دنیای هایکوها
چمع آوری از گارگین فتائی
در اینجا چندین هایکو که کوتاه ترین گونه شعری جهان است از هایکوسرایان معروف آورده می شود
توضیحات در مورد مفهوم و اصول و شرائط و تاریخ هایکو در ادامه مطلب آورده شده است
1: ماتسو باشو
برکه کهن
جهیدن غوکی
صدای آب
.
این زنبور
چه بی رضا از تَهِ گُل
بیرون می آید
.
بیدار شدم
آنگاه که آب یخزده
کوزه را شکست
.
دام هشت پا ،
رویاهایی که محو می شوند
زیر ماه تابستان
.
به زمستان از باران خیس شدن
حتی چتر و کلاهی نداشتن-
باشد! باشد!
a lovely spring night
suddenly vanished
while we viewed cherry blossoms
.
شب زیبای بهار
محو شد ناگهان
وقتی نظاره کردیم شکوفه های گیلاس را
.
سنجاقک
بیهوده می کوشید که بنشیند
بر برگ علفی
.
چه درد انگیز
زیر کلاه خود
جیر جیرکی می خواند
2: بوسا بوسون
کنار برکه کهن
پیر میشود غوک-
برگهای ریخته
.
گلهای سفید!
از شکاف دیوار
بهار می آید
.
می اندیشد
بهار اینجاست
دریا ، دریا
.
بی صدا
باران شامگاه آرام
مِه میان علفزار
3: کوبایاشی ایسا
این جهانِ ِ شبنمی
بی شک شبنمی ست
وهنوز…
.
در کلبه ام
موش ها و شبتاب ها
همه با هم
.
در یک سوی
فانوس کاغذیام
نخستین سپیدهدم بهاری
.
بهار من تنها همین است:
تک نهال بامبو
و یک شاخهی بید
my spring is just this:
a single bamboo shoot
a willow branch
.
اولین نوشیدنی سال نو
با صندلهای حصیری به پا
سپیده دم
.
سپیده دم پاییزی
نزدیك اواخر ماه
فانوسهایی بر لبه بام
.
4: ماساوکا شیکی
می اندیشم
این آخرین سال من ست!
میخورم این خرمالو را
.
شبانه
ماه سپید تابستان
بر بادبان سپید
.
عباس حسیننژاد
سکوت
سکوت
ناگهان برگی افتاد
به زادگاهش میاندیشد
غریبه در پایتخت
خیره به مهتاب بهاری
گنجشکی میپرد
کلاغی میپرد
باران شروع میشد
خیره به شکوفههای گلابی
از اندوهش کاستهمیشود
پسرک بیمار!
انعکاس آفتاب
از کلهی بیموی مردی
عصر زمستانی
باغچه لگدمال میشود
پارسال در عروسی
امروز در تشییع
جز باد سرد
صدای کلاغی؛
تنهایی عمیقتر میشود!