زبان و ارتباط آن با فلسفهء ملتها
گارگین فتائی
زبان شناسان معتقدند که واژه های زبان هر ملت نماینده و نشان دهنده فلسفه و طرز تلقی آن ملت از محیط اطراف خود و جهان و پدیده های آن است .
اعراب برای شتر و خرما واژه های زیادی دارند که هیچ ملتی به اندازه آنها دارای این واژه ها نیست و این نشان دهندهء این است که آنها با این دو چیز بیشترز در زندگی خود سرو کار داشته اند
در زبان فارسی به فرد مجنون می گویند دیوانه که واژه ای است که خود ریشه در واژهء «دیو» دارد و به معنی دیو زده است یعنی در نزد فارسها و ایرانیان باستان دیوانه کسی بوده که دیو در درون وی رفته است و اتفاقاً آئین زرتشت قوانین مفصلی برای مقابله با دیوها دارد .
در زبان ارمنی به هندوانه می گویند دزمِروک به ارمنی ձմերուկ به انگلیسی dzmeruk که ریشه در واژهء dzmer به معنی زمستان دارد و پسوند اوک هم پسوند تصغیر است و روی هم رفته دزمروک یعنی زمستان کوچک و این بدین معنی است که ارامنه هندوانه را با توجه به حس خنکی که در تابستان به آدم دست میدهد زمستان کوچک دانسته اند .
در زبان انگلیسی به خربزه می گویند ملون melon و به هندوانه می گویند واترملون watermelon یعنی خربزه آب دار و این به این معنی است که انگلیسی ها هندوانه را نوعی خربزه دارای آب بیشتر می دانستند همچنین آنها به آنانانس می گویند پاین آپل pineapple به معنی سیب درخت کاج و در واقع میوه آنانانس را نوعی سیب می دانستند .
تعمق در ریشهء واژه های هر زبان نکات جالبی برای انسان آشکار ساخته و مهم تر از همه طرز فکر و تلقی یک ملت را نسبت به پدیده های اطراف خود آشکار می سازد .