Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

انسان چرا باید زندگی کند!؟

$
0
0

انسان چرا باید زندگی کند!؟

گارگین فتائی

.

وقتی کسی به دنیا می آید همه شاد و خوش حالند و وقتی کسی از یک بیماری مهلک جان به در می برد خوش حالی آنها دو چنندان می شود.

وقتی انسانی گرفتار بدترین شرایط نظیر اینکه در آستانه خطر مهلکی است قرار می گیرد و جان به در می برد انگار دنیا را به او داده اند.

آری  وقتی کسی در آستانه مرگ است و به زندگی باز می گردد همه شادانند و این همیشه زندگی و تولد است که باعث شادمانی است و مرگ تنها سوگ و ماتم در پی دارد.

اینها برای انسانها امری بسیار طبیعی است و هر کس خلاف اینها را بکند از دید آنها آدمی است که تعادل ذهنی و روحی ندارد .

اما همین امر بسیار طبیعی و منطقی  که برای کسی که  به زندگی بازگشته و یا از خطری مهلک رها شده برای او شادمان می شویم  خود ریشه در سوالی دارد که سوال همیشگی انسان است .

این سوال همیشه برای انسان بوده و حقیقت امر این است که جواب قانع کننده ای نتوانسته برای آن بیابد زیرا اگر جوابی می یافت همانند بسیاری از برمول های علمی ،  دیگر نیازی به طرح مجدد سوال نبود و وی به پاسخ خودش می رسید.

در واقع ریشه این امر بسیار طبیعی خود دریک امر بسیار غیر طبیعی  و مبهم نهفته است.

خلاصه کلام اینکه وقتی ما انقدر برای زندگی کردن ارزش قائلیم و برای بقاء خود جان می کنیم اما هنوز در پاسخ به این سوال که اساساً چرا باید زندگی کنیم  مانده ایم.

این سوالی است که انسان همیشه با خود می کند   و فارغ از همه زرق و ورق و زیبائیهای زندگی پاسخ قانع کننده ای برای آن نیافته است.

معمولاً انسان در این مورد به دو منبع مراجعه می کند یکی به فلسفه و یکی به مذهب  چرا که این دو هستند که در صدد یافتن جواب هایی برای کلی ترین سوالهای انسانها هستند .

فلاسفه هر کدام برای خود توجیهاتی آورده و دلایلی ارائه می دهند اما  در نهایت با هم در مورد یک پاسخ واحد به اتفاق نظر نرسیده اند و لذا انسان با  مراجعه به آنها به جای یافتن پاسخی متقن و محکم بیشتر دچار سردرگمی می شود.

میماند مذهب که البته در این مورد باید بین خداباوران و بی خدایان تمایز قائل شد.

خداباوران و مذهبیون  معمولاً  دو دلیل را  به عنوان فلسفه زندگی بشر ارائه میدهند.

دلیل اول این است که خدا انسان را آفرید  تا او را آزمایش کنتد  تا اگر مرتکب کار خلاف شود به جهنم و اگر نیک زندگی کند به بهشت ببرد

سوال اینجاست که چه لزومی داشت خدا این چرخه را درست می کرد و  چه نیازی  به این آزمایش و تجربه انسانی بود!؟

دلیل دوم این است که خدا انسان را آفرید تا جلال خود را به انسان نشان دهد و انسان او را حمد و ستایش کند

حال سوال اینجاست که خدا چه نیازی به حمد و ستایش اسنان دارد و یا چه نیازی دارد که جلال خود را به کسی نشان دهد آن هم خدای قادر مطلقی که هیچ نیازی به هیچ چیزی ندارد.

 این دو دلیل در واقع دلائل ادیان توحیدی و ابراهیمی هستند  و البته در مسیحیت هم آمده که انسان مرتکب گناه شده و نتنها با ایمان به صلیب مسیح به زندگی قبلی باز می گردد

باز در اینجا جواب سوال داده نمی شود

اساساً انسان چرا باید همان زندگی اولیه را می کرد که بعد مرتکب گناه شود و بعد مسیح بیاید و او را نجات دهد.

در اینجاست که مذهبیون  می گویند ما نمی دانیم و خدا عالم است اما این هم جواب قانع کننده ای نیست .

اگر خدا عالم  است  یعنی او خود باید علت آفرینش انسان را به او می گفت و قطعاً تاکنون علت را به او نگفته که همچنان سوالش بی جواب مانده است .

گروه دیگر مربوط می شود به ادیان غیر توحیدی و خدا ناباوران.  

ادیان غیر توحیدی کلاً در صدد چرایی نیستند یعنی در صدد یافتن این سوال نیستند که چرا انسان زندگی می کند و یا چرا جهان آفریده شده اینها در صدد یافتن راه حلهای بهتر برای زندگی بهتر هستند.

در ظاهر حرفشان قشنگ است اما اینها   دچار یک اشکال اساسی هستند

پاسخ ندادن و طفره رفتن از سوال

پاسخ ندادن به سوال انسان را از کنج کاوی باز نمی دارد و همچنان  این سوال انسان بی جواب می ماند.

انسان می گوید شما که سعی دارید بهترین  راه را برای زندگی به من بیاموزید من سوالم این است که اساساً چرا باید من زندگی کنم تا بهترین راه را انتخاب کنم شما هنوز به سوال اول جواب ندادذ دنبال یافتن بهترین راه برای زندگی هستید!؟ .

استدلالات  خداناباوران  از این هم پوچ تر است.

خداناباوران  از یک طرف به هیچ خدایی اعتقاد ندارند و از طرف دیگر  همواره می خواهند چنین وانمود کنند که جواب اساسی ترین سوال ها را یافته و طفره  نرفته اند

اما در خصوص همین سوال ساده اما بسیار کلی و اساسی النسان می گویند.

"انسان زندگی می کند  چون باید چرخه طبیعت بچرخد  و هر جزئی از طبیعت به جزء دیگرش وابسته است "

باز هم جواب سربالا!

خوب این چرخه برای چیست چرا باید انسان زندگی کند تا چرخه طبیعت بچرخد اساساً این چرخه برای چه کسی و چرا می چرخد و هدف از چرخش آن چیست؟

در اینجا هم  انسان با کلمه " نمی دانم  "مواجه می شود

خلاصه هیچ کس اعم از مذهبیون و خداباوران ، ادیان غیر توحیدی و خداناباوران  و فلاسه نتوانسته اند در  خصوص این سوال انسان که چرا انسان  باید زندگی کند جواب قانع کننده ، متقن و بدون ابهامی ارائه دهند .

 

 

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>