Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9369

تضعبف علوم انسانی ، کاری مفید یا غیر عقلائی!

$
0
0

تضعبف علوم انسانی ، کاری مفید یا غیر عقلائی!

گارگین فتائی

 

 

در زمانی که ما مدرسه می رفتیم رشتهء علوم انسانی از رشته های مهم محسوب میشد به گونه ای که در زمان دبیرستان در هر سال و مقطع تحصیلی ، چندین کلاس را به آن اختصاص می دادند.

این رشته از سال دوم  ، خود به دو رشته تقسیم می شد یکی اقتصاد اجتماعی و دیگری فرهنگ و ادب و اکثر بچه های این رشته در سال دوم ، رشته اقتصاد اجتماعی را انتخاب می می کردند.

من خودم به رشته اقتصاد رفتم که البته بر خلاف نامش علاوه بر درس اقتصاد شامل علوم انسانی و اجتماعی دیگر نظبر جامعه شناسی ، روان شناسی ، فلسفه و منطق ، تاریخ و جغرافی و نظایر آن می شد .

در آن زمان هم شرط ورود به دو رشته تجربی و ریاضی ، داشتن معدل مناسب بود و برای ورود به رشته علوم انسانی کمترین معدل هم مورد قبول واقع می شد اما در مورد من این گونه نبود یعنی من واقعاً به این رشته علاقه داشتم و حتی به توصیه یکی از معلمین در سال اول برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی در کلاسهای درس تدریس عمومی رفتم اما باز نمره مورد نظر را نیاوردم و از آن زمان بود که متوجه شدم که علاقه من نه در رشته های تجربی و ریاضی بلکه در رشته های علوم انسانی بود.

حقیقتش هم من در خصوص دروس علوم ریاضی و تجربی که در سال اول برخی از آنها به ما تدریس میشد نظیر شیمی و زیست شناسی و فیزیک و غیره احساس خشکی بهم دست می داد در حالی که این احساس در مورد علوم انسانی در من این گونه نبود .

در خصوص این رشته نکات مثبت و منفی وجود دارد که البته تضعبف کنندگان این رشته تاکیدشان بر نکات منفی آن است

 

نکات منفی

1: شرط حد اقل معدل باعث می شد که تنبل ترین بچه ها وارد این رشته شوند و جو تحصیلی را برای کسانی که واقعاً علاقه به این رشته دارند و همچنین معلمین آن نامطلوب سازند.

2: این رشته کمترین میزان ریاضی را داشت و همین امر تولید مشکلات زیادی می کرد.

علاوه بر اینکه  بچه های فارغ التحصیل از این رشته در ریاضی و حساب کردن ضعیف بودند هنگامی که می خواستند وارد دانشگاه و رشته های اقتصاد و مدیریت شوند این رشته ها دارای ریاضاات گسترده و عالی در سطوح رشته ریاضی بودند و تبعاً فارغ التحصیلان این رشته در این زمینه با مشکل مواجه می شدند و حتی ناگزیر بودند که دروس مقدماتی رشته ریاضی را فرا گیرند اما این مشکل فقط در مورد رشته های مدیریت و اقتصاد بود و در خصوص سایر رشته های علوم انسانی دانستن ریاضی به این گستردگی لازم نبود.

3: این رشته تولید صنعت نمی کند بلکه آنچه که این رشته انجام می دهد فراصنعتی و تولید خدمات است برای همین در ممالکی مثل ایران که نیاز به توسعه صنعتی دارند سعی در تقویت رشته های فنی و مهندسی و تجربی و ریاضی و تضعیف علوم انسانی شد به گونه ای که وضع کنونی درست بر عکس است یعنی کمترین اهمیت به رشته های علوم انسانی در دبیرستانها داده می شود .

4: علوم انسانی قطعیت علوم ریاضی و تجربی را ندارد به این معنی که همانند علوم ریاضی و تجربی احکام و قواعد آن قطعی و قایل اعتماد و قایل سنجش و مشاهده و آزمابش نیست و اکثر قواعد ان کلی و نسبی است  زیرا روشهای به کار گیری در این علوم برای تحقیق ، روشهای دقیقی مثل آزمایش و تجربه نیستند.

5: علوم انسانی این عیب یا نکته منفی را هم دارد که همواره یا سلایق انسانها در هم می امیزد این سلایق می تواند جانبداری ملی و قومی و یا دینی باشد به گونه ای که سعی می شود برخی از احکام و قواعد آن که مغایر  با ائین یا طرز فکر گروه خاص حاکم است حذف گردد و نکات و قواعدی که در جهت تائید و اثبات عقائد آنهاست بزرگ نمایی شود و همین امر باعث می شود که بی طرفی لازم در خصوص علوم که از شرط های اساسی تحقیق است به طور کامل در این گونه رشته ها رعایت نگردد.

6: خیلیها به این علت وارد علوم انسانی نمیشدند که گمانشان بر این بود که این رشته بازار کار ندارد و یک مشت دروس حفظی و به درد نخور است.

 

نکات مثبت

1: این رشته سرشار از اطلاعات عمومی در مورد ایران و جهان بود و باعث می شد که کسانی که در این رشته وارد و فارغ التحصیل می شوند دارای اطلاعات گوناگون اجتماعی و انسانی باشند البته اگر واقعاً با علاقه به این رشته می آمدند.

2: اگر چه شرط تحصبل در این رشته حد اقل معدل در دوران راهنمائی بود اما کسانی که واقعاً علاقه داشتند در این رشته پیشرفت نموده و وارد دانشگاه شدند و حتی از شاگردهای اول این رشته محسوب می شدند از سوی دیگر می توان شرط معدل حد اقل را برای این گونه رشته ها تغییر داد تا کسانی که واقعاٌ علافه مند به این رشته هستند وارد آن گردند.

3: رشته علوم انسانی در دانشگاه شامل رشته های مختلف و مهمی همچون روان شناسی ، جامعه شناسی ، اقتصاد و مدیریت ، حقوق ، فلسفه و منطق و غیره است که البته این رشته ها نیاز به تفکری عمیق دارند  حتی کسانی که از رشته های تجربی و ریاضی وارد این گونه رشته ها می شدند چون قدرت حفظ آنها ضعیف بود همواره در این گونه موارد می نالیدند و نکته جالب اینکه همین بچه های ریاضی و تجربی،  گروه وسیعی از دانشجویان علوم انسانی در دانشگاهها را تشکیل داده و می دهند .

3: رشته هایی در علوم انسانی هست که در واقع به درد جامعه خورده و می توان از لحاظ درآمدی و کاری بر روی آنها حساب نمود نظیر حقوق که خود فراهم آورنده ورود به مشاغل مختلف قضائی  است و یا مدیریت و افتصاد که  کارهای مختلف مدیریتی و حسابداری در شرکتهای گونگون را شامل می شود .

4: این رشته ها اکثراً در غرب ایجاد شده اند .

جامعه شناسی توسط آگوست کنت ، روان شناسی توسط ویلهلم وونت ، فلسفه و منطق از سوی  حکمای یونان نظبر سقراط و ارسطو ، اقتصاد از سوی آدام اسمیت و غیره و اگر این رشته ها به قول بعضیها تا این حد بی ارزش هستند غربی ها که انقدر در خصوص تحقیقات ،  دقت و حساسیت نشان می دهند دنیال این رشته ها نمی رفتند.

5: درست است که قطعیت این رشته ها مانند ریاضی و تجربی نیست اما در خود این رشته ها هم حتی الامکان از روشهای تحقیق ریاضی و تجربی استفاده می شود نظیر مشاهده و آزمایش و تجربه و منابع آماری چنانکه در روان شناسی و اقتصاد می بینیم.

6: این رشته با ارائه روشهای فرا تجربی و فراحسی ، نوعی معنویت و اعتقاد معنوی در دانش آموزان ایجاد می کرد که بخصوص در مورد شناخت خداوند و روحیات عالیه مناسب و مفید بود اما تقویت علوم ریاضی و تجربی در مدارس متاسفانه این حس را هم در بین دانش آموزان تقویت کرده که هر چه را نتوان مشاهده و ازمایش کرد ویا از طریق روشهای علمی نظیر تجربه و آزمایش یه ان رسید  مبهم و بی معنی بوده و حتی  وجود ندارد و نباید در مورد آنها چیزی گفت و همین امر به معنی نفی متافیزیک و مابعدالطبیعه واز جمله اعتقاد به وجود خداوند است .

7: درست است که اعمال سلائق انسانی و گروهی و جناحی و اعتقادی در علوم انسانی بیشتر و موثرتر است اما همین علوم هم دارای اصول ثابتی هستند که در همه  جناحها و اعتقادات و ایدئولوژیها یکسان  یا تقریباً یکسانند.

 

 

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9369

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>