حمید سبزواری
نام اصلی
حسین آقاممتحنی
زمینهٔ کاری شاعری
زادروز
۱۳۰۴
سبزوار
پدر و مادر
پدر: عبدالوهاب
پدربزرگ: ملا محمدصادق ممتحنی
مرگ
۲۲خرداد ۱۳۹۵
تهران
ملیت
ایرانی
محل زندگی
سبزوار
علت مرگ
کهولت سن و بیماری
در زمان حکومت
پهلوی - جمهوری اسلامی
رویدادهای مهم
سرودن سرود ملی ایران
لقب
حمید سبزواری
پیشه
نویسندگی، شاعری
سالهای نویسندگی
۱۳۱۸تا کنون
کتابها
سرود درد، سرود سپیده، سرودی دیگر، تو عاشقانه سفر کن، بانگ جرس و...
دلیل سرشناسی
آرمانهای انقلابی و سرودن سرود جمهوری اسلامی ایران
اثرپذیرفته از
انقلاب اسلامی ایران
حسین آقاممتحنی مشهور به حمید سبزواری (زادهٔ ۱۳۰۴در سبزوار، درگذشت ۲۲خرداد ۱۳۹۵در تهران) شاعر معاصر ایران بود که به او در سال ۱۳۹۳نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر اهدا شد.
زندگینامه
حمید سبزواری، زادهٔ ۱۳۰۴در سبزوار. در گذشت ۲۲خرداد ۱۳۹۵. پدرش، «عبدالوهاب»، پیشهور سادهای بود که قریحهٔ شعری داشت. جدش، ملا محمدصادق ممتحنی، شاعری مردمی بود که «مجرم» تخلص میکرد و آثارش در سفری به مشهد و در حملهٔ راهزنان به یغما رفت.ایشان در تاریخ ۲۲خرداد ۱۳۹۵مصادف با روز پنجم ماه مبارک رمضان در سن ۹۱سالگی دار فانی را وداع گفتند.
نوجوانی
سبزواری، قبل از مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموختهبود. او بعداً به مدرسهٔ شیخ حسن داورزنی رفت.او در دوره نوجوانی در سبزوار زندگی میکرد. در سبزوار کتابفروشی به نام خسروی بود. او شعرهای حمید را چاپ کرده و فروخت. حمید میخواست اینکار را در تهران نیز انجام بدهد لیکن این امر صورت نگرفت
اساتید و مربیان
پدر و مادر حمید، شاید اولین اساتید وی بودند. او جامع المقدمات را نزد میرزا حبیب جوینی خواندهبود. حاج آقا محمدعلی محمدی نیز از دیگر استادان وی بود.
فعالیتها
وی در نوجوانی شاهد فرهنگستیزی، خشونت و سرکوب احساسات مذهبی مردم توسط رضا شاه پهلوی بود. چهاردهساله بود که سرودن شعر را آغاز کرد. حمید جوان در آن سالها به هر حزب و گروهی که فکر میکرد حامل حقیقت یا حامی محرومانند سری میزد، اما بهسرعت درمییافت که آن سرابها هیچگاه نمیتوانند عطش عدالتخواهی و شوق استقلالجویی او را سیراب کنند، و سرخورده کنار میکشید.
حمید سبزواری بر اثر کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲متواری و مخفی شد. لیکن بعداً خود را به شهربانی سبزوار معرفی کرد و چهار سال در وضعیت بلاتکلیفی و تعلیق طی کرد تا سرانجام تبرئه شد.
مهمترین فعالیت سبزواری، شاعری است. شعر حمید، شناسنامهٔ زمانمند انقلاب است، زیرا کمتر حادثه یا رویدادی است که انعکاس آن در شعر او نباشد. شاعر، با حساسیت ویژهٔ خویش، هر رویداد مهم تاریخ معاصر ایران را با گلواژههای شعرش در حافظهٔ زمانه نقش کردهاست تا آیندگان از یاد نبرند که نسل گذشته در چه شرایط دشواری از آرمانها و انقلابش دفاع کردهاست.
مشاغل
سبزواری ابتدا به شغل معلمی مشغول بود. بعد از حوادث مرداد ۱۳۳۲از آموزش و پرورش اخراج و سپس کارمند بانک بازرگانی (بانک تجارت پس از انقلاب) در تهران شد و سپس به شاعری روی آورد.
درگذشت
وی در سن 91 سالگی به دلیل کهولت سن و وخامت بیماری در بیمارستان آسیا تهران درگذشت.
آثار
سرود درد
سرود سپیده
سرودی دیگر
تو عاشقانه سفر کن
بانگ جرس
.
منابع
مهدی پروینزاد، «روایتگر حماسههای انقلاب/ گفتگو با استاد حمید سبزواری»، مجلهٔ کیهان فرهنگی، سال نوزدهم، شهریور ۱۳۸۱، پیاپی ۱۹۱.
خبر فوت حمید سبزواری + علت درگذشت حمید سبزواری
مپرس!
استاد حمید سبزواری
.
شاخه خشكم، ز پاييز و بهار من مپرس
مردهام، از صبح و شام روزگار من مپرس
آفتابي بر لب بامم، در آفاقم مجوی
جلوهای از طالع بی اعتبار من مپرس
سر خط مضمون افسوسم، بر اين حيرت بياض
جز ندامت سطری از شعر و شعار من مپرس
سر به پيش افكنده دارم پيش سربازان عشق
سرفرازی از سرِ زانو سوار من مپرس
زخم صد مرهم به جان دارد درخت طاقتم
سايه واگير از سرم، وز برگ و بار من مپرس
استخوان بشكستهام، وز موميايی بي نياز
گم شدم در خويش، از سنگ مزار من مپرس
در بيابان طلب آوارهام چون گردباد
آشيان بر باد دادم، از غبار من مپرس
غفلت خوشباوريها را غرامت ميدهم
از جفای دشمن و از مهر يار من مپرس
داستانپرداز عصر غربت انسان منم
نغمهای بشنو، ز درد اضطرار من مپرس
چشم در راه اميدي همچنان بنشستهام
قصه كوته كن، حميد! از انتظار من مپرس