نقد فیلم خنده های آتوسا
ترجمه از گارگین فتائی
.
خندههای آتوسا
کارگردان
علیرضا فرید
تهیهکننده
امیر پورکیان
نویسنده
علیرضا فرید
بازیگران
باران کوثری
محمدرضا فروتن
پژمان بازغی
بهار نوحیان
امیر جدیدی
استوارت دنیسون
حسام شجاعی
آزاده میرزایی
فریبا آهنگ
نازنین صبری
اشکان مهری
هومن اطیابی
فیلمبرداری
مرتضی غفوری
تدوین
سیامک مهماندوست
توزیعکننده
نسیم صبا
تاریخهای انتشار
۸اردیبهشت ۱۳۹۵
کشور
ایران
زبان
فارسی
فروش گیشه
۴۸۷٬۷۰۲٬۳۰۰تومان
خندههای آتوسا فیلمی به کاگردانی و نویسندگی علیرضا فرید و تهیهکنندگی امیر پورکیان محصول سال ۱۳۹۳است.
این فیلم در تاریخ ۸اردیبهشت ۱۳۹۵در سینماهای ایران اکران شده است.
باران کوثری که از پرکارترین بازیگران زن سالهای اخیر سینمای ایران می باشد، بازیگر فیلم است. پژمان بازغی هم در فیلم حضور دارد و همچنین می توانید محمدرضا فروتن را هم در فیلم بیابید. داستان فیلم درباره چیست ؟ یک سری آدم در قطار هستند تا به استانبول ترکیه سفر کنند. هرکدام از این آدمهای مرموز داستان خود را دارند که در ادامه ماجراهای مختلفی را رقم می زند. کارگردان کیست ؟ علیرضا فرید که « خنده های آتوسا » دومین فیلم او محسوب می شود. اولین فیلم فرید « دو ساعت بعد مهرآباد » نام داشت که در سال 92 ساخته شده بود. نکات مثبت فیلم ؟ فیلمبرداری فیلم اگرچه عالی نیست اما نسبت به دیگر بخش های فیلم بهتر هست. نام ایران به واسطه این فیلم احتمالا در کتاب گینس ثبت خواهد شد! نکات منفی فیلم ؟ « خنده های آتوسا » فاقد قصه است و شخصیت های سرگردانی دارد که داخل کوپه های قطار حضور دارند و اصولا هیچکاری هم برای انجام دادن ندارند. این افراد قصه را پیش نمی برند و رفتارهایشان که تیپ کامل است، باعث می شود اتفاق خاصی در فیلم رخ ندهد. فیلم تا اواسط مدت زمانش به شکل عجیبی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و صرفا به ارائه کدهای بی ربط به مخاطب اقدام می نماید. اینکه شخصیت های داستان بی نام و نشان باشند و فقط در صحنه حاضر شوند که یک دیالوگ مبهم بگویند، هرگز دال بر پرداخت شخصیت و درک شدن آنها نیست. همین مشکل سبب شده تا هیچکدام از شخصیت های « خنده های آتوسا » از تیپ خارج نشده و تبدیل به شخصیت نشوند. اشارات سیاسی و انتقادات اجتماعی بسیاری در فیلم وجود دارد که اصلا و ابدا ظرافتی در مطرح شدن آنها اعمال نشده است. ظاهرا دغدغه فیلمساز این بوده که تمام مشکلات اجتماعی-سیاسی که فکر میکرده باید در موردشان صحبت کند را به فیلم آورده و در یک دیالوگ بی ظرافت از زبان شخصیت های داستان جاری نماید تا شاید از این طریق اثر، نقد اجتماعی هم محسوب شود. اما این اشارات سیاسی - اجتماعی به بدترین شکل ممکن در « خنده های آتوسا » به مخاطب ارائه شده اند. حرف آخر : شاید بتوان وضعیت « خنده های آتوسا » را در صحبت سازندگانش که عنوان کرده بودند قصد دارند فیلمشان را به این جهت که فقط در 4 روز ساخته شده در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند جستجو کرد. « خنده های آتوسا » در 4 روز ساخته شده؛ 4 روزی که نه فیلمنامه ای برای ساخته شدن بوده و نه پرداخت شخصیتی نه اصلا هیچ ویژگی که بتواند باعث شود از دیدن اینهمه تصویر تاریک بی سر و ته لذت ببریم.
«خندههای آتوسا» نقد سیاسی دارد اما با سیاست کاری ندارد
«خندههای آتوسا» نقد سیاسی دارد
تهیهکننده فیلم «خندههای آتوسا» با ارائه دردنامهای خطاب به ریاست سازمان صداوسیما، از پخش نشدن تیزر تلویزیونی این فیلم، انتقاد کرد.
به گزارش ایسنا، امیر پورکیان که این روزها فیلم «خندههای آتوسا» را روی پرده دارد؛ نامهای گلایهآمیز را خطاب به ریاست صداوسیما نوشته و در آن از پخش نشدن تیزر تلویزیونی این فیلم انتقاد و ابراز تأسف کرده است.
این تهیهکننده سینما در نشست فیلم «خندههای آتوسا» که ۱۲اردیبهشتماه در پردیس «ملت» برگزار شد نامه خود را در جمع خبرنگاران خواند.
این نشست در حالی برگزار شد که هیچ کسی به عنوان مجری حضور نداشت و پژمان بازغی یکی از بازیگران فیلم اداره جلسه را بر عهده گرفت. در آغاز این جلسه پورکیان گفت: قصد ما بیان یکسری حرفها و درد دلها از تریبون رسانه است و از همین راه پیاممان را به افراد و سازمانها اعلام میکنیم.
در این جلسه علیرضا فرید نویسنده و کارگردان این فیلم همراه با امیر جدیدی دیگر بازیگر آن حضور داشتند.
پورکیان در پاسخ به این پرسش که آیا پخش تیزر تبلیغاتی این فیلم از شبکههای ماهوارهای باعث شده تا تلویزیون از پخش تیزر آن خودداری کند؟ گفت: پیش از این مباحث ما تیزر فیلم را به تلویزیون ارائه کردیم اما آن را نپذیرفتند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا از سوی تلویزیون دلایلی برای این تصمیم اعلام شده است، تصریح کرد: سازمان برای کارهایش دلیلی ندارد. بنده به عنوان تهیهکننده خصوصی اگر میپذیرفتم در قبال مبلغی پول برای فیلمم تیزر تلویزیونی بگیرم، باید نامهای را امضا میکردم که عاقبتش زندان بود، زیرا تعهدات عجیب و غریبی از ما میخواستند و سقف بالایی از پول را طلب میکردند. به همین دلیل فکر کردم بهتر است از تیزر تلویزیون داخلی چشمپوشی کنم.
او درباره اکران نشدن این فیلم در جشنواره فجر نیز گفت: این موضوع به خاطر محتوای کار ماست. هر چند فیلم ما یک اثر اجتماعی است اما نقد سیاسی هم داریم. نمیدانم کی قرار است پرده ترس از روی فیلمهای سیاسی برداشته شود. البته فیلم سیاسی هم میسازند آن هم از جنس «قلادههای طلا»، اما به فیلم سیاسی مردمی سالن نمیدهند. با همه اینها امیدوارم مردممان خیلی زود به این نتیجه برسند و «خندههای آتوسا» را ببینند.
فرید درباره شکلگیری فیلم «خندههای آتوسا» توضیح داد: اتمسفر عمومی این فیلم معمایی است و به مخاطب احترام گذاشتهایم تا خودش نکاتی را کشف کند. امروزه ژانرهای گوناگونی را در سینما تجربه میکنیم البته فیلم ما برای مخاطبی که صرفا به دنبال سینمای سرگرمکننده است جذابیت ندارد و این گونه مخاطبان به سختی با فیلم ارتباط برقرار میکنند. اما به هر حال این مخاطبان نیز قابل احترام هستند.
وی اضافه کرد: بنده در سن ۴۵سالگی فقط دو فیلم ساختهام چون ساز و کار مشخصی در سینمای ایران حاکم نیست و بعضی یک شبه از موتور پایین پریدهاند و فیلمساز شدهاند و بیش از ۳۰سال همه ابزارها در اختیارشان بوده است.
این کارگردان با تشریح ایده اولیه ساخت فیلمش یادآور شد: فیلم ما اثری شریف است و تلاش کردیم با امکانات محدود و در شرایط محدود این اثر را به سرانجام برسانیم.
فرید که فیلمش را در مدت زمان چهار روزدر قطار فیلمبرداری کرده است اضافه کرد: فیلمبرداری ما بسیار دشوار بود چرا که حرکت قطار با سرعتهای متفاوت انجام میشد و همین موضوع کار را برای فیلمبردار و صدابردار دشوار میکرد.
در ادامه این نشست پژمان بازغی بازیگر فیلم که اداره جلسه را هم بر عهده داشت، امیر جدیدی و نوید محمدزاده را به عنوان دو استعداد تازه بازیگری در سینمای ایران معرفی کرد و گفت: تعدد کاراکترهایی که این دو بازیگر در آثار مختلف داشتهاند نشان میدهد دو جوان شایسته و ماندگار برای بازیگری سینمای ایران هستند.
وی با ارائه توضیحاتی درباره چگونگی تمرینات این فیلم متذکر شد: بیش از یک ماه دورخوانی داشتیم و تمریناتی را در قطار ثابت انجام میدادیم که کار سختی بود. هیچ یک از ما به مدت ۴۸ساعت نخوابیدیم و همه تلاشمان را کردیم که فیلم در حداقل زمان ساخته شود اما این به معنای حداقل هزینه نیست. زیرا فیلم ما هم مانند همه فیلمهای دیگر هزینه ساخت داشت.
در این جلسه امیر جدیدی نیز با ابراز خرسندی از حضورش در این فیلم گفت: برای هر بازیگری تجربه خوبی است که یک فیلم سینمایی را در چهار روز کار کند، این فیلم شباهت زیادی به تئاتر داشت و همه عوامل باید بسیار مسلط بودند چون وقت زیادی برای برداشتهای متعدد نداشتیم.
نقد فیلم «خنده های آتوسا» به بهانه اکران در سینماها
اگر نگاهی به سیمای «خنده های آتوسا» داشته باشیم پی خواهیم برد که شمایلی به هم ریخته و فضایی سطحی در برابر داستانی قرار گرفته است که به ظاهر می خواهد معمایی باشد با کمی ته مایه های سیاسی و نگاهی از زندگی دوگانه مردمانی که در برزخ رفتن و ماندن گرفتار مانده اند و از تهران تا استانبول به دنبال رسیدن به مفهوم خوشبختی هستند
گروه فرهنگی «آوینی فیلم»- مرتضی اسماعیل دوست: اولین مساله ای که در برخورد با فیلم «خنده های آتوسا» خودنمایی می کند رسیدن به خبری وحشتناک از جهت ساز و کار سینمایی است. خبری که در آن درمی یابیم سازندگان این فیلم به دنبال آن بودند تا رکورد فیلمبرداری این فیلم در 4 روز را در کتاب گینس ثبت کنند! همین یک خط برملا کننده ماهیت اثری است که می خواهد تنها رکورد زنی کند و نمی داند که در هیچ کجای جهان در طی 4 روز فیلمبرداری نمی توان به مسیری روشن رسید و این فیلم همچون «ماهی و گربه » شهرام مکری تنها در یک پلان سکانس بلند ساخته نشده که این گونه شتابان به دنبال ثبت و ضبط و رکورد زنی باشد!
حالا اگر نگاهی به سیمای «خنده های آتوسا» داشته باشیم پی خواهیم برد که شمایلی به هم ریخته و فضایی سطحی در برابر داستانی قرار گرفته است که به ظاهر می خواهد معمایی باشد با کمی ته مایه های سیاسی و نگاهی از زندگی دوگانه مردمانی که در برزخ رفتن و ماندن گرفتار مانده اند و از تهران تا استانبول به دنبال رسیدن به مفهوم خوشبختی هستند و هر یک سر در گریبان برزخی دوگانه دارند که یکی بهشتی دروغین است و دیگری دنیایی فراموش شده که شخصیت هایی گم گشته نمی توانند تمایزی میانشان قائل شوند و در واقع با انجام مهاجرت از معضلات درونی خود فرار می کنند و بعد هم در برزخی عمیق تر فرو می روند.
اما همه این موارد عنوان شده در حد ایده و نگاه اولیه نزد نویسنده و فیلمساز باقی مانده و علیرضا فرید در دومین تجربه بلند سینمایی اش و در دنباله فیلم «2 ساعت بعد مهرآباد» در نظر داشت که بتواند تم جست و جو را این بار با پنهان کردن مایه هایی رازآلود به مخاطب انتقال دهد اما به دلیل خام دستی های بسیاری که در روایت پردازی و تعریف شخصیت ها داشته است، نتوانسته به موفقیتی دست یابد.
موضوع مهاجرت به عنوان مساله ای که بارها در آثار داخلی و خارجی مورد استفاده فیلمنامه نویسان و سازندگان قرار گرفته است و البته می توان از نگاه های متمایزی به آن نگریست در فیلم ساخته شده توسط علیرضا فرید به گوشه ای از جهانی رخوت زده در روایت تبدیل شده است و کارگردان با محصور کردن شخصیت ها در فضای بسته قطار نتوانسته است به روایتی شناور با کاراکترهایی فعال و فضایی مهیج گام بردارد و همه نگاه های صورت یافته و خنده ها و گریه ها و کشاکش های قصه به شکلی هدفمند و یکپارچه ما به ازای بیرونی نزد مخاطب نیافته است. البته این فیلم به دلیل فیلمبرداری قابل قبول مرتضی غفوری، فیلمبردار چیره دست سینمای ایران توانسته است تصاویری ارزنده برای بیننده بیافریند اما مانند بسیاری از آثار ایرانی، باز هم «خنده های آتوسا» از فقدان فیلمنامه ای مناسب رنج می برد و به طور حتم نمی توان بدون فیلمنامه اثر شاخصی را تولید کرد. وجود انواع کاراکترهای بی نام و نشان در فیلم «خنده های آتوسا» مانند مرجان، موسی، آتوسا، استوارت، شيلا، احسان، بهزاد، شيرين و غیره باعث شده که اثری سرد، بی روح و بی هویت به تماشا درآید و مخاطب نتواند با اثر همذات پنداری کند.
مساله دیگر که قابل نقد می باشد رویه نادرستی است که این فیلم و آثار دیگر برای تبلیغ فیلم خود در نظر گرفتند و به دلایلی چون عدم توجه رسانه ملی برای پخش تیزرهای فیلم هاشان اقدام به تبلیغ محصول خود در شبکه های غیرقانونی ماهواره ای کرده اند و اگر چه این نوع تبلیغ در فروش فیلم های امسال تاثیرگذار بوده است اما باید دانست که این شیوه ای مناسب و قانونی برای عرضه فیلم ایرانی نیست و آن هایی که دغدغه کار فرهنگی در چارچوب های کشور دارند باید بدانند که جدا از فروش باید به مسائلی دیگر هم توجه کرد
نقد و بررسی خندههای آتوسا
فیلم تا اواسط مدت زمانش به شکل عجیبی هیچ حرفی برای گفتن ندارد و صرفا به ارائه کدهای بی ربط به مخاطب اقدام می نماید. اینکه شخصیت های داستان بی نام و نشان باشند و فقط در صحنه حاضر شوند که یک دیالوگ مبهم بگویند، هرگز دال بر پرداخت شخصیت و درک شدن آنها نیست. همین مشکل سبب شده تا هیچکدام از شخصیت های «خندههای آتوسا» از تیپ خارج نشده و تبدیل به شخصیت نشوند.
اشارات سیاسی و انتقادات اجتماعی بسیاری در فیلم وجود دارد که اصلا و ابدا ظرافتی در مطرح شدن آنها اعمال نشده است. ظاهرا دغدغه فیلمساز این بوده که تمام مشکلات اجتماعی-سیاسی که فکر میکرده باید در موردشان صحبت کند را به فیلم آورده و در یک دیالوگ بی ظرافت از زبان شخصیت های داستان جاری نماید تا شاید از این طریق اثر، نقد اجتماعی هم محسوب شود. اما این اشارات سیاسی - اجتماعی به بدترین شکل ممکن در «خندههای آتوسا» به مخاطب ارائه شده اند.
شاید بتوان وضعیت «خندههای آتوسا» را در صحبت سازندگانش که عنوان کرده بودند قصد دارند فیلمشان را به این جهت که فقط در ۴روز ساخته شده در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند جستجو کرد. «خندههای آتوسا» در ۴روز ساخته شده؛ ۴روزی که نه فیلمنامه ای برای ساخته شدن بوده و نه پرداخت شخصیتی نه اصلا هیچ ویژگی که بتواند باعث شود از دیدن اینهمه تصویر تاریک بی سر و ته لذت ببریم.
پورکیان: «خنده های آتوسا» فیلمی حرفه ای در سینمای ایران است/ اکران «گاهی» از ۱۵اردیبهشت
امیر پورکیان
سینماپرس: امیر پورکیان تهیه کننده سینما همزمان با اکران فیلم سینمایی «خنده های آتوسا» گفت: این اثر سینمایی فیلمی حرفه ای در سینمای ایران است که در یک مدت زمان کوتاه فیلمبرداری شده و می تواند برای مخاطبان جذاب باشد.
وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: «خنده های آتوسا» نوعی نوآوری در سینمای کشور ما محسوب می شود و من خوشحالم که به عنوان یک تهیه کننده سینما همواره در پی نوآوری هستم؛ انسان در هر زمانی در زندگی به دنبال خلق کردن و نوآوری است و اگر چنین چیزی وجود نداشت اصلاً «سینما» هم به وجود نمی آمد.
پورکیان ادامه داد: متأسفانه برخی به اشتباه بر این عقیده هستند که هرگونه نوآوری نوعی تجربه است در صورتی که «خنده های آتوسا» این را ثابت خواهد کرد با اینکه اثری خلاقانه و نوآورانه محسوب می شود به هیچ عنوان فیلمی تجربی نیست و یکی از حرفه ای ترین و منظم ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است.
این تهیه کننده سینما سپس با بیان اینکه «خنده های آتوسا» به دلیل پیش تولید بسیار قوی و سنگین اش توانست ظرف مدت کوتاهی فیلمبرداری شود اظهار داشت: هم عوامل این فیلم سینمایی از بازیگران گرفته تا صدابردار و فیلمبردار و عوامل فنی و حتی عوامل تدارکاتی و خدماتی یک ماه به صورت کامل مشغول تمرین برای ضبط این اثر سینمایی بودند و آموزش می دیدند که حتی یک ثانیه کاستی در کارشان تا چه میزان می تواند به ضرر فیلم تمام شود.
وی افزود: به عنوان مثال نیروهای خدماتی که باید در این فیلم از عوامل پذیرایی می کردند برنامه ریزی دقیقی داشتند و فی الفور کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام می دادند و همین ها باعث شد تا این اثر حرفه ای سینما ظرف مدت ۴روز فیلمبرداری اش به پایان برسد و ما بتوانیم آن را در کتاب رکوردهای «گینس» ثبت کنیم.
پورکیان خاطرنشان کرد: «خنده های آتوسا» در واقع یک فیلم سینمایی نبود و برای تمامی دست اندرکاران اش مانند یک دانشگاه به حساب می آمد و خوشبختانه ما توانستیم با همراهی و همدلی گروه به بهترین شکل ممکن از پس تولید این فیلم برآییم.
وی در پاسخ به این سوأل که آیا این اثر سینمایی می تواند توده های مردم را به سالن های سینما بکشاند اظهار داشت: متاسفانه برخی افراد این باور غلط را دارند که فیلم هایی غیر از آثار رایج کلاسیک نمی تواند مخاطب عام داشته باشد. در صورتی که من معتقدم تولیدات آثار خاص هم می تواند به گونه ای باشد که نه تنها مخاطب آن ها را پس نزند بلکه از یک اثر معمول سینمایی هم بیشتر از آن استقبال کند؛ ما تا زمانی که فیلم مان را برای مردم بسازیم نباید دغدغه دیده شدن آن را داشته باشیم چرا که قطعا فیلم مردمی می تواند تحت هر شرایطی مخاطب خود را در سینما پیدا کند.
این تهیه کننده در بخش دیگری از این گفتگو یادآور شد: زمانی که علیرضا فرید فیلمنامه «خنده های آتوسا» را برای مطالعه در اختیار من گذاشت به شدت مجذوب آن شدم و تصمیم گرفتم تا سریعاً شرایط ساخت فیلم را فراهم کنم اما متأسفانه فیلمنامه یک بار در شورای پروانه ساخت رد شد و مجدداً به دلیل اعتراض ما مورد بازخوانی قرار گرفت و در نهایت پروانه ساخت برای این فیلم صادر شد.
وی ضمن گلایه از وضعیت اکران فیلمش گفت: این اثر سینمایی مدت ها قبل باید اکران می شد اما متأسفانه شرایط بسیار بدی در سینمای ما وجود دارد که برخی از افراد مانند مافیا در نحوه پخش و اکران فیلم مداخله می کنند و از آنجا که ما جزو این مافیا نیستیم بدترین زمان ممکن برای اکران به فیلم مان تعلق گرفت که اغلب دانش آموزان و دانشجویان خود را برای امتحانات و کنکور و... آماده می کنند؛ اما ما سرمان را بالا می گیریم و به این افتخار می کنیم که فیلم مان در این زمان بسیار بد نیز فروش بالایی خواهد داشت.
پورکیان در پاسخ به این سوأل که برای تبلیغات این فیلم چه کارهایی انجام شده است گفت: مانند سایر فیلم های سینمایی ما تبلیغات محیطی و شهری برای اکران این فیلم در نظر گرفته ایم اما متأسفانه تبلیغات تلویزیونی نداریم و این به دلیل بی مهری مسئولان تلویزیون است که برخی از فیلم ها را مرتباً تبلیغ می کنند و از سوی دیگر برخی فیلم ها را نیز تحریم می کنند؛ اما در نهایت این مخاطبان هستند که به آن ها نشان می دهند از فیلم هایی که صدا و سیما حمایت نمی کند استقبال می نمایند.
وی در پایان این گفتگو از اکران یکی دیگر از آثار سینمایی اش در مقام تهیه کننده خبر داد و گفت: «گاهی» از ۱۵اردیبهشت ماه در گروه سینمایی «هنر و تجربه» روی پرده می رود و امیدوارم که مخاطبان از این اثر سینمایی نیز به خوبی استقبال نمایند. ما مدعی آن هستیم که فیلم مان با اینکه یک اثر کاملا سلفی محسوب می شود کیفیتش حتی به اندازه یک سر سوزن از فیلم های سینمایی دیگر کمتر نیست؛ از سوی دیگر در برخی از صحنه ها دوربین ابداعی ما که بدون هیچ لرزشی در دست بازیگران فیلم است به صورت ۳۶۰درجه چرخش پیدا می کند و ما نه هیچ یک از عوامل پشت صحنه را می بینیم و نه نورپردازی هایی که برای فیلم انجام شده است که این نکته نیز یکی از مهمترین نکات قابل توجه فیلم ما محسوب می شود.
نقد فیلم خندههای آتوسا: تلاش برای ثبت در گینس
ساناز رمضانی
این روزها شبکه نمایش خانگی روزهای پر رونقی را میگذراند. در فصل سرد نمایش فیلمهای عرضهشده در این شبکه که از فیلمهای قدیمیتر تا فیلمهای بهتازگی اکران شده را شامل میشود، این امکان را پدید آوردهاند که مخاطبان بتوانند در یک بعدازظهر پاییزی روی مبل خانهشان لم بدهند و فیلم ببینند. اینکه این موضوع اتفاق خوبی است یا نه و چه تأثیری بر سینما و فروش فیلمها دارد بماند.
«خندههای آتوسا» یکی از آخرین فیلمهایی است که این روزها در سوپر مارکت ها و دکههای روزنامهفروشی عرضهشده است و جمع بازیگرانش بهتنهایی میتواند هر بینندهای را ترغیب به انتخاب کند؛ اما آیا خندههای آتوسا فیلم خوبی است؟ حقیقت این است که «خندههای آتوسا» میتوانست فیلم خیلی خوبی باشد. موضوعی جدید و بکر در سینمای چند سال اخیر ایران با یک پرداخت خوب و کارگردانی مناسب که تا نیمههای فیلم بهشدت امیدوارکننده است؛ اما درست در میانه فیلم یک ناامیدی عجیب جای همهی حسهای خوب نیمه اول را میگیرد.
خندههای آتوسا» دو فیلم است در یک فیلم. دو روایت است در یک داستان. روایت اول، روایتی جذاب و پرکشش از مسافران قطاری به مقصد ترکیه که هرکدام به دلایلی عازم این سفر هستند. پسرک لال و سرخوش با بازی امیر جدیدی، جوانی تنگدست و عاصی با بازی پژمان بازغی که در پی ناپدید شدن خواهرش و شایعاتی که به گوشش رسیده عازم استانبول است تا او را بیابد، یک زوج توریست خارجی، یک زوج ایرانی که در پی یافتن شغل برای مرد به این سفر میروند، دختری مرموز و عصبی با بازی باران کوثری، دختر بیقید و اعصابخردکنی به نام آتوسا که برای آوردن لباس و لوازمآرایشی و غیره به ترکیه میرود و پزشکی که در قطار مستقر است، شخصیتهای اصلی روایت اول هستند. فیلم با یک پلان سکانس زیبا از بازی باران کوثری شروع میشود و کارگردان با بازی با نور و ورود قطار به تونل و خروج آن تضاد زیبایی بین شخصیتهای مسافران آفریده است. دقیقاً زمانی که تاریکی پلان شمارا عصبی میکند و فکر میکنید در شبی پایانناپذیر گرفتارشدهاید، قطار از تونل خارج میشود و نور صحنه را پر میکند، گرچه تکرار این تکنیک در طی فیلم تازگی و طراوت خود را از دست میدهد اما همراهی صدای حرکت قطار روی ریل و حرکت دوربین در راهروهای تنگ قطار بهموازات پنجرهها در ابتدای فیلم زیبایی بصری چشمنوازی آفریده است.
اما درست بعدازاین هنرنمایی زیبا، عنوانبندی آغازین شروع میشود که بسیار ابتدایی و خالی از فکر است. پوستر و بستهبندی نسخه نمایش خانگی «خندههای آتوسا» هم تعریفی ندارد و همینقدر بیدقت طراحیشده است. حالآنکه زمانی در همین سینما فرشید مثقالی سالها پیش تیتراژی برای فیلم «آقای هالو» داریوش مهرجویی ساخته است که علاوه بر هماهنگی کامل باحال و هوای فیلم خود خلاصهای از داستان فیلم ارائه میدهد یا همکاری مرتضی ممیز با فیلمسازانی چون علی حاتمی در «ستارخان» و «کمالالملک» و «دلشدگان» و مسعود کیمیایی در «گوزنها» درزمینهٔ طراحی پوستر که خود هنری جدا از فیلم آفریده است، ستودنی است. مثلی وجود دارد که میگوید یک کتاب را از جلدش قضاوت نکنید اما در مورد فیلم شاید خیلی مصداق نداشته باشد چراکه فرایند آفرینش هنری از زمان نگارش فیلمنامه تا عرضه و تبلیغات فیلم باید ادامه داشته باشد و هر وقفهای در این روند باعث شکست یک زنجیره کامل میشود. از اشتباهات ترجمهای بستهبندی دیویدی که اصلاً صحبتی نمیکنیم.
تعجبآور نیست که کل فیلم فقط در ۵روز فیلمبرداری شده است و عوامل آن در پی ثبتنام خود در کتاب رکوردهای گینس هستند! شاید این تنها جایی باشد که بعدها بتواند نام این فیلم را زنده نگه دارد وگرنه حافظه سینمایی تماشاگر ایرانی گنجایش اینهمه فیلم معمولی و ضعیف را ندارد.
بههرحال بعدازاین تیتراژ دلسردکننده جریان فیلم بار دیگر پیگیری میشود و دوربین به تکتک این آدمها سر میزند و شمارا به زندگیشان میبرد. شخصیت مرجان با بازی باران کوثری، عبوس، مرموز و عصبی است، آتوسا در نقطه مقابل شاد و سرزنده است و خیلی راحت باهمه ارتباط برقرار میکند. در واگن کناری، پژمان بازغی بیصبرانه منتظر است تا خبری از خواهرش پیدا کند و با برقراری ارتباط با سایر مسافران و پرسیدن انگیزهشان برای سفر به ترکیه سعی دارد توجیهی برای ناپدید شدن خواهرش پیدا کند. زوج جوانی که به نظر میرسد آسوده راهی سفر هستند و بعد معلوم میشود در پی بیکاری طولانی شوهر عازم ترکیه هستند تا دوستی قدیمی کاری برایشان فراهم کند، یک زوج توریست که در میان مسافران قطار غریبه هستند اما با زبان بیزبانی با آنها ارتباط برقرار میکنند، درست مثل پسرک ناشنوا و لآلی که امیر جدیدی نقشش را ایفا میکند، همه دستچینی از آدمهای مختلفی هستند که میتوانند بهنوبه خود جذاب باشند و در عین تضاد با دیگر مسافران با آنها همخوانی هم داشته باشند. بههرحال مقصد همه یکجاست و تا دو روز آینده باهم همسفر. در اینجا روایت اول پایان میپذیرد. همه این آدمهای دوستداشتنی که تازه کمکم دارند خودشان را معرفی میکنند کمرنگ میشوند و رنگ و بوی داستان عوض میشود. ازاینجا به بعد داستان چیزی بین درامهای پلیسی جنایی است که هرلحظه انتظار دارید هرکول پوآرو واردش شود و معما را حل کند و درامهای پر تعلیق هیچکاک؛ البته به طرز خندهآوری ناشیانه. ناگهان هویت بیشتر مسافران قطار آشکار میشود و معلوم میشود همه آنها درواقع به دنبال مرجان و آن چیزی هستند که او همراه دارد. مردی هم در واگن دیگری است که فقط با تلفن صحبت میکند و به افرادی که احتمالاً مرجان از دست آنها گریخته است گزارش میدهد. شخصیتی که با حذفش هیچ لطمهای به روایت وارد نمیشد کما اینکه که حضورش هم چیزی به پیشبرد ماجرا نمیافزاید. با خنده آتوسا و گردهم آیی مسافران در رستوران قطار ناگهان فیلم از ریتم میافتد و کارگردان ناشیانه دست خودش را رو میکند.
توریست خارجی یک بازیگر ایرانی نیست و احتمالاً اصلاً فارسی هم بلد نیست زیرا زمانی که معلوم میشود ایرانی است بهطور کامل از کادر خارج میشود و هیچ صدایی از او درنمیآید و صرف اینکه همسرش به آنسوی قاب نگاه میکند و با او حرف میزند مخاطب باید باور کند که او آنجاست. دیالوگهای شعاری شخصیت پزشک قطار هم که از اول ماجرا چون وصلهای ناجور با کل فیلم بود در این قسمتهای فیلم بیشتر خودش را نشان میدهد. پزشکی که قرار است صدای عقل و وجدان این افراد باشد (پس لزوماً باید یک جانباز باشد) انقدر غیرقابلباور و تصنعی است که خندهدار از آب درآمده است. دیالوگی مثلاینکه خدا در دیسکو بود و نگاه میکرد، یا اینکه آدمیزاده دیگه به یه مو بنده و تکرار آن به اشکال مختلف فقط باعث میشود فکر کنید کارگردان میخواسته زمان فیلم را پر کند. اصلاً این دوگانگی در پیشبرد داستان به حدی غیرحرفهای است که در پایان فیلم و با آشکار شدن هویت واقعی افراد انتظار دارید این پزشک جانباز هم ناگهان دست ناشیانه پنهانشده در آستینش را درآورد و او هم به گروه خلافکاران بپیوندد. بار دراماتیک نیمی از شخصیتهای فیلم در نیمه دوم کاملاً از بین میرود و هیچ توجیهی برای بودنشان از ابتدا نمیتوانید پیدا کنید. شخصیتهایی که در نیمه اول فیلم دوستداشتنی و انسانی به نظر میرسیدند و مشتاقانه سفرشان را تعقیب میکردید ناگهان تبدیل به آرکی تایپهای فیلمها کلاسیک کارگاهی آمریکایی میشوند. خواهری که روزها هیچ خبری از او نبوده و خانواده تنگدستش را عازم این سفرکرده است ناگهان پیدایش میشود تا حس فاجعه ایجادشده بیشتر شود و شما تمام مدت از خود میپرسید چرا؟
.
منابع
خندههای آتوسا سوره سینما
خندههای آتوسا در وبگاه cinetmag.com
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A2%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%A7
http://moviemag.ir/cinema/zoom/iran/13953-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%A7#sthash.yuL3n1Ta.dpuf
http://moviemag.ir/cinema/zoom/iran/13953-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%A7
http://banifilm.ir/%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A8/
http://avinyfilm.ir/content/16630
http://www.manzoom.ir/review/7842369/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%A7
http://cinemapress.ir/news/73949/%D9%BE%D9%88%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%A7-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
http://blog.namava.ir/khandehaye-atoosa-review/