در مورد فیلم قندون جهیزیه
جمع آوری از گارگین فتائی
.
نام فیلم : قندون جهیزیه
کارگردان : علی ملاقلی پور
نویسنده : علی ملاقلی پور
تهیه کننده : سعید سعیدی
مدیر فیلمبرداری:مسعود سلامی
طراح صحنه و لباس: غزاله معتمد
بازیگران :صابر اَبَر ، نگار جواهریان، اکبر عبدی ، افسانه چهره آزاد و...
نقد و بررسی فیلم قندون جهیزیه
کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟
صار اَبَر که این روزها تقریبا می توانید در تمام فیلمهای سینمای ایران ملاقاتش کنید، بازیگر نقش اصلی مرد می باشد. نگار جواهریان که در فیلمهای « ملبورن » و « حوض نقاشی » خوش درخشیده بود،نیز بازیگر نقش اصلی زن فیلم می باشد. اکبر عبدی هم که نیاز به معرفی ندارد، یکی از بازیگران نقش مکمل فیلم است.
داستان فیلم درباره چیست ؟
عطا ( صابر اَبَر ) و معصومه ( نگار جواهریان ) زوج جوانی هستند که به تازگی صاحبخانه شان به آنها اعلام کرده قصد دارد اجاره خانه را افزایش دهد. افزایش کرایه خانه باعث می شود تا عطا با پرداخت اجاره مشکل پیدا کند و...
کارگردان کیست ؟
علی ملاقلی پور که فرزند مرحوم رسول ملاقلی پورِ کارگردان می باشد. وی سالهاست که به عنوان دستیار کارگردان در سینما فعالیت می کند و در فیلمهایی نظیر « سیزده » و « اینجا بدون من » حضور داشته است. « قندون جهیزیه » اولین فیلمی است که علی ملاقلی پور کارگردانی کرده است.
حواشی فیلم؟
پس از به نمایش در آمدن فیلم « محمد رسول الله ( ص ) » ، برخی از سانس های نمایش فیلم « قندون جهیزیه » به این فیلم اختصاص یافت که همین موضوع سبب عصبانیت شدید علی ملاقلی پور شد. وی در بازی خیریه تیم منتخب ستارگان فوتبال جهان و ستارگان فوتبال ایران، به یکباره با لباسی که پوستر فیلم بر روی آن درج شده بود به میانه زمین دوید و تبدیل به جیمی جامپ دنیای فوتبال شد تا به این شکل به وضعیت بوجود آمده برای اکران فیلمش اعتراض کند!
نکات مثبت فیلم ؟
فیلم برای بیان داستان طنزش متوسل به انواع و اقسام توهین های اجتماعی و فردی نمی شود و بجای آن، موقعیت می سازد و از موقعیت هایش طنز می سازد. پس از مدتها، مشاهده یک طنز در سینمای ایران که در آن هیچکس به دیگری توهین نمی کند، یک امتیاز مثبت است.
« قندون جهیزیه » خوشبختانه چندتایی موقعیت طنز ناب هم ایجاد می کند که مخاطبش را بخنداند. البته ملاقلی پور نمی تواند در این ارتباط نمره کاملی بگیرد؛ تنها چند شوخی فیلم می گیرد.
بازی صابر اَبَر و نگار جواهریان برگ برنده « قندون جهیزیه » می باشد. این دو حضور بازی متفاوتی نسبت به آنچه که در چند سال اخیر از آنان شاهد بودیم در این فیلم ارائه کرده اند که تماشایی و بامزه هست.
نکات منفی فیلم ؟
فیلم شخصیت های مکمل گنگی دارد که داستانهایشان بی سر و ته است. داستانهای مکمل نظیر علاقه سرهنگ به مدیر ساختمان یا مخصوصا رابطه عطا و برادرانش، هیچ نقشی در پیشبرد فیلمنامه ندارند و اگر از فیلم حذفشان کنید هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
« قندون جهیزیه » در یک سوم پایانی بطور کامل از رمق می افتد و قادر نیست داستانش را به نقطه سرانجامی برساند و با یک پایان بندی بد، قائله را ختم می کند.
حرف آخر :
« قندون جهیزیه » بیشتر از هرچیز مخاطب را به یاد ساخته ارزشمند سینمای ایران ، « اجاره نشین ها » ، می اندازد. البته ابدا نباید هنگام تماشای « قندون جهیزیه » آن را با فیلم مذکور مقایسه نمود اما بهرحال حال و هوای مشترکی میان این دو فیلم حکمفرماست. اولین تجربه علی ملاقلی پور درخشان نیست اما مخاطب را ناامید هم نمی کند.
نقد فیلم قندون جهیزیه
قندون بی قند
قندون جهیزیه نخستین ساختهی علی ملاقلی پور که به واسطهی نام کارگردانش که فرزند یکی از مهمترین کارگردانان پس از انقلاب سینمای ایران بوده و حواشی پیشآمده پیرامون بحث اکران آن بین تمامی مردم شناختهشده یک فیلم کمدی-فانتزی اجتماعی است که به چالش های مالی یک خانوادهی شهرنشین میپردازد.
قندون جهیزیه فیلم ضعیفی است که ضعف آن طبق معمول سایر فیلم های سینمای ایران ریشه در فیلمنامهی آن دارد، فیلم در حقیقت داستانی کوتاه بیشتر نزدیک به یک ایده دارد که برای مدیوم فیلم بلند مناسب نیست و خرده داستان های فرعی آن نیز بهاجبار درون فیلمنامه گنجاندهشده تا شاید کمی از ملالت و سکون داستان اصلی بکاهد که آن هم به دلیل عدم درگیری با پیرنگ اصلی آزاردهنده است تا کمککننده، در حقیقت ملاقلی پور تلاش داشته است یک کمدی موقعیت در روند قصهای جدی شکل دهد اما به دلیل برخورد سادهانگارانه با ماجرا نه تنها کمدی موقعیت لوس شده است بلکه زیر متن جدی اثر نیز قربانی کمدی موقعیت شده و عملاً نه کمدی موقعیت بهدرستی خلقشده نه پس زمینهی اجتماعی اثر تأثیرگذار گشته که بالمآل قندون جهیزیه تبدیل به فیلمی شلخته و آشفته گردیده، به سخن دیگر فیلم به دلیل آنکه داستانی فشرده و کوتاه دارد تمام طول فیلم صرف بازی با همین داستانک و خلق موقعیت های کمیک در دل آن شده بدون آنکه این موقعیتها به پیشبرد داستان و قصهگویی منجر شود چراکه عملاً نویسنده تماموقت خود را برای طنازی هزینه نموده بیآنکه بخواهد داستانی را پیش ببرد.
از سوی دیگر متأسفانه ملاقلی پور از این امر مهم غافل بوده است که کمدی موقعیت مبتنی بر کارکرد شخصیتها است و تا زمانی که وجوه مختلف شخصیتها برای مخاطب روشن نشود نمیتوان انتظار داشت موقعیتهایی را که بر اثر واکنش شخصیتها کمیک میگردد را درک نماید و برای آنکه شخصیتها قابلدرک شوند کمترین کار این است که پس زمینه و خاستگاه آنان به حد نیاز روشن شود، برای مثال شخصیت کمدی ماندگاری که پرویز صیاد با نام صمد خلق نمود به دلیل پیشزمینهی که دارا بود برای بیننده قابلدرک و ملموس بود و میتوانست با آگاهی به او بخندد مضاف بر اینکه صمد نه تنها به وجود آورندهی کمدی جذاب بود بلکه نوعی آگاهکننده و هشداردهنده نیز در مورد وضعیت جامعه و طبقهی شهرنشین بیریشه نیز بود لیکن در فیلمی مانند قندون جهیزیه به دلیل آنکه مخاطب نه میداند خاستگاه اجتماعی شخصیتها کجاست، نه چرایی رفتارها را میفهمد و نه میتواند رابطهی بین شخصیتها را درک کند، به همین دلیل است که بسیاری از اتفاقات فیلم برخلاف منطق خود فیلم رخ میدهد بهعنوانمثال زمانی که یکی از عوامل درخواست روتختی از زن خانه را میکند او به راحتی آن را در اختیارشان قرار میدهد بیترس از حادثهای ولی در موقع گم شدن قندون جهیزیه واکنش بسیار شدیدی نشان میدهد و جالب تر آنکه در پس این واکنش که انتظار ایجاد بحران در صورت پیدا نشدن قندان را ایجاد میکند هیچ حادثهای رخ نمیدهد و چند روز بعد صابر ابر قندان را در دفتر فیلمسازی پیدا میکند که نشان میدهد جواهریان به راحتی از خیر پیدا کردن قندان گذشته بوده است و یا نوع بحرانی که صاحبخانه برای خانواده ایجاد میکند ناگهان بیهیچ پیشزمینهی منطقی فروکش کرده و تبدیل به یک موهبت میشود، بگذریم از اینکه شخصیت های برادر یا سرهنگ یا زن همسایه یا مسئول صحنه و لباس آنقدر ضعیف میباشند که بیشتر سایهای از یک سیاهی لشگرند تا شخصیت و هیچ تأثیری در روند داستان ندارند، این ضعف در شخصیتپردازی نیز تا حدی ریشه در فقدان داستان دارد که نیاز به پرداخت شخصیت را ایجاد نمیکند و در نتیجه باعث آشفتگی فیلم و ضعف آن میشود.
یکی از نکات جالبتوجه دربارهی قندون جهیزیه نوع نگاه ملاقلی پور به گروه فیلمسازی و کارگردان میباشد که نوعی هجو شخصیت های مشابه در دنیای واقعی هست یعنی قشر روشنفکر که تلاش میکند با شعار و نگاهی که برآمده از جای دیگری است مسائل طبقهی کارگر را موردبررسی قرار دهد که اصولاً منجر به ساختهشدن آثاری الکن و یا غیر مرتبط با این طبقه میشود این هجو اما جالب تر میشود وقتی که به شکلی مصداق بیرونی آن در دنیای واقعی خود فیلم قندون جهیزیه و کارگردان آن میشوند به این معنا که همانطور که کارگردان درون فیلم دارد فیلمی راجع به طبقهی فرودست میسازد بیآنکه درک درستی از آن داشته باشد به همین دلیل دائما شعار میدهد، ملاقلی پور نیز به دام شعار دادن و لودگی افتاده است، مسائلی مانند گفتوگو های بین ابر و جواهریان، مشکلات برادر و نبود موقعیت ازدواج، نوع برخورد عوامل فیلم با خانواده، زنجیروار بودن دلایل حوادث یا در آخر خطابهی اخلاقی صاحبخانه دقیقاً مشابه همان برخوردی است که کارگردان درون فیلم با داستان طبقهی کارگری دارد که مورد هجو ملاقلی پور قرارگرفته بیخبر از آنکه خود ملاقلی پور نیز در قندون جهیزیه عملی مشابه را تکرار میکند.
از دیگر نکات آزاردهندهی قندون جهیزیه بحث فضاهای خوابوخیال فانتزی درون فیلم است که نه برای آن توجیه وجود دارد و نه کارکرد آن مشخص میشود و انگار کارگردان تنها به دلیل علاقه به چنین رخدادی آن را درون فیلم گنجانده که متأسفانه همین رخداد بیمنطق نیز مانند ضربهای لحظهای است که زده میشود و بیآنکه دوباره تکرار شود رها میگردد هرچند که مشابه این عمل را باز هم میتوان در جای دیگر فیلم دید و آن هم بحث ابزورد تلاش برای توجیه پوشش بر سر داشتن در فیلم است که هر بار برای آن منطقی تراشیده میشود و حتی یک بار تلاش مذبوحانهای در جهت جالب تر شدن این منطق انجام میگیرد که صحنهی درآوردن روسری توسط جواهریان موقع خواب است که باید پرسید به راستی کارکرد چنین صحنهای کجاست آیا یک عمل اعتراضی است که اگر هست چه نتیجهای خواهد داشت کما اینکه در فیلمی مانند تهران من حراج به مراتب این شیوه از اعتراض پررنگ تر رخ داد و نتیجهای نداشت و یا یک قرارداد مابین فیلم و مخاطب است که آن هم جای سئوال است چه کارکردی در فیلم دارد؟
دربارهی میزانسن باید گفت فیلم تحت تأثیر نوعی ترس قرار دارد که به نظر میرسد از جانب کارگردان و عدم اعتماد ملاقلی پور به خود سرچشمه میگیرد و نشان از آن دارد که کارگردان اعتمادبهنفس لازم در جهت مدیریت میزانسن پلان های سنگین و پر شخصیت را ندارد چرا که اگر داشت بهراحتی با این تعداد بازیگر میتوانست فصل های جالبی را خلق کند که متأسفانه در این امر ناتوان بوده و عمدهی پلان های فیلم با دو یا سه شخصیت رخ میدهد و بعضاً نیز اگر چند شخصیت در قاب کنار هم قرار بگیرند بیهیچ چینش و اتفاقی پلان تمام میشود، در باب ریتم نیز فیلم متأسفانه موفق نبوده است و قندون جهیزیه دارای ضرباهنگ نامنظمی بوده (تند و کند) و همین نیز باعث گشته که فیلم در مقطعی دچار سکته شود و در انتها به شکلی پایان سرهمبندی شده داشته باشد، البته باید به این نکته اشاره کرد که ریتم تناوبی ذاتاً مردود نیست و فیلمهایی بودهاند که با وجود ضرباهنگ کاهشی- افزایشی توانستهاند تبدیل به اثری موفق شوند مانند فیلم (زندگی بهتر) ولی نکتهی مهم اینجاست که نویسنده و کارگردان از این امکان آگاهانه استفاده کند نه به جبر.
فیلم قندون جهیزیه برای با حواشی ایجادشده پیرامون آن نوعی انتظار در مخاطب ایجاد نموده که متأسفانه نمیتواند از پس برآورده کردن آن بربیاید، فیلم قصد دارد نگاهی بیطرفانه و نقادانه به وضعیت طبقهی متوسط رو به پایین بیندازد و از مدخل طنز مشکلات و چالشهای آن را بیان کند و در نتیجه نوعی کمدی سیاه خلق کند ولی متأسفانه تمامی این اتفاقات به دلایل مختلف رخ نداده و اثر نهایی فیلمی الکن و بیاثر گشته که تنها میتواند تماشاگر را با کمی چشمپوشی چند باری بخنداند، هرچند که کم لطفی است اگر به این نکته نیز اشاره نکنیم که در میان فیلم های کمدی مبتذلی که در همین اواخر شاهد آن بودهایم قندون جهیزیه اثری آبرومندتر میباشد.
.
منابع
http://www.fardanews.com/fa/news/439482/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%82%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%87
http://moviemag.ir/cinema/zoom/iran/12340-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%82%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%87