سه دیدگاه متفاوت در باره فیلم تمشک
جمع آوری از گارگین فتائی
.
کارگردان:سامان سالور
نویسنده:سامان سالور
بازیگران:نيکي کريمي، مهدي پاکدل، مهران احمدي، حبیب دهقان نسب، سميرا حسن پور، شعله مرادي، سيد علي موسويان، تبسم هاشمي، بيژن افشار، محمود نظرعليان، سهي بانو ذوالقدر، شيرين بيده، منصور نوبخت، رمينا سوري
.,
خلاصه فیلم:
حمید و هما زوج ناباروری هستند که تصمیم گرفته اند از راه اجارهی رحم بچهدار شوند. این دو در راه پیگیری و انتخاب شخص مورد اطمینان برای این منظور به زن جوانی به نام رضوان بر می خورند که با وجود شرایط مساعد دارای مشکلاتی است. اتفاقی که برای این زوج پس از آشنایی با رضوان می افتد سبب می شود آنها به شناخت تازه ای از خود و پیرامون شان برسند.
.
کارگردان
سامان سالور : متولد سال 1355 در شهر بروجرد می باشد و فارغ التحصیل رشته کارگردانی از دانشگاه سوره است. سالور فعالیت حرفه ای خود را با دستیاری بهرام بیضایی در فیلم « سگ کشی » آغاز کرد و پس از مدتی خودش به حرفه کارگردانی وارد شد. اولین ساخته سالور فیلم « ساکنین سرزمین سکوت » نام داشت اما فیلم بعدی او به نام « چند کیلو خرما برای مراسم تدفین » نام او را بر سر زبانها انداخت. این فیلم توانست جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم لوکارنو را بدست بیاورد و همچنین موفق به دریافت جایزه یوزپلنگ طلایی در این جشنواره شود . « تمشک » ششمین تجربه کارگردانی سامان سالور در سینماست.
.
اولین دیدگاه ( مخالف)
درباره فیلم « تمشک»
« تمشک » با موضوع رحم اجاره ای که دستمایه ساخت آثار زیادی در سالهای اخیر در صدا و سیما شده، روانه سینما شده است اما با فیلمنامه ای که می خواسته متفاوت باشد اما در اجرا به مشکل برخورده است. سامان سالور در « تمشک » قصه گویی را برای روایت داستانش انتخاب کرده اما در چیدمان پازل های داستان در کنار یکدیگر به حدی ضعیف عمل کرده که فیلمنامه « تمشک » به ضعیف ترین بخش فیلم مبدل شده است.
فیلم با تصادف حمید و هما آغاز می شود؛ تصادفی که بسیار خام و با جلوه های ویژه ضعیف به تصویر کشیده شده و سرآغاز اتفاقات بی ارتباط فیلم به یکدیگر است. در این سکانس هما کشته می شود و حمید بطور شگفت انگیزی دچار فراموشی می گردد؛ آن هم فراموشی که ابدا پریشان احوالی را به دنبال ندارد و ظاهرا در سلامت کامل تنها حافظه فرد دچار ایراد شده است.
داستان « تمشک » با این شروع ناامید کننده، در ادامه داستان نیز وضعیت بهتری را به خود نمی بیند. سلسه اتفاقاتی که قرار است با در کنار هم قرار گفتن و ارتباط دادن آنها به یکدیگر، پیکیره یک اثر سینمایی خلق گردد، در « تمشک » معنا و مفهوم مشخصی ندارد و کارگردان با تصمیمش مبنی بر روایت غیر خطی داستانش مشکلات این فیلمنامه را دوچندان کرده است.
در « تمشک » اتفاقاتی رخ می دهد که پاسخ مناسبی برای آنها داده نمی شود و همین ایرادات متوالی باعث می شود تا از جذابیت اثر کاسته شود. فیلم هرگز پاسخ نمی دهد که چرا فراموشی حمید در ادامه داستان به یکباره برطرف می گردد و یا جنین زنده در بدن رضوان به یکبار بیکار می شود و دوباره بی دلیل بر مادرش لگد می زند! اتفاقاتی از این دست در « تمشک » کم تعداد نیستند.
انتخاب لوکشین فیلم و ارتباط آن با داستان نیز نامشخص است. سالور برای ساخت « تمشک » دوربین را به شمال کشور برده است اما هرگز فیلم نشانی از زندگی افراد در شمال را به تصویر نکشیده و اصلا دلیلی برای تاکید فیلمساز بر وقوع رخدادهای داستان در شمال کشور وجود ندارد. شاید سالور قصد داشته از رحم اجاره ای و حفظ آبرو در منطقه ای کوچک صحبت کند که در آن همه افراد یکدیگر را می شناسند، اما حتی این توجیه یک خطی هم در تشریح دلیل رخداد حوادث فیلم در لوکشین شمال وجود ندارد و می شد این داستان در هر نقطه دیگری از کشور روایت شود.
در میان بازیگران فیلم تنها بازی سمیرا حسن پور در نقش رضوان است که روان و با وسواس انجام گرفته است. مهدی پاکدل بازی ضعیف و ناامید کننده ای در نقش حمید داشته است و نیکی کریمی نیز وضعیتی مشابه او و در لحظاتی حتی بدتر را تجربه کرده است. مهران احمدی نیز حضور درخشانی در فیلم نداشته.
پایان بندی فیلم نیز عجیب و غیرمنتظره و بی منطق است. در حالی که اجزای فیلمنامه « تمشک » با تمام مشکلاتش، تماشاگر را به سکانس نسبتا معقول آخر سوق می دهد، به یکباره اتفاقی در پایان داستان رخ می دهد که باعث شگفتی مخاطب می گردد و در مجموع بطور خلاصه می توان گفت که پایان بندی « تمشک » مهر تاییدی است بر اجرای نادرست فرم قصه گویی توسط سامان سالور که به نظر می رسد باید در ساخته بعدی اش ( چنانچه فرصت اکران پیدا کند! ) توجه ویژه ای به فیلمنامه و علت و معلول داشته باشد تا اثری اینچنین آشفته در روایت مواجه نباشیم.
-
دومین دیدگاه ( بینابین )
خلاصه داستان
حمید و هما زوج ناباروری هستند که تصمیم گرفته اند از راه اجاره رحم بچهدار شوند. این دو در راه پیگیری و انتخاب شخص مورد اطمینان برای این منظور با توصیه پزشک معالج هما به زن جوانی به نام رضوان برمی خورند که با وجود شرایط مساعد دارای مشکلاتی است. همسر رضوان علیل شده است و رضوان با ازخودگذشتگی زیاد از او نگهداری می کند، با این وجود او انتخاب شده و سلول جنین این زوج در رحم رضوان به طور پنهانی کاشته می شود زیرا هما تمایل داشت خانواده ها این طور تصور کنند که خود او باردار شده است. حمید و هما از او به عنوان محمل فرزندشان به خوبی پذیرایی می کردند. در اثنای فیلم شوهر رضوان می میرد و هما نیز طی یک تصادف کشته می شود، حمید نیز دچار فراموشی می شود؛ رضوان تلاش می کند که حمید او را بشناسد و در این راه از پزشک معالج کمک می گیرد؛ حمید درخواست می کند هما بچه را سقط کند اما او نمی پذیرد. در همین حین، برادر شوهر رضوان که مردی روان پریش و خشن است به خانه آنها می رود و گمان می کند، رضوان با حمید رابطه نامشروع دارد بنابراین حمید را به قتل می رساند و رضوان می ماند با بچه در شکمش که تمام آرزوی اوست و در نهایت بچه زنده می ماند.
خط تعلیق اصلی
- آیا بچه سالم به دنیا می آید؟
- سرنوشت رضوان چه می شود؟
بستر تعلیق
- مسأله رحم اجاره ای در رشد جمعیت
مؤلفه های مهم فیلم تمشک
1. ایستادگی در برابر عمل حرام از جانب رضوان با وجود تمام مشکلات
زمانیکه حمید از رضوان خواست که بچه را سقط کند رضوان تمام قد ایستاد و گفت: این عمل حرامه، نه تنها غیرقانونیه بلکه غیرانسانیه؛ با پرسش از معلم قرآن در مسجد به حرام بودن این عمل یقین یافت و زمانیکه حمید در درخواستی دوباره گفت: گناهش با من و اگر بچه بدنیا بیاد یعنی خودکشی برای من، یا در بحثی دیگر گفت: به نظر من اگر بچه بدنیا بیاد گناهش بیشتر از سقط آن است؛ در برابر تمام این استدلال ها رضوان ایستاد و گفت: این عمل حرامه، من بچه رو نگه می دارم و اینکه من این کارو بخاطر اعتقادم قبول کردم و چون میدونستم ثواب داره انجام دادم، من با اعتقادم زندگی می کنم.
2. اصالت رحم پاک و طاهر در فرزندآوری
حمید و هما که دنبال رحم برای اجاره بودند با دیدن رضوان که یک زن چادری و در عین حال معتقد بود، او را برای این کار انتخاب کردند.
3. زوج حمید و هما نماینده قشر خاکستری جامعه
تزیین ماشین حمید و هما، قرآن بود اما هما بدحجاب بود و موسیقی حرام گوش می دادند. در خانه حمید و هما، تابلوی ولایت علی علیه السلام بود. حمید و هما، نماد کسانی بودن که؛ انسانی رفتار می کردند تا اینکه اسلامی عمل کنند.
4. تمشک نماد عمده مردان شکاک، هیز و چشم ناپاک هستند.
تمشک نمایانگر مردانی از جامعه بود که بی عفت هایش بر با عفت ها غلبه می یابند. مردان خوب کشته می شوند (حمید) اما مردان شکاک و چشم ناپاکی چون راننده تاکسی و برادر شوهر رضوان می مانند. و حکومت که پلیس نماینده آن در فیلم است همیشه آخرین نفر برای نجات جامعه است و عملاً دست بسته است.
5. کاهش ترغیب به فرزندآوری و القای ترسی مخفی
فیلم با وجود نکات مثبت و منفی ترسی خفیف را در رابطه با آینده بچه دار شدن برای زوج هایی که تن به عمل آی وی اف می دهند ایجاد می کند مسأله ای که هرچند کارگردان درصدد ایجاد آن نبوده است. و دیالوگ های ناامیدکننده ای نظیر وقتی رضوان به مطب پزشک رفت، منشی که خود یک بچه کوچک داشت گفت: تازه وقتی بچه را در آغوشت بذارن دردسرا آغاز میشه!
6. القای غیرت ورزی به جای تعصب کور
تعصب کور و بی جای جمال، سبب قتل یک انسان (حمید) شد. جمال گفت: سزای بی غیرتی و بی ناموسی رو بهش گفتم یعنی چه؟
7. ناکارآمدی اقتصاد نظام جمهوری اسلامی ایران
کمال و رضوان در اداره متروک زندگی می کردند؛ جمال بخاطر وضعیت بد اقتصادی کتک خورد؛ فقر برخی از خانواده ها را به سودجویی از رحمشان کشانده و رحم اجاره ای را شغل خود کرده اند.
8. درنوردیدن قباحت های روابط زن و شوهری در فیلم سازی
رضوان و کمال با اینکه زن و شوهرند اما نشان دادن شستن بدن لخت کمال توسط همسرش داخل وان حمام در حالی که دستکش به دست دارد نشان گر فصلی نوین در به تصویر کشیدن صحنه های روابط زناشویی است.
9. از بین نرفتن امید با زنده ماندن جنین
این که فرزند زنده ماند تداوم امید را در رشد جمعیت نشان می دهد.
10. تکنیک ضعیف و مصنوعی در فرم و محتوای فیلم
دیالوگ ها صحنه تصادف و بسیاری دیگر از مسائل ساخت این فیلم را ضعیف نموده است.
تحلیل
با توجه به ابلاغ سیاست های افزایش جمعیت از سوی مقام معظم رهبری پرداختن به ملزومات آن نیز از مباحث بسیار مهم به شمار می رود. زیاد شدن تعداد افراد خانواده ها چه از راه های طبیعی و چه غیرطبیعی مسأله ای است که علاوه بر وجهه علمی وجه شرعی و عرفی نیز پیدا می کند.
آی وی اف یا اجاره کردن رحم برای جنینی غیر، نیز یکی از مباحثی است که با توجه به اصالت رحم در مبانی اسلامی وجهه شرعی یافته است و باید در خصوص آن برای آحاد نابارور جامعه فرهنگ سازی صورت پذیرد. تولید فیلم هایی با این مضامین نو نیز یکی از راههای فرهنگ سازی به شمار می رود. با این وصف فیلم تمشک که سعی به معرفی مخاطرات احتمالی این راه بچه دار شدن دارد، ترس و واهمه ای مخفی را علی رغم پایان امیدبخش خود به مخاطب القا می نماید که باید در خصوص آن تأمل بیشتری صورت می گرفت.
.
سومین دیدگاه ( موافق)
فیلم «تمشک» اثری متفاوت در کارنامه سامان سالور است. سامان سالور از جمله کارگردانانی است که کارهایش مجوز اکران عمومی پیدا نمیکند. از 5 فیلم قبلی او، فقط فیلم «سیزده 59» مجوز اکران عمومی گرفت. آخرین فیلم سامان سالور، به نام «آمین خواهیم گفت» در سی و مین جشنواره فیلم فجر حضور داشت که این فیلم نیز هنوز به مانند فیلم های قبلی اش مجوزی برای اکران عمومی نگرفته است.
سامان سالور قبل از شروع فیلمبرداری فیلم «تمشک» در مصاحبه ای گفت: فیلم «تمشک» یک فیلم اجتماعی ، انسانی و قصه گو است. فضای فیلمبرداری به گونه ای است که باید فضای ابری و مه آلود و با پوشش پاییزی فیلمبرداری شود.
این کارگردان در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران گفته است: اولین و مهمترین ویژگی فیلم «تمشک» قصه ی آن است و مخاطب با آن ارتباط برقرار خواهد کرد. یک سوژه ای را برای «تمشک» انتخاب کردیم که برای اولین بار در سینما کار می شود. فیلم «تمشک» جز کارهای متفاوت سامان سالور خواهد بود.
.
منابع
http://www.naghdefarsi.com/iran-news/12223-fajr-festival-tameshk.html