almost / mostly / nearly
Nearlyو almostاساساً به یک معنی هستند و به معنی این است که کسی یا چیزی نزدیک به انجام امری است اما آن را انجام نداده است .
برای مثال اگر جین دارد در یک مسابقه می دود و تنها به خاظر اینکه چند ثانیه پشت سر برنده بوده در جایگاه دوم قرار می گیرد
شما می توانستید بگیویید
جین تقریباً برنده مسابقه شد
Jane almost won the race.
Jane nearly won the race.
اگر باتری کامپیوتر شما تنها هشت درصد شارژ دارد و میزان شارژ آن 376 باشد
شما می توانید بگویید
باتری تقریباً خالی است
The battery is almost dead.
The battery is nearly dead.
کلمات almostو nearlyبسیار نزدیک به حدود ( نظیر مورد هشت درصد ) یا عمل ( نظیر مورد مسابقه ) را توصیف می کنند
کلمه mostlyبه معنی عمدتاً یا بیش از نصف می باشد اگر هوا "عمدتاً ابری mostly cloudy"است به معنی این است که بیش از نصف آسمان پوشیده از ابر است .
Mostlyیک نسبت بخش بزرگ تر را توصیف می کند
اگر بیست نفر در کلاس انگلیسی وجود داشته باشند و هفده نفر آنها از آمریکای جنوبی و فقط سه نفر از آسیا باشند بنابراین دانش آموزان عمدتاً از آمریکای جنوبی هستند .
بین "اکثر most of"و "تقریباً همهء almost all"نیز تفاوت وجود دارد almost all"به معنی بیش از پنجاه درصد "almost all"به معنی نزدیک به صد درصد است
اگر برای تصویب یک قانون جدید هفتاد درصد سناتور ها ( نمایندگان مجلس سنا) رای بدهند بنابراین اکثر آنها به نفع آن رای داده اند
If 70% of the senators voted to approve a new law, then most of them voted in favor of it.
اگر نود و هفت درصد سناتورها برای تصویب یک قانون جدید رای بدهند بنابراین تقریباً همهء آنها به نفع آن رای داده اند
If 97% of the senators voted to approve a new law, then almost all of them voted in favor of it.