دنیای دیوانگی
گارگین فتائی
گاهی چه شیرین است
خود را به دیوانگی زدن!
گویی در عالم دیگری هستی
در دنیای لبخندها
لبخندی که خود، آن را ساخته ای
و لبخند بر لبهای دیگران می نشانی
بگذار بگویند دیوانه است
بگذار بر تو بخندند
چرا که تو نیز می خندی
آری آنها به تو می خندند
و تو می خندی به این پوچی و بیهودگی دنیا
و چه لذتی دارد
تحقیر دنیایی که سالها
با چهره ای درهم
به تو خندیده است
اری خود را به دیوانگی زدن
رهایی از فریب هایی است
که دنیا بارها تو را
گرفتار آنها ساخته است