Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9359

هدف از آفرینش جهان

$
0
0

هدف از آفرینش جهان

منبع: سایت انجمن کلیمیان ایران

http://www.iranjewish.com/binesh/Binesh2-1.htm

 

 

در طول تاريخ، همواره پرسشهايي براي انسان مطرح بوده است :

اين جهان چگونه ايجاد شده است؟

 آيا آفريننده اي دارد؟ او كيست و چرا اين جهان را آفريده است؟

تورا با اولين پاسوق (آيه) خود، پاسخ به دو پرسش نخست را آغاز مي كند:

«خداوند در ابتدا آسمانها و زمين را آفريد».

به اين ترتيب، تورا صريحاً اعلام مي دارد كه جهان، آفريده خدا است و مراحل آفرينش اوليه آن را كه همه با اراده خدا و كلام او انجام شده اند، در همان پاسوقهاي نخست توضيح مي دهد.

به نمونه اي از اين مراحل توجه كنيد:

«خداوند فرمود نور باشد، نور به وجود آمد».

«خداوند فرمود زمين، گياه و سبزه بروياند...، چنين شد».

«خداوند فرمود زمين موجود جاندار ايجاد كند...، چنين شد».

درباره ماهيت «ذات خداوند»، تورا از يك سو اعلام مي دارد كه انسان قدرت فهم و آگاهي كامل آن را ندارد و از سوي ديگر با ذكر وقايع تاريخي، معجزات الهي و گفتار خداوند، گوشه هايي از صفات او را به انسان مي نماياند.

اكنون مهمترين پرسش درباره سرنوشت انسان، هدف و عاقبت آفرينش اوست. درمورد وظيفه انسان، خداوند در آغاز خلقت وي چنين مي فرمايد:

«خداوند، آنها (آدم و حوا) را بركت نمود و به ايشان فرمود: بارور و زياد شويد و زمين را پر كرده و آن را تسخير كنيد و بر ماهيهاي دريا و پرندگان آسمان و بر تمام جانداراني كه بر سطح زمين مي جنبند، فرمانروايي كنيد».

برابر اين پاسوق، خدا انسان را آفريده است تا وي با استفاده از استعدادها و تلاشهايش بتواند بر تمام مخلوقات تسلط يافته و از نعمات اين جهان، به طور مشروع استفاده كند. البته، اين تنها يك جنبه زندگي انسان و آن هم از ديد مادي است.

هدف روحاني او كه بخش مهمتري را تشكيل مي دهد، شناخت خدا، پيروي از كلام و دستورهاي او و در نهايت، تكامل معنوي است. همان گونه كه خداوند مي فرمايد:

«از خداي خالقتان پيروي كنيد و از او خوف (همراه با احترام) داشته باشيد و فرمانهايش را مراعات كنيد و كلامش را بشنويد، وي را عبادت كنيد و به او بپيونديد».

بنابراين ملاحظه مي شود كه خداوند در تورا وظيفه روحاني انسان را در اين جهان مشخص كرده و هدف از آفرينش او را «پيوند و الحاق به خالق» عنوان فرموده است.

روشن است كه «الحاق به خالق»، مربوط به روح انسان و جهان آخرت است؛ زيرا جسم انسان پس از مرگ متلاشي شده و از بين مي رود.

اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه اگر هدف روحاني، پيوند و الحاق به خالق متبارك است، چرا پروردگار اين جهان را خلق كرد تا روح انسان در آن به كمال برسد و پس از مرگ جسماني در جوار ذات الهي قرار گيرد؟ اگر خدا داراي چنان قدرتي است كه توانسته اين جهان عظيم را خلق كند، پس چرا (روح) انسان را از همان ابتدا - و بدون واسطه چنين جهاني - در كنار وجود مقدس خود قرار نمي دهد؟ چرا انسان بايد پس از پيمودن مسير دشوار زندگي، نزد خالق خود بازگردد؟

عرفاي يهود، اين مسأله را با اتكا به تعاليم «قَبالا» در «كتاب زُوهَر» چنين توضيح مي دهند:

در نظر بگيريد كه براي مدتي در خانه يكي از دوستان صميمي‌‌خود ميهمان هستيد. او با گشاده رويي و مهرباني بسيار، همه نيازهاي شما را از نظر خوراك، پوشاك، محل خواب، تفريح و... فراهم مي كند، بي آنكه هيچ گونه چشمداشت مادي يا توقع و انتظار جبران اين ميهمان نوازي را از سوي شما داشته باشد.

شما نيز بدون هيچ مشكل و نگراني در نهايت آسايش و رفاه، نزد او زندگي مي كنيد؛ اما يك موضوع رنجتان مي دهد و آن، ابراز قدرشناسي و سپاس به حضور اين دوست مهربان است.

شما هربار كه سر سفره آن دوست مي نشينيد، با آنكه او داوطلبانه شما را به خانه  خود دعوت كرده و از لحاظ مادي نيز بسيار ثروتمند است، كمي شرم و خجالت در خود احساس مي كنيد، زيرا هيچ سهمي در اين ميان نداشته يا حتي هديه اي با خود به آن خانه نبرده ايد.

به طور قطع، شما قادر نخواهيد بود كه خوبيهاي وي را به طور كامل جبران كنيد؛ اما براي نشان دادن محبت متقابل خودتان به او مايل هستيد كه دست كم در انجام دادن بعضي از امور منزل به دوست خود ياري رسانيد. مثلاً براي ناهار سفره را شما پهن كرده، پس از صرف غذا ظروف را جمع كنيد، نان يك وعده از غذا را شما خريداري كنيد يا... .

هدف خداوند از آفرينش روح يا نِشاما آن بود كه آفريده هايش را از خوبيهاي خود بهره مند سازد؛ اما اگر روح انسان بدون هيچ تلاش و زحمتي از ابتدا به طور مستقيم در معرض فيض و خوبيهاي بي پايان پروردگار قرار مي گرفت، همانند آن ميهمان مورد بحث در مثال ذكر شده، به علت شرم، خجلت و مِنَتّي كه در خود احساس مي‌ كرد، نمي توانست به طور كامل از نور و رحمت الهي لذت ببرد. لذا مي بايست كه آن روح (نشاما) در لباس ماديِ جسم و تن آدمي به اين جهان وارد شود و مدت زماني را در آزمايشهاي گوناگون و گاه سخت و دشوار بگذراند تا با كوشش و زحمت، وفاداري خود را به خداوند و آفريدگار خود نشان دهد و پس از آن با فرا رسيدن مرگ جسماني و در صورت موفقيت در آزمونهاي متفاوت زندگي، بتواند با افتخار بر سر سفره فيض الهي بنشيند و با لذت كامل و بدون خجلت، از آن بهره مند شود.

به عبارت ديگر، مي توان اين جهان مادي را همانند جلسه امتحاني تصور كرد كه روح انسان براي رسيدن به والاترين درجه حيات در جهان آخرت بايد از اين آزمون، سربلند بيرون آيد.

پس هدف از آفرينش اين جهان، آزمودن روح (نشاما) در قالب جسم مادي است كه غرايز جسمي‌‌ از درون، و وقايع زندگي از بيرون، وي را در فشار قرار مي دهند و او موظف است با مهار كردن و هدايت نفس و آرزوهاي خود و نشان دادن واكنشهاي مناسب در برابر خوشيها و سختيهاي زندگي، بيشترين امتياز معنوي را براي زندگي آينده خود (در جهان آخرت) كسب كند.

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9359

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>