وکالت و بیان پاره ای مشکلات صنفی و حرفه ای آن در ایران
1: ضعف آموزش
آیا این روش مدیریت در کانونها خشونت محسوب میشود .؟
http://bozorgigilehmard.blogfa.com/post-468.aspx
کمیسیون آموزش ۱۰نفر .
کمیسیون کار آموزی ۱۵نفر .
دادگاه انتظامی وکلا ۴۵نفر .
داد سرا ۵۷نفر .
کمیسیون بازرسی ۱۲نفر حد اقل ۵۰نفر هم کار اموز و وکلای جوان برای گشت نامحسوس .
حدود ۲۵نفر برای آموزش حدود ۱۵۰نفر برای برقراری نظم .!
نمی دانم چرا این همه نیروهای ارزنده وتوانمند جامعه وکالت در داد سرا ودادگاه بازرسی جمع شده است .
آیا واقعا نیاز به این همه نیرو است .؟ اگر چنین است یعنی که تخلف زیاد است آیا تاکنون در خصوص پیشگیری از تخلفات تمهیدی انجام گرفته ؟ آیا این آسیب مورد مطالعه ونقد وبررسی قرار گرفته است . ؟ایا اصولا با بگیر و ببند موضوع حل خواهد شد.؟ البته درس پس می دهم اساتید جرم شناس هم در هیئت مدیره حضور دارند هم در کانون . اصولا حضور بیش از حد نیروهای انتظامی وقضایی در جامعه به نظر نشان از خشونت است.بررسی حجم امور انتظامی ومقایسه آن با امور آموزشی میتواند حاکی از نگاه خشن به نحوه مدیریت درکانون باشد .
با این تعداد دادیار وقاضی دادگاه انتظامی وکلا معلوم است که به ما شک خواهند کرد این است که بجای نظارت به خودشان حق میدهنددر امور وکالت دخالت نمایند ولایحه را خود برای ما بنویسند
البته شاید در جواب بگوییم می خواهیم نشان بدهیم که هواسمان به خودمان است ونظارت کامل داریم .
اما بانگاهی به واحد آموزش کانونها وفعالیت آنان ومقایسه آن با نهادهای انتظامی کانونها به نظر نوعی مدیریت خشن برگرفته از فضای جامعه برکانونها حاکم شده اینطور به نظر میرسد همکاران هم بیشتر تمایل به حکومت دارند تا اموزش .چرا این همه نیروی ارزشمند در دادگاه ودادسرا .!؟یقین دارم دوبرابر نیروی فعلی مشکل را حل نخواهد کرد .بجای این همه چرا در آموزش تلاش نمی کنیم .؟
نقص اساسی کانونها امروز آموزش است که متاسفانه هنوز بعد از یک قرن وکالت مدرن در ایران نمی دانیم چه چیزی می بایست به حقوقدان بیاموزیم تا او وکیلی شود که عدالت را محقق کند .یقین دارم بیشتر تخلفات از عدم اموزش صحیح وکالت است که هم جامعه وکالت از ان رنج میبرد وهم مردمی که ما متولی حقوق دفاعی انان هستیم چگونه در این راه میخواهیم استقلالمان را حفظ کنیم .
امروز کار آموز بنا به هوش واستعداد وابتکار خود فن وکالت را می آموزذ. نه در دادگاه چیز زیادی می اموزد نه نزد وکیل راهنما . به عبارتی سیستم استا شاگردی خیلی وقت است منسوخ شده کارگر ساده هم امروز آموزش مدون میبیند . وقتی همکارانی هنوز نمی دانند که لایحه میبایست در سربرگ نوشته شود .یا همکارانی میدانند که تمرکز وکالتی ممنوع است ولی تخلف میکنند چون هزینه نقل وانتقال را ندارند چند دادیار وقاضی میخواهید داشته باشید تا نظم را برقرار نمایید .!؟
در آخرین برگ دفترچه کار آموزی موضوع اظهار نظر برای کار آموزان نوشتم : از اینکه نتوانستم به کار اموز گرامی چیزی بیا موزم از ایشان عذر خواهی می کنم :از کمیسیون کار آموزی زنگ زدند فرمودند این نوشته در شان وکیل سرپرست نیست عرض کردم واقعیت را نوشتم .هیچ کس از من نپرسید که چه چیزی به کار اموز می اموزی . یا که اموختی سپس اختبار بعضا معما گونه وتئوری که قادر به نمایان کردن توان کار اموز در وکالت نیست پس از مدتی وکیل جوان به علت بیکاری مزمن یادش میرود چگونه برای موکل گواهی حصر وراثت بگیرد .!
گاهی چنان با جامعه عجین میشویم که رسالتمان یادمان میرود وممکن است متوجه رفتار خشن خود نباشیم .
2: اخذ مالیاتهای سنگین
تیر ماه، ماه ارسال اظهارنامه و وصول مالیاتهای نا عادلانه .
http://bozorgigilehmard.blogfa.com/post-464.aspx
در دفاع از کار آموزان و وکلای جوان تا ۵سال اول اصولا باید معاف از پرداخت مالیات باشند .
چرا کسی که درحال کار یاد گرفتن است میبایست مالیات بدهد.
برفرض هم مقداری درآمد داشته باشند که یقین دارم اکثریت قریب به اتفاق وکلای جوان از پس مخارج روزانه خود بر نمی آیند چه رسد به کار اموزان نه تنها دولت نمی بایست از آنان مالیات بگیرد بلکه میبایست هزینه اموزش کار آموز ان را بدهد وبا پرداخت وامهای بدونه بهره امکان تهیه دفتر وتشکیل زندگی را برای انان فراهم نماید تا آنان هم به تحقق عدالت کمک کنند .
با توجه به اینکه اکثریت کار آموزان حتی در دوران تحصیل هم هزینه ای بر دوش دولت ندارند.
وزیر محترم کشور در سخنرانی اخیرشان اعلام فرمودند برای کسانی که از اعتیاد پاک شده اند امکان اموزش رایگان برای یادگیری حرفه وپرداخت وام را فراهم کردند بسیار عالی وقابل قدر دانی است . چرا به آنانی که پاک ماندند پاک زیستند وپاک دارند کار میکنند وپاک میخواهند بمانند خصوصا در مشاغل حساسی مثا وکالت توجه نمیکنید
اما چه کنیم که وکیل جوانی که می خواهد حامی حقوق دفاعی مردم در آینده باشد خودحامی ندارند
اندر حکایت رفتار اداره داارایی در وصول مالیات .
می پرسیم که مملکت با این همه در امدو ثروت نفت وگاز وسایر معادن چرا مردمی که در آمد انچنانی ندارند باید مالیات بدهند وخدمات نگیرند .میفرمایند ازما خواستند که از شما مالیات بگیریم نه اینکه به شما خدمات بدهیم .
پیامهای اس ام اسی که میرسد .
لیست معاملات سه ماهه را به اداره دارایی ارسال کن.
کد اقتصادی را فراموش نکن.
دفتر ثبت در امد وهزینه بگیر.
قرار دادها را رو کن .
موکلین را معرفی کن .
رمز عبور بگیر .
خلاصه تیر ماه می رسد اظهار نامه بده.
یعنی که اقرار کن چقدر در آمد داشتی ولی هرگز نپرسدولت به وظایف خود عمل کرده یا نه .
سرانجام با تهدید به جریمه وبی احترامی مالیات را از نام وکیل وصول خواهند نمود .
وتهدید به ایجاد مشکلات در صورت اعتراض به مالیات برآوردی .
سر ما را با دستوروالعمل وبخشنامه وبرسر دار میبرند ولی نمی دانم در مورد بعضی ها چرا قانون اساسی هم کار ساز نیست.
هر چه منتظر ماندیم هیچ اس ام اسی از طرف دولت نیامد که گزارش دهد آیا به وظایف خود در قانون اساسی عمل کرد تا من هم به تکلیف خود در پرداخت مالیات عمل کنم .
پرداخت مالیات تکلیف هر شهروند است اما در مقابل این تکلیف وظایفی بر دوش دولتها است که سر فصل آن در قانون اساسی امده
ابتدا نگاهی به چند اصل وچند بند قانون اساسی می کنیم تا با تجدید خاطرات پر از امید سالهای ۵۷اظهار نامه را پر کنیم .
صرف نظر از مقدمه زیبای قانون اساسی که هم امید وروشنایی بود .!
اصل دوم را مجددا مطالعه فرمایید.
وظایف دولت.
بند سوم اصل سوم آموزش پرورش وتربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح وتسهیل وتعمیم آموزش عالی .؟
بند ۶اصل سوم محو هرگونه استبداد وخودکامگی وانحصار طلبی ،
بند۹اصل سوم .رفع تبیعیصات ناروا وایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه ها ی مادی ومعنوی .
بند ۱۲اصل سوم . پی ریزی اقتصاد صحیح وعادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر وبرطرف ساختن هرنوع محرومیت در زمینه های تغذیه ومسکن وکار وبهداشت وتعمیم بیمه
اصل 19 تساوی حقوق برای همه .؟
اصل بیست. حمایت یکسان در برابر قانون اعم از زن ومرد ..؟
بند 3 اصل بیست ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان وبقای خانواده .!؟
اصل 24 ازادی نشریات .!؟
اصل 27 ازادی اجتماعات .!؟
اصل 28 ایجاد اشتغال به کار وشرایط مساوی برای همه .؟
اصل 30.آموزش وپرورش رایگان برای همه.؟
اصل 31 داشتن مسکن متناسب حق هر فرد وخانواده ایرانی است .؟
اصل 35 .داشتن وکیل در دادگاه .؟
اصل 43 ریشه کن کردن فقر و تامین نیازهای اساسی مسکن، خوراک ، پوشاک ،بهداشت ، درمان آموزش پرورش و اشتغال وتشکیل خانواده .؟
اصل 59 .همه پرسی .؟
و.......
آیا به نظر شما دولت به وظایف خود درقانون اساسی عمل کرد که من به تکالیفم در قوانین وبخشنامه های عادی عمل کنم .
حال اگر به نظر شما دولت به وظایف خود در قانون اساسی عمل کرد شما هم مکلفید 30 درصد در آمد خالص خود را مالیات بدهید تا هزینه های دولت در بودجه تامین گردد .
اگر دولتها به وظایف خود در قانون اساسی عمل نمایند یقین دارم مردم علاوه بر مالیات هدایای هم به دولت پیش کش خواهند نمود .
چه کنیم که بیشترین تلاش برای گرفتن مالیات از مورچه به عمل می اید وخدمات به ....
حال اظهار نامه را صادقانه خود پر نمایید .
پیشنهاد . همینجا از هیئت مدیره های عزیز کانونها و نشستهای اسکودا میخواهیم بجای محروم کردن کار آموزان از امتحان مجدد و پر کردن جیب موسسات باپیشنهاد به دولت ضمن حمایت از وکلای جوان وبکار گیری ظرفیت حقوقدانان جوان کشور در راستای خدمات رسانی بهتر به هم میهنان عزیز در این خصوص اقدامی نمایند تا در اینده پاکی وکلای جوان محفوظ بماند .وعدالت ماندگار .
منتظر نمانیم برایمان لایحه بنویسند .! مهدی بزرگی وکیل البرز .
3: هزینه های سنگین دادگستری و وکالتی
وکالت وهزینه های وکالت در نظم کنونی .!
http://bozorgigilehmard.blogfa.com/post-447.aspx
او را میشناسم با چه رنجی در کنکور قبول شد که وکیل شود تا برای کار مجبور نشود به هر اداره وشرکتی سر بزند وبرای هرکسی تا کمر دولا شود وبه هر سئوالی پاسخ دهد.تازه یواشکی به من گفت میخواهد درآمد بیشتری داشته باشد .
وقتی در کنکورقبول شد خانواده اورا در کسوت وکالت میدیدند واو هم شروع کرد به مشاوره دادن بعد از گرفتن مدرک پس از چند سال با چه رنجی در یکی از شهرهای دور قبول شد وشروع به کار آموزی کرد .
پدر که بازنشستگی اش نزدیک بود با وکیل شدن فرزند احساس آرامش میکرد اما با گذشت زمان مجبور شد دوباره با وسیله شخصی اش مسافر کشی کند اخیرا برای نقل وانتقال فرزندش مجبور شد تنها وسیله نقلیه خانواده را بفروشد تا به کانون مبدا بدهد برای کانون مقصد هم قرار شدتنها آپارتمان خود را در رهن بانک بگذارند 20 میلیون تومان وام بگیرند به کانون مقصد بدهند .
او برای گذران زندگی مجبور است به این دفتر وآن دفتر برود تازه کاری که کسی قبول نمیکند را به او میدهند او میگفت بعضا به من بدجور نگاه میکنند ! همه این رنج برای این است تا شاید خرج روزمره اش را در بیاورد ومطالب یادش نرود او مثل هزاران وکیلی که قصد آن دارد دراین جامعه به عدالت رفتار کند وبه قسمی که خورده وفادار باشد ودست دیگران را بگیرد او باخود عهد کرده بود همه را بحقوقشان برساند ولی چه کند که نه کار دارد نه دفتر دارد ، او دارد امید به زندگی را ازدست میدهد .شما بگو استقلال وکیل وکانون برای او کجا جا دارد . اداره دارایی از ۴میلیون تومان کار کرد او ۷۰۰هزار تومان مالیات میخواهد .!
اما هزینه های سال 93
1-هزینه یک اطاق مشترک برای دو وکیل با هزینه منشی مشترک برای یکسال ۷تا۱۰میلیون تومان .
۲- هزینه تمدید پروانه با تمبر دادگستری برای سال 93 -750 هزارتومان
۳-هزینه تجهیز دفتر بین 500 هزارتومان تا 2میلیون تومان
۴-هزینه تلفن ثابت وهمراه ،انترنت 1میلیون تومان تا 2میلیون تومان
۵-هزینه آب برق گاز تلفن شارژ ساختمان وسیله پذیرایی از ارباب رجوع ۱میلیون تومان
۶-هزینه ایاب ذهاب داخل شهری یک میلیون تومان
۷ =هزینه دارایی بین ۱ملیون تا ۳میلیون .
۸= هزینه روزنامه ،کتاب ،مجله، لوازم التحریر ۵۰۰هزارتومان
۹= هزینه پیشبینی نشده ۵۰۰هزارتومان
به طور متوسط هر وکیل میبایست سالیانه ۱۵میلیون تومان هزینه نماید تا بتواند وکالت نماید
هزینه ای پیشبینی نشده
۱-بیشتر کانونها 4درصد سهم کانون به صندوق راهم از همکار میگیرند حدود 500 هزار تومان
۲-هزینه اضافی بعضی از همکاران قصد انتقال به کانون دیگری دارندکه دیگر مصیبتی است .!بین ۱۰میلیون تا ۳۰میلیون تومان
۳= این هزینه ها فنظر از شیرینی ،عیدی وپاداشی است که بعضی همکاران به مدیران ماموران وسایر کارکنان میدهند.!
۴= هزینه پروندههایی که از موسسات وجاهای خاص ارجاع میشود بین ۲۰الی ۵۰درصد حق الوکاله باید به ارجاع کننده پرداخت گردد پرداخت شود .
۵= اضافه میشود توهین ،تحقیر، بی احترامی ، گشتن کیف، جیب ،جان،"گرفتن همراه
اضافه میشود صدور آرا غلط و اشتباه دفاتر ،تاخیر در تایپ وابلاغ ونهایتا عدم امکان اجرای حکم به علت نداشتن مال یا متواری بودن محکوم علیه
با وصف مطالب بالا که هر پرونده لا اقل بین یک تا چند سال به طول می انجامد حق الوکاله چقدر خواهد بود .؟با این کشمکش در کار وکالت ، وکیل با هزینه سنگینی که به او تحمیل میشود با مردم چه کند .ومردمی که حقوقشان تضییع شده چه کنند !؟