Quantcast
Channel: گارنی GARNI
Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

تاریخچه فعالیتهای دانشجویی در ایران

$
0
0

تاریخچه فعالیتهای دانشجویی در ایران

 

نخستین بار در دورانی که عباس میرزا ولیعهد بود، برخی از ایرانیان برای ادامه تحصیل علوم جدید به اروپا رفتند. این روند در اواخر دوران قاجار و پهلوی اول ادامه یافت. در این دوران هسته های کوچکی از فعالان دانشجویی ایرانی در آلمان و فرانسه شکل گرفته بود. با این حال نقطه اصلی شکل گیری جریان دانشجویی در ایران تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۴بود. دانشگاهی که در باغ جلالیه در شمال مرزهای تهران آن زمان ایجاد شد.

 به سبب رایگان بودن تحصیل در دانشگاه دانشجویانی از طبقات مختلف امکان حضور در دانشگاه را پیدا کردند. ویژگی های سنی دانشجویان همچون جوانی و روحیه آرمانخواهی و نداشتن دغدغه معیشت آنها را دارای روحیه خاصی نموده بود. این روحیه در پیوند با شرایط زمینه ای دانشگاه قرار گرفت. اینکه دانشگاه خود مشوق روح پرسشگری است سبب شد تا روحیه ظلم ستیزی از همان ابتدا در دانشگاه گسترش پیدا کند.

 نخستین جرقه های اعتراضات دانشجویی در ایران تحت تاثیر گروه تقی ارانی موسوم به ۵۳نفر بود. این گروه که اندیشه های چپ داشتند اولین اعتصاب صنفی دانشجویان را در سال ۱۳۱۵و در اعتراض به نداشتن معلم و کمبود وسایل سازماندهی کردند. اما بعد از شهریور ۱۳۲۰و به ویژه در دوران جنبش ملی شدن صنعت نفت بود که فعالیت های دانشجویی شکل جدی تری به خود گرفت. تصویب قانون استقلال دانشگاه تهران در سال ۲۱بستر مناسبی را برای رشد فعالیت های دانشجویی ایجاد نمود.

از همان سالهای دهه ۲۰می شد رگه هایی از سه جریان اصلی را در جنبش دانشجویی ایران مشاهده نمود:

دانشجویان چپ با گرایش به مارکسیسم که بیشتر وابسته به حزب توده بودند،

 

دانشجویان ملی که ایدئولوژی منسجمی نداشتند و اشتراک اصلی آنها حمایت از دکترمصدق و جبهه ملی بود،

و دانشجویان مذهبی که در قالب انجمن های اسلامی سازماندهی شدند.

بخشی از گروه ۵۳نفر ارانی در سال ۲۰به تاسیس حزب توده پرداختند. در آن سالها فرآورده های فرهنگی مارکسیستی در سطح گسترده ای تولید و توزیع می شد. ترجمه مطالب متعلق به مکتب چپ در حوزه های فلسفه، هنر، ادبیات و نظریه های اقتصادی فضایی را ساخته بود که تنها کسانی روشنفکر شمرده می شدند که گرایش چپ داشتند. تا سال ۲۸فضای فعالیت های دانشجویی تقریبا در انحصار کامل حزب توده قرار داشت. سازمان دانشجویی حزب توده قدرت زیادی در محیط دانشگاه داشت.

سازمان دانشجویان دانشگاه تهران نیز در همین سالها تاسیس شد. البته این سازمان هدف اصلی خود را در اساسنامه رسیدگی به امور صنفی دانشجویان و ایجاد حس همکاری بین دانشجویان دانشکده های مختلف اعلام کرده بود. این سازمان اگرچه بر عدم مداخله در امور سیاسی تاکید داشت؛ اما بیشتر منتخبین آن یا عضو رسمی حزب توده بودند و یا تمایلات توده ای داشتند.

تعریف اعضای این سازمان از مسائل صنفی را می توان در دو دسته اصلی "بهبود امکانات رفاهی دانشجویان"و مساله "استقلال دانشگاه"قرار داد. استقلال دانشگاه به این معنی بود که ریاست دانشگاه از طریق شورای دانشگاه و خود دانشگاهیان انتخاب شود، حکومت در امور دانشگاه دخالت نکند و پلیس حق ورود به دانشگاه را نداشته باشد.

 تیراندازی به شاه در سال ۲۷موجب شد تا فعالیت های حزب توده غیرقانونی اعلام شود. از سوی دیگر رشد جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق تمایلات ملی گرایانه را در دانشجویان افزایش داد. به آرامی انحصار گروههای چپ در فضای فعالیت های سیاسی دانشجویان شکسته شد و دانشجویان ملی نیز به میدان آمدند.

سازمان دانشجویان و جوانان مبارز وابسته به جبهه ملی در سال 29 تاسیس شد. در این دوران جبهه ملی خواهان ملی شدن نفت در سراسر ایران بود اما دانشجویان حزب توده از الغای امتیاز نفت جنوب سخن می گفتند. در واقع آنها با درخواست شوروی برای امتیاز نفت شمال مخالفتی نمی کردند.

ی توان گفت همان اختلافی که در بیرون دانشگاه میان جبهه ملی و حزب توده وجود داشت به درون دانشگاه نیز منتقل شده بود.

گرایش دیگر در میان دانشجویان گرایش به روشنفکری دینی بود. دانشجویان مذهبی در سال ۲۲دست به تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان زدند که هدف آن بیشتر اصلاح اندیشه دینی، پالایش دین از خرافات و مقابله با نفوذ حزب توده و بهاییت در دانشگاه بود. آنها تحت تاثیر اساتیدی چون مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی و همینطور آیت الله طالقانی بودند. این جریان اگرچه در آن سالها اثرگذاری چندانی بر تحولات سیاسی نداشت اما بعدها تبدیل به جریانی قدرتمند در دانشگاههای ایران شد.

حضور دانشجویان مذهبی در مسائل سیاسی بیشتر در اتحاد با دانشجویان نزدیک به جبهه ملی بود. مذهبی ها نیز از حامیان دکتر مصدق بودند.

 یک گروه مذهبی دیگر که خارج از دانشگاه تشکیل شده بود ولی پایگاه خوبی در میان دانشجویان مذهبی داشت؛ نهضت خداپرستان سوسیالست به رهبری محمد نخشب بود. این گروه به شکل مخفی فعالیت می کرد و علت مخفی کاری آن دوری از جنجال های روزمره سیاسی بود تا بتوانند عضوگیری کرده، اعضا را آموزش دهند و کادرسازی کنند.

 به طور کلی دوره سالهای ۲۰تا ۳۲را می توان دوران تولد جنبش دانشجویی ایران دانست. در این دوران تاکید اکثر گروهها بر مسئولیت دانشجویان و جوانان در قبال جامعه بود. گفتمان غالب مبارزه با فقر، مبارزه با ظلم، مبارزه با سلطه بیگانگان و برقراری عدالت اجتماعی بود.

 

حضور دختران در جنبش دانشجویی چندان پررنگ نبود. در واقع تعداد دانشجویان دختر نیز بسیار محدود بود.

 

شانزده آذر؛

یک روز تاریخی

 وقوع کودتای ۲۸مرداد ۳۲موجب سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق شد. در هنگام پیروزی کودتا دانشگاه تعطیل بود و نتوانست نقشی در حمایت از دکتر مصدق ایفا کند. فضای بعد از کودتا یاس گسترده ای را در جامعه ایجاد کرده بود. سرکوب، بازداشت و محاکمه، و حتی اعدام گروهی از فعالان سیاسی همراه با توقیف نشریات مستقل جامعه را دچار رکود نموده بود. با این حال بازگشایی دانشگاهها فرصت دوباره ای را برای اعتراض به دولت کودتا فراهم کرد. کمیته نهضت مقاومت ملی دانشگاه تهران توسط دانشجویان ملی تشکیل شد. دانشجویان ملی و توده ای دوباره به هم نزدیک شدند و برخی اعتراضات را به شکل مشترک سازماندهی کردند. آنها با وحود اختلافات برای سازماندهی بهتر کمیته های مشترکی را تشکیل دادند.

محاکمه دکتر مصدق، برقراری رابطه دیپلماتیک با انگلستان و ورود نیکسون معاون رییس جمهور آمریکا (آیزنهاور) از سوی افراد مختلف به عنوان دلایل شکل گیری حادثه ۱۶آذر مطرح شده است. پیش از این در آبان ماه تظاهرات پراکنده و سریع از سوی دانشجویان در نقاط مختلف شهر انجام می شد و دانشجویان تا پیش از سر رسیدن نیروهای نظامی متفرق می شدند. یک تظاهرات به نسبت گسترده نیز در اعتراض به محاکمه مصدق در سطح شهر برگزار شده بود. برخی نیز با چسباندن عکس های مصدق به دیوار کلاس ها و راهروهای دانشگاه اعتراض خود را به حکومت کودتا نشان می دادند.

ورود نیروهای نظامی به دانشگاه در صبح روز دوشنبه ۱۶آذر و اقدامات تحریک آمیز آنها موجب نگرانی دانشجویان شده بود. سرانجام فرمان شلیک صادر شد و سه دانشجو بر اثر اصابت گلوله ها جان خود را از دست دادند. عده زیادی هم بازداشت و مجروح شدند. قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا سه دانشجویی بودند که شهیدان جنبش دانشجویی لقب گرفتند و سه قطره خون نامیده شدند. اینگونه بود که شانزده آذر روز دانشجو شد و هنوز بعد از ۶۰سال دانشجویان این روز را گرامی می دارند.

بعد از ۱۶آذر اگرچه فضای رعب و وحشت در دانشگاه حاکم شد؛ اما هنوز دانشگاه محلی برای اعتراض بود. اعتراض به نصب مجسمه شاه در دانشگاه، اعتصاب به مناسبت اخراج گروهی از دانشجویان، اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت، بزرگداشت روز ملی شدن صنعت نفت، اعتراض به محکومیت دکتر مصدق در اردیبهشت ۳۳، ابراز همدردی با ملت مصر پس از حمله اسرائیل در سال ۳۵، و بزرگداشت شهدای ۱۶آذر با حضور بر سر مزار آنها در امامزاده عبدالله همه و همه تنها گوشه ای از مبارزات دانشجویان در سالهای خفقان پس از کودتا است. دانشجویانی که از هر فرصتی برای گردهمایی و اعتراض بهره می بردند تا صدای ملت خود باشند.

 

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 9374

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>