اعتدال دینی با اشتراک دینی فرق می کند
گارگین فتائی
در اینجا صحبت بر سر اعتدال از نوع دینی است که به نظر خیلیها بهترین روش در ادیان مختلف است ، منظور از اعتدال دینی یعنی کشیده نشدن ادیان و بخصوص تفاسیر و پیروان آن دین به افراط و تفریط و معیر قرار دادن حد وسط است .
همانگونه که افراط دینی باعث تقویت تعصبات دینی می گردد و نوعی خشکه مذهبی را در جامعه رواج می دهد از آن سو تفریط دینی هم لطمات و صدمات زیادی به عرصه دین و باورهای دینی در جامعه خواهد زد که خیلی از این باورها ربشه و اساس معنویات و بخشی از فرهنگ جامعه را تشکیل می دهند.
من خود شخصاً روش وبلاگ های دینی در افراطی گری را نمی پسندم شما می توانید سری به ویلاگهای دینی بزنید تا متوجه شوید به عنوان نونه وبلاگهای مسیحی و مسلمان یا زرتشتی و غیره چگونه ادیان و حتی شاخه های دیگر همان دین را با شدت و حرارت می کوبند و سعی می کنند به طرق مختاف ، دین و روش فکری و فرقه خود را به حق ترین و بالاترین روش و آئین بدانند البته از طریق تحقیر آئینهای دیگر.
در دنیای چند فرهنگی و چند ملیتی و چند دینی امروز ، دیگر زمان مطرح کردن این مساله که فلان دین و ائین قطعا و حتما از سایرین برتر است و الزاماً یاید به دیگران تبلیغ شود تا تمام دنیا به آن در اید و یا فلان روش و آئین راه و راستی است و بقیه ناراستی و کج و دروغ هستند و یا اینکه پیروان یک آئین مومن و بقیه کافرند گذشته است و اتفاقا همین تبعیضات دینی است که دست مایه تحقیر دین از سوی آتئیستها قرار می گیرد.
در دینای چند فرهنگی امروز همه ادیان حرفی برای گفتن دارند و وقتی از جامعه به مقیاس جهانی حرف می زنیم یعنی داریم از همه ادیان صحبت می کنیم حالا چه آنها را در کشور خودمان و یا دولت خودمان نپذیرد و یا ببپذیرد.
در اصل در سطح جهانی عقائد دینی در گرو دولت و حکومت خاصی نیست که یبتواند آن را محدود ساخته و یا برخی از آنها را بالکل ممنوع اعلام کند.
بنابراین در جامع جهانی ی، ک مسیحی همان قدر حق دارد حرف خود را بزند و تبلیغ دینی کند و کانال ماهواره ای و سایت اینترنتی دایر کند و یا موعظه کرده و کتاب چاپ کند که یک مسلمان و یا یک یهودی یا بودائی یا زرتشتی یا هندو و یا حتی ادیان کمتر شناخته شده و کم پبرو اما دارای نظام واحد .
احترام به ادیان مختلف بقاء زندگی مسالمت آمیز را تضمین می کند ، نمونه بارز آن زندگی ارامنه در ایران است . ارامنه قرنها با ایرانیان زندگی کرده اند اما هیچ گاه کلیساهایشان مشکلات و درد سرهای کلیساهای سایر فرقه های مسیحی نظیر پروتستان و تبشیری و انجیلی و حتی کاتولیک را نداشته و هیچ شخصی از کلیسای ارمنی به خاطر اتهامات دینی دستگیر نشده است.
اما درکنار همه این احترامات و اینکه همه ادیان تبعا وجوه اشتراکاتی با هم دارند یعنی می توان مشترکات آنها را در آورد اعم از اینکه توحیدی باشند یا غیر توحیدی اما این را هم نباید نادیده گرفت که ادیان در کنار اشتراکاتشان با هم دارای وجوه افتراقاتی هستند و اتفاقاً همین وجوه افتراقات است که هر دین را در برابر ادیان دیگر متمایز می سازد.
اگر به عنوان نمونه ما اسلام و مسیحیت و یهود و زرتشت و همه اینها را یکی بگیریم خوب چه نیازی هست که از آنها به عنوان ادیان جداگانه حرف یزنیم پس قطعا تفاوتهائی بین آنها وجود دارد.
فراموش نکنیم که یکی دانستن همه ادیان به همان اندازه نادرست است که عدم احترام به آنها.
اتفاقا یکی از روشهای فراماسونها هم سعی در ایجاد اتحاد دینی بوده یعنی می خواستند ادیان رو یکی کنند تا از این طریق منافع خود و قدرتهای خود را در شرق پیاده کنند.
بله اشتراکاتی بین اسلام و مسیحیت و یهود هست اما اینکه ما هر سه را یکی بگیریم و بگوئیم قرآن و تورات و انجیل یکی هستند اشتباه فاحش و بزرگی کرده ایم .
وقتی بگوئیم اینها یکی است آنگاه خواه ناخواه بین این کتب تناقض ایجاد می شود ما همه می دانیم که به عنوان نمونه اسلام مخالف تثلیث و پسرخدا بودن مسیح و به صلیب کشیدن وی و اصل پاک شدن گناهان از طریق خون است و مسیحیت و کتاب مقدس اینها را قبول دارد .
البته در خصوص این افتراقات ، پیروان سایر ادیان ممکن است دلیل آن دین را قانع کننده ندانند و یا برایشان قابل پذیرش نیاشد و این حالت می تواند متقابل هم باشد که البته این بحث جداگانه ای است اما واقعتها را باید پذیرفت و آن این است که در کنار اشتراکات ، این افتراقات هم هست و ریشه هزاران ساله دارد که نمی توان به این راحتی آنها را نادیده گرفت چرا که در این صورت اساس بسیاری از ادیان و حتی مذاهب درون دینی از هم پاشیده خواهد شد