قرآن از استر هیچ سخنی به میان نیامده در واقع این خود یهودیها هستند که این کتاب را ارائه دادند جالب است اگر یهودیها این کتاب را ارائه نمی دادند این جنابان دیگر چه بهانه و بامبولی برای کوبیدن آنها پیدا می کردند!؟
3: اگر به قول اینها داستان استر سند محکمی ندارد در عوض داستانی که اینها سر هم کردند چنان مزخرف و بی سر و ته است که هر بچه ای با شنیدنش خنده اش می گیرد.
این داستان اگر تا این حد محکم و قوی است چرا حتی یک نفر از ایرانیان مقیم خارج را که بسیاری از آنها تبحر زیادی هم در مورد ایران باستان دارند ندیدیم که در مورد این به اصطلاح واقعه نظر بدهد و چرا هر چه مخالفت است تنها در سایتها و وبلاگهای متعصب ایرانی آن هم از طرف ایزانیهای مقیم داخل است ؟
4: در خود کتاب استر که مهم ترین منبع مورد استنادی اینهاست آمده یهودیها هفتاد هزار نفر از دشمنان خود را کشتند ک حال اینها می نویسند پانصد هزار نفر از ایرانیها را یهودیها کشتند واقعاً این پانصد هزار نفر را اینها از کجا آورده اند!؟ حالا باز خوب است یک عده که رقم های میلیونی ذکر می کنند سه میلیون و شش میلیون آن هم در دوران باستان که کل جمعیت دنیا انقدر نبود .
5: مدام از هامان به عنوان وزیر با درایت پارسی یاد می شود در حالب که هامان از عمالقه یا عمالیق بود که نام قوم آن و دشمنی آنها با قوم یهود بارها در قرآن آمده است .
6: اگر انی داستان صحت داشته باشد پس ایرانی ها باید در این روز عزا بگیرند نه جشن و شادمانی
مبلغین این طرف فکر مخرب اینها هستند
1: افراطیون دینی اسلامی
سخنان اینها خود پر از تناقض است از یک سو منکر وجود شخص و پیامبر به نام زرتشت و حتی ایران باستان و شکوه آن و وجود شخصی به نام کورش به عنوان پادشان بوده و ایران باستان را یک تنه پر از عیب و ایراد و ظلم و فساد و تاریکی می دانند اما داستان به اینجا که می رسد یعنی به جریان خشایارشا و پوریم ، یک دفعه همه چیز ایران باستان واقعی و مستند می شود و همین ها که مدام داد مخالفت با ملی گرایی و مظاهر ملی و قومی می زنند و وحدت دینی برایشان ملاک است یک دفعه نژاد کشی ایرانیها و مظاهر ملی در درونشان گل می کند
مستند و منبع حرف آنها هم شخصی به نام رائفی پور است که خود مدعی است دکترای رشته مهدیت دارد ! و سخنان او پر از تعصبات و کینه و دشمنی نسبت به سایر ادیان عقاید و به یک سخن فاقد ارزش استنادی علمی در سطح جهانی است .
طومارهای بحر المیت یک سری نوشته هائی هستند که در اواسط قرن بیستم در فلسطین کشف شد که نشان دهنده این است که تمامی بخش های کتاب مقدس دارای اصلیت هستند به جز استر یعنی از داستان استر در آنها چیزی نوشته نشده .
اما مساله اینجاست که اینها تنها با گفتن این مساله می خواهند ایمان چندین هزار ساله را در بین معتقدین به کتاب مقدس متزلزل کنند یعنی چیزی که خیلیها خواستند و نتوانستند.
قبل از کشف طومارهای بحر المیت قرنها اعتقاد به کتاب مقدس بوده و این طوری نیست که تنها با کشف این مثلا حقیقت دیگر کسی سراغ کتاب مقدس نرود چون کتاب مقدس به اندازه کافی مطالب خوب و مفید دارد که همه را جذب خود سازد.
در مورد اثبات داستانها و بخشهای کتاب مقدس ، استدلالات فراوان وجود دارد که بویژه در سایتهای انگلیسی زبان و سایر نقاط یافت می شود و طومارهای بحر المیت تنها وسیله اثبات آنها نیست.
2: ملی گرایان افراطی
ملی گرایان افراطی که کمابیش شما آنها را می شناسید و با هر کلمه یا چیزی که ریشه عربی یا حالت عربی داشته باشد مخلف بود و گمان می کنند که اگر همه چیز به دوران باستان بر گردد شکوه ایران دوباره به دست خواهد آمد آن هم بدون توجه به شرائط دنیای کنونی و البته اینها یک مشت دانشجوی خام تاریخ هستند که از تجربیات زندگی چیزی نمی دانند و هنوز وارد و جذب بازار کار هم نشدند . استدلال اینها برای اینکه نشان دهند داستان استر داستان ضعیفی هست این است که مدعیند این داستان در طومارهای بحر المیت وجود ندارد.
وقتی خوب به طرز فکر اینها می نگرید متوجه می شوید که کلا اینها با نژادهای سامی و بویژه یهودیان و عربها مشکل دارند و البته اشکال آنها این است که معتقدند این دو قوم باعث بدبختی ایران شدند یهودیها قبل از اسلام و اعراب بعد از اسلام.
و وقتی که در تاریخ به عقب بر گردید خواهید دید که آدولف هیتلر و فاشیستهای آلمان هم دقیقا همین نظر را نسبت به اقوام سامی داشتند و چقدر سنگ نژاد اریایی را بر سینه می زدند یعنی همان سنگی که طرفدارن ایران آریایی و ناسیونالیست های افراطی الان دارند بر سینه خود می کوبند.
نتیجه این طرز فکر چیزی جز نتعصب و نفرت نخواهد بود . سالهاست آرامگاه استر در همدان برپاست و اگر امکان رشد چنین طرز فکری ایجاد میشد الان این ارماگه سر جای خود نبود .
چه فرقی دارد که ما داعشی و طالبانی باشیم و مجسمه بودا و یا معبد پالمیرا را ویران کنیم و یا یک ملی گرای افراطی باشیم و طرز فکرمان باعث تخریب یک اثر مهم تاریخی و فرهنگی شود واقعا فرق بین این دو چیست مگر نه اینکه هر دویشان تعصب محض و کورکورانه است؟
3: پانترکیست ها
پانترکیستها هم که طبق معمول در این مساله می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند با استفاده از نظریات افرادی مثل پوربیزار و پوریم و غیره می خواهند این را نشان دهند که قبل از اسلام ، ایران تمدنی نداشت و هر چه داشت در زمان استر یهودیها نابود کردند و بعد از قرن چهارم هجری ترکها آمدند و کل ایران را آباد کردند .
خلاصه این هم از سیزده به در و تفکر عده ای که به جای اینکه سیزده به در را وسیله ای برای تمدد اعصاب و روز طبیعت و استفاده از هوای پاک و تازه بدانند بر عکس سم ناراحتی و عصبانیت بر روی همه می پاشند و تلاش فراوان دارند این روز را به جای یک عید بزرگ ، یک عزای عمومی بزرگ اعلام کنند و البته روز به روز هم بر فعالیت مخرب خودشان در اینترنت افزوده می گردد