تنها تو بودی
گارگین فتائی
آن کس که درونم ثمری کرد تو بودی
در عمق وجودم اثری کرد تو بودی
در من نبدش شور و حیات و هیجانی
آن کس که برایم هنری کرد تو بودی
افسرده و دل مرده و بی روح بماندم
آن کس که به قلبم گذری کرد تو بودی
در چاه عمیقی بشدم پر ز غم و بغض
آن جان به کفی کو خطری کرد تو بودی
نومید بریدم ز همه ، قلب بشد سرد
آن کس که ز گرمی خبری کرد تو بودی