خود را نمی شناسم
گارگین فتائی
گاهی احساس می کنم
در ورطهء بی خودی فرو رفته ام
احساس می کنم که از خود بیخود شده ام
خود را خالی از هر چیزی می بینم
گویی خودم نیستم
گویی کس دیگری جایم است
گاهی به خود تردید دارم
آیا این من هستم؟
اگر نیستم پس جایم کیست؟
گاهی خودم را نمی شناسم
خودم را صدا می زنم
اما گویی با خودم غریبه ام
خودم را از هرکمتر از دیگران می شناسم
خود را پر از ابهام می بینم
اما هیچ جوابی نمی یابم!