توصیف انکار خدا و ضدیت با دین تنها در چند کلمه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بکی از خداناباوران و به قول خودش دگر اندیشان علیه مذهب و دین در یکی از شبکه های اجتماعی حملاتی کرده و مطالبی گفته که من به اونها پاسخ دادم اما متاسفانه کامنت آخر منو حذف کرده لذا در اینجا متنی که وی نوشته و پاسخ های من و اونو میارم
متن اصلی
متون مذهبی ساخته ی دست بشر است، خدای اختراع شده توسط ادیان، ساخته ی اندیشه بشر است، ولی هزاران سال شرط شدگی آن ها در ذهن بشر، به آن ها قداست و عظمت بخشیده است. ادیان به مردم حقایق از پیش ساخته شده تحویل می دهند، ولی حقیقت یک اسباب بازی نیست، نمی توانی آن را پیش ساخته دریافت کنی، هیچ کارخانه ای برای ساخت حقیقت وجود ندارد و بازاری نیست که در آنجا عرضه شود. باید حقیقت را در ژرف ترین سکوت درون قلبت جستجو کنی و هیچ کس جز تو نمی تواند وارد آنجا شود. هر گاه انسان حقیقتی را دریافته باشد، ادیان با او مخالف هستند. یک انسان حقیقت جو قلبش پر از عشق و صداقت است ولی دین، حقیقت جویی را از انسان ربوده است. دین می گوید: نیازی به جستجو نیست، حقیقت پیشاپیش یافته شده است، فقط باید ایمان بیاوری. دین مردم را مصیبت زده کرده است، زیرا تمام لذات دنیا را محکوم می کند. دین لذات این دنیا را محکوم می کند تا لذات آن دنیا را بستاید. و آن دنیای دیگر افسانه اوست. و او می خواهد که بشریت واقعیت خود را برای افسانه او فدا کند و مردم نیز چنین کرده اند...
ادیان دشمنان تمام عاشقان حقیقت هستند، هر چه به حقیقت نزدیک تر باشی، دین با تو بیشتر دشمن است. همین مفهوم که خدا انسان را خلق کرده، هر گونه امکان آزادی را از بین می برد. زیرا این مفهوم از واژه خدا را ادیان اختراع کرده اند و تو هرگز از طریق دانش و خرد خودت به آن دست نیافته ای. و همین خدا می تواند تو را مضمحل سازد زیرا تو او را به عنوان خالق خویش باور کرده ای و او اندیشه هایت را به هم پیوند داده، پس می تواند تو را نابود کند. آزادی و شرافت انسان بستگی به این دارد که چنین خدایی وجود نداشته باشد چرا که تمام ادیان از قول این خدا یک صدا می گویند: همه چیز پیشاپیش تعیین شده است، تو فقط باید پیروی کنی و گرنه کافر هستی و تا ابد در آتش دوزخ می سوزی. ولی تمام انسان ها یکی هستند، بدون در نظر داشتن رنگ پوست، نژاد، ملیت، دین و عقیده. فقط انسان بودن کافی است و انسانیت از هر دین و عقیده ای والاتر است.
جواب من
دین چیزی نیست که بشه اونو در دو کلمه توصیف کرد و در چند کلمه ارزش چندین هزار ساله اونو زیر سوال برد حقشه شما که مزه تبعیض و غرض ورزی در نوشته های متعصبین دینی رو چشیدید لا اقل خودتون در ارائه نظارت بی طرفانه و بدون کینه توزی و غرض ورزی عمل کنید
حواب ایشان
این حق طبیعی هر انسان است که دیندار یا مخالف دین باشد و هیچ کس حق ندارد که عقاید مذهبی یا ضدمذهبی مردم را تفتیش کند اما مشکل از زمانی آغاز شد که دینداران با وحشیگری تمام با اجرای احکام دین خود اقدام به کشتن کافران و شکنجه و تجاوز کردند تا به بهشت بروند! آیا به نظر شما کینه توز و غرض ورز واقعی کافران دگراندیش هستند که تنها جرم آنها باور نداشتن ادیان است یا دینداران هستند که کافران دگراندیش مثل همین کاریکاتوریست های مجله شارلی ابدو را به این شکل وحشیانه می کشند؟!
جواب من
من موافق اونها نیستم اما موافق کینه توزی شما هم نیستم شما در واقع دارین جواب خشونت و بد دهنی رو با بد دهنی میدین و من شخصا گمان می کنم هر دو گروه به افراط کشیده شده اید من با تعدادی از این دگراندیشها و خداناباوران بحث کردم و متاسفلنه بر خلاف عقیده شما عمل می کنند یعنی تا حرفی از خدا زده میشه به شدت با واکنش خشک و حملات اینها رو به رو میشی اگه کسی حق نداره به دیگری بگه چرا به خدا اعتقاد نداری در عوض کسی هم حق نداره بگه چرا به خدا اعتقاد داری ولی من از رفتار اینها این مرام بی طرفی و روشن گری رو احساس نمی کنم انچه احساس می کنم جواب غرض ورزی با غرض ورزی است
حواب ایشان
تمام فضا باید سرشار از آزادی بیان باشد و برای متقاعد کردن دیگران یا متقاعد شدن آزادی فراوان وجود داشته باشد. جنگ واقعی همین است: جنگ اندیشه ها. جنگ با دست زشت است، حیوانی است، ولی جنگ بین عقاید، بین فلسفه ها و عقیده ها، آگاهی تمام بشریت را ارتقاء می بخشد. اما متاسفانه دینداران بر خلاف دگراندیشان، شیوه زشت جنگیدن با دست را انتخاب کرده اند. یک دیندار حداکثر آسیبی که از یک دگراندیش می خورد ناراحتی فکری و روحی است اما یک دگراندیش جان خود را از دست می دهد به این می گویند خشونت و کینه توزی واقعی نه آنچه که شما ادعا می کنید. شما حتی برای دفاع از واژه های خود منطق کافی ندارید... حقانیت هر اعتقادی با منطق و استدلال اثبات می شود نه با عربده کشی و وحشیگری...
حواب من
سعی کن جواب مخالفت رو حذف نکنی اگه واقعا طرفداری ازادی بیان هستی
کامنت حذف شدهء من
چرا شما فکر می کنید هر کسی مخالفتونه عقل و منطق درست و حسابی نداره
در بین خداباوران علمای طراز اولی هم بودن همه اونها که کم عقل نبودند
خشونت فرقی نمی کنه چی باشه اتفاقا خشونت فکری اثرات عمیق تری داره و باعث فشارهای روحی میشه
من همیشه در بحث با دگر اندیشان متهم به بی سوادی و کم عقلی شدم و نه تنها نتیجه ه ای از بحث نگرفتم بلکه آخر سر ناراحتی ایجاد شده
کسی که می خواد دیگران رو جذب کنه و عقائدش رو مطرح کنه روش مجادله روش خوبی نیست و بدتر باعث دوری و بیزاری افراد از شخص مجادله کننده میشه
در ضمن اگه قدرت دست خداناباوران هم باشه اونها هم جنایات زیادی مرتکب خواهند شد چون کلا قدرت فساد اوره کماینکه در حاکمیت هفتاد ساله کمونیستها ما شاهد جنایات عظیم اونها علیه دین و دین داران بودیم