تعلیم غلط در باره دوست داشتن دشمنان
گارگین فتائی
در بین گروه های افراطی مسیحی ،طرز فکر نادرستی وجود دارد که آن را به صورت یک تعلیم غلط رواج داده اند .
یکی از تعالیم مسیح در اناجیل این است که می گوید
دشمنان خود را دوست بدارید
متی 44:5 و لوقا 27:6
این گروه ها و فرقه ها با استناد به همین آیه ، تعالیم غلط و حتی در خیلی از موارد مضر و خطرناک به حال جامعه و مردم ارائه می دهند.
به عنوان نمونه یکی از همین گروه های افراطی موسوم به« شاهدین یهوه » در ارمنستان چندین سال پیش با استناد به همین آیه جوانان را تشویق به ترک خدمت سربازی و فرار از آن و به زمین گذاشتن سلاح می کردند .
حالا تصورش را بکنید اگر این طرز فکر رواج گسترده پیدا می کرد چه بلایی بر سر آن مملکت می آمد ، البته دولت مقابل این طرز فکر و مشوقین آن ایستاد .
این طرز فکر و رواج آن نه تنها برای ارمنستان که برای همهء ممالک مضر و خطرناک است .
اشکال این گروه ها این است که هر آیه از کتاب مقدس را به صورت مطلق مورد تفسیر قرار می دهند به همین دلیل تفسیر آنها همه جانبه نیست.
هر حکم و آیه کتاب مقدس باید به صورت یک جزء در درون کل بزرک تر یعنی کتاب مقدس در نظر گرفته و مورد تفسیر قرار گیرد به این معنی که باید آن حکم و آیه با لحاظ سایر احکام و مفاهیم موجود در کتاب مقدس تفسیر شود نه به طور انتزاعی و مطلق.
1: وقتی مسیح می گوید : دشمنانتان را دوست بدارید ، این حکم را نه تنها برای من یا شما و یا اتباع یک سرزمین و یا پیرو یک مرام و مکت و آئین خاص می گوید بلکه برای همه یعنی برای هر کسی که در این جهان است حکم را می دهد.
بنابراین طبق این حکم مسیح نه تنها من باید دشمنم را دوست بدارم بلکه دشمن من هم باید مرا دوست بدارد بنا براین اگر این حکم را بخواهیم به طور ناقص و تنها از سوی خودمان اعمال کنیم بدون اینکه طرف و دشمن ما خود را ملزم به رعایت این حکم بداند دیگر مقصود اصلی مسیح و این حکم اعمال نخواهد شد هیچ بلکه به طور نادرست هم به کار خواهد رفت.
2: اگر منظور مسیح به طور مطلق از این حکم این بود که انسان هر دشمنی دارد باید آن را دوست بدارد آن وقت این شامل شیطان هم میشد زیرا شیطان دشمن درجه یک انسان است که همواره او را از بدو خلقت و باغ عدن با وعده های شیرینش فریب داده است اما ما می بینیم که مسیح همواره دیوها و شیطان را از بین مردم به طرق گوناگون دور ساخته و حتی خود وی که چهل روز در بیابان مور امتحان قرار گرفت در برابر وسوسه های شیطان ایستادگی کرد و گفت : دور شو ای شیطان( متی باب چهارم آیه دهم).
بنابراین شیطان دشمن است و هیچ گاه نباید او را دوست بداریم و اینجاست که عیب تفسیر مطلق یک آیه بدون در نظر گرفتن آیات دیگر معلوم می شود .
3: مورد سوم نفس اماره است .
مسیحیت همواره در برابر خود بینی و خودخواهی و خود پرستی انسان ایستاده و از طرفق گونا گون سعی در کنترل آن کرده است . در بین هفت گناه کبیره در مسیحیت ، غرور و تکبر بزرگ ترین گناه کبیره هستند حال اگر ما تمامی دشمنان خود را دوست بداریم تبعاً باید این نفس اماره ای را که کنترل نشده وسرکش شده و باعث انواع انحرافات و جرم و جنایات فجیع می شود دوست بداریم در حالی که با نگاه به تعالیم مسیح که همواره تواضع و فروتنی را تشویق می کند چنین چیزی را استنباط نمی کنیم.
4: این گروه ها تعبیر نادرستی از مراسم غیر دینی و همچنین برپایی مراسم قتل عام ارامنه در 1915 توسط دولت عثمانی دارند و استنادشان هم همین آیه از کتاب مقدس است .
در این مورد هم آنها دچار کجروی و اشتباه هستند.
الف: در این جریان ما خواهان نابودی و حذف دشمن خود نیستیم و اساساً این مساله یک مساله تاریخی است یعنی ما ارامنه دولت عثمانی را به علت این قتل عام محکوم کرده و از دولت ترکیه به عنوان وارث آن امپراطوری می خواهیم تا این قتل عام را به رسمیت بشناسد تا حقوق حقه خیلیها کهپ1ایمال شده احقاق گردد وگر نه ما با کسی یا قومی دشمنی نداریم و اتفاقا ارامنه دوستان نزدیک و زیادی در بین ترکها و آذریها دارند.
ب: این جریان چندان هم دور از حفظ باورها و ایمان ارامنه نبوده زیرا می آمدند و چاقو را به گردن آنها گذاشته و در جهت سیاست یکسان سازی قومی ، ارامنه را وادار به تغییر آئین و مرام و قومیت خود می کردند و اگر آنها ترک آئین نکرده و ترک نمی شدند به قتل می رسیدند.
5:پولس رسول در رساله رومیان باب سیزده آیات یکم تا هفتم خود تاکید دارد که باید به قوانین جامعه احترام گذاشته و آنها را به نحو احسن انجام دهیم .
بنابراین وقتی قوانین مملکتی یه ما می گوید باید به خدمت سربازی رفته و در برابر دشمن ایستادگی کنیم و یا مقررات مختلف را برای حفظ نظم بهتر و زندگی بهتر خودمان انجام دهیم تنها با استناد به یک حکم و بدون در نظر گرفته آیات دیگر نباید از این وظیفه و مسئولیت شانه خالی کنیم.
این گروه ها در مماکتی نظیر آمریکا با استناد به همین آیه و تفسیر نادرست و غلط خود از رفتن به خدمت سربازی و ایستادگی در برابر مهاجم شانه خالی می کنند.
ارامنه و آشوریان و همه مسیحیان و سایر اقلیت ها همواره افتخارشان در ایران این بوده است که جانانه مقابل دشمن بعثی ایستادگی کرئده و با افتخار شهدای ارزش مندی را تقدیم می هن خود ساخته اند .