انگیزهء نوشتن
گارگین فتائی
.
بس است
دیگر بس است
کافی است هر آنچه که نگاشتی
برای چه می نویسی؟
برای که می نویسی؟
با چه انگیزه ای می نویسی؟
چه کسی آنها را می خواند؟
نمی خواهی بپذیری
که حنایت دیگر رنگی ندارد!
برای که مهم است
اصلاً تو برای که مهی؟
تا کی خود را فریب می دهی؟
تا کی دلت را به حرفهای شیرین خوش می کنی؟
وقتی که می دانی حقیقت چیز دیگری است
ازرش های تو بی ارزش شده اند
تو نیز کم کم ذوب خواهی شد
ذنبال بی تکرارها نگرد
دست خودت نیست
تو نیز اسیر تکرارها گردیده ای