مشکل زبان میانجی
گارگین فتائی
تجارب عملی اساتید و معلمین زبان و همچنین تحقیقات زبان شناسان نشان داده که یاد گیری یک زبان خارجی و یا غیر رسمی از طریق معادل سازی و ترجمه ان با زبان بومی و رسمی روش درست و مفیدی نیست .
در واقع استفاده از این روش نه تنها باعث سرعت در یادگیری زبان خارجی نمی شود بلکه برعکس مدت یادگیری آن را طولانی تر کرده و همواره باعث ایجاد مکث و تاخیر در مکالمه و پاسخ گویی به مخاطب می شود.
زمانی که یک کودک متولد می شود در طی مدتی که بزرگ می شود تنها از طریق مکالماتی که والدین و اطرافیانش می کنند زبان را می اموزد .
در واقع یاد گیری یک زبان بیگانه از طریق ترجمه و معادل سازی کلمات و اصطلاحات آن به زبان بومی باعث می شود که دو نوع نظام گفتاری با دو دستور زبان و قواعد مختلف در کنار هم قرار گیرند و همین داشتن پیش داوری در مورد کلمات و جملات خارجی بر اساس قواعدی که در زبان بومی وجود دارد باعث سخت تر شدن کار یاد گیری می شود.
به عنوان نمونه دو مثال آورده می شود
He is late
معنی این جمله در زبان فارسی می شود او دیر آمده است
He is early
معنای این جمله در فارسی یعنی او زود آمده است
کسی که می خواهد از طریق ترجمه لفظ به لفظ کلمات این جمله به فارسی معنای آن را بداند با ترجمه آن به فارسی سر در گم می شود زیرا معادل تحت اللفظی این جمله در زبان فارسی غیر منطقی به نظر می رسد
معنای تحت اللفظی این جملات به فارسی این گونه می شود
او دیر است
او زود است
و از آن جایی که ذهن افراد بر اثر سالها به کار گیری جملات و اصطلاحات زبان خود به آن زبان خو گرفته لذا درک و پذیرفتن قواعدی مغایر با انچه تا کنون یاد گرفته برایش دشوار می نماید.
به همین دلیل بهترین روش برای یاد گیری ، استفاده از تصاویر و مکلمه و درک مطلب از طرق محاوره بدون استفاده از یک زبان میان جی دانسته شده است