شلخته نویسی در زبان فارسی
جمع آوری از گارگین فتائی
زبان فارسی در حال حاضر از جهات دیگری مورد تهدید واقع شده است. غلطها و شلختگیهای زیادی وارد زبان فارسی شده و استفاده از آنها در حال گستردهتر شدن است. این مساله به خصوص در اینترنت، شکل جدی دارد. در سایتهای اینترنتی به خصوص سایتهایی مانند فیسبوک، خط فارسی در حال عوض شدن است چون مردم با خط شکسته مطلب مینویسند و همانجوری که تکلم میکنند، مینویسند. نکته دیگر لطمهای است که ترجمههای بد و ضعیف به پیکره زبان فارسی وارد میکنند.
پورجوادی گفت: با توجه به این شرایط، به نظرم امروز باید یک «غلط ننویسیم» دیگرمتناسب با وضعیت امروز زبان فارسی و نیازهای روز منتشر شود. من این موضوع را در چند جلسه فرهنگستان مطرح کردم، ولی متاسفانه چون فرهنگستان، ذهنیت مسن و پیری دارد و نمیتواند با زمان پیش برود، به این پیشنهاد توجهی نشد. اگر امروز هم در موقعیت ریاست مرکز نشر دانشگاهی بودم، شاید یک مجله اینترنتی درباره ویرایش و یک «غلط ننویسیم» جدید منتشر میکردم.
در بخش خبری شبکه شش سیمای جمهوری اسلامی (غیر رسمی) سخن از «شلخته نویسی» بر روی فضای مجازی و پیامکهای رد و بدل شده میان کاربران تلفنهای همراه بود.
گرچه اشارهٔ کوتاهی بود؛ اما اشارهای بود درست. شاید گردانندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نمیدانند که:
« هنگامی که انگشت اشاره را به سوی کسی نشانه میرویم، انگشت شسصتمان را به سوی خودمان نشانه گرفتهایم».
با کمال تاسف و درد و آه، باید گفت که صدا وسیما، سالهاست که درِ« شلخته گویی» را در کشور گشوده است یعنی سالهاست که صدا و سیما با پول ملت ایران در حال «زدن تیشه به ریشهٔ» زبان فارسی است؛ بدون اینکه مقامهای رسمی تلاشی برای جلوگیری از آن بهکار برند.
صدا وسیما در بخش خبر، گزارشهای خبری و حتا ترجمه سخنان «دوست یا دشمن» به جای زبــان مرجع، استفاده از زبان محاورهای ؛ آن هم از گونهی «جاهلی» « شلختهگویی» را آغاز کرد و هنوز هم آن را با شدت وحدت پی میگیرد. «شلخته گویی» در صدا وسیما؛ زبان فخیم فارسی را از جایگاه رفیع آن فرو کشیده و آن را به ورطهی «زبان مردم کوچه و بازار» فرو میکشد! این کار را زیرعنوان صمیمیگویی یا خودمانیگویی با مخاطبان (بر گرفته از گفتمانهای برنامههایی که به اصطلاح از برون کشور پخش میشود) انجام میشود، [...]
کشورهای بیتمدن و بدون زبان مرجع، پس از آن که بر پایهٔ «بازرگانی برده» دارا شدند و با افزودن بر شمار کشتیهای توپدار، سرزمینهای جهان را به یوغ استعمار در آوردند، در پی خلق زبان مرجع شدند که نمونههای بارز آن، فرانسه و انگلستان هستند.
این در حالی است که ملت ایران از هزارههای دور، همیشه دارای زبان مرجع در قالب اوستایی، فرس هخامنشی، پهلوی پهلوانی ( اشکانی) و پهلوی ساسانی و سپس «فارسی» بوده و هست و امروز در صدا وسیما آن را به چنان حقارتی دچار کردهاند که حتا نطق نخست وزیر انگلیس، رییس جمهور فرانسه و یا رییس جمهور آمریکا نیز به لهجهی جاهلی ترجمه میشود که انسان هنگامی که این سخنان را به زبان اصلی و ترجمهٔ فارسی آن را کنار هم میگذارد، غرق در شگفتی همراه با آه و افسوس میگردد.
چگونه «شلخته گویان» متوجه نشدند که « شلخته نویسی » از ثمرات مداومت آنان در شلختهگویی است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی با این اقدام بر ضد زبان فارسی، اجازه داده است تا «گوش» فرزندان این سرزمین با « شلخته گویی » و لهجهٔ جاهلی پر شود ؛ حال چه انتظاری جز شلخته نویسی هست.
مسئولان صدا وسیما نادانسته با «شلختهگویی» بزرگترین ضربهها را در برابر چشمان مسئولان و به ویژه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به زبان فارسی وارد کردهاند.
باید عدم پاگیری فرهنگستان ادب زبان فارسی با هم خانمانان افغانستانی و تاجیک، را به فال نیک گرفت؛ وگرنه آنها نیز به بلای «شلخته گویی» دچار می شدند.
ضربههای کالبدی (مادی) قابل جبران است ؛ اما ضربههای فرهنگی به سادگی قابل جبران نیست.
معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد از نادیده گرفتن اصول کار رسانهای از سوی رسانههای نوشتاری، و نیز خبرگزاریهای کشور دل پردردی داشت. ایشان به شیوهای شگفتانگیز نسبت به شلختهنویسی، رعایت نکردن، پیش پا افتادهترین اصول نگارش و دستور زبان فارسی به کار بردن واژگانی « من درآوردی » و تیشهزدن به ریشهٔ زبان فارسی نیز اشاره کرد و حساسیت خود را در اینباره نشان داد و چارهجویی کرد.
به ایشان گفته شد: ما نمیدانیم معیارهای شما برای دادن یارانه به رسانههای نوشتاری و خبرگزاریهایی که اشتباه شلختهنویسیها و حتا غلطهای املایی خبرها و تحلیلهای آنها در روزنامهها و مجلهها تکرار میشود (به دلیل آن چه که به « کپیپیست » ورد زبانها شده)، چیست؟ اما اگر به راستی این همه در مورد زبان فارسی و فر و کاستی آن نگران هستید، میتوانید یکی از معیارهای اصلی دادن یارانه به این رسانهها و خبرگزاریها را نگارش درست خبرها و مطالب، رعایت کامل اصول پایه زبان فارسی و پرهیز از بکارگیری واژگان غیر فارسی و یا واژگان من درآوردی قرار دهید.
«حرف زدن» که میشود «حرفیدن»، «اصلا» که میشود «اصن» و «وضعیتی» که میشود «وعضی». این واژههای ناآشنا که نه، حالا به همراه تعداد زیادی از واژههای دیگر به آشناترین و پرکاربردترین واژگانی تبدیل شدهاند که ایرانیهای عضو شبکههای اجتماعی و شبکههای پیامرسان تلفنهای همراه از آنها استفاده میکنند و آنها را حتی در متنهای رسمی بیرون از فضای مجازی هم به کار میگیرند؛ ایرانیهایی که گفته میشود تعدادشان فقط در نرمافزار «تلگرام» و «ویچت» به میلیونها نفر میرسد
: این آمارها را اگر در کنار تعداد کاربران دیگر شبکههای اجتماعی موبایلی مانند «وایبر»، «واتسآپ» و «اینستاگرام» بگذارید و فیسبوک را هم به آن اضافه کنید، به رقم زیادی از تعداد کاربران ایرانی این نرمافزارها و شبکهها میرسید که خیلیهایشان در یک موضوع با هم مشترکند؛ شکستهنویسی، استفاده از زبان محاوره برای انواع متنهای جدی و شوخی و البته غلطنویسی واژهها؛ در یک کلام، شلختهنویسی.
شاید آن زمان که سریالهای طنز «پاورچین» و «شبهای برره» از تلویزیون ایران پخش میشد و تا مدتها اثر زیادی روی حرفزدن ایرانیها به زبان و لهجهای گذاشت که در واقعیت، به هیچ شهر ایران تعلق نداشت، کسی فکرش را نمیکرد که چند سال بعد آنقدر کار شبکههای ارتباطی و اجتماعی در تلفن همراه بگیرد که ایرانیها را از صبح تا شب پای آنها به رد و بدل کردن متنها و بهویژه جوکهایی بنشاند که آخرین موضوعی که در آنها رعایت میشود، درستنویسی فارسی است.
حالا اما به نظر میرسد آش «شلختهنویسی» یا همان استفاده از واژههایی که بهعنوان روشی برای طنزپردازی، حروف آن عوض میشود و بیتوجهی به اصول نوشتاری فارسی در شبکههای ارتباطی موبایلی آنقدر شور شده که صدای تعدادی از مسئولان، زبانشناسان و حتی معلمان مدارسی که هر روز با روش جدید املا و نوشتار دانشآموزانشان روبهرو میشوند، درآمده است.
«عحسن» به جای «احسن»؟
همین چند هفته پیش بود که «محسن مومنیشریف»، رئیس حوزه هنری از استفاده غلط از کلمات فارسی در نوشتار و گفتار ایرانیها در فضای مجازی گله کرد و آن را «بیماری بیتعصبی به زبانفارسی» دانست. بعد از آن بود که در یکی، دو هفته گذشته، متنی در همین شبکههای ارتباطی موبایلی مانند «تلگرام» ردوبدل شد که در آن به ایرانیها هشدار میداد به خودشان بیایند و به شکسته و غلطنویسی پایان دهند؛ متنی که پایین آن نام یک جامعهشناس درج شده؛ فردین علیخواه. او در این متن از ایرانیها خواسته که «لطفا هرطور عشقشان میکشد ننویسند» و گفته است: « چند روز قبل با چند نفر از همکاران درباره سبک نگارش در ورقههای امتحانی صحبت میکردیم. همه اشتراک نظر داشتیم که هرسال وضع نگارش عجیبتر میشود. از معلمان دبیرستان هم این موضوع را شنیده بودم . اینکه زبان نوشتن؛ محاورهای و غلطهای املایی هم بسیار زیاد شده است. نکته جالب آنکه یکی از معلمان دبیرستان تعریف میکرد که وقتی به دانشآموز میگویم به جای «اصلا» یا «اصلن» ننویس «اسن»، پاسخ او آن بود که همه جا اینطور مینویسند. وقتی میپرسم منظورت از همه جا کجاست؟ میگوید: تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی. دوست دیگری تعریف میکرد که چون عمل نوشتن در این روزها فقط به تلگرام محدود شده است، چند روز قبل در یک نامه اداری دچار تردید شده بود که بین «لطفا»، «لتفن» و «لودفن» کدام یک درست است؟ واقعیت آن است اگر همینطور پیش برویم در چند سال آینده زبان فارسی نابود خواهد شد. به این کلمات توجه کنید: «عحسن»، «جک»، «این ب اون در»، «مصلا» و «عمانت.» میبینید که هیچ قاعده مشخصی در بکارگیری این کلمات وجود ندارد. مثلا «خواهش» به «خاهش» تبدیل میشود و «جوک» به «جک» بعضیها «لطفا» را «لطفن» و بعضیها هم «لدفن» مینویسند. میتوان نوشتن «اینقد» به جای اینقدر یا «فک کنم» به جای «فکر کنم» را درک کرد ولی «عحسن» به جای «احسن» را نه. یک مطالعه نشان میدهد که بعضی از اعضای شبکههای اجتماعی چون حوصله استفاده از نشانگرهای تصویری (استیکرها) را ندارند، سعی میکنند لوندی، شیطنت، شوخطبعی و طنازی خود را با دست بردن در نحوه نگارش کلمات نشان دهند. کاش بتوانیم دقت کنیم و این کار را نکنیم.»
«اینطوری راحتیم، پس اینطوری مینویسیم»
برگههای امتحانی و املاهای دانشآموزان، شاهد خوبی برای ماجرای غلطنویسی و شیوه جدید کلمات فارسیاند. حالا روزبهروز به تعداد دانشآموزانی اضافه میشود که به دلیل استفاده زیادشان از «تلگرام» و... شیوه رسمی نوشتنشان را به شیوهای که هر روز در این شبکهها با آن مواجهاند، تغییر میدهند. آنها میگویند وقتی میشود مثلا «میخواهم» را «میخاهم» نوشت و خوب هم آن را خواند، دلیلی ندارد یک «واو» اضافه بگذارند. «محمدامین» که در سال تحصیلی جدید به کلاس سوم دبیرستان میرود، یکی از آنهاست.
او را که میتوان به راحتی با لقب «گیک» یا «معتاد به نت» شناخت میگوید خودش و همسن و سالهایش هر طور که راحت باشند، مینویسند و شکل نوشتاری درست کلمات برایشان مهم نیست: «ما شبانهروز از گوشیهایمان استفاده میکنیم و در متنهایی که برای هم میفرستیم هرطور که راحت باشیم، حرف میزنیم. الان بیشتر متنهایی که میخوانیم و برای هم میفرستیم با روشهای جدید نوشته میشوند و خودم و بیشتر دوستانم به جز این نوشتهها، متن دیگری مانند کتابهای غیردرسی و... نمیخوانیم ولی در کل فکر میکنم که چه اشکال دارد هرطور که راحتیم بنویسیم؟ به کجای دنیا برمیخورد؟»
حالا چند سالی میشود که تعدادی از کارشناسان آموزشی و حتی مسئولان آموزشوپرورش درباره وجود نداشتن یک زنگ رسمی برای انشا و کتابخوانی در مدارس گله میکنند؛ مثلا همین دو روز پیش بود که «مهدی علی اکبرزاده»، مدیرکل فرهنگی و هنری آموزشوپرورش گفت که زنگ انشا و کتابخوانی در مدارس مغفول مانده است: «زنگ انشا و کتابخوانی در مدارس اجرا میشود اما بهطور رسمی تبدیل به یک زنگ نشده است؛ چرا که نیاز به تصویب شورایعالی آموزشوپرورش دارد. اگر قرار باشد انشا و کتابخوانی تبدیل به زنگ شوند، باید مورد بررسی کارشناسان قرار گیرد، البته این امر درحال انجام است و اگر شورایعالی آموزشوپرورش بررسی کند و به معاونت پژوهشی ابلاغ شود، بهصورت رسمی در مدارس اجرا خواهیم کرد.»
آسانی دسترسی، آسانی تغییر در گفتار و نوشتار فارسی
میشود یک «کلیک» کرد و تمام؛ حالا در صفحه خانه تلفنهمراه هم «تلگرام» نصب شده، هم «وایبر»، هم «واتسآپ»، هم... . حالا دیگر همه روی این موضوع توافق دارند که این روزها راحتترین کار در فضای مجازی، اضافه کردن نرمافزارهای مختلف ارتباطی در تلفنهای همراه است. برای همین هم هست که تغییر در نوشتار فارسی در این تلفنهای همراه به راحتی هرچه تمامتر پیش میرود؛ موضوعی که به نظر میرسد یافتن راهحلی برای آن چندان آسان نیست.
«سعید عریان»، رئیس سابق موسسه زبان و گویش و زبانشناس در گفتوگو با «شهروند» شیوه جدید نوشتار فارسی را یک موضوع پیچیده میداند: «بیشترین تأثیر را دراینباره کسانی دارند که متولی این موضوع هستند و کاری نمیکنند. مقصرها فقط جوانان نیستند، خط ما میراث ملی ماست. چیزی نیست که در ١٠سال گذشته به دست ما رسیده باشد. خط فارسی ما موبایل نیست که هر استفادهای که خواستیم از آن کنیم. هزاران سال است که زبان و نوشتار ما این است. شما ببینید تا به حال چقدر آثار مکتوب به این خط نوشته شده و حالا نحوه نوشتار فارسی آرامآرام تغییر فرم و ماهیت میدهد، آن هم به دلیل استفاده بیش از حد نسل جدید از شبکههای ارتباطی موبایلی.»
او ادامه میدهد: «مسأله خط با زبان فرق میکند؛ با وجود اینکه این دو خیلی به هم نزدیکند. آنها دو پدیدهایاند که کاملا جوهره متفاوتی با هم دارند. بزرگترین اتفاقی که میتواند بیفتد این است که ماهیت آنها را یکی ببینیم، وقتی خط دارد آسیب میبیند، فکر کنیم زبان هم آسیب میبیند و بعد برای یکی از آنها کاری انجام میگیرد، فکر کنیم به هر دوی آنها نافذ نیست و این بزرگترین آسیب است. زبان پدیده دیگری است و ساعتها باید روی آن بحث شود. خط هم همینطور است، پدیده دیگری است و خیلی آسیبپذیرتر از زبان است، آنقدر آسیبپذیر است که با وجود تصوری که وجود دارد و بهرغم ماندگاریاش در طول زمان، بسیار در معرض خطر است. ما در این سالها دیدهایم که میشود خط یک ملت یکشبه عوض شود و اصلا نمیشود جلوی آن را گرفت. عارضهای که امروز خط فارسی دچار آن شده به معنای واقعی کلمه عارضه است و علتهای آن زیاد است. وقتی مسألهای کنترل نشود همینطور میشود.»
این زبانشناس میگوید خط فارسی به دلایل فنی با محیط نت و فضای مجازی سازگار نیست: «مثلا خط فارسی، خطی است که حروفش و نشانههای نوشتاریاش از دو طرف قابلیت اتصال ندارند و مثل انگلیسی و خطوط لاتین نیست. هر کدام از دو طرف قابلیت اتصال دارند ولی در خط فارسی همه حروف اینطور نیست، الف به بعد خودش نمیچسبد ولی به قبل خودش میچسبد. دال هم همینطور، این یعنی کلمهای که به دال ختم شود و این کلمه مرکب باشد، این دال به حرف بعد از خودش نمیچسبد مثلا واژه خردمند، ر به دال و دال به میم نمیچسبد. خط اینجا دارد فاصلهای را به دال و میم تحمیل میکند ولی کامپیوتر این فاصله را درک نمیکند. کامپیوتر پدیدهای است که یک زبان بیشتر نمیفهمد و آن زبانی است که برایش تعریف شده و نمیتوان دو تا فاصله را برای آن تعریف کرد. اینها سبب میشود وقتی یک متن کامپیوتری را به فارسی میفرستند، میبینیم که قابل خواندن نیست و چهار تا حرف را به هم چسباندهاند.»
نوشتن به زبان محاورهای، موضوع دیگری است که این زبانشناس درباره آن حرفها دارد: « زبان فارسی یکی از زبانهای نادری است که فاصلهای که بین صورت گفتاری و نوشتاری آن وجود دارد، خیلی زیاد است. یعنی عملا مجبوریم به گونهای حرف بزنیم و به گونهای دیگر بنویسیم. این فاصله اگر مدیریت نشود و فاصله کم شود، همین اتفاق میافتد. آدمها همانطور مینویسند که حرف میزنند. این فاصله را باید توجیه میکردند ولی نکردند. بچه امروز، بچه ٣٠سال پیش نیست که سوال نداشته باشد و هرطور که ما خواستیم عمل کند. بچه امروز میگوید چرا باید بنویسم کتاب را به من بدهید ولی بگویم کتاب رو به من بده. نگاه ما به زبان بسیار سطحی است و فکر میکنیم زبان پدیدهای است که مردم از روی عادت به کار میبرند و اصلا نیاز نیست کنترل شود. در فضای مجازی میبینیم که ص را با س و ث قاطی میکنند و میگویند چه فرقی میکنند. بهطور دقیق و مشخص چیزی حدود ١٠٠ دهه از زمانی که بهطور جدی میخواستند تغییر خط در زبان فارسی بدهند، گذشته ولی الان دارند موفق میشوند. آدمهای بسیار سرشناس در پی تغییر خط بودهاند ولی حالا که این تغییر دارد اتفاق میافتد، به این نتیجه رسیدهاند که از راه دیگری باید وارد شوند. این اتفاق سادهای نیست چون بیشتر نسل جوان با آن سروکار دارد و کمکم نمیشود جلوی آن را گرفت.»
نقلقولهای قلابی، منتسب به بزرگان ادب
حتما همین یکی، دو سال پیش را یادتان است که شبکههای اجتماعی پر شده بودند از متنهای ادبی مختلفی که به یکی از بزرگان ادبیات فارسی منتسب میشد؛ متنهایی که کمکم از حالت جدی درآمد و به یکی از سوژههای اصلی برای ساخت جوکهای مختلف تبدیل شد. این موضوع همچنان ادامه دارد و میتوان آن را کنار دیگر آسیبهایی گذاشت که در نوشتار و گفتار در فضای مجازی دیده میشود.
«افشین یداللهی»، ترانهسرا دراینباره به «شهروند» میگوید: «فضاهای مجازی برای بعضی افراد تبدیل به مرجع شده است، یک مرجع غلط. لایه اولش نوع نوشتار است، فکر میکنیم اگر اینطوری نوشته شود، بهتر است. مثلا به جای کسره، ه میگذارند یا سپاسگزارم را با ذال مینویسند. این موضوع نشاندهنده این است که کاربران شبکههای مجازی برای خودشان تفکری برای ارزیابی مسائل دور و برشان در فضای حقیقی و مجازی ندارند و به همین دلیل به منابع درست رجوع نمیکنند. این کاربران اینها را در مدرسه خواندهاند اما همینکه میبینند دیگران اینطوری مینویسند، آنها هم همین کار را میکنند. از طرف دیگر رسمالخط زبان محاوره مدتهاست چاپ شده و توسط ترانهسراها به کار میرود ولی نمیتوان آن را برای همه متون استفاده کرد؛ آسیبی که این روزها دامن فارسینویسان مجازی را گرفته است.» او ادامه میدهد: «در حال حاضر متنها و شعرهای مختلفی در فضای مجازی وجود دارد که به شعرا و نویسندگان مختلف نسبت داده میشود مثل شریعتی و سیمین بهبهانی. حتی دیدهام شعری که نیمایی است به صائب تبریزی نسبت داده میشود. این نشان میدهد که تعداد زیادی از کاربران اینترنتی از حداقل اطلاعات هم برخوردار نیستند و این متون را بدون پالایش و ارزیابی برای دیگران میفرستند و بازنشر میشود. ما به این فکر نمیکنیم که فضای مجازی موبایلی مرجع موثقی نیست که هر موضوعی را هم رسانی کنیم. ما قدرت تفکر را از خودمان سلب کردهایم و فقط کورکورانه تبعیت میکنیم.»
«مهشید میرمعزی»، مترجم هم دراینباره میگوید: «بعضی افراد گمان میکنند با اشاعه چند نقلقول از بزرگان ادبی و اندیشمندان مسئولیت فرهنگی خود را انجام میدهند. گاهی که در فضای فیسبوک و دیگر فضاهای مشابه پرسه میزنم با متنها و نقلقولهایی مواجه میشوم که نهتنها از بزرگان ادبیات یا اندیشمندان نیستند، بلکه پر از غلطهای املاییاند. این متنها و نقلقولها درحالی دایما از سوی کاربران بهروز میشوند که هیچکس تلاشی برای بررسی صحت و سقم آنها نمیکند.» این مترجم معتقد است: «متاسفانه در متنهای این شبکههای اجتماعی آنقدر غلطهای املایی زیاد شده که گاهی به نوشتههای نویسندههای معروف هم کشیده شده است. متاسفانه درحال حاضر کپی کردن متنها سهم ما از تمام فعالیتهای فرهنگی است. آنچنان که برخی از افراد در همین شبکههای اجتماعی با چند کپی از کار دیگران دچار توهم میشوند و به اسم نقد شروع به فحاشی به بزرگان میکنند؛ درحالیکه نقد با فحاشی فرق دارد.»
همین حالا که این گزارش را میخوانید، متنهای زیادی همچنان در شبکههای ارتباطی موبایلی درحال رد و بدل و همخوان شدن هستند؛ متنهایی که نویسندگانشان بیاعتنا به آنچه اصول را میگوید و درستنویسی را، همچنان «یک» را «ی» مینویسند و حوصله درست نوشتن را ندارند
ضرورت توجه به جلوگیری از گسست فرهنگ زبانی ؛
روایتی مکتوب از غیرمحرمانه با زبان فارسی در فضای مجازی
ضرورت توجه به جلوگیری از گسست فرهنگ زبانی ؛
مستند مناظره "غیر محرمانه"در برنامه این هفته خود(۴و ۵شهریور ماه) با حضور خانم ها مهرنوش شمس فرد؛ مدیر گروه زبان و رایانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شهین نعمت زاده؛ زبان شناس و عضو شورای واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به این موضوع پرداخت.
به گزارش خبرنگار «نسیم آنلاین» ، مستند مناظره "غیر محرمانه"در برنامه این هفته خود(4 و 5 شهریور ماه) با حضور خانم ها مهرنوش شمس فرد؛ مدیر گروه زبان و رایانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شهین نعمت زاده؛ زبان شناس و عضو شورای واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به این موضوع پرداخت.
محمود احمدی افزادی؛ کارشناس و مجری برنامه در ابتدا با اشاره به تغییرات ایجاد شده در حوزه نوشتار زبان فارسی با طرح پرسشی اظهار داشت: آیا دگرگونی های زبان فارسی در فضای مجازی نگران کننده است و آیا در سال های آینده مشکلات زبان فارسی غیر قابل کنترل خواهند شد؟
نعمت زاده در پاسخ به این پرسش گفت: کارشناسان زبان را یک پدیده اجتماعیِ تاثیرگذار و تاثیر پذیر می دانند. به نحوی که این پدیده در اثر جنگ، مهاجرت، فن آوری و ....تغییر می کند. استعاره معروفی هم در این زمینه وجود دارد به این مفهوم که زبان یک موجود زنده است. هر چند مهمترین نقش آن برقراری ارتباط است.
شمس فرد نیز با بیان اینکه تاثیر فضای مجازی بر زبان فارسی اجتناب ناپذیر است از کنترل این تاثیرات سخن گفت. صحبتی که احمدی افزادی با تایید آن، میزان ناهنجاری ها و شدت تهدیدات ایجاد شده در خصوص زبان فارسی در فضای وب را مطرح کرد.
نعمت زاده در این باره پاسخ داد: تفاوت هایی بین مکالمات رو در رو و گفتار معمول در فضای مجازی وجود دارد. در ارتباطات رو در رو فقط اطلاعات از کلام و زبان گرفته نمی شود بلکه رفتار غیرکلامی و لحن بیان هم در مخاطب تاثیر گذار است. اما در فضای مجازی برقراری ارتباط با نوشتن اتفاق می افتد بنابراین لحن کلام، زبان بدن و ... چندان کاربرد ندارد. بنابراین هر یک از این دو مقتضیات خاص خود را دارد.
وی در ادامه افزود: باید بگویم بابت خطراتی که زبان فارسی را در فضای مجازی تهدید می کند، احساس خطر می کنم. زبان بخشی از شناسنامه فرهنگی ماست و برنامه ریزی و تدبیر به موقع در این زمینه بسیار ضروری و لازم است.
شمس فرد نیز به فقدان رصد علمی در خصوص تاثیرات فضای مجازی در زبان فارسی اشاره کرد و اظهار داشت: آیا اشتباهات املایی فراوان به خاطر افزایش تعداد نویسندگان غیرحرفه ای است؟ عمده کاربران فضای مجازی تولیدکننده محتوا هستند. بنابراین می توان گفت افراد زیادی درگیر خواندن و نوشتن شده اند که به خودی خود خوب است اما کیفیت این نوشته ها کم شده است.
سوالی که در این بخش از برنامه توسط احمدی افزادی مطرح شد مبتنی بر این مساله بود که اگر فضای نوشتاری وب را نداشتیم، باز هم کاربران زبان فارسی همین مقدار اشتباه را داشتند یا وضع بهتر بود؟
نعمت زاده در این باره افزود: به نظرم خط فارسی را زخمی کرده ایم. اتفاقی که امروز در فضای مجازی می افتد این است که همه "کلیدزن"شده اند نه نویسنده. معتقدم نوشتن تفکر می خواهد و پشت آن باید اندیشه باشد. اما امکانی که فضای مجازی به کاربران می دهد این است که هر چه به ذهن می آید نوشته شود و این مساله کار را دچار مشکل کرده است.
شمس فرد نیز بیان داشت: طبق تحقیقات انجام شده وقتی مدل نوشتن شما تغییر می کند مدل فکری شما نیز عوض می شود. از سوی دیگر سرعت به شدت وارد مقوله مطالعات ما در فضای مجازی شده. اتفاقی که باعث شده مدل خواندن ما تغییر کند و نوشته هایی که مقدار زیادی اطلاعات را در حجم کم می دهند با استقبال بیشتری روبرو شوند؛ مثل جدا کردن بخشی از متن یک کتاب و انتشار دادن آن در محیط های مجازی.
یکی از حضار به جدا کردن مبحث گفتار و نوشتار فارسی در بحث اشاره کردند که نعمت زاده در این خصوص خاطرنشان کرد: خط یکی از جنبه های متعدد زبان است. اما در فضای مجازی برای ارتباطات از نوشتن استفاده می شود. اتفاقی که می افتد این است که کم کم زبان محاوره ای ما تبدیل به زبان نوشتاری ما می شود و بعد همین مساله در زبان رسمی ما تاثیر می گذارد.
نعمت زاده اضافه کرد: نیاز به یک زبان چابک در فضای مجازی وجود دارد اما آیا واقعا باید از کنار این مساله به سادگی گذاشت و محتوای غیر رسمی که واجد غلط های فراوانیست در فضای مجازی منتشر شود؟
شمس فرد نیز با اشاره به اینکه زمانی زبان گفتاری و نوشتاری مان جدا بود، توضیح داد: اکنون چون همان زبان گفتاری مان را در نوشتار به کار می بریم، متن های دارای ناهنجاری های زبان فارسی به سرعت در فضای مجازی منتشر می شود.
امیر جولایی پژوهشگر برنامه با توجه به این مطلب که گاهی به دلیل کم سوادی اشتباه می نویسیم و گاهی به خاطر سریع نوشتن، مطرح کرد: آیا واقعا زبان فارسی اینگونه به خطر می افتد؟
نعمت زاده در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: در همه زبان ها بین خط و گفتار فاصله هست. اما آیا همه زبانها برای نوشتنِ سریع قوانین نوشتاری را باید زیر پا بگذارند؟
جولایی نیز به استفاده از مختصر نویسی و ... در سایر زبان ها اشاره کرد اما همچنان به طرح این پرسش پرداخت که آیا این اتفاق به زبان لطمه می زند ؟
شمس فرد در این زمینه توضیح داد: همه تهدیدات محدود به خلاصه نویسی، شکسته نویسی و ... نمی شود. حجم زیادی از اطلاعات در فضای مجازی تبادل می شود و اگر محتوای فارسی تولید نکنیم به جز اینکه گونه ها و کلمات غلط باب می شود، استفاده از زبان فارسی به عنوان یک زبان قابل توجه بین المللی هم کم می شود. همچنین به مرور زمان ادبیات مان نیز تحت تاثیر همین اطلاعات اشتباهات رایج در فضای مجازی قرار می گیرد.
او همچنین افزود: فقدان محتوای مناسب، عدم فرهنگسازی در این زمینه، استفاده از کلماتی که به خاطر تاخیر در معادل سازی توسط فرهنگستان باب می شود، نداشتن ابزار مناسب برای استفاده و به کارگیری زبان فارسی در فضای مجازی و ... از عواملیست که می تواند مورد توجه قرار گیرد.
نعمت زاده در این بخش از برنامه از گونه جدیدی به نام «زبان فضای مجازی» سخن گفت که به تازگی به فرهنگ لغات کشورهای مختلف افزوده شده و خاطرنشان کرد: این ناهنجاری های ایجاد شده توسط فضای مجازی در سایر کشورها مدیریت می شود؛ مثل پیوستی که به فرهنگ لانگمن به نام «زبان مجازی» افزوده شده و واجد واژه های مصطلح در محیط وب است اما در متن اصلی فرهنگ لغت قرار ندارد.
احمدی افزادی نیز گفت به نظر می رسد در موارد بسیاری فن آوری خودش را به ما تحمیل می کند. هر چند کارهایی برای مقابله با این تغییرات و ناهنجاری های ایجاد شده در زبان فارسی در فرهنگستان انجام شده و در حال انجام است.
شمس فرد ادامه داد: گاهی حسی که با استفاده از برخی واژه ها به کاربر دست می دهد با فارسی آن واژه فرق می کند.
نعمت زاده با بیان اینکه سیاستگذاران نباید از کنار زبان افسار گسیخته ای که پیدا شده به سادگی بگذرند هشدار داد: این تهدیدات باید با تدبیر و برنامه ریزی مسئولانه مدیران کنترل شوند. ممکن است جوانی با استفاده از یک گونه خطی بخواهد خود را نشان دار کند مثل استفاده از نوع خاصی از پوشش، اما خطرات این مساله در درازمدت خود را نشان می دهد.
شمس فرد نیز اظهار داشت: فرهنگ سازی یکی از کارهای اساسی برای جلوگیری از گسست فرهنگ زبانی است. خطر این است که بسیاری از کاربران زبان فارسی که جزو تحصیل کردگان جامعه هستند نیز از زبان محاوره ای در نوشتار رسمی خود استفاده می کنند.
نعمت زاده در یک جمع بندی بیان داشت: بخشی از این مشکل به سرعت ارتباط برقرار کردن در فضای مجازی بر می گردد و قسمتی از آن به آگاهی های اندک در خصوص ساختار و نگارش زبان فارسی مربوط است. بحثی وجود دارد که عده ای موافق دخالت در روند حرکت زبان طی دوره های مختلفند اما برخی قائل به مدیریتِ تغییر خط، واژه گزینی، معادل سازی و ... هستند.
او ادامه داد: ما معتقدیم که پدیده زبان را می توان طراحی و برنامه ریزی کرد. معیار و استاندارد سازی زبان نیز فقط به فرهنگستان مربوط نمی شود و سازمان هایی مثل صدا و سیما یا وزات آموزش و پرورش و ... هم باید در این مساله مسئولیت هایی بر عهده گیرند. فرهنگستان یک نهاد برنامه ریز است اما در واژه گزینی و ... هم وظیفه اجرایی داشته. همچنین ایجاد حساسیت در موردکاربرد کلمات درست و استعمال آن در فضای مجازی اتفاقی است که نیاز به مدیریت دارد.
شمس فرد نیز در پایان یادآور شد: فرهنگستان وظیفه سیاستگذاری دارد و اجرای آن گاهی به افراد جامعه و گاهی به ارگان هایی مثل آموزش و پرورش و ... برمی گردد. اما می توانم این نوید را بدهم که در بخش زبان و رایانه، بازنگری در رسم الخط و استاندارسازی در فضای وب و تدوین برنامه زبان و خط ملی در فضای مجازی در دستور کار است که با تکمیل آن می توان به ایجاد نتایجی مثبت امیدوار بود.
این روز ها بد نوشتن و حتی در رسانه های دیداری و تصویری بد گفتن، آن چنان رواج پیدا کرده است که کم کم درست نوشتن و درست گفتن، کاری دشوار به نظر می رسد و انگار باید برای درست نوشتن زجر بیشتری تحمل کرد. این بد نوشتن هم دررسانه ها و فضای مجازی دیده می شود هم در نوشته های روزمره و کتاب ها. کافی است به اطلاعیه ها و بیانیه ها و آگهی ها و نامه ها و در سطح وسیعتر به مطبوعات نظری بیفکنیم و ببینیم چقدر بد نوشتن طبیعی شده است. یعنی همان اتفاقی که در نامه های اداری افتاده است کم کم دارد رسمی می شود وبه سایر نوشته های ما سرایت می کند.
بار ها در کلاس این نکته را گوشزد کرده ام که نوشتن 4 خط نامه اگر بخواهیم درست بنویسیم شاید 4 ساعت وقت بگیرد. این اغراق طنزآلود به این دلیل است که نامه نگاری های اداری ما آن چنان مغشوش و غلط است که بسیاری از کلمات و اصطلاحات آن را نه نویسنده می فهمد و نه گیرنده نامه.این اتفاق این روز ها فراگیرتر شده است و فضای مجازی بیشتر به آن دامن زده است.به هر حال حرف اول را آموزش می زند و گره گشای درد در آموزش است که اتفاقا فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم در این سال ها که روزنامه های برتر را در حوزه درست نویسی انتخاب می کند به این مهم تاکید دارد که رسانه ها با این فرهنگستان برای آموزش همکاری کنند. رضا شکراللهی و دکتر وفایی در گفت وگو با ایسنا به همین موضوع اشاره کرده اند.
نثر های بی سروته و پر دست انداز
رضا شکراللهی با تاکید بر رواج شلخته نویسی و بدنویسی در رسانه ها می گوید: برای پرهیز از شلخته نویسی به آموزش نیاز داریم نه غر زدن.
این پژوهشگر ادبی و ویراستار درباره وضعیت درست نویسی در رسانه ها و شبکه های مجازی اظهار کرد: بحث درباره درست نویسی در رسانه ها و شبکه های مجازی هم تکراری و ملال انگیز شده و هم نشان می دهد که بر سر این موضوع اجماع نظر وجود ندارد. آن ها که رویکرد زبان شناسانه دارند، هر تغییر و تحول درست و غلطی را به حساب پویایی زبان می گذارند و آن ها که به جنبه های ادبی زبان تعلق خاطر دارند، هم چنان غر می زنند. معمولاً این جور نظرخواهی ها در حد مباحث ژورنالیستی باقی می ماند و نتیجه ای درخور در پی نمی آورد.
او در ادامه گفت: اما، جدا از درست و غلط بودن، به نظرم می رسد که بر سر یک چیز اشتراک نظر وجود دارد: رواج شلخته نویسی و بدنویسی در رسانه ها. کمتر کسی را دیده ام، حتی از میان زبان شناسان که از بدنویسی و شلخته نویسی ننالد یا آن را انکار کند. مسئله این است که گروه های مرجع برای این وضع چه می کنند یا باید بکنند.
شکراللهی درباره عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این زمینه بیان کرد: بار کردن همه مسئولیت ها بر دوش جایی مثل فرهنگستان که هم در تولید محتوای آموزشی و هم در برقراری ارتباط با اصحاب رسانه کُند و تا حدی عاجز است، واقع بینانه نیست.
او در ادامه درباره عملکرد رسانه ها متذکر شد: گرایش به بهتر نوشتن در میان روزنامه نگاران و کیبوردبه دستانِ رسانه ها قوی است، هرچند این گرایش در حد گرایشی قلبی باقی می ماند و به ذهن و دست شان نمی رسد! اما در سازمان اغلب رسانه ها ساختاری برای آموزش بهترنویسی و پرهیز از بدنویسی دیده نمی شود. در زمانی نه چندان دور، رسانه ها خود مرجع شیوانویسی و آموزش بهترنویسی بودند، اما امروزه رسانه ها دایره ای محدود از 300 - 200 لغت دارند.
این پژوهشگر سپس به یکی از آسیب ها در حوزه نوشتن اشاره کرد و گفت: رابطه نویسنده رسانه با مخاطب در حوزه زبان معکوس شده و اوست که از نوشتار مخاطب الگو می گیرد. تقلید از محاوره ای نوشتن یکی از این آسیب هاست که به شلخته نویسی و بدنویسی دامن می زند. این را قبول دارم که آینده خیلی خیلی دورِ نوشتار در زبان فارسی شاید به این سمت برود، اما این اتفاقی احتمالی است که اگر هم بیفتد، روند آن از پایین به بالاست. استقبال داوطلبانه و تصنعی طبقه بالا از گرایشِ ناگزیر و طبیعی طبقه پایین که هم از میل به جذب مخاطب بیشتر ناشی می شود و هم در تنبلی زبانی نویسنده ریشه دارد، بیشتر از هر چیز آسیب زن است تقلید کامل از زبان گفتار در زبان نوشتار، وقتی پای متون روایی و مثلاً گفت وگو های دوستانه مجازی در میان نباشد، خواه ناخواه از توان نویسنده در دو مورد می کاهد. یکی دایره واژگان و دیگری توانِ نگارش و شیوانویسی.
این طبیعت زبان گفتار در فارسی است که گوینده آن دایره واژگانی تنگ تری را به کار می گیرد. در عین حال، تقلید از زبان گفتار در نوشتار، به مرور توان ذهن را در پردازش جملات به سمت بهتر نوشتن و رساندن انواع مفاهیم و پیام ها به شیواترین شکل کم می کند و تنبلی می آورد.مشکل اصلی در نثر آشفته و پردست انداز و گاه بی سروتهی است که در آن فاعل دربه در دنبال فعل مناسبش می گردد و حروف اضافه آواره این جا و آن جای جمله ها هستند. یعنی همان الگویی که در زبان گفتار روزمره مردم جاری است و طبیعی هم هست. یا در باب همان دایره واژگان، شما به طور نمونه کلمات و عبارت هایی چون «توسط»، «این در حالی است که»، «مورد. قراردادن» را از نویسندگان رسانه ها بگیرید. اگر نمیرند، دست کم فلج می شوند! البته این ها فقط چند مثال مختصر است.
او در پایان به عنوان پیشنهاد و این که چه باید کرد، گفت: همان که در ابتدا عرض کردم. نویسندگان رسانه ها و نیز مردم در شبکه های مجازی به آموزش نیاز دارند و از آموزش هم استقبال می کنند. مقصودم آموزش غلط املایی و سره نویسی و ویرایش و این ها نیست؛ آموزشِ نوشتن و درست نوشتن و بهتر نوشتن و شیوا نوشتن است.
حتی اگر تیر کمان انتقادمان هم به سمت جایی مثل فرهنگستان باشد، باید ایشان را به این بخش از نیاز عمومی توجه بدهیم. هرچند در این زمینه مؤثرترین سازمان ها مدارس هستند و بعد رسانه هایی در حد صداوسیما و بعد دیگر رسانه ها. سیستم آموزشی که کمابیش دارد کارش را می کند و دیده ام که نسبت به قبل بهبود یافته. بخشی از اثرگذاری آن هم به خود معلمان مربوط می شود که هم خودشان چقدر اهل این موضوع باشند و هم چقدر دل و دماغ کار کشیدن از دانش آموزان را داشته باشند. صداوسیما هم که انگار جزیره ای خودمختار است که منافع ملی را به میل خودش تعریف می کند و در این مورد نه تنها دل نمی سوزاند که گاهی صفرا می افزاید! تهش می ماند باز هم آن دسته از فعالان رسانه ای و سردبیران و دبیران رسانه ها که علاوه بر اطلاع رسانی، پاکیزه نویسی و بهترنویسی را هم بر خود فرض می دانند و رواج و آموزش مستقیم و غیرمستقیم آن را هم جزو وظایف خود تلقی می کنند و برای آن زحمت می کشند.
اعمال سلیقه و آشفتگی زبان فارسی
عباسعلی وفایی هم درباره این که در کشور ما در خصوص درست نویسی آشفتگی خاصی وجود دارد و به کارگیری سلیقه بیش از هر زبان دیگری است، می گوید: در مطبوعات، نشریات، کتاب و شبکه های مجازی درست نویسی رعایت نمی شود. مخصوصا در شبکه های مجازی این مسئله نمود بیشتری دارد و دلیل این امر نبود متولی درست نویسی است، یعنی هیچ ارگانی نسبت به این موضوع و تشتت در نوشتن پاسخ گو نیست، این که چه کسی از زبان صیانت می کند و چه کسی نسبت به آثاری که پر از غلط های فاحش و به کارگیری سلیقه های نادرست غیرعلمی است مسئول و پاسخ گوست مشخص نیست.
او با اشاره به پیشنهاد خود به علی جنتی - وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی - گفت: پیشنهاد مشخص من این بود که با توجه به خیل فارغ التحصیلان رشته زبان و ادبیات فارسی، مرکزی را همانند کانون وکلا داشته باشیم به نام کانون ویراستاران و فارغ التحصیلان بعد از آزمونی وارد این مرکز شوند و مهارت آن ها سنجیده شود و گواهی دریافت کنند. جراید و انتشاراتی ها ملزم به به کارگیری ویراستار شناسنامه دار باشند و چنان چه مشکلی در درست نویسی و مسائل مربوط به صیانت از زبان فارسی و عدول از هنجار های معمول وجود داشت، ویراستار نسبت به آن پاسخ گو باشد. متأسفانه علی رغم علاقه مندی وزیر سابق نسبت به این موضوع نتیجه ای دربر نداشت. در واقع مسائل مربوط به بوروکراسی های اداری به ما این اجازه را نداد.
وفایی با اشاره به دخالت هایی که در زبان و ساختار نوشتاری آن می شود گفت: دخالت اندیشه های نادرست در حوزه واژگان دخیل عربی در زبان فارسی باعث شده تا شکل نوشتاری این واژه ها تغییر یابد. برخی از آثار چاپ شده «حتماً» را با نون و به شکل «حتمن» می نویسند یا مصطفی، موسی و... را با الف. این ها نمونه هایی از این مسئله است. البته از این دست دخالت ها کم نیست، مخصوصا در روزگار ما که به صورت نامرئی و ناشناس بسیاری از واژگان انگلیسی، از سوی مترجمان به زبان فارسی تزریق می شود، واژه هایی که بعضا ساخت و پیکره درستی ندارند.
او با بیان این که واژه هایی از زبان های دیگر به نادرستی وارد زبان فارسی می شود اظهار کرد: این واژه ها در گذر زمان و با توجه به انبوه آثار ترجمه ای که امروزه در حوزه ادبیات داستانی وجود دارد، آفت جبران ناپذیری را برای زبان ما به وجود می آورد.
او درباره آسیب های درست ننوشتن نیز گفت: این آسیب ها در حوزه نگارشی، ساخت واژگان، هنجار زبانی، آیین نگارش و... است. وقتی کتابی ترجمه می شود ممکن است شخص خود ناشر باشد و یا با هزینه شخصی آن را چاپ کند که کتاب داوری نمی شود و ویراستار هم ندارد. ناشران کمتر شناخته شده این دست آثار را چاپ می کنند. وفایی همچنین درباره عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: فرهنگستان یکی از متولیان زبان فارسی و مسائل مربوط به آن است که طی سال ها برای زبان زحمت کشیده و در سال های گذشته کتابی را با عنوان «آیین نگارش و درست نویسی» چاپ کرده است.
این کتاب در سایت فرهنگستان و در همه کتابخانه ها وجود دارد.تا جایی که من اطلاع دارم فرهنگستان نسبت به مسائل زبان فارسی اهتمام بیشتری دارد و جلسات متعددی در این زمینه برگزار می کند و استادان فن در آن جا حضور دارند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بهترین راهکار این است که همه به کتاب فرهنگستان که در زمینه آیین نگارش است مراجعه کنند و آن را در امر نگارش الگو قرار دهند. نمی شود همه سلیقه خود را به کار گیرند زیرا مرکزی علمی به نام فرهنگستان متولی شده است. ممکن است در برخی از موارد، قواعد فرهنگستان با قواعد اندیشگانی برخی سازگار نباشد اما این دلیل نمی شود که به این مسئله اهمیتی ندهند. اگر اندیشه ای در این موضوع دارند به فرهنگستان ابراز کنند تا فرهنگستان آن را بررسی کند.
او در ادامه تأکید کرد: اگر در محور فرهنگستان گرد بیاییم و همه ناشران توصیه های فرهنگستان را به کار گیرند، قطعا بخش اعظمی از آشفته بازار زبانی به ویژه سلایق و ناهنجاری هایی که وجود دارد از بین می رود. با توجه به کثرت آثار در شهرستان ها و تهران، امکان بررسی همه آن ها توسط فرهنگستان وجود ندارد اما جا هایی که مجوز انتشار کتاب را می دهند مانند وزارت ارشاد همان طور که مضامین فکری کتاب را می بینند بهتر است بندی را به بررسی کتاب به لحاظ نگارشی اختصاص دهند تا اگر درست نویسی را رعایت نکرده باشد به آن مجوز انتشار ندهند.
این استاد زبان فارسی با بیان این که به نوعی پاسدار زبان فارسی است گفت: رشته من زبان فارسی است و عمرم را بر روی این زبان و تحقیق درباره آن گذاشته ام و توجه بیشتری به زبان فارسی دارم. دانشجویانم از من می خواهند نگرانی آن ها را نسبت به زبان به دستگاه های ذی ربط منتقل کنم. بچه ها از این مسئله دلگیر و از تشتتی که وجود دارد ناراضی هستند. این تشتت ها آفت های فراوانی را به دنبال دارد. در پاره ای موارد زبان فارسی را با زبان های دیگر مقایسه می کنند که این مسئله برای هویت ملی و تاریخی ما با این همه میراث ماندگار صورت خوبی ندارد و باور ما را نسبت به زبان تضعیف می کند.
او در خصوص تأثیر نویسندگان در ترویج درست نویسی گفت: نویسندگان به خصوص داستان نویسان خیلی تأثیر دارند. اگر درست نویسی را در کتاب های کودکان و نوجوانان رعایت نکنیم، در ذهن کودکان ما این اشتباه ها رسوخ می کند و این طور تلقی می شود که در زبان فارسی چگونه نوشتن اهمیتی ندارد.
وفایی ادامه داد: داستان ها محل مراجعه جوانان ماست و جوانان با آن ها انس گرفته اند. اگر شیوه درست به کار گرفته شود عامل مهمی در درست نویسی و صیانت از زبان فارسی است.
این استاد زبان فارسی با بیان این که در فیلم ها و تلویزیون کمتر برنامه ای در مورد زبان فارسی ساخته می شود اظهار کرد: نگاه ما به زبان مادری نگاهی کهنه و دیرینه است. الان دنیای زبان شناسی است و باید با زبان خودمان در ابعاد مختلف آشنا شویم و از ظرایف، کمیت و کیفیت آن باخبر شویم. حفظ زبان بدون شناخت آن امکان ندارد. متأسفانه این امر در صدا و سیما مغفول مانده است. گاهی که زیرنویس تلویزیون را می بینیم این تشتت در نوشتن وجود دارد. سریال ها هم می توانند هنجار های زبانی را القا کنند.
او همچنین افزود: کارشناسان بیایند در سیستم رایانه ای مانند زبان انگلیسی و بسیاری از زبان های دیگر نرم افرازی تهیه کنند که غلط ها را تصحیح کند و بر روی این مسئله سرمایه گذاری کنند. با توجه به این که عمده کار ها در محیط ورد انجام می شود، نرم افزار به روزی تهیه شود که در امر صیانت زبان فارسی و گسترش هنجار نوشتاری کار کند.
عباسعلی وفایی در پایان یادآور شد: مسائل مربوط به زبان فارسی مغفول افتاده است. حتی در رشته زبان و ادبیات فارسی به مسائل آن پرداخته نمی شود. اگر بخواهیم از زبان فارسی صیانت کنیم و آن را گسترش دهیم باید به نیکی این زبان را بشناسیم و با اصول و قاعده درست آن را حفظ کنیم.
شلخته نویسی به جای شکسته نویسی
زبان پدیده ای پویاست. منظور آن است که تغییر و تحولات اجتماعی، پیشرفت تکنولوژی و حتی سوانح طبیعی بر تحولات زبان اثرگذار است. برای مثال پس از واقعۀ سونامی در سال 2004 ، واژه سونامی با برداشت های مختلفی در عرصه های اجتماعی، سیاسی و ادبی بکار رفت. زبان از دنیای پیرامون خود اثر می پذیرد و بر دنیای پیرامون خود اثر می نهد. در واقع نوعی تعامل میان جامعه و زبان در جریان است. وجود ویژگی پویایی در زبان است که این امکان را فراهم می آورد تا تغییرات زبانی به دوره های مختلف تقسیم شود. مسأله آن است که اینگونه تغییرات هم می تواند به غنی تر شدن زبان منجر شود و هم حاصل آن می تواند آشفتگی و فقر زبانی باشد. با رشد استفاده از رسانه های اجتماعی در زندگی روزمره، پرسش هایی جدی در خصوص آثار این تعامل بر زبان گفتاری و نوشتاری نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان طرح شد.
دغدغه و پرسش محققان و اصحاب فرهنگ آن است که آیا نوع زبان بکاررفته در رسانه های اجتماعی زمینه تخریب زبان را فراهم خواهد کرد و یا اینکه در نهایت این نوع تغییرات را باید به فال نیک گرفت و تداوم پویایی های زبانی به حساب آورد که معمولا به غنی تر شدن زبان منجر شده است. باید توجه داشت که رسانه های اجتماعی با رسانه های پیشین تفاوت هایی عمده دارند. برخی از اندیشمندان در مقابل رسانه های جمعی(Mass Media) از اصطلاح رسانۀ من(My Media) استفاده می کنند. به این معنا که در شرایط جدید، کاربر سکان هدایت و انتقال پیام را بر عهده دارد. او خود پیام را تولید و ارسال می کند. وظیفه رمزگذاری نیز بر عهده خود اوست. در وضعیت جدید، هر چند واژۀ مخاطب، جای خود را به واژۀ کاربر می دهد و دیگر شاهد انفعال مخاطب- که در بیشتر نظریه های انتقادی قرن بیستم بیان می شد - نیستیم ولی این پرسش مطرح می شود که کاربری که می تواند پیام تولید و رمزگذاری نماید چقدر دغدغه حفاظت از میراث زبانی را دارد؟ آیا ترجیج سرعت انتقال، در مقایسه با رعایت قواعد زبانی، در نهایت به ضرر زبان تمام نخواهد شد؟
این نگرانی ها از آن جایی جدی تر شد که زبان مخفی؛ یعنی زبان حاکم بر برخی گروهها و خرده فرهنگ ها، به تدریج به زبان رایج در رسانه های اجتماعی تبدیل شدند و در این میان زبان معیار در حاشیه قرار گرفت. از طرف دیگر، در اینجا ارتباط از نوع ارتباط کلامی بود ولی در قالب نوشتار ارائه می شد. از جمله پیامدهای سرعت و سهولت ارتباط در رسانه های اجتماعی، گسترش مخفّف نویسی و استفاده از نشانه های تصویری(استیکرها) در این عرصه بود. در واقع گویی فضای مجازی به تدریج فرهنگ واژگانی خود را ساخت به گونه ای که درک زبان حاکم بر این فضا برای کسانی که عضوی از آن نبودند دشوار بود. بروز چنین مسائلی در رسانه های اجتماعی غیرفارسی موجب شد تا برخی از سایت های اینترنتی هر چند ماه یکبار به انتشار واژه ها و اصطلاحات بکار رفته در شبکه های اجتماعی بپردازند و برخی از ناشران معروف نیز در کتاب های فرهنگ واژگان، هر ساله این واژه های جدید را به واژگان خود اضافه کنند.
مسأله آن بود که در این عرصه به دنبال شکاف دیجیتال ؛ که معمولا بین والدین و فرزندان وجود داشت شاهد ظهور « شکاف دیجیتال زبانی» بودیم. یعنی والدین نمی توانستند معنای برخی از مخفّف های رایج در رسانه های اجتماعی را که توسط فرزندان شان بکار می رفت درک کنند. معمولا درنگ و خاراندن سر؛ واکنش والدین به بکار گیری این مخفّف ها توسط فرزندان شان بود. آنان به هر فرهنگ لغتی هم مراجعه می کردند معنی کلمات را نمی یافتند و بعد از مدتی به این نتیجه می رسیدند که فرزند آنان تنها مرجع برای کشف معانی کلمات است! مثلا (LOL) به معنای "خیلی خندیدم"، (ROFL) به معنای "غلت زدن روی زمین و خندیدن"، (LMK) به معنای "به من بگو"و (F2F) به معنای چهره به چهره از آن جمله بود. همچنین آنان شاهد بودند که برخی از کلمات، در معانی و منظورهای جدیدی بکار می رفت. مثلا کلمه تشنه(Thirsty) در مورد کسی بکار می رفت که تشنۀ جلب توجه دیگران است. برخی از کلمات نیز نه به شکل مخفف بلکه به شکل دیگری خلاصه می شد. مثلا کلمه (neighbourhood) به معنای محله به شکل (Hood) نوشته می شد. دلیل برخی از این مخفّف/کوتاه نویسی ها تحت تأثیر محدودیت های ابزارهای ارتباطی بود. برای مثال محدودیت شبکه اجتماعی توئیتر برای ارسال تنها 140 کلمه، این الزام را به وجود آورد که کاربران سعی کنند در کوتاه ترین جمله ها، منظور خود را به دیگران منتقل کنند و یا کوچک بودن دگمه های تایپ در تلفن های همراه موجب می شد تا کاربر به دلیل صرفه جویی در زمان تایپ، نوآوری به خرج داده و کلمات را به شکل کوتاه شده یا مخفف بکار برده یا به جای کلمات از نشانه های تصویری استفاده کنند.
ترفندهای یادشده در بین کاربران فارسی زبان رسانه های اجتماعی نیز بکار گرفته شد. با گسترش شبکه های اجتماعی در بین ایرانیان، و تبدیل قواعد "شکسته نویسی"به "شلخته نویسی"، سوالات درباره سرنوشت زبان فارسی جدی تر شد. نگارنده این سطور در یادداشتی این دغدغه را با تکیه بر افزایش غلط های املائی در ورقه های امتحانی دانشجویان در سال های اخیر ابراز نمود و در نوشته دیگری از کاربران شبکه های اجتماعی درخواست کرد که هنجارهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی از جمله درست نویسی را رعایت کنند . تحقیقات اولیه نگارنده این سطور نشان می دهد که در رسانه های اجتماعیِ کاربران غیرفارسی زبان، مخفّف نویسی و استفاده از نشانه های تصویری(شکلک ها) در ارتباطات گسترش زیادی یافته است. ولی آنچه که در بین کاربران ایرانی شاهد هستیم علاوه بر موارد یادشده، گسترش غلط نویسی است. گویی در کشور ما تعبیر رسانۀ من(My Media) با زبانِ من(My Language) نیز مترادف شده است. به این معنا که هر کاربر به فراخور میل خود هر طور که می خواهد کلمات را به رشته تحریر درمی آورد و برای دیگران ارسال و زبان خود را اختراع می کند. مثلا "عحسن"را به جای احسن، "دست مریضاد"را به جای دست مریزاد، "عایا"را به جای آیا و "کصافط"را به جای کثافت بکار می برد. نگارنده این سطور برای نگارش مطلب حاضر، با چند نفر از کاربران جوان شبکه های اجتماعی که در پیام هایشان غلط های املائی متعددی داشتند گفت و گو کرد. دلایل این افراد برای غلط نویسی عبارت بودند از :
« شوخی با دوستان»،
« تفریح و سرگرمی»،
« خارج کردن فضا از حالت رسمی»،
« ابراز لوث کردن خودمان با لوث کردن کلمات»،
« نشان دادن اینکه ما هم این اصطلاحات را بلدیم»،
« تبدیل کلمات به شکلک با دستکاری حروف آنها» .
نکته جالب آنکه برخی از این کاربران که برای مثال "لطفا"را "لدفن"و "مثلا"را "مصلن"نوشته بودند با تردید از نگارنده این سطور درباره صحّت غلط بودن این کلمات سوال می کردند و خواستار بررسی مجدد این ادعا می شدند. در همین زمینه با چند نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی گفت و گو شد. آنان بیان داشتند که به دلیل شیوع غلط نویسی در فضای مجازی و طبیعی شدن چنین روندی، میزان مراجعه آنان به سایت واژه یاب جهت کنترل صحت نگارش کلمات افزایش یافته است.
با توجه به گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی در کشور، به نظر می رسد که غلط نویسی دیگر نه زبانی مخفی بلکه در حال تبدیل شدن به زبان رایج کاربران شبکه های اجتماعی است. گویی به تعداد کاربران شبکه های اجتماعی، قواعد نگارش به وجود آمده است. هر کاربر یک جزیزه در این منظومه زبانی محسوب می شود. مخفف ها، نشانه های تصویری(استیکرها یا شکلک ها)، کلمات غلط نوشته شده، همگی امر رمزگشائی از زبان را دشوار ساخته اند. به همین دلیل است که این روزها وقتی به جستجوی نحوه نگارش برخی از کلمات در موتورهای جستجو می پردازیم شیوه های مختلفی از نحوه نگارش آن کلمه ظاهر می شود که اتفاقا در صفحات و متون مختلف اینترنتی بکار رفته است. مصرف کلمات کمتر و شکسته نویسی، پدیده ای نیست که قابل سرزنش باشد بلکه آنچه قابل سرزنش است ظهور وضعیتی آنومیک در بکارگیری زبان فارسی در فضای مجازی است. از طرف دیگر استفاده فزاینده از نشانه های تصویری این نگرانی را به وجود می آورد که گویی بشر به دنبال احیاء عصر تصویرنگاری و خطوط باستانی است!
نگارنده این سطور معتقد است که اصحاب فرهنگ باید در حوزه عمومی پیامدهای این نوع مواجهه با زبان فارسی را برای جامعه توضیح و تبیین نمایند. زبانی که در واقع میراث و امانتی نزد این نسل است. برای آینده زبان فارسی باید نگران بود.
تحولات زبان مادری در فضای مجازی
گزارش از فریده قهرمانی
.
شبکه های ارتباطی با همه منافع و مضراتشان در دنیای امروز پیشرو هستند.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شبکه های مجازی یکی از پرطرفدارترین رسانه ها در جامعه امروز هستند. میزان استفاده اقشار مختلف مردم و بخصوص جوانان از این رسانه به حدی بالاست که افراد، اغلب در مواجه با هر مسئله ای فورا به آن مراجعه می کنند.
ارتباط گرفتن با دیگران یکی از کاربردهای مهم شبکه های اجتماعی است. به طور معمول ارتباط با مخاطب در این شبکه ها از طریق نوشتن اتفاق می افتد. بنابراین زبان فارسی در فضای مجازی بیش از هر جای دیگری مورد استفاده قرار می گیرد. از طرفی به علت مشغله های روزمره، زمان تا حدی برای مردم، فشرده است . به طوری که گاهی کاربران مجبور هستند هنگام استفاده از فضای مجازی برای ارسال پیام ها از خلاصه نویسی استفاده کنند. بنابراین می توان گفت از زمانی که شبکه های ارتباطی مانند وایبر، تلگرام ، واتس آپ و غیره شکل گرفت، خلاصه نویسی نیز بیشتر از قبل رواج پیدا کرده است . اما مشکل این است که گاهی این نوع خلاصه نویسی با اشتباه نویسی همراه می شود و اینجاست که زبان شناسان و کسانی که ادبیات فارسی به نوعی برایشان دغدغه است، ابراز نگرانی می کنند. نگرانی آنها از این بابت است که زبان مادری در شبکه های مجازی به مرور در حال تخریب است و استفاده از واژگان نادرست ممکن است به پیکره فارسی اصیل خدشه وارد کند.
امیر سعادت روشن مدرس زبان در این خصوص گفت: فضای مجازی بیش از آنکه فضای نوشتن باشد فضای گفتن است و فضای گفتن قبل از آنکه دغدغه درست نوشتن داشته باشد دغدغه فهمیده شدن دارد. آنچه که در این فضا رخ می دهد این است که نویسنده تنها به انتقال مفهومی که در سر دارد فکر می کند و به رسم الخط و شیوه نگارش اهمیت نمی دهد. شکسته نویسی به معنی نگارش کلمات به شکلی که تلفظ می شوند برای متن های ماندگار ادبی، علمی، رسمی، اداری و آموزشی به هیچ عنوان مناسب نیست چرا که نه تنها ایجاد صمیمت نمی کند بلکه حافظه بصری خواننده را مختل کرده و آسیب های جدی به زبان و ادب فارسی وارد می آورد.
وی با رد هر گونه توجیهی برای اشتباه نوشتن در فضای مجازی بیان کرد: ایجاز، سرعت عمل و تغییر نقش کلمات و علامت ها از مقتضیات فضای مجازی است. اما این ویژگی ها نباید منجر به ترویج و اشاعه غلط نویسی و یا نازل کردن سطح ادبیات در جامعه شود. برای جلوگیری از چنین آثار و پیامدهایی ضروری است کاربران فعال و فرهیخته بطور خودجوش جریانی را برای پاسداشت از زبان و ادبیات فارسی شکل دهند. فرهنگ سازی در بین مخاطبان شبکه های مجازی برای استفاده از فارسی اصیل، گوشزد کردن مداوم آسیب های زبانی از طریق رسانه های مختلف و استفاده از اشعار و قطعات ادبی و ضرب المثل ها در نوشته ها توسط رسانه های مورد توجه از دیگر وظایفی است که برای پیشگیری و حل آسیب های زبان مناسب است.
به علت عدم استفاده از زبان بدن و چهره در فضای مجازی، بیان احساسات اغلب با کلمات شکل می گیرد و بنابراین مقداری از اشتباهات نوشتاری در شبکه های ارتباطی به دلیل سعی در انتقال کامل احساسات است و ازآنجا که مخاطبان بیشتر شبکه های مجازی گروه های سنی جوان هستند، میل به جلب توجه از طرف سایرین ، نشان دادن جذابیت در نوشتن و تمایل به متفاوت بودن با دیگران، سبب شوخی کردن آنها با واژه ها می شود. از جمله غلط های نوشتاری در شبکه های اجتماعی می توان به این نمونه ها اشاره کرد:
خلاصه کردن کلمات: به این شکل که در بعضی موارد از واژه های خلاصه یا حتی حروف به جای کلمات استفاده می شود . به طور مثال تبدیل واژه « که » به حرف « ک» ، یا تبدیل « یک » به حرف « ی».
اشتباه نوشتن املای کلمات : یکی از اشتباه های املایی رایج ،استفاده از حروف هم آوا با نوشتار متفاوت است مانند «سپاسگذار» به جای« سپاسگزار» و «مطمعن »به جای «مطمئن».
ابداع افعال و واژه های جدید: مانند « بزنگم»، « هنگیدم » ، « خخخخخخ» و غیره.
وجود این اشتباهات شوخی یا جدی، عمدی یا سهوی، آگاهانه و یا ناآگاهانه تا حدی اجتناب ناپذیر است و شاید بر دانش زبانی افراد بالغ که بعد از یادگیری کامل زبان فارسی با شبکه های مجازی آشنا شده اند، تاثیر منفی نداشته باشد. اما در نهایت باعث عادی شدن غلط نویسی شده و جایگاه شلخته نویسی در نوشتار فارسی را به مرور محکم می کند. از طرفی کودکانی که همزمان با یادگیری دیکته و نگارش فارسی به شبکه های مجازی نیز دسترسی دارند ممکن است دچار سردرگمی شوند و از طریق آنان، آینده زبان مادری به خطر بیفتد .
پیشنهاد می شود فرهنگستان زبان، همانطور که معادل هایی برای واژگان غیر فارسی انتخاب می کند، کلمات و اصطلاحات مختصر و مناسبی نیز برای بعضی واژه های پرکاربرد فضای مجازی در نظر بگیرد تا به این طریق، کمتر از کلمات نادرست استفاده شود و به مرور زمان و با به کارگیری مکرر این واژه های نو توسط کاربران فعال و جوان جامعه ، از زبان و ادبیات فارسی به شکل مناسب و درخوری محافظت شود.
فضای مجازی رکن اصلی هویت ایرانی را به بازی گرفته است
یادداشت نیوزفا - علیرضا حیدری
متاسفانه ما همیشه دیر می رسیم! این یک واقعیت است که خیلی وقت ها اتفاق می افتد. دکتر حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در آیین پایانی نمایشگاه مطبوعات هشدار داد که اگر بیمسئولیتیهایی که در فضای مجازی نسبت به خط و زبان فارسی وجود دارد، ادامه پیدا کند، این دو میراث ارزشمند از بین خواهند رفت. این هشدار بیشتر متوجه رسانه هاست که رفتار رسانهها را در مسائل سرنوشتساز ازجمله در حوزه زبان فارسی حساس تر می کند. کاررسانهها چه مکتوب، چه آنلاین و چه رادیویی و تلویزیونی و چه مجازی با زبان و کلام است و بنابراین باید بیشترین حساسیت را به این مقوله داشته باشند چرا که ابزار کارشان است و الگوی مردم قرار می گیرد.این حساسیت ها و دغدغه ها نشان می دهد، رسانه ها در خاکریز دفاع از زبان و خط فارسی قرار دارند. تا به امروز بیشتر نگرانی ها از آسیب هایی بود که متوجه زبان فارسی بود اما امروز با فضای مجازی این خطر بیخ گوش خط فارسی هم قرارگرفته است و متاسفانه در فضای مجازی بی دقتی و شلختگی های زیادی در نوشتن دیده می شود و بدتر از همه لجاجت برخی در اصرار بر نوشتن این گونه نوشتار غلط است و فاجعه آن جاست که این غلط نویسی و شلخته نویسی را به حوزه رسانه مکتوب هم سوق می دهند و بر اشتباه خود پا می فشارند. در حوزه رسانه بیش از همه ورزشی نویسان، چه مکتوب و چه دیداری و شنیداری و در کنار آن فضاهای مجازی سهم زیادی درتخریب بنیان های زبان وخط فارسی دارند.البته رئیس فرهنگستان گفته است خوشبختانه مطبوعات ورزشی امسال قواعد زبان فارسی را بیشتر رعایت کردهاند.امروزه فضای مجازی عرصه تاخت و تاز بر مهم ترین پایه هویت فرهنگی ما یعنی زبان فارسی شده است و سرایت آن به حوزه رسانه مکتوب آسیب های بیشتری را به زبان فارسی می زند. به نظر می رسد چه در حوزه رسانه های مکتوب وچه مجازی، سهل انگاری در درست نویسی، فردایی جبران ناپذیر را برایمان رقم خواهدزد. از این رو چند نکته ضروری به نظر می رسد:
1-گوشی های همراه و فرصت های فضای مجازی، فرصت نوشتن را برای همه فراهم کرده است و کاربران در سنین گوناگون با سواد و سلیقه های مختلف، می نویسند و این نوشتن به دلیل این که با سرعت عمل همراه است، باعث شده است واژه ها شکسته و دم بریده و ابتر شود. کلمه ها آن چنان که تلفظ می شود، نوشته می شود و این بنیان های درست نویسی و دستور خط فارسی را متزلزل خواهد کرد. گاه کلمه غلط نوشته می شود و حروفی که صدای مشترک دارند به سلیقه کاربر تغییر می کند. شاید در اولین گام باید آموزگاران ادبیات در مدارس این نکته را گوشزد کنند و آستانه حساسیت دانش آموزان را بالا ببرند تا در رعایت درست نویسی حداقل های لازم را دقت کنند.
2- از سرایت این نوع نوشتار مخرب و غلط به حوزه رسانه های مکتوب باید پرهیز کرد و قواعد نوشتن در حوزه رسانه نوشتاری نباید تحت تاثیر فضای مجازی قرار گیرد. این اتفاق هم آن غلط نویسی را رسمیت می بخشد و هم سرعت تخریب را بیشتر می کند.
3- آموزش قطعا مهم ترین چاره است. چه این آموزش در مراکز آموزشی دانشگاهی و آموزش و پرورش باشد و چه در کلاس های آموزشی خارج از این مجموعه های رسمی. حساس کردن جامعه به این مهم نیز می تواند راهی پیشگیرانه باشد از ترویج این گونه غلط نویسی!
.
لینک دانلود کتاب
دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
http://www.motarjemshodan.ir/downloads/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D8%B7-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C
.
نشانی سایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی
http://www.persianacademy.ir/
.
منابع
http://www.entekhab.ir/fa/news/37439/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D8%B3%E2%80%8C%D8%A8%D9%88%DA%A9-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%84%D8%AE%D8%AA%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/15765-sheleskhte-nevisi-sheleshteh-goei.html
http://tnews.ir/news/44b147312467.html
http://nasimonline.ir/Content/Detail/2058161/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C
http://baznashr24.com/news/1158666/%D8%B4%D9%84%D8%AE%D8%AA%D9%87+%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C+%D8%A8%D9%87+%D8%AC%D8%A7%DB%8C+%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D9%87+%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C
http://www.farhangnews.ir/conte nt/243772http://www.yjc.ir/fa/news/5697626/%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C
http://newsfa.ir/special-news/245/%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%DA%A9%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA