آخرین برگ
اثری از ویلیام سیدنی او هنری
ارسالی از شوی خانم فروغ شاقی
در این داستان ، او هنری که از چهره های شاخص ادبیات جهانی است با یک داستان ساده که در مورد مردمان عادی است نشان می دهد که هنوز انسانهایی در نیا یافت می شوند که حاضرند جان خود را برای هم نوع خود صرف نظر از هر گونه تفاوتی حتی سن و جنس فدا سازند.
البته شاید عده ای بگویند که این یک داستان است و فرق داستان تا واقعیت زمین تا آسمان است اما این را هم باید در نظر گرفت که حتی افسانه ترین داستانها هم نمئودهایی از واقعیات و زندگی واقعی را در خود دارند .
از سوی دیگر این داستان نشان می دهد که بر خلاف ظاهر و رفتار خشن انسانها ، آنها ممکن است در خود قلبی رئوف و مهربان و حتی روحی پر از ایثار داشته باشند.
این داستان را خانم فروغ ساقی که از خواننده های قدیمی این وبلاگ است فرستاده ، خانم فروغ ساقی علاقه مند به ادبیات جهان است و تا کنون جندین داستان از ادبیات جهان برای من ارسال نموده است.
با تشکر از ایشان این داستان در اینجا ارائه می گردد