هیچی
شخصی در آمریکا یک فروشگاه بسیار بزرگ دایر می کند و برای نشان دادن اینکه در آن فروشگاه هر جیزی یافت می شود در تبلیغات تلوئزیونی و روزنامه ای خود اعلام می کند که
اگر در این فروشگاه هیچ چیز نتوانید پیدا کنید هزار و پانصد دلار به شما داده خواد شد زیرا در این فروشگاه همه چیز پیدا می شود.
بعد از چند روز دو مرد جوان به آن فروشگاه آمدند و به یکی از مسئولین فروش گفتند
ما هیچی می خواهیم و همان طور که مدیر شما گفته اگر هیچی نداشته باشید باید هزار و پانصد دلار به هر کدام از ما ها بدهید.
در این مورد آن مسئول فروش این جریان را به مدیر فروشگاه گفت و مدیر فروشگاه هم در مانده بود زیرا بر طبق حرف خودش باید هزار و پانصد دلار به هر کدام می پرداخت
وی موضوع را به دوستش گفت دوستش گفت ناراحت نشو من قضیه را حل می کنم
وی نزد آن دو نفر آمد و گفت شما هیچی می خواهید؟
آنها گفتند بله
گفت همراه من بیائید
وی آنها را به طبقه بالایی فروشگاه در داخل اتاقی تاریک برد و در را بست سپس گفت
شما الان در این اتاق چه می بینید
آنها گفتند هیچی
گفت پس دو تا از این هیچی ها را بردارید و با خود ببرید