سکوت دیرهنگام شب
گارگین فتائی
الان که این را می نویسم شبانگاه و دیرهنگام است
و من چه راحت می اندیشم
چرا که در همهمهء روز
تاب اندیشیدن از ذهن گرفته می شود
چه زیباست سکوت دیرهنگام شب
که گاه سمفونی جیرجیرکها آن را همراهی می کند
خدایی هست که می خواهد در این شب هنگام
به خود آیی
و به خود بگویی در طول روز چه ها کردم
و نتیجه اعمالم چه بوده است
به خود نمره می دهی
در سکوت دیرهنگام شب
هیچ کس مزاحم تو نیست
کسی بالای سرت نیست
کسی چهار چشمی تو را نمی پاید
و خود حاکم کلماتت هستی
آنها را جهت می دهی
و از ذهن خود به سمت کاغذ می کشانی
از یزدان پاک سپس گزارم
که سکوت دیرهنگام شب را
برای نوشتن آفرید
و شب را با شمع و گل وپروانه
برای شاعران مزین ساخت
و عجبا که بهترین یار من درشب هنگام
صدای سکوت است
سکوتی عمیق و معنی دار