Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

هر کسی دنیا رو از دید خودش می بینه

$
0
0

هر کسی دنیا رو از دید خودش می بینه

گارگین فتائی

 

هر انسانی در فضا و مکان خاصی متولد شده ، زندگی و رشد و نمو می کند و برای هر آدمی  زندگی عبارت است از انچه که براش اتفاق افتاده و در واقع زندگی یه ادم با ادم دیگه از این لحاظ تفاوت پیدا می کنه که تجارب اونها با هم متفاوته .

کسی که توی یه محیط تجاری یا بازاری بزرگ میشه دید متفاوتی به زندگی نسبت به کسی داره که مثلا تو یه محیط فرهنگی زندگی کرده .

زندگی برای من هم با دیگرون متفاوته و البته علتش تفاوت ظاهری من با بقیه است که ناشی از عارضه آلبینیسم و فقدان رنگدانه و سفیدی بیش از حد پوست و مو هست .

همین مساله باعث شده که من تا جایی که بتونم از جامعه و محیط های شلوغ دوری کنم البته  توی مردم میرم و نصیحت های دیگرون رو گوش میدم و خودم سعی می کنم اعتماد به نفس و حس خوش بینیم رو تقویت کنم اما وقتی شما چهل و دو سال مداوم این عازضه رو با خودتون حمل کنید اون هم ناخواسته تبعاً دیگه واقعاً خسته میشید .

من مدام سعی کردم به خودم بقبولونم که مردم خوبند و سخت نگیرم و باهاشون دوستی و مصاحبت کنم اما وقتی رفتاری که تو رو آزار میده مرتباً تکرار بشه واقعاً کلافه کننده میشه .

همین عارضه البنیسم باعث شده که من همه جا عین گاو پیشونی سفید بشم یعنی توجه همه به سمت من جلب میشه و این نگاهها هر ساعت و هر روز برای من سنگین تر و سنگین تر میشه .

این برخورد حتی به جایی می رسه که مردم از دیدن مداوم من بدشون میاد چون اونها هم دلشون می خواد همه مثل خودشون قیافه و ظاهری عادی داشته باشند .

البته هیچ کی رو نمیشه ملامت کرد چون به هر حال و تحت هر شرائطی حق رو به جامعه میدن نه به فرد اون هم افرادی مثل ما که نیاز به حمایت بیشتری دارند .

من اگر مبتلا به عارضه البینیسم نبودم می تونستم به هر جایی که دلم می خواست برم بدون نگرانی از اینکه چشمها همش متوجه منه و یا  به هر جایی که می خواستم می رسیدم چون چشمانم همانند دیگران قوی بود و عادی بودن باعث میشد حتی بتونم به درجات بالایی از ترقی و حتی شهرت و ثروت برسم .

اما اونچه که باعث دوری و انزوا و رکود من شده همین عارضه لعنتیه

تا زمانی که توی ایران بودم فکر می کردم اون ور اب مثل من زیاد پیدا میشه و در واقع این طوری به خودم امید دادم اما رفتم اون ور آب حتی جاهایی که گمان می کردم مردمش به خاطر بور بودن  ممکنه افرادی مثل من داشته باشند ولی افسوس و صد افسوس که حتی یک مورد هم مثل خودم ندیدم

این در واقع پیام تلخی برای من بود که یعنی تو همیشه و در همه حال این به چشم اومدن و احساس تفاوت رو باید با خودت حمل کنی .

کسی که ظاهری عادی داشته باشه اگه بخواد دور دنیا بره و یا در اجتماعات و محافل گوناگون وارد بشه بدون تمسخر و تحقیرش می تونه به خواسته هاش و اهدافش برسه ولی اگه من بخوام همین کار رو انجام بدم قطعاً به راحتی یک مرد عادی نخواهد بود و هیچ وقت لذتی رو که اون مرد عادی از کارش می بره رو من نخواهم برد چون مدام از این که به من طور خاصی نگاه می کنند و یا مورد تمسخر و نیشخند قرار می گیرم باید دلشکسته و غمگین و افسرده بشم قبول کنید که کار سختیه این که همیشه و در همه حال نسبت به خودت بی خیال باشی .

توی ایران یه درده خارج از ایران هم یه درد .

توی ایران دردش اینه که زبون تحقیر رو می فهمی و خارج از ایران دردش اینه که زبون تحقیر رو نمی فهمی تا جواب بدی و توی ابهام باقی می مونی اما حسش می کنی .

حالا متوجه شدین چرا میگم زندگی برای من خیلی فرق داره تا برای یه فرد عادی.

من همیشه شکرگزار خداوند بودم اما همواره این سوال برام پیش اومده که چرا من باید متفاوت از بقیه به دنیا بیام و همه جا احساس تفاوت و نگاه سنگین و حتی تحقیر و تمسخر بکنم و البته پاسخ قانع کننده ای دریافت نمی کنم .

واقعاً علتش چیه  چرا باید با وجود اینکه از عقل سالمی برخوردارم تنها به خاطر ظاهری متفاوت ، من و امثال من رو دیوونه و مونگول و غیرنورمال تصور کنند !؟

تبعاً هر کسی اگر جای ماها و مخصوصاًٌ من بود دید تلخ و بدبینانه ای نسبت به زندگی می داشت چرا که اساساً اونچه که برای من گذشته شیرین و جالب نبوده بلکه همواره توام با تلخی و دلشکستگی و دلسردی و انامیدی بود .

در این مورد تنها و تنها امیدم خداوند بوده که همواره در سخت ترین لحظات به دادم  رسیده از مردم که هیچ خیری ندیدم  


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>