در خم تنهایی
گارگین فتائی
عالمی دارد این
مبحث تنهایی
در سکوت مطلق
لذتی مینایی
در اتاق تاریک
زیر نور شمعی
کز بکردی در خود
در شب گیرایی
فارغ از جنجالی
بی هیاهو ، راحت
می نگاری در ذهن
قطعهء زیبایی
خسته از انسانها
زخمها در قلبت
می گریزی زانها
پس چه روح افزایی!
دلزده ، آشفته
از سخنهای پوچ
تو کشاندی خود را
به مناسب راهی
می رهانی خود را
زان همه بدبختی
نفس پنهان بودن
بهتر از پیدایی
در برونت دام است
دام های بی رحم
یس گرفتار آیی
در خم شیدایی
بی کسی هم درد است
لیک چون یاری نیست
پس ندارد چیزی
بهر تو معنایی